♨️حوزه علمیه وارد مسائل مالیات، بیمه، واردات و صادرات و رمز ارزها شود
◻️ رئیس جمهور در نشستی با فعالان فرهنگی خراسان رضوی گفت: پژوهش در موضوعاتی مانند نظام بانکی، مالیات، بیمه، واردات و صادرات و رمز ارزها موجب بازگشایی گره ها می شود. این مسائل می تواند به عنوان موضوع پژوهش در حوزه های علمیه قرار گیرد و دولت هم از این پژوهش ها استقبال می کند.
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
🌸رمضان کریم مبارک باد
🔻امام محمد باقر علیه السلام: لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان
هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه #رمضان است.
📚 اصول کافی / ج۲ / « کتاب فضل
القرآن » « باب نوادر » حدیث ۹ و ۱۰
☀️رهبر معظم انقلاب
رسول مکرم(ص) فرمودند که «شَهرٌ دُعیتُم فِیه إلَی ضِیافَةِ الله»؛ #ماه_رمضان یک ماهی است که شما در این ماه دعوت شدهاید به میهمانی الهی. خود این جمله در خور تدبر و تأمل است؛ دعوت به میهمانی الهی. اجبار نکردند که همهی افراد از این میهمانی استفاده کنند؛ نه، فریضه قرار دادهاند؛ اما تحت اختیار خود ماست که از این میهمانی استفاده بکنیم یا نکنیم. ۱۳۸۶/۶/۲۳
☀️نشر با منبع
☀️جامعترین کانال معرفی امام خامنه ای
☀️ @emamkhameneii
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
🔻بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش
🔻شریعتمداری در آینه خاطرات
1⃣🔻#اسدالله_علم نخست وزیر شاه و عامل سرکوب قیام 15 خرداد نیز در خاطراتش مینویسد:
«پس از سرکوب ملاها در سال 42، استمزاجی کردم تا ببینم کدام یک از آیتاللهها حاضر است تا حدودی با ما همکاری کند در پاسخ #شریعتمداری پیشنهاد کرد علی الحساب معادل هشت هزار دلار به او بدهم و در آینده اگر خبری بود خودش با من تماس خواهد گرفت.»
(خاطرات علم، ج۱، ص ۲۴۵)
🔸علاوه برآن در اسناد ساواک در یک یادداشتی در مورد شریعتمداری گفته شده:
«شریعتمداری که تبریزی است و در قم اقامت دارد، شخص ناصالحی نیست؛ او را میتوان محرمانه برای مبارزه با خمینی تقویت کرد و باید آخوند را به جان آخوند انداخت.»
(شریعتمداری به روایت اسناد، سند شماره ۴۳)
🔸 اسنادی از این دست نشان میدهد که آقای شریعتمداری هر چند در ظاهر خود را با نهضت امام همراه نشان میدهد اما از سوی دیگر سعی در حفظ جایگاه خود در نزد حکومت دارد.
2⃣🔻شهید شیخ فضل الله مهدی زاده محلاتی در مصاحبه ای که در سال 61 با مرکز اسناد انقلاب اسلامی انجام داده، در رابطه با موضع گیریهای آقای شریعتمداری میگوید:
«به نظر من اینها [رژیم شاه] #شریعتمداری را از همان اول دیده بودند وساخته بودند برای خاطر اینکه او در یک موقعیتی در مقابل امام بایستد و حتی آن روز [سال ۴۲] که امام در قیطریه بودند ما مرتب پیش آقای شریعتمداری میرفتیم و به ایشان میگفتیم: یک اعلامیه بده، یک مبارزه منفی... ولی حاضر نمیشد.
دو شب قبل از آزادی امام من در قم به آقای شریعتمداری حمله کردم و گفتم: آقا شما چرا این طور میکنید؟ چرا کمک نمیکنید؟ یک مجتهد را گرفتهاند، یک مرجع را این طور محاصره کردهاند، مراسم عیدتان را تعطیل میکردید! نماز جماعتتان را تعطیل میکردید! اینها مبارزه منفی است چرا نکردید؟
ایشان در جواب من جملاتی را گفت که خدای من شاهد است من در آنجا #خجالت_کشیدم!
ایشان گفت: ما دو نفر بودیم که مبارزه میکردیم –خودش را هم ردیف امام میدانست- در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز بعد از آن، ولی در بهره برداری متأسفانه همه بهره ها مال ایشان است! عنوان مال ایشان است. اگردر قم کسی به ایشان جسارت کند مردم تکه تکهاش می کنند ولی به من فحش میدهند کسی من دفاع نمیکند... پس از نظر عنوانی عنوان من زیاد نشده و همان عنوان اول است و اگر پول و سهم امام هم به قم میآید سرازیر شده به طرف ایشان، ولی برای ما همان دوستان قبلی که با ما آشنا بودند و پول میدادند، همانها هستند و در این مبارزه چیزی به آنها اضافه نشده است!»
(خاطرات و مبارزات #شهید_محلاتی، صص ۶۲_۶۳)
3⃣🔻شیخ عبدالحمید باقری بنابی درخاطرات خود می گوید:
« آقای میرزا محمود وحدت از روحانیون و واعظان مشهور و مرید آقای شریعتمداری، مرا همراه خود سوار ماشین کرد و به قم برد و هنگام ظهر به منزل آقای شریعتمداری رفتیم.
غرض آنها همان بود که بالاخره مرا مستقیماً با خود آقای شریعتمداری مرتبط نمایند!
در آن دیدار مسائل و گفتوگوهای مختلفی در حضور آقای شریعتمداری در ارتباط با آذربایجان مطرح گردید. آنچه موجب شگفتی بنده در آن دیدار شد، این بود که مرحوم آقای #شریعتمداری ضمن صحبتهایش #صریحاً به من #گفت: «سعی کنید نام آقای خمینی در منابر و محافل دینی خیلی مطرح نگردد.»
آقای شریعتمداری این حرف را در حضور آقای وحدت گفت که الان زندهاند و در تهران زندگی میکنند، اما خطاب اصلی ایشان به بنده بود. این خاطره بر میگردد به حدود سال 1356 یا اوایل سال 1357 که طلیعه انقلاب اسلامی آغاز شده بود.»
(خاطرات شیخ عبدالحمید بنابی، ص 135)
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
♨️استوری آقای سيدان از سنگ اندازان در برابر حجت الاسلام کاشانی
بقولی تهیه کننده برنامه سحر شبکه ۳ شبهای #ماه_رمضان (و بقولی خبرنگار فرهنگی!) که آقای حامد کاشانی به دلیل رفتار ايشان از حضور در آن انصراف داده است!
🔰خودتان قضاوت كنيد!
🔹وهابیت چند سالی است سعی دارد با جعل تاریخ، کفر حضرت ابی طالب علیه السلام را تاریخ سازی كند و بگوید پدر امیرالمومنین هم یک بت پرست بوده است!!
☀️آن شخص بزرگواری که پیامبر فرمودند اگر ایمان تمام مردم را یک طرف ترازو بگذارند، ایمان ابی طالب درکفه ی دیگر سنگین تر است!!
🔹حال آقای کاشانی در یکی از جلسات در برابر این انحراف و جعل تاریخ اندکی توضیح داده اند!
🔹حالا این آقا برافروخته که چرا کاشانی وقت ارزشمند مخاطبین را با این سخنان بیاهمیت هدرداده است؟!!
🔹ایشان البته با این سطح فهم و درک، دیگر هیچ جای پاسخی باقی نگذاشته است!!
🔹اما روی سخن ما با مسئولین سازمان است که چرا شخصی تا این حد بی بهره از سواد علمی و اشراف بر فضای مباحث تاریخی باید تهیه کننده چنین برنامه مهمی باشد؟!!
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
♨️قتل دو طلبه در گنبد کاووس
🔻فرمانده انتظامی استان گلستان: دو طلبه حوزه علمیه؛ در گنبدکاووس به ضرب گلوله به قتل رسیدهاند.
🔻این دو نفر حدود ساعت ۲۰ و ۵۰ دقیقه شامگاه شنبه، ۱۳ فروردین، در محله چای بوئین گنبدکاووس به قتل رسیدهاند و اقدامات برای شناسایی قاتل یا قاتلین آغاز شده است.
🔻هویت مقتولان را «آخوند پژمان» و «آخوند خوجه» اعلام شده و بر اساس اطلاعات محلی، این دو نفر در محل حوزه علمیه به ضرب گلوله به قتل رسیدهاند.
🔻پ ن: به نظر می رسد مقتولین از اهل سنت باشند
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
♨️مروری بر ماجرای وساطت مرحوم فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری ۱
🔻حجتالاسلام فلسفی ره از وعاظ شهیر مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب و بالاگرفتن اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، تلاش فراوانی برای اصلاح ذاتالبین انجام داد که این تلاشها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید.
🔻در خاطرات ایشان چنین آمده:«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند.
در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره حزب خلق مسلمان بود. امام فرمودند ما میدانیم که اجانب به خصوص آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه میزنند. حالا اول کار است که آمدهاند و حزب درست کردهاند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذاردهاند _مثل اینکه کلمه دموکراسی را میخواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران_ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است.
امام افزود اینها میخواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خونهای مسلمانان است. میخواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند.
بعد امام فرمود مشکل این است که آقای #شریعتمداری به نام یک آیتالله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کردهاند شما که این مطلب را پذیرا شدهاید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد.
من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد.
وقتی به ایشان پیام را گفتم موضوع را بسیار عجیب تلقی کرد گفت آقا این حزب متعلق به مسلمانها است، من به این حزب بستگی دارم، این را علنا گفته¬ام و همه هم میدانند اگر بگویم بستگی ندارم مساوی با از بین رفتن اعتبار و حیثیت من است. آیا من خودم را تحقیر کنم و بگویم وابستگی به این حزب ندارم و آن را نمیشناسم؟ من این کار را نمی¬کنم ایشان این عبارت منفی را خیلی محکم گفت. برگشتم خدمت امام رفتم و گفتم ایشان می گوید حیثیت من در خطر است و اگر انصراف خود را اعلام کنم باید از حیثیت خودم چشم بپوشم و بسیاری از دوستانم را که پایه گذار این حزب بودند از دست بدهم من این کار را نمی کنم. امام اظهار تاسف کردند و گفتند این آقا متوجه قضایا نیست، شما بروید و بگویید حیثیت شما با وابستگی به این حزب از بین خواهد رفت. جدا نشدن از این حزب مقدمه بر باد رفتن حیثیت شماست اما اگر جدا شدید حیثیت شما کاملاً محفوظ میماند و در قم آقایی هستید. من به این وسیله با ایشان اتمام حجت میکنم. من مجدداً رفتم پیش آقای شریعتمداری و گفتم آقا اینکه شما میگویید درست مقابل نظر امام است. شما میگویید کناره گرفتن من از این حزب به معنی از دست دادن حیثیت خود است و من هرگز این کار را نمیکنم ولی امام میفرماید از بین رفتن حیثیت شما بر اثر وابستگی به این حزب است. این حزب خارجی است آن را برای این درست کرده اند که با انقلاب اسلامی مقابله کند انقلاب را بکوبند و اوضاع را برگردانند و آنچه در گذشته بود از جمله سلطه آمریکا تجدید شود. امام ضمنا فرمود بگویید اگر حیثیت شما با اعلام عدم وابستگی به این حزب ضربه بخورد ما شما را حفظ میکنیم و جبران خواهیم کرد که کوچکترین ضرری به حیثیت شما وارد نشود.من پیام امام را به ایشان گفتم و بعد هم خودم صحبت کردم گفتم من الان به شما میگویم اینطور که امام میفرمایند مقاومت شما خیلی به شما ضربه خواهد زد.
@rozaneebefarda
♨️ @khabarehowzeh
♨️مروری بر ماجرای وساطت مرحوم فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری ۲
🔻اما اگر کنارهگیری کنید و بگویید این حزب مربوط به من نیست و من کاری به این حزب ندارم من الان از طرف خودم میگویم و بعد میروم به امام هم میگویم اگر موافقت ایشان را جلب کردم میآیم نتیجه را به شما میگویم پیشنهاد من این است که شما استعفا را بنویسید و امضا بکنید. با این کار مقدمهای درست میشود و مجلسی در مسجد اعظم میگیریم به رادیو و تلویزیون هم میگوییم بیایند، آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم بیایند، شما هستید، امام هم شرکت میکند، در آن مجلس من منبر میروم و آنطور که شما میخواهید صحبت میکنم. میگویم آیتالله شریعتمداری که در انقلاب اسلامی با قلم و قدم خدمات بسیار کردهاند اخیراً متوجه شدهاند که حزب خلق مسلمان مضر است و بر خلاف مصلحت انقلاب اسلامی است. اصلاً انقلاب اسلامی یک حقیقت است و آن حقیقت اسلام است. لذا آیتالله شریعتمداری با مشورت امام و مصلحتبینی ایشان از حزب خلق مسلمان استعفا کرده و نوشتهاند که این حزب مربوط به من نیست. در این مجلس هم که امروز با حضور امام تشکیل شده و همه آقایان مراجع برای تقدیر از آیتالله شریعتمداری در آن حضور یافتهاند من اعلان ایشان را میخوانم، سپس نوشته شما را روی منبر با حضور همه آقایان قرائت میکنم و بعد هم از شما بسیار تشکر و تقدیر خواهد شد. جراید و رادیو تلویزیون این مطلب را منتشر میکنند و با این کیفیت حیثیت شما ضربه نمیخورد. الان حاضر هستید این کار عملی شود؟ چون در بیان مطلب احترام زیادی برای ایشان بود قدری فکر کرد و گفت گمان نمیکنم امام این کار را بکند. گفتم من میروم و میگویم اگر فرمود این کار را میکنم آیا شمانیز بدون تردید این کار را میکنید؟ گذشته از امام آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم هستند. آنها هم قطعا میآیند. باز متحیر ماند ولی بعد گفت خیلی خوب بروید به امام بگویید ببینید امام حاضر است یا نه؟ اگر حاضر است این کار را بکنید. برای سومین بار خدمت امام آمدم و گفتم آقای شریعتمداری با این وعدهای که من به او دادم و گفتم منبر میروم و آنطور که بخواهید صحبت میکنم موافقند اما نگران هستند که شما با این امر موافقت نکنید آیا شما موافق هستید؟ امام فرمود بله انقلاب اسلامی و حفظ عز اسلام و کوتاه کردن دست اجانب آنقدر برای من مهم است که با این طرح حتما موافقت دارم و در مجلس هم شرکت میکنم می آیم و مینشینم آنچه را هم خود ایشان بخواهد و شما مصلحت میدانید در منبر بگویید. گفتم بسیار خوب من گمان میکنم با این مذاکراتی که شد در صورتی که پیش ایشان برگردم قبول میکند. بعد فردا صبح سر فرصت برویم اگر کمبودی داشت بنویسم و بیاوریم تاحضرتعالی ببینید پس از آنکه قبول شد امضا شود و آخرالامر هم برای تشکیل مجلس برویم و به وعده خود وفا کنیم. امام گفت بله من میآیم. برویدوبگویید. برای بارسوم به منزل آقای شریعتمداری رفتم و موافقت امام را به ایشان اعلام کردم. گفتم خوب بنا شد که شما متنی را امشب خودتان بنویسید فردا بیاییم ببینیم اگر نواقصی داشت تکمیل کنیم و بعد ببریم به امام بدهیم اگر ایشان موافقت کرد امضا کنیم و سپس مجلس را تشکیل دهیم. گفت بله بد نیست موافقت میکنم اما یک شرط دارد من باید امشب با بعضی از رفقا مشورت کنم بدون مشورت قول قطعی نمیدهم. امشب برای من شب مشورت باشد من متن را مینویسم. اگر مشورت درست درآمد و خصوصیاتی علاوه شد آن وقت فردا صبح این جا بیایید که تکمیل کنیم.
مطلب را تقریبا تمام شده تلقی کردم از منزل آقای شریعتمداری بیرون آمدم و به منزل امام رفتم. دفعه اول که من پیش امام رفتم یکی دو نفر هم بودند و بیرون رفتند اما دفعههای بعد گاهی چهارنفر و گاهی پنج نفر بودند و گاهی هم اتاق پر بود ولی امام تا مرا میدید حرفش را قطع میکرد در را باز می کرد به اتاق مجاور میرفت و من هم آن جا میرفتم و آن گاه میفرمود چطور شد؟ و من میگفتم چنین و چنان شد. دفعه آخر هم که آمدم و امام فرمود چطور شد گفتم تقریبا قبول کرده ولی گفته است باید امشب روی این مطلب مشورت کنم هم درباره اصل قضیه و هم درباره بعضی از کمبودهای احتمالی من مشورت میکنم. شما هم فردا صبح بیایید و نتیجه را به امام بگویید. امام فرمود خیلی خوب امشب قم بمانید و فردا صبح بروید.
فردا صبح که نزد آقای شریعتمداری رفتم ایشان گفت رفقای من موافقت نکردند و گفتند هم در قم و هم در آذربایجان حیثیت افراد بسیاری از بین میرود. ضربه بزرگی هم به شما میخورد. نباید اصلاً درباره مطلب فکر کنید بنابراین من آن نوشته را نمینویسم! به منزل امام برگشتم و مطالب را به ایشان عرض کردم، امام متأثر شد.
📖خاطراتومبارزاتحجتالاسلام فلسفی، علی دوانی، مرکزاسنادانقلاب اسلامی،ص395-399
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
♨️بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش
بازخوانی اجمالی ماجرای دخالت آقای شریعتمداری در #کودتا علیه انقلاب اسلامی ۱
یکی از رویداد های مهم تاریخ انقلاب اسلامی کودتای نافرجام 18 تیر ماه 1359 است. این کودتا به دلیل آنکه قرار بود از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان آغاز شود به کودتای «نوژه» معروف گردید. بر اساس اعترافات برخی دست اندرکاران کودتا، آقای #سیدکاظم_شریعتمداری در جریان این کودتا قرار گرفته و آمادگی همکاری و تایید عملیات کودتا را اعلام داشته بود.
در کتاب «تاریخ شفاهی دکتر محسن رضائی»، فرمانده سپاه وقت، به برخی ابعاد کودتا و ارتباط آن با جریان آقای شریعتمداری پرداخته شده و چنین آمده است:
«با شناسایی و دستگیری کودتاچیان، چند نقطه دیگر نیز به سبب ارتباط با کودتاگران مورد توجه و دیده¬بانی اطلاعات قرار گرفت که بیت آیت¬الله شریعتمداری و سازمان مجاهدین خلق از جمله آنها بود».( راه؛ تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی، ج1، ص376)
حسین خراسانی، از دست¬اندرکاران واحد اطلاعات(سپاه) در سال¬های 61-1360، در مورد ماجرای آیت الله شریعتمداری، اینچنین می¬گوید:
«من به همراه یکی از بچه های اطلاعات و به دستور آقای رضایی فیلمی از آقای شریعتمداری گرفتیم که در آن با گفتن استغفر الله اعتراف می¬کند که از ماجرای کودتا و آشوب¬گری حزب خلق مسلمان با خبر بوده است. وقتی امام فیلم را دید و اعتراف آقای شریعتمداری را شنید، به قدری ناراحت شد که بدون آنکه خداحافظی کند از پیش ما رفت».(راه؛ تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی، ج1، صص 393-394)
هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز «دوشنبه 30 فروردین 1361» به این ماجرا اشاره میکند و چنین مینویسد: «ظهر احمد آقا و رضا سیف اللهی رئیس اطلاعات سپاه آمدند و گفتند آقای شریعتمداری در مذاکره با سپاه قم به اطلاع خود از قصد قطب زاده اعتراف کرده است. قرار شد که از سپاه تهران بروند و رسماً از ایشان بپرسند».( پس از بحران، ص 55) هاشمی در خاطرات « دوشنبه 3 خرداد 1361» نیز اطلاعات تازهای از برخی ارتباطات آقای شریعتمداری با خارج خبر میدهد.( پس از بحران، ص88)
در کتاب «تاریخ شفاهی دکتر محسن رضائی»، فرمانده سپاه وقت، به برخی ابعاد کودتا و ارتباط آن با جریان آقای شریعتمداری پرداخته شده است. در همین کتاب آمده: «با شناسایی و دستگیری کودتاچیان، چند نقطه دیگر نیز به سبب ارتباط با کودتاگران مورد توجه و دیدهبانی اطلاعات قرار گرفت که بیت آیت الله شریعتمداری و سازمان مجاهدین خلق از جمله آنها بود».(راه، تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی، ج1، ص 376)
ماجرای یکی از افسران مخابرات که «مقلد آقای شریعتمداری» بود، نیز ابعاد جالبی از اطلاعِ او از وقوع کودتا را روشن میسازد. سروان اصغری افسر مخابرات گارد، انسان متشرعی بود و از آقای شریعتمداری تقلید میکرد. وقتی کودتاچیها به دلیل گستردگی جغرافیایی و دامنه عملیاتی کودتا نیاز به ایجاد یک شبکه بیسیم خارج از شبکه مخابرات کشور به آقای اصغری مراجعه کرده و تقاضای همکاری میکنند، ایشان با آیتالله شریعتمداری مشورت میکند و میپرسد آیا میشود با کسانی که میخواهند علیه جمهوری اسلامی کودتا کنند، همکاری کرد؟ و اگر کودتاچیان از من تقاضای بیسیم و مخابرات کنند، من مجاز هستم بیسیم در اختیارشان قرار دهم؟ آنگونه که اصغری بعداً نقل کرده، آقای شریعتمداری به ایشان گفته که «ظلم پایدار نمیماند» و اصغری از این سخن اینگونه استنباط میکند که همکاری و دادن بیسیم به کودتاچیها اشکال شرعی ندارد. این موضوع سبب شد تا نیروهای امنیتی حساس شوند که چرا آقای شریعتمداری این حرف را زده است. بعد از بررسیهای اطلاعاتی متوجه ارتباط داماد و پسر آقای شریعتمداری با ضد انقلاب و بیگانگان میگردند. پیگیریها و بررسیهای اطلاعاتی بیانگر این نکته بود که این ارتباطات حتی بعد از خنثی شدن کودتا نیز ادامه داشته است. وقتی این قضیه اطلاع امام میرسد، ایشان نیز حساس میشوند با مشورت احمدآقا قرار میشود که مساله آقای شریعتمداری با جدیت بیشتری پیگیری شود. اما مشکل بزرگی که وجود داشت این بود که آیت الله شریعتمداری از مراجع تقلید بود و آنها باید به گونهای ماجرا را پیگیری میکردند که به شأن مرجعیت آسیب وارد نشود.( راه، تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی، ج1، ص394)
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
♨️بازخوانی اجمالی ماجرای دخالت آقای شریعتمداری در #کودتا علیه انقلاب اسلامی ۲
بعد از معلوم شدن ارتباط و اطلاع آقای شریعتمداری با کودتای نوژه، بخشی از اموال تحت اختیار او از جمله «دارالتبلیغ» و مقداری از وجوه، مصادره شد که در خاطرات هاشمی به تعیین تکلیف این اموال، اشاره شده است.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال 1361 چنین مینویسد:
«با آقای محمد محمدی ری شهری در مورد پرداخت پول گرفته شده از آقای سید کاظم شریعتمداری تلفنی صحبت کردم معلوم شد که در مصارف دیگر من جمله دفتر تبلیغات اسلامی قم و خانواده های اعدام شدگان صرف شده است».(پس از بحران، ص197)
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود، به نامه های آقای شریعتمداری اشاره میکند که در آن درخواست عفو دامادش –که با کودتا در ارتباط مستقیم بود- را مطرح کرده است:
«احمد آقا عصر آمد و متن نامه های آقای سید کاظم شریعتمداری را به دادگاه انقلاب ارتش آورد که علیه ضد انقلاب است و تقاضای عفو برای احمد عباسی دامادش داشت که قرار شده پخش شود.»( پس از بحران، ص186)
آخرین واقعه مهم از ماجرای پیچیده و پرحادثه آیتالله شریعتمداری، «اعلام عدم صلاحیت او برای تصدی جایگاه مرجعیت تقلید» توسط «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» بود که امام خمینی در پیام «منشور روحانیت» بدون ذکر نام، این مسئله را از جمله خدمات جامعه مدرسین برشمردهاند.
پس از دستگیری #صادق_قطبزاده در 17/1/1361 به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی و اعتراف صریح او به این اتهام، ابعاد وسیع این توطئه روشن شد و مشخص گردید که آقای شریعتمداری از جریان این کودتا آگاهی داشته است. در پی افشای این ارتباط و با توجه به سوابق حمایت وی از جریان های مخالف نظام، جامعه مدرسین عدم صلاحیت وی برای تصدی امر مقدس مرجعیت را اعلان کرد.(زندگی و مبارزات آیت الله مشکینی، ص 321-322)
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
♨️بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش
🔻فیلم اعترافات قطبزاده و تصریح به اطلاع آقای سیدکاظم شریعتمداری از کودتا علیه انقلاب اسلامی و اعلام همراهی با آن!
فیلم کامل اعترافات صادق قطب زاده را در پیوند ذیل تماشا کنید
👇
https://youtu.be/iXsRkDEXDrE
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
هدایت شده از تبلیغات حوزوی موفق
✅ دوره ي تصويري مكالمه ي عربي با بيش از سي ويديوي آموزشي حرفه اي ✅
🔆 کاملا رایگان
اگه میخوای مکالمه عربی رو حرفه ای یادبگیری ثبت نام کن👇
http://eitaa.com/joinchat/614137860Ceb4a15f161
❌ از این فرصت تکرار نشدنی استفاده کنید❌
•┈┈••✾••┈┈•
💠 فصیحان | آموزش عربی فصیح
🔻پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله:
هر کس دوست دارد خداوند هنگام
سختی ها و گرفتاری ها دعاى او را اجابت
کند، در هنگام آسایش، دعا بسیار کند.🌾
📚نهج الفصاحه
☀️رهبر معظم انقلاب
توجّه بشود که این خانوادهی نمونه و بینظیر -مرد خانه علی، زن خانه فاطمهی زهرا، فرزندان خانه امام حسن و امام حسین و زینب و امّکلثوم، با آن خصوصیّاتی که از اینها میشناسیم- آن خانوادهای است که قرآن به پیغمبر میفرماید که «قُـل لاِّ اَسئئَلُکُم عَلَیهِ اَجرًا اِلَّا المَوَدَّةَ فِی القُربیٰ»،(۶) مودّت این خانواده. مودّت یعنی همبستگی، همدلی، همراهی و همکاری؛ این معنای مودّت است. همکاری و همراهی و همدلی با این خانواده، با این شعارها، با این حرکتها، ببینید امّت اسلام را به چه اوجی میرساند. ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
☀️نشر با منبع
☀️جامعترین کانال معرفی امام خامنه ای
☀️ @emamkhameneii
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh