بہ حَقِّ ذکر لبــــٰـانت↓↓↓
⇇ بہ ربنـــّٰــا؎ خُودت۔۔۔
⃝❍↲بخوٰان دُعــــٰـا؎ فَـــــرج رٰا ،
«خُودت بـــَــرٰا؎ خُـــــودت۔۔!»
#امام_زمان
#دعای_فرج
@khabar_goonagon
دخترای کاشونی، آمادهاید واسه یه سفر فضایی خاص؟! 🌟
#اردوبهشت_سفینه 🛸
👧🏻 ویژه دخترخانوما ۱۱ تا ۱۴ ساله
🎡 قراره با هم سوار سفینه بشیم و بریم تو دل کهکشان!
اونجا کلی بازیهای خفن فضایی داریم که هیچجای دیگه نمیتونی پیداشون کنی 😍
✨ فقط کافیه یه تیم ۴ نفره جمع کنی و بیای (اگه تنها بودی هم اصلاً مهم نیست، ما بهترین همتیمیها رو کنارت میذاریم).
سفری پر از خنده، تجربههای جذاب و یه عالمه خاطره خفن منتظرته!
🗓 زمان پرواز:
پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
🚀 مکان پرواز:
مجموعه پهلوان سعید
⏰ مهلت ثبتنام:
سهشنبه ۹ بهمن
🔗 ثبتنام و اطلاعات بیشتر:
🆔 @Zoorkhaneadmin
📳 09307101512
پس چرا منتظری؟!
آماده شو و #بزن_بریم_اردو کهکشان! 🚀
🏕 #اردوبهشت
🌸 مجری تخصصی اردوهای دخترونه
@ordoobehesht
@zoorkhane_ir
#گزارش_تصویری
#اجلاسیه_بزرگداشت_شهدای_زن_کاشان
📍اجلاسیه ۱۸۸۱ شهید دارالمؤمنین کاشان با حضور سردار سلامی فرمانده سپاه در مصلای بزرگ حضرت بقیه الله الاعظم(عج) برگزار گردید
#کاشان_حماسه_آفرین
#کاشان_دیار_میانداران
♦️کمیته خادمین شهدا کاشان♦️
@khademin_kashan
#مجله_پزشکی
🟡 تأثیر رژیم غذایی بر سرطان
🔸انواع سرطان ها، هر سال افراد زیادی را در سراسر جهان به کام مرگ میکشاند، اما رژیم غذایی مناسب میتواند خطر ابتلا به این بیماری را کاهش دهد.
🔸 در این اینفوگرافیک به چند ماده غذایی که به کاهش خطر ابتلا به سرطان کمک میکند اشاره شده است.
┈•✾🍏✾•┈
♦️روزی سلطان محمّدخدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست.
آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت:
جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.)
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش)
خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست.
عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :
دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟!
سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید.
آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟
علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند و خدای تعالی نیز فرموده است :
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است.
پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای
نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست.
پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟
علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید.
علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد.
علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است.
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.
علامه گفت:
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند
آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.
سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود
پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟
علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید
سلطان گفت: نه! علامه گفت:
در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمه ۱۲گانه شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە اطهار, سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.
┅🍃🌸🍃┅گ