eitaa logo
چِه خَوُر از دِه خور
245 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
189 فایل
ارتباط با
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💭ابر گاف براتون آوردم😁😂 . + خدا رو شکر که دشمنان ما را از احمق ها آفرید =)) 💫 @khabarkhoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💭مجری‌های اینترنشنال،وقتی می‌خوان درباره سعودی‌ها چیزی بگن!🚶🏻‍♂🍂 💫 @khabarkhoor
میدونین چرا پنگوئنا بیسوادن ⁉️🧐🐧 چون همش برف میاد مدرسشون تعطیله بازم سوالی داشتید، بپرسید... . 😀. 😃. 😀. 😃. 😀. 😃.
💭واکنش جالب یک کاربر عرب به توافق ایران و عربستان🤭✨ 💫 @khabarkhoor
💭لالیگا، بوندسلیگا، لیگ جزیره و... را حسینیه کردیم بارسلونا، منچستر، بایرن و... ماه مبارک رمضان رو تبریک گفتن . + اونوقت اینجا گل‌ممد از شُنقل‌آباد سفلی استوری کرده، به عقاید ماها احترام بگذارید، لااکراه فی الدین. دین زورکی نیست. مگه ما عربیم. بجای افطاری دادن به فقرا کمک کنید و.. 😐🚶🏻‍♂ 💫 @khabarkhoor
احساسِ تکلیف(!!)😐😂🤔🤦‍♂ صبحدم با عالمی شور و نشاط چون شدم بیدار در باغِ حیات رخت می‌شُستند گویا در دلم داشتم احساس تکلیفِ زیات داشتم احساسِ این‌که بنده هم مشکلی را حل کنم در این فلات حس این‌که روی دوش بنده هست بار رفع مشکلاتِ کائنات می‌توانم وا کنم خیلی گره چون‌ که هستم بنده دارای سوات هست زورم هشتصد اسبِ بخار برق مغزم ششصد و هشتاد وات می‌توانم مشکلاتِ تلخ را در وطن شیرین کنم چون شُم کُلات با زنم گفتم که هستم عازمِ ثبت نامِ پستِ رفعِ مشکلات گفت: ما در مشکل خود مانده‌ایم ناگهان زد از فشار خشم قاط خواستم تا سر بچرخانم کمی گفت: یابو کن به حرفم التفات گر توانایی به رفع مشکلی رفع کن یک مشکلی از این بساط چون کنی از خلق رفعِ مشکلی؟ ای به حل مشکلِ خود مانده مات می‌روی آنجا و بعد از ثبتِ نام می‌شود کارت دلیلِ انبساط من مُصر بودم، حریف من نشد داد بر این بحثِ خیلی داغ، کات بود در فکرم که در این کارزار می بسازم باقیات الصالحات خواستم عازم شوم ناگاه گفت: ناشتایی خورده‌ای جانم فدات؟! ناشتایی را زدم، احساسِ من رفع شد با یک عدد چایی نبات 💫 @khabarkhoor
اسب آبی را بشناسیم.... باشد دهانش دائماً وا، اسب آبی توی دهانش می‌رود پا، اسب آبی بندد همیشه چشم رویِ واقعیت وا می‌کند بعدش دهان را اسب آبی اصلا ندارم هیچ منظوری، همینطور یک‌هو نوشتم یک غزل با اسب آبی عکس ظریفی! را به جایی بچه‌ام دید! با شوق آمد گفت بابا: اسب آبی درکی ندارد از غم و درد دل ما تنها بخندد بر غم ما، اسب آبی متن توافق نامه‌ای را چون ببیند آن را کند ناخوانده امضا اسب آبی گردد خبردار از وقایع مدتی بعد وقتِ حوادث نیست پیدا اسب آبی وقتی که جایی اسب آبی کاره‌ای شد دورش بگردد جمع، سی تا اسب آبی غش می‌کند از شوق سرشاری که دارد با خنده‌هایِ کدخداها اسب آبی نزدیک گردیده زمان انتخابات غافل مباش ای جان، مبادا !! اسب آبی!... ناراحت از شعرم نمی‌گردد کسی چون ما که نداریم اصلا اینجا اسب آبی!!! 💫 @khabarkhoor