🔸برای پنجم اردیبهشت، پنجمین سالگرد درگذشت استاد امیرحسین فردی
🔸میراث استاد سادگی
🔹نوشته: #پژمان_کریمی
در ساحت ادب به واقع؛ چه کسی میتواند از منشاء اثر بودن بزرگانی چون حافظ و سعدی و فردوسی و سنایی و بیدل دهلوی و... نگوید و به گفته ادیبی؛ معاصر بودن آنها را منکر شود؟
مگر میتوان از ادبیات فاخر پارسی گفت و از حماسه ی ادبی و پرتو قلم بزرگان یاد شده، دگرگون نشد و تلطیف هوای دل و ذهن را تجربه نکرد؟
در میان قافله بزرگان ادب و هنر سرزمینمان و خاصه ادبیات داستانی یکی از نامهای ماندگار بیتردید « امیرحسین فردی» است! همو که به حق عنوان «امیر قافله داستان انقلاب» را یافت و در این ساحت بزرگی خود را تثبیت کرد!
وی ادبیات را سلاحی کارآمد میدانست که میتوان با آن به جنگ با پلشتیها رفت و از دین الهی اسلام و انقلاب اسلامی صیانت کرد. چنین بود که زادگاه قلم خود و نوقلمان انقلابی را پایگاه و سنگر مسجد قرار داد تا هنر و قلم خود و یاران و شاگردانش، نشان و هویت و برکت دینی و انقلابی یابد!
پایهگذار جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور، خوب میدانست که کودکان و نوجوانان سرزمینهای اسلامی، به عنوان صاحبان آینده و مملکت، در معرض تهاجم فرهنگی دشمنان و بدخواهان اسلام و انقلاب و ایراناند. از این رو، قلم خود را رو به مخاطب کودک و نوجوان گردانید و متعهدانه و صمیمانه نوشت.
وی در طول ربع قرن سردبیری کیهان بچهها و در بستر و بطن داستانهایش هیچگاه به مخاطب خود دروغ نگفت، او را دست کم نگرفت و برایش چون پدری مهربان قلم زد!
یکی از ویژگیهای استاد فردی «پنجاه و هفتی» بودن وی بود. بسیارند کسانی که قلمی به دست دارند و از انقلاب اسلامی میگویند. اما اینان و قلم شان کجا و ارزشها و غایات انقلاب اسلامی کجا؟
استاد، به حدی به انقلاب غیرت و تعصب داشت که باور به انقلاب در نظرش یک ارزش و شاخص تعیینکننده به شمار میرفت. وی بر خلاف برخی همقطارانش، با گذشت سالها نه تنها از انقلاب اسلامی فاصله نگرفت بلکه هر سال رشته پیوند او و انقلاب محکمتر شد. یکی از دوستان میگفت:
«چند روز پیش از درگذشت استاد، به دیدارشان رفتم. پریشانی را در نگاه و رفتارشان پیدا دیدم. پرسیدم «کسالتی دارید؟!» و ایشان پاسخ دادند: «برای انقلاب نگران هستم!»
کسانی که با امیر قافله داستان انقلاب محشور بودند قطعا تصدیق میکنند که وی به رغم داشتن یک زندگی متوسط از حیث مادی، هیچ گاه در پی درآمدهای کلان نبود، از وضعیت اقتصادی گله نمیکرد، بر خلاف برخی «نامها» برای داور شدن و دبیر شدن و جایزه گرفتن، رغبت نداشت. او دوست نداشت کارنامه ادبی خود را با شتاب سنگین و پر عنوان سازد. با آرامش و با وقار و با ادب، قلم میزد و برای دفاع از حق، بر دوستی و پیوندها مجاهدانه چشم میبست. وقتی در سال و زمانه فتنه 88 فلان فیلمساز - کسی که دوست دوران نوجوانیاش بود - تیغ به روی انقلاب کشید، استاد بر آشفته شد و نامهای سراسر خشم و نکوهش به دوست دیرین نوشت و امضا کرد!
امیرحسین فردی داستان نویس و روزنامه نگار ساده و صمیمی، شاید زود مشتاقانه دنیا مادی را رها کرد اما دوستیِ انقلاب را به عنوان میراثی بزرگ برای قلمهای حقجو و به ویژه تازه، به یادگار گذاشت.
📚روزنامه کیهان ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷
🆔 @keyhanbacheha
http://uupload.ir/files/0ech_امیر_حسین_فردی.jpg