چرا باید از هیچی از عروس ایراد بگیرن و زندگیِ دو زوج از هم بپاشه؟ تموم کنین این افکار جاهلانه‌ی قدیمی رو زوجین در این عصر امروزی‌اند، جوانند، کم تجربه حتی بی تجربه‌اند، باید کنار اومد باهاشون، نه اینکه جبهه مشخص کرد و تا میتوان تعصبانه تاخت.

زمانِ زندگیِ خان مانند، گذشته جوانِ امروز نیاز به محبت داره نیاز به ایده کوتاه به نصیحت مفید و کوتاه داره، نه اینکه هزارو یک ایراد وارد کنی! مشکل هزارو یک ایراد وارد کردن نیست، مشکل طریقه ایراد کردن هست، که گویا میدانِ جنگه و دختر خانومو، آقا پسرو، دادن دستشون که اره، هرچی حرفه لیچاره بارش کنین!

چرا دارم بیشتر رو دختر خانوما تاکید میکنم چون عروس و مادر شوهر تا بوده و هست هر چقدرم خوب باشن باهم در جدالن! مادر شوهر صاحب4پسر، عروساشو حتی نمیزاره فیلم جشنشون رو ببینن!

مادران، بزرگوارند و تاج سر مادران، گوهرند و رئوف اکثر مادران ، امروزه ؛ قدیمی‌اند و اهل تفکرات قدیم! مادری، به عروسی مقیدِ نجیب پوش میفرماید جلو پدرشوهرت چادر سر کن! خونه پدر شوهرت نمون! نمیگه دختره تو خیابون معذرت میخوام با وضعی غیرقابل تحمل و حال به هم زن در حال لاس زدن با چندتا پسره!! از کفِ خیابونا، از روابطای حرام خبر نداره! اومده حلال و محرم رو اینگونه به جوان منتقل میکنه.

ببینید بحث حیا و عفت و احترام دختران در مقابل پدر شوهر بکنار اما وقتی برادر شوهری، نامحرمی در جمعشان نیست. وقتی دختر خانوم، تمامیِ مضامین ادب رو حیا رو رعایت میکنه، ولی بدون روسری پیشِ پدر شوهر میشینه، قرار نیست دخترمون رو مقید کنیم، که چرا این کارو کردی! مشکل ما، با فتوا های رول شده روی حکم است مشکل ما با افکار و عقایدیست که با حکم اسلام تفاوت دارد مشکل ما با افکاریست که جوان را از دین دور کند مشکل ما با افکاریست که جوان از آن فراریست مشکل ما با افکاریست که جوان را تنگ و تنگ‌تر کند

حالا جرئت دارین بفرستین مطالبو واسه پدراتون مادراتون😂

محض اطلاعِ ممبرانِ جان عارضم که مطالب بیان شده کلی نیست که بگم همه اینطورن همه اونطورن خطاب ما به اکثریت، و بعضی ‌ست و بنده قرار نیست تو هر متن و پست بگم بعضا، اکثرا. برای اول و آخر به گوش بسپارید که هر چی هر کار هر فرد هر صنف خوب/بد دارد. کم زیاد دارد. اکثر و اقل دارد. و پستا و متنای این کانال رو با دید اکثر و اقل درک و دریافت کنید

افرادی که دهان وا میکنن و این حرف رو میزنن چه پسرا چه دخترا، از همین اول باید بدونین که این شخص جدی نیست در امرِ ازدواج، این شخص کلی نگره،این شخص موردِ تهاجمِ افکارِ غالب بر جامعه است. همتون بهتر از من میدونین که الان چیا میگن در مورد جامعه: جوونا عوض شدن جوونم جوونای قدیم، همشون ضد نظامند، همه پسرا نکرده کارن، همشون اهل خوش گذرونی و.. هستن دخترا حیاشون رفته، دین و ایمون سرشون نمیشه و هزار حرف دیگر. اینها افکارِ غالب بر جامعه است افکارِ زبان زد. که افراد تحت تاثیر بر زبان می آوردند. وگرنه کسی که اهل تامل و تفکر و فرهنگ هست، میدونه تو جامعه خوبم داریم بدم داریم! اتفاقا تا دلت بخواد خوب داریم فقط بُلد نمیشن! الان اونی که میگه پسر مومن نیس اونی که میگه دختر باحیا نیس سید خط فکرتو عوض کن سرزمینمون پره دختر پسرای اهلِ دلِ((:

https://eitaa.com/khadem910/2106 بفرمایید😊 مانع تراشیِ زمینه سازِ گناه. هر چند گاه در مواقعی حق با والدین است، والدین دلسوزند و باتجربه. ولی اکثرا بهانه و مانعی بیش نیست

هیچیِ هیچی رو کسی باهاش میسازه که با پستی بلندی با مشکلات با روزی با رزق با رزاق بودن خدا آشنا باشه و بهش اعتقاد داشته باشه. شرایط طلاب، اکثرا همین هست. چون شرایطش ایجاب میکنه تا مدتی فقط درس باشد و خودش. نه کاری نه شغلی نه درامد ثابتی. ولی خدمت و کار مهمی در آینده منتظرشه. اینطور مواقع مشورت بگیرید از بزرگتری مشاوری استادی درخواست وساطت کنید ان شاءالله که خیره

میدونید شبه؟ گفتم اطلاع بدم شاید ندونید😂 بقیش بمونه بعد فعلا شبِ شما خدافز

سلام یکم دودل بودم برا پیام دادن ولی دادم هرچند نتونستم خودمو قانع کنم چذابدم و چرا ندم! من سنم زیاد نیست ولی از بچگی فانتزی اینو داشتم ک زود ازدواج کنم . چرایی ایجادش بماند . ولی الان ک ب این سن رسیدم که سن طبیعی ازدواج دختراست و من هنوز ازدواج نکردم و حتی خودستگار چندانی هم نداشتم یک حس بدی دارم یک غم و حسرت شدید یک حس خواستنو نرسیدن . ایناش دیگه برام مهم نیست البته . الان مشکل بزرگی پیدا کردم اونم اینه که اصلا هیچ انگیزه ای واسه ادامه دادن ندارم یعنی حتی الان فکرمیکنم برای ازدواجم اشتیاقی ندارم و احساس شکست میکنم ازش . حس میکنم نمیتونم مسئولیت پذیر نیستمو.. اصلا خودمو قبول ندارم ، هیچ توانایی یا استعداد خاصیم ندارم.. فقط دلم ب این خوش بود که از سنم بیشتر میفهممو با بقیه فرق دارم که الان چندوقته که برام ثابت شده از همه کمتر میفهمم و هچی حالیم نیست. حس مکینم هیچکی منو درک نمیکنه . محبت دارم ولی بازم محبت میخوام و در عین حال نمیخوام! چون نمیتونم جواب محبت و بدم . خیلی دلم میخواشت برونگرا و اجتماعس باشم ولی یک دختر خجالتیه درونگرای به شدت نه جذابی!که حتی توانایی درست صحبت کردن و ارتباط برقرار کردنو نداره دلم میخواد برم مشاوره ولی اصلا حتی نمدونم میخوام چی بگمو چی اذیتم میکنه البته دوبار رفتم ولی از زور تنبلی تغییری نمردم :)( خلاصه که ممنون میشم اگ میتونید کمکم کنین! التماس دعا  #پیام_اعضا