eitaa logo
"خادمین سرزمین ملائک"
4.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2هزار ویدیو
37 فایل
پـدرم گـفـت اگـر خادم ایـن خانہ شـوی🍂 همہ ے،زنـدگـےوآخـرتت تضـمـین است(💚) اینجــا از خـــادمــۍ تاشهــادت،فاصله اے نــیست! ادمین @ya_mahdi65 اینستاگرام ما https://www.instagram.com/khadem_koolehbar
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج‌احمد...✨🌱 • •~| هیچی‌نمیشه؟!.... •••🕊 @khadem_koolehbar
لَه مَقالیدُ السّماواتِ وَ الاَرض یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ وَ یَقدِر اِنَّهُ بِکُلِّ شَیءِِ عَلیم🌱 کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست رزق و روزی را برای هر کس بخواهد گسترش میدهد یا محدود می‌سازد؛ تنها اوست که به همه چیز داناست. 💌 سوره مبارکه شوری(آیه ۱۲) ••••✨❤️ 🤍 @khadem_koolehbar
یک چیز را در زندگیت عوض کن تا زندگیت زیبا شود بجای ترس از خدا عشق به خدا را جایگزین کن♥️ •••✨ @khadem_koolehbar
🗣حاج‌حسین‌یڪتا + مامیگیـم: " وَالشِمر و جالِس عَلے صَدرڪ " ولی‌بچه‌ها.. بعضی‌وقتا‌یه‌ڪارایی‌میڪنیم؛ همینجوری‌سنگینی‌میڪنه‌ رو‌سینه‌ی‌امام‌زمانِمون! •••✨ @khadem_koolehbar
گفتم: دگر قلبم شوق شهادت ندارد! گفت: مراقب نگاهت باش! العَین بَریدُ القَلب.. چشم پیغام رسان دل است. •••✨🕊 @khadem_koolehbar
معروف است که خداوند به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند! ✨ موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد! ✨ مدتی گذشت اما قحطی نیامد، موسی علت را از خدا پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو ‏به هم رحم کردند! من چگونه به این قوم رحم نکنم؟ «به همدیگر رحم کنیم که خدا هم به ما رحم کند»🌱 •••👌🏻 @khadem_koolehbar
زندگی‌ به‌ سبک‌ شهدا🕊🌱 ••••✨ @khadem_koolehbar
چقدر اتفاق افتاده که فکر می‌کردیم دیگه نمی‌تونیم ، اما خدا همه چیو درست کرد...!؟❤️ . @khadem_koolehbar
استاد پناهیان: وقتی دلتون گرفت و گرفتار شدید ذکر "یا رئوف" رو زیاد بگید و با این ذکر به امام رضا متوسل شید... گویا خدا وقتی بخواهد برای این ذکر شما اثری بگذارد، کارتان را به امام رضا میسپارد... ••••🍃 @khadem_koolehbar
آنقدر پای تو می‌سوزم خودت خاکم کنی با همین بیچارگی خیلی هنر دارم حسین :)❤️‍🩹 . . @khadem_koolehbar
دیوار خانه خراب شده بود و نیمه کاره مانده بود . گفتم : میخواهی مرا با چند بچه قد و نیم قد تنها بگذاری توی این خانه ی بی در و پیکر و بروی ؟ خندید و گفت : خودت رو ناراحت نکن بهت قول می‌دم که حتی یک گربه روی پشت بام این خونه نیاد . نتوانست آرامم كند و به همين علت با قیافه در هم رفت. اما با مهربانی گفت : من از همون اول بچگی ، و از همون جوانی که تو روستا بودم هیچ وقت نه روی پشت بام کسی رفتم ، نه از دیوار کسی بالا رفتم ، و نه به زن و ناموس کسی نگاه کردم . الان هم میگم که تو اگه با سر و روی باز هم بخوای بری بیرون ، اصلا کسی طرفت نگاه هم نمی کنه ، خیالت هم راحت باشه که هیچ جنبنده ای توی این خونه مزاحم شما نمیشه چون من مزاحم کسی نشدم برگرفته از کتاب خاک های نرم کوشک ••• @khadem_koolehbar
enc_16591106657551174959786.mp3
3.01M
حسرتـِ حـرم🕌 قصه‌دیرینه‌رفاقتم‌باتو💔✨ 🎧 • @khadem_koolehbar
‌عاشق‌اون‌لحظه‌هایی‌ام؛ که‌هرکاری‌میکنیم‌نمیشه‌که‌نمیشه! جوردرنمیاد((: ولی‌یهو،معجزه‌ازراه‌میرسه اون‌وقته‌که‌میگم؛ «وهوعلی‌کل‌شی‌قدیر» ‌برای‌تو‌معجزه‌کاری‌نداره‌‌برا‌حال‌ِ دلامون‌معجزه‌کن✨ 🌱 •••• @khadem_koolehbar
از‌دنیا‌نگو ، ازخلق‌نگو‌ ، ازخودت‌هم‌نگو ازخدا‌بگو ! چند‌وقت‌که‌تنها‌ازاوبگویۍ‌اگر غیر‌ازاو‌چیزۍ‌هم‌وجود‌داشته‌باشد‌از‌یادت میرود‌وغیر‌او‌ر‌افراموش‌میکنے .. 🍃حاج‌اسماعیل‌دولابـے🍃 ••••• @khadem_koolehbar
«شهید غلامحسین ابولحسنی»🌷 بعد از شهادت غلامحسین، هر وقت که دلم هوای پسرم را می‌کند، در خلوت شب پارچه‌های سفید را از روی عکس‎هایش کنار می زنم و تا صبح با پسرم خلوت می‎کنم. با او حرف می‎زنم، نوازشش می‎کنم، درد و دل می‎کنم و حرف‎های دلم را با او در میان می‌گذارم و آرام آرام اشک می‎ریزم. در یکی از همین شب‎ها که تا دیر وقت با عکس‎هایش حرف می‎زدم و اشک می‎ریختم، سردرد عجیبی گرفتم. بدنم از تب می‎سوخت و سردرد کلافه‎ام کرده بود. نمی‌دانم چطور در آن حالت خوابم برده بود. صبح که از خواب بیدار شدم، سرم همچنان درد می‎کرد، تازه بیدار شده بودم که ناگهان زنگ در به صدا در آمد. در را که باز کردم دختر برادرم وارد خانه شد. ⁉️با تعجب پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده که صبح به این زودی آمده‎ای». با نگرانی و دلهره جواب داد: «دیشب خواب غلامحسین را دیدم، او به من گفت که مادرم خیلی ناراحت است و سرش درد می‏ کند و بعد از من خواست تا به خانه شما بیاییم و از لای کتابی که در طاقچه هست، قرص سردردی را که در آنجا گذاشته به شما بدهم.» بعد از شنیدن این حرف با دختر برادرم آن کتاب را پیدا کردیم و در کمال بهت و حیرت از لای کتاب، همان دارویی را که غلامحسین گفته بود، برداشتیم. از آن اتفاق به بعد، من دیگر زیاد بی‌تابی نمی‌کنم زیرا همیشه احساس می‌کنم که غلامحسین نمرده است و مرا می‎بیند و او همیشه مواظب من است.» ☁️راوی: مادر شهید 📚برگرفته از کتاب امتحان نهایی نویسنده: امیر رجبی ‎‌ ••••🕊 @khadem_koolehbar
....✨ آن چیزی که بسیار عجیب است و تحلیل آن برایم دشوار، این است که امام صادق(ع) میفرمایند: حضرت علی اکبر(ع) از وقتی که متولد شد تا زمانی که در کربلا شهید شد به اندازه یک پلک زدن از خدای متعال جدا زندگی نکرد؛ و این عظمت علی اکبر(ع) را نشان میدهد...! استاد انصاریان🪴 •••• @khadem_koolehbar
❪🌿❫ - «مَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» پروردگار تو از آنچه انجام مى‏ دهيد؛غافل نيست. ...✨ ❤️ @khadem_koolehbar
بچه هیأتی حیف است بمیرد و باید شهید شود و مثل حاج قاسم اربا اربا شود و مانند او حتی دستش نشان دهد که تا پایان عمر، علم در دست داشته است. •••🌱 @khadem_koolehbar
🖇 استادی میگفت. . . گاهی یک پیام به نامحرم ،یک صحبت با نامحرم بسیاری از لطف هارا از انسان می گیرد لطف رسیدن به مراتب الهی! لطف رسیدن به شهدا‌! لطف رسیدن به مقامِ سربازیِ امام زمان‹عج› فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه با نامحرم نبودند...:))! ؟! ....🌱 @khadem_koolehbar
🖤 کار دستم‌ داد‌ آخر قلب‌ِ ناپاکم‌ حسین، اربعین، پای‌ِ پیاده، رفت‌ از دستم‌ حسین :) •٠ @khadem_koolehbar
درسجده‌ ی آخر نمازهاتون، این دعا را بخونید🍃: ‌اللهم أخرِجْنی حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا✨ •••🌸 @khadem_koolehbar