eitaa logo
「خـــاكِ‌مِــعـــ‌راج」
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
21 فایل
. به‌نـام‌ خـالـقِ‌ عشق🤍𓏲ּ ֶָ - بـه امـید روزی کـه پـایـان‌ یـابـد ایـن‌ فـراق‌...! • پُشـت‌جـبهـہ @animatooor کـــپی ؟! مـشکـلـی نـیــسـت لطفا محتوایی که دارای لوگوی خودِ کانال هستن فوروارد بشن ‹: ناشناسمونہ ↓((: https://daigo.ir/secret/55698875
مشاهده در ایتا
دانلود
. . فکر کردن به گناه مثل دود مےمـونه ! آدمو نمےسوزونه ولے درو دیوار دل رو سیاه میکنه و آدمو خفه...
ز ِمرگ واهمه داری اگر، تصور کن که مُرده‌ای تو و بالا سرت نشسته علی [ع] - خاک‌معراج - - ¹⁶روزتاغدیر
ای آقــایِ امام رضــا..🙃
چادری بودنت را مسخره می کنند؟😕 چه کسانی ؟😦 کسانی که خودشان را عروسک دیگران کرده اند ؟🤔 این را بدان شهید رستمی به من و تو اینگونه خطاب کرد ❤ به پهلوی شکسته فاطمه زهرا (سلام الله علیها )قسمتان می دهم که حجابتان را رعایت کنید 😇 حال تو به من بگو حرف های آنها که برای خود ارزشی قائل نیستند برایت مهم تر است یا حرف شهیدی که به خاطر حفظ حجاب تو رابه مادرمان زهرا (سلام الله علیها )قسم داده😓 چادر یعنی پاکی😌 و چه چیز برتر از پاکی؟؟؟
زندگی عـٰآ‌شقانھ فقط اونجاش که قبلِ عروسی سہ روز روزه میگیرن کہ تو عروسیشون گناهی صورت نگیره:)' ••
🛑 علیه‌السلام‌ 1⃣ ☠️ 💐امام صادق علیه‌السلام‌ می فرمایند: 👈خانه ای که در آن و باشد از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست ودعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند.(1)❌ 2⃣ ♨️ امام صادق می فرمایند: نواختن موسیقی نفاق را در دل می رویاند همانطور که آب سبزه را می رویاند.(2) 3⃣ 📛موسیقی‌سبب‌رفتن‌برکت‌اززندگی. پیامبر می فرمایند: به خانه ای که ، و وسایل موسیقی در آن باشد وارد نمی شود دعای اهل خانه مستجاب نمی گردد. خیر و برکت هم از آنجا می رود.(3) 4⃣ 🔞❌ رسول خداصلی‌الله‌علیه‌واله می فرمایند: غنا و موسیقی کاری است که انسان را به می کشاند.(4) در حدیثی دیگرآمده است که : از غنا و موسیقی دوری کنید زیرا موسیقی حیا را از بین می برد و سبب زیاد شدن غریزه جنسی می شود . مردانگی مرد را نابود می سازد و هر کاری که می کند موسیقی هم انجام میدهد. و اگر مبتلا به موسیقی شدید از زنان بپرهیزید برای آنکه موسیقی و انسان را به زنا می کشاند.(5) 5⃣ 🔥 💐رسول خدا می فرمایند: کسی که به لهو گوش دهد در روز در گوشش ریخته می شود.(6) 6⃣ 📛 مردی به امام صادق عرض کرد: همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می خوانند و با عود (یکی از آلات ) می نوازند . چه بسا به هنگام قضای حاجت نشستنم را طول می دهم، تا صدای آنها را بیشتر بشنوم.امام فرمودند: « این کار را نکن. در روز قیامت☄️ در برابر خداوند هیچ عذری نداری ؛ مگر سخن حق را نخواندی که می فرماید : گوش، چشم، دل، مسئولند و در برابر کارهایی که کرده اند، مورد واقع می شوند. » مرد عرض کرد : به خدا سوگند گویا این آیه را تاکنون نخوانده و نشنیده بودم. دیگر به خدا این کارها را انجام نمی دهم و از اوآمرزش می طلبم . امام سپس فرمودند: «برخیز و غسل کن و آن چه می توانی بخوان، چون تا کنون به گناه بزرگی مشغول بودی و چه بد حال وتیره بخت بودی اگر بدون توبه و بر این حال از 🌍می رفتی.»(7)
💛🌿💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛 🌿💛 💛 📜 امیرمهدی - این هفته که شهادته و شبای احیا هفته ی دیگه هم من تو بانک خیلی سرم شلوغه و نمیتونم با خیال راحت به اين مراسما برسم روز عید هم اسباب کشی داریم میمونه برای بعد از اسباب کشی متعجب پرسیدم من -اسباب کشی ؟ سری تکون داد و لبخندی زد امیرمهدی - خونه رو فروختیم من -چرا؟ بعد از مکث چند ثانیه ای جواب داد امیرمهدی - وام گرفته بودم که اگر بشه با فروش ماشینم و یه مقدار پولی که دارم یه خونه ی نقلی بخرم که بابا پیشنهاد دادن با فروش خونه و گذاشتن همون وام یه خونه ی دو طبقه بخریم که طبقه ی دومش مال ما باشه اینجوری دیگه ماشین رو نمیفروشم و با پولی که دارم می تونیم یه عروسی جمع و جور بگیریم با تردید پرسید . امیرمهدی - مشکلی که ندارین با این جور عروسی و زندگی کنار مادر شوهر و پدر شوهر ؟ نمی دونست که جهنمم با حضورش برای من بهشته و پر از دلخوشی ... نمی دونست که من به خاطرش حاضرم هر چیزی رو تحمل کنم ...نمی دونست من رو چنان بنده ی محبتش کرده که حاضر نیستم اين بندگی رو رها کنم ... نمی دونست که این سوال رو پرسید قدمی به طرفش برداشتم برای قرص شدن دلش با اطمینان گفتم من - با تو حاضرم ته دنیا هم زندگی کنم گاهی وقتا واژه ها هم کم هستن برای بیان احساسات آدم حتی اگر دست و پا و نگاه آدم هم بیان کمک باز هم حق مطلب ادا نمیشه گاهی باید با زبونی غیر از زبون واژه ها حرف زد ... گاهی باید به جای حرف زدن عمل کرد و من به خودم قول دادم عمل کنم به چیزی که گفتم به چیزی که تو انديشه ام جولان می داد حتی اگر سخت بود و گاهی خارج از حد توانم شاید اینجوری میتونستم جواب این همه خوبی امیرمهدی رو بدم اما حرفی که زد باعث شد بفهمم هر کاری هم بکنم باز هم چند پله ازش عقب ترم لبخندی زد و گفت امیرمهدی - ممنونم بابت این همه خوبی و من رو گذاشت تو بهت اینکه اگر من خوب بودم پس امیرمهدی چی بود ؟ حیف نبود اگر به خودم لب خوب بودن رو می دادم ؟ قطعاً بی انصافی بود وقتی کسی مثل امیرمهدی تو دنیا وجود داشت، آدمای دیگه " خوب بودن " رو دنبال خودشون یدک می کشیدن کاش خدا آدمایی مثل امیرمهدی رو از ادمای دیگه جدا و بالا ی تپه ای قرار میداد و خوبیشون رو برای همه عیان می کرد تا ادمای دیگه یاد بگیرن خوب بودن رو اروم من رو از دنیای تفکر جدا کرد امیرمهدی - حالا حرف بزنیم ؟ چشم رو هم گذاشتم من - بزنیم دوباره به سمت نیمکت دیگه ای رفتیم و نشستیم ولی اینبار هر دو بیش از اندازه مصمم بودیم و محکم محکم برای ایستادن روی حرفامون خیلی جدی شروع کرد به گفتن و لحنش باعث شد خوب گوش کنم امیرمهدی - من حرفام رو میزنم هر جا که موافق نبودین بگین تا یه فکر دیگه بکنیم باشه ؟ سری تکون دادم من - باشه 💛 🌿💛 💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛༄⸙|@khacmeraj
💛🌿💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛 🌿💛 💛 📜 امیرمهدی - در مورد رفت و آمد با خونواده ها که دیگه مشکلی ندارین ؟ سری تکون دادم من -نه ،فقط عروسیای مختلط چی ؟ امیرمهدی - اون رو بذارین به وقت خودش گاهی اتقاقای غیر قابل پیش بینی باعث می شه آدم تو لحظه تصمیم خاصی بگیره فقط از الان بگم که ممکنه به بعضی از این عروسیا نریم سخت بود قبولش اما بودن با امیرمهدی به این سختیا می ارزید من - باشه امیرمهدی - مطمئن باشین دلم نمیخواد هیچ چیزی رو بهتون تحمیل کنم اگر قرار باشه بر نرفتنمون حتماً دلیلش رو میگم در مورد کراوات هم بگم که هیچ قولی نمیدم باور کنین ازش خوشم نمیاد و ممکنه گاهی به خاطر شما ازش استفاده کنم البته گاهی؛ نه همیشه . اما قول میدم شب عروسیمون برای عکسای آتلیه ازش استفاده کم بیشتر از این قولی نمیتونم بدم من - همینم کافیه امیرمهدی - من با جوراب نازک و لباس تنگ هیچ جوره کنار نمیام تو مهمونیای زنونه هر جور دوست دارین لباس بپوشین ولی جایی که مرد نامحرم هست ... پریدم وسط حرفش من -اینم قبوله مشکلی باهاش ندارم فقط رنگ لباسم ؟ امیرمهدی - رنگش خیلی تو چشم نباشه قرمز و صورتی و رنگای این مدلی نباشه سرش رو کج کرد و با لحن خواهشانه اضافه کرد امیرمهدی - سفیدم نباشه خندیدم من - باشه ،سفیدم نباشه امیرمهدی - ممنونم واقعا فکر نمیکردم رنگ لباس رو به این راحتی قبول کنین اگر از دلم خبر داشت اینجوری نمیگفت امیرمهدی - با کفش پاشنه دارتون مشکلی ندارم فقط خواهشاً صدای تق تقش رو کنترل کنین من - حواسم هست امیرمهدی - در مورد آهنگ هم بگم اونقدری تو خونه نیستم که برای گوش دادن به آهنگ مورد علاقه تون دچار مشکل بشین فقط قول بدین آهنگی که گوش میکنین ارزش داشته باشه که براش وقت بذارین وقتی هم من خونه هستم از شنیدن آهنگ هایی که خواننده ش زنه صرف نظر کنین نفس عمیقی کشیدم خودم رو برای سخت تر از این چیزا آماده کرده بودم تو هر چیزی سعی کرده بود تا اونجا که میتونه با چیزهایی که دوست داشتم کنار بیاد من - با اینم مشکلی ندارم 💛 🌿💛 💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛༄⸙|@khacmeraj
💛🌿💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛 🌿💛 💛 📜 امیرمهدی - با مد هم مشکلی ندارم تا زمانی که خارج از عرف یه آدم متشخص نباشه هر وقت میخواین رو مد لباس بخرین اول ببینین اون لباس شخصیت شما رو چه جوری نشون میده ، اگر وقار و متانتی که شایسته ی یه زن ایرانیه رو به نمایش میذاره اونوقت انتخابش بکنین این حرفش یعنی باید قید بعضی چیزها رو بزنم البته من باید به اینجور لباس پوشیدن ها عادت میکردم چون برای رفتن به خونه ی اقوامش نمی تونستم مثل قبل انتخاب های آزادانه ای داشته باشم و خواه ناخواه انتخاب هام محدود می شد پس قبول حرفش چندان سخت نبود من - اینم قبول دارم امیرمهدی - در مورد بلند خندیدن و بلند حرف زدن و شیطونی کردنم باید بگم که تو خونه و حریم محرم ها اشکالی نداره ولی ترجیح میدم شیطنت هاتون فقط برای خودم باشه میدونم خودخواهیه ولی... سکوت کرد منم سکوت کردم تا حرفش رو کامل کنه امیرمهدی - آخه با شیطنت... باز هم حرفش رو خورد بلند شد ایستاد و پشت به من سریع گفت امیرمهدی - با شیطنت خیلی به چشم آدم خواستنی میشین انقدر سریع گفت که یه لحظه شک کردم به چیزی که شنیدم ولی وقتی اومد و دوباره کنارم نشست با حرفی که زد فهمیدم درست شنیدم امیرمهدی - هیچ وقت از دخترایی که از این شیطنت ها میکردن خوشم نمی اومد اما نمیدونم چرا هر حرف و حرکت شما برام شیرین بود لبخندی زد امیرمهدی - میدونم اینم کار خدا بوده وگرنه که آدم یه شبه انقدر تغییر نمی کنه راست می گفت کار خدا بود که با اون همه اختلاف فکری یکدل و هم نظر نمیشدیم انگار خدا معجزه کرده بود که من با حرفاش جادو میشدم و به راحتی قبولشون میکردم 💛 🌿💛 💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛༄⸙|@khacmeraj