eitaa logo
خادمان🌹شهدا🌹
430 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
5.6هزار ویدیو
15 فایل
ما‌ از خم‌ پرجوش‌ ولایت‌ مستیم عهدی‌ ازلی‌ با ره‌ مولا بستیم بنگر‌ که‌ وظیفه‌ چیست‌ در‌ این‌ میدان ما‌ افسر‌ جنگ‌نرم ♡‌آقا‌♡‌ هستیم ارتباط با مدیر 👇 @sarbaze_emamzman
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ابا عبدالله 💠 (۲۶) تیر 💠 هشتصدو شصتمین( ۸۶۰)روز وچهل ۴۰ مرتبه ذکر • •••••••••••••••••••••••• متوسل می شویم به ⬇️⬇️⬇️ کشتی نجات اباعبدالله(ع) و شهیدان معززراه اسلام ⬇️⬇️⬇️ 🌹 🌹 صدرخلقت تا صبح قیامت ••••••••••••••••••••••• ⏰ شروع ⏮ ۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب ❇️ ادامه ⏮ تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید •••••••••••••••••••••••• دوستان معنوی گرانقدر اولین نیتمان از ✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد وپس ازآن⬇️⬇️⬇️ ✅نماز اول وقت ⛔️ترک گناه ✅حاجات شخصی •••••••••••••••••••••••• ⏰زمان قرائت ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد ••••••••••••••••••••••••• ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
وصیت شهید حسین جمالی : شهیدی که روز تاسوعا در سوریه با سربند یازهرا و با تیری در پهلو شهید شد... روزی به این فکر بودم که چرا ما در سال ها و قرن های پیش به دنیا پا نگذاشته ایم و دائما این فکر بر من می گذرد که چرا ما آن روزی که به مادرمان زهرا(س) بی احترامی کردند داخل آن کوچه نبودیم. چرا ما آن روز درب نیمه سوخته را به پهلوی مادرمان زدند نبودیم، چرا ما نبودیم که به مولایمان امیرالمومنین (ع) کمک و او را یاری کنیم. چرا ما نبودیم که مولایمان امام حسن مجتبی(ع) را یاری کنیم، چرا ما روز عاشورا نبودیم که جانمان را فدای ارباب مان کنیم و چرا…..؟ 🔰 ای آقا، ای امام ما، من و همرزمانم در آن کوچه نبودیم، ما پشت درب نیمه سوخته نبودیم، ما روز عاشورا نبودیم که در راه دفاع از دین و قرآن جانمان را فدا کنیم و حالا که هستیم با تمام وجودمان هستیم. من از خدای تبارک و تعالی خواسته، و دائما می خواهم که دست رد به سینه من و دوستانم نزند، من از خدا می خواهم که در زمان حال به من عنایت کند و از خداوند می خواهم زمانی که امام زمان ظهور کرد دوباره ما را زنده کند و از خاک بلند کند تا در رکاب امام زمان (عج) دوباره بجنگیم و به شهادت برسیم تا دیگر واقعه عاشورا اتفاق نیفتد خدایا به من و دوستانم شهادتی زیبا اعطا کند… https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
مداحی_آنلاین_ای_کشته_دور_از_وطن.mp3
11.64M
ای کشته‌ی دور از وطن ای تشنه‌‌ی صد پاره تن ای بی کفن وای ... https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
شب و روز عاشورا را در تصاویر بالا https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«اللّه اکبر از زیارت عاشورا» 🔸عظمت و برکات زیارت عاشورا در کلام حجت‌الاسلام موسوی مطلق ➕چله زیارت عاشورا برای قبولی حاجات، که مرحوم شیخ جعفرِ شوشتری اکیداً به آن توصیه کرده اند، https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
السلام علیک یا ابا عبدالله 💠 (۲۷) تیر 💠 هشتصدو شصت و یکمین( ۸۶۱)روز وچهل ۴۰ مرتبه ذکر • •••••••••••••••••••••••• متوسل می شویم به ⬇️⬇️⬇️ کشتی نجات اباعبدالله(ع) و شهیدان معززراه اسلام ⬇️⬇️⬇️ 🌹 🌹 ••••••••••••••••••••••• ⏰ شروع ⏮ ۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب ❇️ ادامه ⏮ تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید •••••••••••••••••••••••• دوستان معنوی گرانقدر اولین نیتمان از ✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد وپس ازآن⬇️⬇️⬇️ ✅نماز اول وقت ⛔️ترک گناه ✅حاجات شخصی •••••••••••••••••••••••• ⏰زمان قرائت ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد ••••••••••••••••••••••••• ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
۶ داماد طلبه! 🔷 .... پدرم با شنیدن این جمله مات و مبهوت شد! می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود. اون شب وقتی به حال اومدم ،تمام شب خوابم نبرد. هم درد، هم فکرهای مختلف روی همه چیز فکر کردم... 🔹یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم... 🔺 اشک، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم... بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم... ✅ به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه! 🔹از طرفی این جمله اش درست بود، من هیچ وقت بدون فکر تصمیمی نمی گرفتم . 🔹حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود 💢 با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره! 🔹اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راه این موضوع رو پیدا کردم ... یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوستا همسایه ها و اقوام زنگ زدم... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت ... - وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟ ما اون شب شیرینی خوردیم ... بله، داماد طلبه هست! خیلی پسر خوبیه... 🔹کمتراز دو ساعت بعد سر و کله پدرم پیدا شد. وقتی مادرم برگشت من بیهوش کف خونه افتاده بودم! خلاصه اوضاع روزگار گذشت و خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد... 💢البته در اولین زمانی که کبودی های صورت و بدنم خوب شد فکر کنم نزدیک دو ماه بعد... رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی) https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
۷ "افکار منفی" 🔺 پدرم از داماد طلبه اش متنفر بود. بر خلاف داماد قبلی، یه مراسم عقدکنان فوق ساده برگزار کرد! با 10 نفر از بزرگ های فامیل دو طرف، رفتیم محضر بعد هم که یه عصرانه مختصر،منحصر به چای و شیرینی !!! هر چند مورد استقبال علی قرار گرفت 🔷 اما آرزوی هر دختری یه جشن آبرومند بود و من بدجور دلخور! هم هرگز به ازدواج فکر نمی کردم، هم چنین مراسمی! هر کسی خبر ازدواج ما رو میشنید شوکه می شد. همه بهم می گفتن ،هانیه تو یه احمقی! ⭕️ خواهرت که زن یه افسر متجدد شاهنشاهی شد به این روز افتاد، تو که زن یه طلبه بی پول شدی دیگه می خوای چه کار کنی؟ 💢 هم بدبخت میشی هم بی پول! به روزگار بدتری نسبت به خواهرت مبتلا میشی! دیگه رنگ نور خورشید رو هم نمی بینی! 💢 گاهی اوقات که به حرف هاشون فکر می کردم ته دلم می لرزید گاهی هم پشیمون می شدم اما بعدش به خودم می گفتم دیگه دیر شده من جایی برای برگشت نداشتم... 🔹از طرفی هم اون روزها طلاق به شدت کم بود. رسم بود با لباس سفید می رفتی و با کفن برمی گشتی حتی اگر در فلاکت مطلق زندگی می کردی باید همون جا می مردی! واقعا همین طور بود ... 💢 یه روز می خواستیم برای خرید عروسی و جهیزیه بریم بیرون، مادرم با ترس و لرز زنگ زد به پدرم تا برای بیرون رفتن اجازه بگیره، اونم با عصبانیت داد زده بود و گفته بود: از شوهرش بپرس و قطع کرده بود! 🔺 مادرم به هزار سعی و مکافات و نصف روز تلاش، بالاخره تونست علی رو پیدا کنه. صداش بدجور می لرزید با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا می خواستیم اگه میشه برای خرید جهیزیه بریم بیرون... 📝رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی) https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹