31.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
⚡️سرمایه هامون رو باید یه جا خرج
کنیم...
.
🎤حجت الاسلام عالی👆
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
#کلیپ_سخنرانی_مهدوی
╔ ⃟🌸❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman
.
فهرست مطالب کانال
داستان کانون✔️
گزارش فعالیت های کانون
طرح شمیمِ ماندگار 🔻
خلاصه طرح شمیم ماندگار (صوتی)
توضیح کامل طرح شمیم ماندگار
هدیه ویژه به اعضای شمیم ماندگار
ثبت نام در خانواده شمیم ماندگار
سوالات متداول
.✎﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏
فهرست اصلی
فهرست گزارشات
#ارسالی_مخاطبین
👌 یکـی از اصــول کانون اینه که ســعی
میکنیم تمام پی وی ها رو جواب بدیم و
بیتفاوت نباشیم البته اگه باگ ایتا اجازه
بده که همه پیامها رو ببینــم چون حجــم
پیامها که بالا میره ایتا خیلی از پیامها رو
به ما نشون نمیده
.
🌺 سلام به همه
💯چند وقتی هست اتفاقا میخوام در
مورد فعالیتهای کانون با شما صحبت
کنم و گزارش بدم اما توفیق نمیشه .
🍃 اما قبـــل از اینــکه بخـــوام گـــزارش
فعالیتها رو خدمتتون عرض کنم اجازه
بدید که از چـــگونگی تاسیـــس کانــون
خاطره ای رو براتون نقل کنم
1⃣
✍ داستان کانون
♦️در اوج سختی و تنگنای معیشتی
بــــودم
😓 صبـــح ها مــشغــول درس و بـحــث
حوزه بودم بعدظهــرها با ماشین پیکانی
که به کمـــک پـــدرم گرفته بودم مســافر
کشی مـــی کردم .
👶 با یک فرزند دوساله و یک تو راهی
و کلی قسط و قرض ، روزهــا به سـختی
می گذشـــت تا جـــایی که بعضــی روزها
هـیچـــی توی خـــونه نداشتـــیم تا با اون
صبح رو شب کنیم حتی پول چند تا نون
🥔 یه روز عصــر، همســرم زنـگ زد که
لطفــا در راه برگشــت، چنــد دانه سیــب
زمینـــی و نون بخـــرم تا برای شــام پـوره
سیـــب زمینــــی با نعنــــاء درســـــت کنـــه
💰جیبم رو نگاه کردم،هیچی نداشتم
این اولیـــن بار نبــود. شرمنده و مضـطر
شدم نمی تونستم بازم دست خالی برم
خونه نمی دونم چی شد، فقط سـرم رو
روی فرمــون ماشیـن گـذاشتــم و گفتـم
خـــدایا مـن به عشـق امام زمـان، طلبــه
شدم و دوســت دارم که ســرباز مفیدی
باشـم ولی الان تمــام انرژی مــن صـرف
درآوردن نون و آب و پوشـک بچه میشه.
◁خدایا مــن رو از ایـن وضعــیت نداری
و دغدغه های دنیــوی نجات بـده. عهــد
می بنـــدم که تمـــام تـــوان و انرژیــم رو
صـــرف دیــــن و امـام زمـــان (عج) کنــم.
📞چند دقیقه ای از این عهـد و پیمانم
نگـذشتــه بود که گـوشی همراهــم زنـگ
خــورد، پـــدرم بــود (خــدا هــمه رفتــگان
و اســــیـــران خـــــاک رو رحـــمـــت کـنـــه).
_با صدایی مهربون و جدی گفت: یاسر
کجایی؟ همین الان بیا خــونهٔ مــا کارِت
دارم رفتم منــزل پدرم، دیدم 400 هزار
تومن توی پاکـــت گذاشتـن و گفتـن این
رو به نــیـــت تــو کــنـــار گـــذاشتـــم و هــر
مـــوقـع نیـــاز داشـتـــی بــه خـــودم بــگـــو.
◁اون 400هزارتومن برای مـنکه هیچی
نداشتم 400میلیون ارزش داشـت.💸
انگار یک کسی تو گوشم گفت:از عهدی
که بــــســـتی ، یـــادت نــــره.
🚕 برگشتم خونه داستان اون شب رو
برای خانمم تعریف کردم که چه اتفاقی
افتـاد و تـصمیــم گرفتیــم که با هــم پای
این عهد باشــیم و ماهیـــــانـــه ۲۰ درصــد
درآمــــــدمــون رو بـــــرای زمــیـنـــــه ســــازی
ظـــهــــــــــــــــور امــــــام زمــــــان عـــجــــل الله
تـــــعـالــی فـــــرجـــــه هـــزینـــــه کنیـــــم.
🔮چند روزی از این عهــد نگذشتـه بود
که یکی از دوستام بهم زنگ زد که فلانی
_ چطوری؟ کجایی؟
+ گــفتــم چـطــــور ؟
_ گفت پدر خانمــم منزلی داشتــه وقف
مسجد کردن و با کمک خیرین مسجــد
بزرگــی ساخـتن ولی پیـــش نمـــاز نـدارن
اونجـــا خونه عالـم هم داره و برای تو که
روحیاتت رو می شناســم خیلی مناسبـه
پرسیدم اسم مسجد چیه؟
گــفـــت: قمـــر بنـی هـاشــم
😢اشک توی چشمام جمع شد و گفتم
یا قمر بنی هاشم قربون تون برم که هـر
چی داشتــید بـرای امــام زمــان تـون فــدا
کردید به منـم یاد بــدین که چطــور بـرای
مولام سرباز خوبی باشم.
🏠 خلاصه رفتیم و ساکن شدیم و هر
روز شـــرایط عمـــل به عهـــد مـون بیشتر
فراهم می شد.
🕌همون ماه های اولی که توی مسجد
قمــر بنی هاشـــم پیــش نماز بودم و کار
فرهنگی می کردیم از حوزه علمیـه ای که
سابقـــاً اونجا درس می خوندم زنـگ زدند
که آقای کاشــانی فرصــت داری به عنوان
مســئول فرهنگی مدرسه حضرت مهــدی
همکاری کنی؟ گفتم به فدای امام زمـان
چرا که نه حتما ...
چند ماهه ، همه کارهـام درست شـد و
چند ماجرای دیگه هم برام اتفــاق افتاد
که اوضاع اقتصادی مون رو متحـول کرد
که از حد تصور من خارج بود.
ادامه دارد.↪️
.✎﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏
فهرست اصلی
فهرست گزارشات
.
2⃣
🎙 از صبح تا شب یا توی مسجـد
مشغـــول فعالیــت جهادی بـودم یا
توی حوزه علمیه
😔 اما احساس میکردم این کارهایی
که دارم انجام میدم، اون چیزی نیست
که باید انجام بدم، خیلی تو فکـر بودم
که چــطــوری باید به عهــدم عمــل کنم
آیا هـمیـــن کارهــای فرهنـــگی کــه الان
دارم انــــجـــام مـــیـــدم کافـــیـــه یـا نـــه؟
خیلی سرگردون بودم۰۰۰۰ ‼️
به اهل بیت متوسل شدم که کمکم کنن
📖توی اون ایام خیلی عجیب بود که
تفسیـــر میخــوندم، مطالعــه میکردم،
ســـخــنـــرانـی گــــوش مـــی دادم، درس
می خــوندم و هـــر کار دیگــه ای انجـام
می دادم با این روایت برخورد میکردم.
🔰امام صادق(ع): درباره نقش دعا در
تعجیل فرج و برای تشویــق شیعیان به
ایـــن امـــر حیـــاتــی و مهـــم فــــرمودنــد:
⬮وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل
طولانی شد.چهل روز به درگاه خدا گـریه
و ناله کردند.خداوند متعال به موسـی و
هـــارون(ع) وحی فرمـود: که آن ها را از
دست فرعون نجات دهند و این در حالی
بود که از چهارصـد سـال (عـذاب) صد و
هفـتاد سـال باقـی مانـده بـود و خـداوند
متعال به واسطه دعـای بنی اسرائیـل از
آن صد و هفتــاد سـال صـرف نظر نمود.
💠 آنگاه امــام صـــادق (ع) فرمــودنـد:
همچنین شمـا (شیعیان) اگر ایـن عمل
(یعنــی گــریه و دعا کردن برای تعجیــل
فرج)را انجام دهید،خداوند قطعاً فــرج
و گشایش مـا را می رساند و اگر انجـام
ندهید (و دست روی دســت بگذاریـد و
بــی تفاوت بمایـند) ایــن امر به نهایـــت
خود میرسد.
🌀با این روایت به این نتیجه قطعی
رسیــدم که وظیفه ما اینِ که باید
اجتماعـی بزرگ ایجاد کنیـم که از
سر اضطرار و معـــرفـت نسبـت به
منجی دست به دعابردارند و برای
ظهـــور ایشـون زمینه سازی کنند.
ـــــ اما....
ادامه دارد↪️
.✎﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏
فهرست اصلی
فهرست گزارشات
.