15.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊 #کلیپ | نماهنگ
📝 ࡃـــشـــــق طــــــوفـــــانـــی
👤کربلایی حسین#طاهری
لینک کانال آرشیو خادمان امام زمان عج
╔ ⃟🌸❥๑•~--------------
@khademan_emamezaman
🔰 پیامبر اکرم (ص) مـی فــرماینـد:
💫 وقتـی ماه رجــب وارد می شود...
📚 اقبال الاعمال
#امام_زمان
#حدیث_روز۱۳رجب
#خادمان_امامزمان
╔ ⃟🌸❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman
فصل دوم، قسمت دوم - فشار قبر.mp3
8.43M
.
🔊منازل الاخره
#قسمت_۵
#سخنرانی_۸۵
#منازل_الاخره
رفتنبهقسمتاول
لینک کانال آرشیوخادمان امام زمان عج
╔ ⃟🌸❥๑•~--------------
@khademan_emamezaman
.
💠ملاقات با امام زمان(عج)
#شماره_۶۷
═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═
روزهای زیادی باحاجآقای سیبویهگذراندیم،
روزهای خوب و شیرینی بود، اما یـک روز
یک اتفاق عجیبی رخ داد !
صبــح آن روز حـاج آقــای سیــبویه خــیلی
سراسیمه بود ! اصلا حال عجیبی داشت،
بعضیها فـکرکردند نکند اتفاقبدی افتاده
باشد بعضی ها هم برعکس فکر میکردند
خبرخوشی به آقا داده اند!نمیشـد احتمال
درستی داد .
بالاخــره صبــرمان به ســر آمد ســراغ مدیر
مدرســه علــمیه که با حــاج آقای سیـــبویه
رابطه ی نزدیکی داشت رفتیم .
حــاج آقا ! خیلــی نگــران حضــرت آیــة الله
سیبویه هسـتیم ، اگر اتفــاق بدی افتاده
که اینقدر روحیه ایشان تغییر کرده به ما
هم خبر دهید!
هنوز صحبت های ما تــمام نشده بود که
اشک در چشمان حاج آقاشمدیر مدرسه
جمعشد وقـتی حال حاج آقا ش را دیدیم
اضطراب ما هم بیشتر شد ،نمی دانـستم
چکار کنیم که بــعد از چند لحــظه سکوت
بعد لبخندی زد و گفت:
آیة الله سیبویه دیــشبخوابی دیدهاند که
حضرت آیة الله صـدیقین (زید عزه) تعبیر
کــرده اند ، تعبــیرش ایــن اســت چنـد روز
دیگرشخصی که حاج آقای سیـبویه ایشان
را نمیـشناسد ، از دبی تلفن می کند و آقا
رادعوت می کند همراه آنها به حج برود و
حاج آقای سیبویه در عرفات خدمت آقا و
سیدمانحضرتحجتبنالحسنالعسکری
(عج) می رسد!
اشک در چشمان ما جمع شده بود ، نمی
توانستم جلو گریه ی خـود را بگیرم ، ولی
هنوز هیــچ اتفاقــی نیفــتاده بود روزها به
کندی می گذشــت و ما مــنتظر یک تلـفن
ناشناس بودیم و حضـرت آیة الله سیبویه
که خبر نداشت ما هم خبردار شده ایم از
ما منتظرتر!
یوسف گمگشته بازآید بهکنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلسـتان غم مخور
بلاخره آن روز فرا رسید و شخصی از دبی
با مرحــوم آیــة الله مــیرزا احــمـد سیــبویه
تماس گرفـتند و ایشــان را به مکـه دعوت
کرد. شخصی که حتی او را نمی شنـاخت!
حضرت آیةالله سیبویهمیرفت ومامـاندیم
او میرفت و ما گریه می کردیم او میرفت
و ما حسرت می خـــوردیم او میـرفت و ما
را پشت درهای بسته جا گذاشت.
گـــاهی پیـــش خـــودمـــان مـــی گـفــتـیــم:
یـــکــــی درد و یــــکـــی درمـــــان پــــســــنــدد
یـــکــــی وصـــــل و یـــــکـــی هـجران پسـندد
مـن از درد و درمـــان و وصـــل و هــجــران
پــــســـنـــدم آن چـــه را جـــانـــان پــــســـنـدد
زمان آرام آرام میگذشــت …
من و لـحظه
شماری های من،درحال انتــــظار بازگشت
او بودیم ،منتظر خبری از گیـسـًوان یار و
چشم به راه وصال هم نفس یار!
و آنروز که برگشت اوشاد بود، ولی چیزی
از شادیش نمی گفت. هــیچ کــس جرات
نمیکرد ازاو سؤال کند ولی گاهی کهاسـم
آقا امام زمان (عج) در بحــث های بعد از
سفر مکه پیــش می آمد حــضرت آیة الله
سیبویه (ره ) امانش بریده می شـد و زار
زار اشک فراق می ریخت.
شــاید پیـــش خـــودش به ما مـی گــفــت:
تـــو مـــو می بیــنی و مـــن پیــچــــش مــــو
تــــو ابـــــرو مـــــن اشــــارت هــــــای ابــــــرو
من که دیگر کاسه صبرم لبریز شـده بود
ســراغ یکــی از علــماء کــه خیلی رابطـهی
نزدیکوصمیمی با آیةالله سیبویه داشت
رفتم وبا اصرار زیاد،قضیهملاقاتحضرت
آیة الله سیبویه با آقا امام زمـان (عج) را
برایم اینچنین نقل کردند که:حـاج آقای
سیبویه با اشــک نقــل کــردند در عــرفات
خدمت آقا و سیدمان حضرت حجـت بن
الحسن العسـکری ( عج ) رسیــدم و یـک
ساعت در محــضر آقــا بودم و دســت آقا
امام زمان علیهالسلام را میـــبوسند و آقا
هم پیشانی ایشانرا میبوسند وحرفهایی
که هیچ کسی هنوز خبر ندارد بههمدیگر
می زنند .
بر غم مـــدعــیانی کـــه مـــنع عشــق کــنند
جـــمال چـــهره تو حـــجت مــوجه ماســت.
▫️منبع:کتاب ملاقات بـا امام زمان(عج)
─┅═༅═❥༅🌼༅❥═༅═┅─
#کرامات
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
╔ ⃟🌸❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman
📖 کتابخوانی |صفحه ۴۲۱ الی ۴۲۵
👤مؤلف:آیتالله موسـویاصفهـانی
📕 کتاب:مکیـال المکــارم در فـوائـد
دعـــا بــــرای حـــــضــرت قـــــائــــم (عج)
#مکیال_المکارم
#مکیال_المکارم_روز۸۵
لینککانالآرشیوخادمانامامزمانعج
╔ ⃟🌸❥๑•~--------------
@khademan_emamezaman