┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
کمیته خادم الشهدا رودبار جنوب 💫
╭┅─────────┅╮
@khadem_shohaada313
╰┅─────────┅╯
#_رودبارجنوب
🔹خروش مردم رودبارجنوب در محکومیت جنایت رژیم منحوس صهیونیستی در پی شهادت سید حسن نصرالله و مردم مظلوم لبنان و فلسطین.
___
دوشنبه ۹ مهرماه ساعت ۱۰:۰۰
مصلی بزرگ شهرستان
•┈┈••✾••┈┈
♦شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی رودبارجنوب
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
کمیته خادم الشهدا رودبار جنوب 💫
╭┅─────────┅╮
@khadem_shohaada313
╰┅─────────┅╯
خاطرهای از شهید همت و سید حسن نصرالله
مرا به سینهاش فشرد، بعد دور ترم کرد و درحالی که هر دو بازوی مرا در دست داشت ایستاده خاطرهای عجیب تعریف کرد.
"در شکاف درهی جنتا برای دورههای آموزشی مخفی شده بودیم و برای دستگیری و شکست ما هر کاری میکردند، وضعیت بسیار سخت بود و تمامی ما پنجاه نفر تنها دو کلاشینکف داشتیم. باورکردنی نیست اما همین کلاشینکفها تنها سلاح تشکیلات ما در آن دره سخت بود که یکی را از برادران جنبش امل گرفته و دیگری را با هزینه شخصی تهیه کرده بودیم."
حرف های سید را خوب به خاطر دارم، میگفت:" اولین بارقه امید ما چشمان مردی بود که در تاریکی دره میدرخشید، آمد و درست همینطور که تو را در آغوش کشیدم مرا به سینهاش چسباند. او محمدابراهیم همت بود و این دیدار آغاز راهی بود که ما را از آن دره به جایی رساند که در جنگ سی و سه روزه دنیا را انگشت به دهان گذاشتیم."
پدرم آن روز سلاحی نبرده بود، گفت من و دو یار همراهم از طرف امام آمدهایم شما را آموزش بدهیم. حسی با من میگويد که سید در دل گفته بود تو آموزش بده و من خودم پرورش میدهم، من خودم نیرو میسازم... و ساخت! از دو تا اسلحه انفرادی شروع کرد و یک ارتش ساخت.
حالا که شهید شده روشن است که تربیت شدگان او ایستاده و مقاوم خواهند بود و خدشهای به ایستادگی آنها نخواهد افتاد.
سیدالشهدای مقاومت اینقدر تکثیر شده است که نگران آینده او و حزباش نباشیم، تنها تلخی این ایام ماجرای آغوشی است که دیگر تکرار نخواهد شد و انگشت اشارهای که دیگر بالا نخواهد رفت.
از تمام برادران و خواهرانام استدعا دارم خشم خود را حفظ کنیم و اندوه کوتاهمان را پشت سر بگذاریم، بعضی روزها در نبرد وجود دارند که فرصتی برای گریه نیست.
میدان را خالی نکنیم، هیچ توفیقی بالاتر از شهادت نیست، انشاءالله ما هم به او و یارانش بپیوندیم.
محمدمهدی همت (فرزند شهید همت)
هفتم مهرماه ۱۴۰۳
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
کمیته خادم الشهدا رودبار جنوب 💫
╭┅─────────┅╮
@khadem_shohaada313
╰┅─────────┅╯
#گزارش_تصویری
از حضور و همکاری کمیته خادم الشهدا شهرستان رودبارجنوب در یادواره شهدای محله سالمی شهرستان رودبارجنوب 👇
#گزارش_تصویری
حضور و همکاری برادران کمیته خادم الشهدا شهرستان رودبارجنوب در یادواره شهدای محله سالمی
#کمیته_خادم_الشهدا_رودبارجنوب
#گروه_جهادی_شهید_مصطفی_صدرزاده
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#نعم_الرفیق_ما
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
کمیته خادم الشهدا رودبار جنوب 💫
╭┅─────────┅╮
@khadem_shohaada313
╰┅─────────┅╯
چند دقیقه به اذان صبح مانده است که این متن رو شروع کردم، بعد چند روز کار رسانه ای برگشتم خانه ولی تا همین لحظه ، مشغول فکر و کار و صدجور خیالاتم ...
دروغ چرا ، آسیدحسن نصرالله برای من خیلی مهم بود، من امام موسی صدر را ندیدم ولی هنوز منتظرم بگویند زنده است و چنددقیقه ای آن مردالهی که یک قرن از روزگار خود جلوتر بود را ببینم، ۱۵سال است شب ها بیدارم، کمترشبی بوده که به این قهرمان ها فکر نکنم، دلم چمران میخواهد، چمرانی که به همه ی لذت های دنیا پشت کرد و از هیچ، چریک میساخت، دلم آوینی میخواهد که با مکتب خمینی از کامران به آقامرتضی تبدیل شد و با هیچ ، روایت فتح ساخت. دلم برای حاج همت تنگ شده است که بگوید اگر یک عده بیراهه رفته اند مقصر ماییم، کمی هم یقه ی خودمان را بگیریم، شاید ما کوتاهی کردیم، دلم مهدی باکری میخواهد ، وقتی جسم برادرش حمید را آوردند، گفت یا میرید همه را میارید یا حمید رو هم ببرید بذارید همان جا که برداشتید.
از شهدا که بگذریم، دلم به شدت عین صاد میخواهد که بگوید اگر دلت را از دنیا خالی کردی هرکاری کنی ، اگر فحش هم بدهی عبادت است، اگر گیر دنیا باشی ،نماز هم بخوانی بی فایده است، دلم شهید مطهری میخواهد که در اوج علم، داستان راستان بنویسد، دلم شهید بهشتی میخواهد که بگوید جامعه ای که در آن اختلاف طبقاتی به صورتی باشد که یکی میزان پولش را نداند و یکی گشنه بخوابد ، تمام چهره اش را هم که با قرآن بپوشانید باز لجن است و نهایتا دلم امام را میخواهد که به احدی باج ندهد و چنان دنیا مثل مولایش در چشمش حقیر باشد که هنگام برگشت به ایران که قرار است رهبر ایران شود بگوید هیچ حسی ندارم.
همه ی این ها رو گفتم تا بگویم حال و احوال خوبی ندارم، من خیلی ها رو دوست دارم، خیلی ها برام عزیزند ولی دروغ چرا فقط دونفر بعد حاج قاسم برای من قهرمان بودند، یکی آقاست که خدا از عمر من کم کند و به عمر ایشان اضافه کند، یکی هم آسیدحسن نصرالله.
حقیقتا ذهنم بهم ریخته است، من ذهنم با قهرمان ها تسخیر شده است و با این اسامی زندگی میکنم و سالهاست همه ی زندگیم ، انس با این عزیزان است و هیچ چیز برایم ارزش ندارد و هیچ چیز هم خوشحالم نمیکند و حقیقتا هیچ چیز هم ناراحتم نمیکند ولی شهادت آسیدحسن ، ذهنم را بهم ریخته است چون همیشه تصورم این بود ، بعد نابودی اسرائیل اولین شخص ، او وارد قدس خواهد شد.
از طرفی این دوسه روز اونقدر حرفهای عجیب غریب شنیدم که گاهی میگویم همه چیز را از بیخ حذف کنم و دیگر هیچ خبری به گوشمنرسد.
مگر میشود یک عده برای شهادت سید خوشحال باشند، قطعا من کم کاری کردم که آنها سید را نمیشناسند وگرنه مثل آن زن مسیحی بی حجاب برایش گریه میکردند، من با رفتارهایم کاری کردم که برخی به اولیای الهی ، نگاه درستی ندارند، وای بر من و اعمال افراطیم و یا حرفهای دیگری که موجب تضعیف فرماندهان عزیز ماست، آنهایی که عشقشان سیدمقاومت بود و بیشتر از ما دلشان میخواهد انتقام خونش را بگیرند.
خدایا صبر بده تا بتوانیم این روزها را تحمل کنیم، نه میتوانیم بخوابیم، نه به درد دینت میخوریم، نه هیچ چیز دیگر.
احساس خفگی داریم و باید این وسط فحش های عزیزانمان را هم با چشم گریان بخوانیم و برایشان دعا کنیم.
خدایا ما را بخاطر کوتاهی هایمان ببخش...
.
ما قدرِ #آقاسیدعلی را نمیدانیم!
در کشورهای عراق و سوریه
بدونِ وضو به تصویر آقا
دست نمیزنن!🌱
| #شهیدمحمودرضابیضایی |