در نخستین روزهای بهار ۱۳۶۶ فرزندی پا به عرصه ی حیات گذاشت که هیچ کس نمی دانست قرار است در بیست و سومین بهار زندگی اش خالق حماسه ای عاشورایی شود و به ندای هل من ناصر اربابش حسین بن علی (ع) لبیک گوید و به خیل شقایق های خونین بال کربلا ملحق شود . قبل از به دنیا آمدن , نامش انتخاب شده بود , شبی در خواب ندایی آمد که نام فرزندت محمد است و چه زیبا که در روز مبعث حضرت محمد (ص) به دنیا آمد . محمد دومین فرزندم بود و او را در بدترین شرایط مالی بزرگ کردم , در زمانی که لب به سخن گفتن گشود کلمه ای که به او آموختم نام مبارک امام حسین (ع) بود . در دوران جنگ که جنازه های مطهر شهدا را به شهر باز می گرداندند محمد را به بغل می گرفتم و با سر بند لبیک یا خمینی که بر سرش می بستم او را به مراسم تشییع و وداع با شهدا می بردم . از همان دوران او را با شهدا آشنا کرده بودم و محمدم را سرباز آقا امام زمان (عج) می نامیدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک کاربر عرب زبان با انتشار این ویدئو طنز در صفحه شخصی اش نوشت:
کبوتر در حال سیلی زدن خروس است ...
ایران در حال خرد کردن آمریکا است
@khademe_alzahra313
🌹شهید ابراهیم همّت🌹
🌸نقشه کشی برای سربازها🌸
خيلي عصباني بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري به ش مي رساند. ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادن ها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه ي سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «...سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
.....
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك ها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا مي كردند سرلشكر ناجي سر برسد.
.....
ناجي در درگاه آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر شكسته بود و مي بايست چند صباحي توي بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچه ها با خيال راحت روزه گرفتند.
منبع : يادگاران، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 11📚
#خاطرات_شهدا
#روزه
@khademe_alzahra313
@shahed_sticker۷۵۴.attheme
226.4K
#تم_شهید_همت تقدیم به شما عزیزان😍
#عذرخواهی
سلام علیکم طاعات وعباداتتون قبول حق ان شاءالله
#درخواستی🌺
این تم شهیدحاج محمد ابراهیم همت
التماس دعا
#چیکارکنم_تا_دلم_شاد_بشه❓
#راه_کسب_نشاط
🍃 میرزااسماعیل دولابی : در هر شبانه روز حداقل ده دقیقه با خداوند مهربان خلوت کن و استغفار کن بعد مطمئن باش دلت روشن می شود ، استغفار نشاط آور است .
@khademe_alzahra313
« #طاووس_یمانی : وجود مبارك حضرت علىّ بن الحسين امام سجّاد عليه السلام را در حرم امن الهى ديدم كه از سر شب تا به #سحر در طواف و عبادت و #نماز_شب بود، چون مسجد الحرام و اطراف بيت را خلوت ديد، گوشه چشم به آسمان انداخت و اين چنين با محبوب محبّان و معروف عارفان و معشوق عاشقان به #مناجات برخاست:
إِلَهِي غَارَتْ نُجُومُ سَمَاوَاتِكَ
وَ هَجَعَتْ عُيُونُ أَنَامِكَ
وَ أَبْوَابُكَ مُفَتَّحَاتٌ لِلسَّائِلِينَ جِئْتُكَ
لِتَغْفِرَ لِي وَ تَرْحَمَنِي
وَ تُرِيَنِي وَجْهَ جَدِّي
مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي عَرَصَاتِ اَلْقِيَامَةِ
«الهى! ستارگان آسمان ناپديد شدند، ديدهها به خواب رفت، پيشگاهت براى ورود گدايان آماده است، گدايى چون من به اشتياق غفران و رحمتت به درگاهت روى آورده، او اميدوار است كه در قيامت از زيارت رسول مكرّمت محرومش ننمايى»
#سلام_امام_زمانم
#سلام_پدر_مهربانم
دلم تنگ است آقاجان برای دیدنت هردم
حلالم کن اگر یکدم تو را آزرده ات کردم
دراین دنیا که گردیده پر از نیرنگ و نامردی
دعایت میکنم هرشب که فردایش تو برگردی
#الّلهُمَّ_عجل_لِوَلیِّک_الفَرَج
Joze 09.mp3
4.11M
#جزء نهم قرآن کریم
🔸به روش تندخوانی (تحدیر)
🔹با صدای استاد #معتز_آقايی
در۳۰ دقیقه یک جزء قرآن را بخوانید
@khademe_alzahra313
🌺💫💐🌟💐💫🌺
🌺معارفی از جزء نهم قرآن کریم🌺
✅ایمان و عمل ما درست شود، برکات هم نازل میشود
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِْم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ» (96- اعراف)
🔻در این آیه خداوند متعال به صراحت وعده میدهد که اگر باورهای مردم باورهای توحیدی شود و از شرک و خرافه پاک گردد و در عمل هم به آنچه خدا گفته است به قدر میسور عمل کنند درهای رحمت و برکت الهی از آسمان و زمین به روی مردم گشوده میشود.
✅وقتی آژیر شیطان را شنیدید به پناهگاه خدا بروید
💫قرآن میفرماید: وقتی وسوسه شیطان را حس کردید به خدا پناه ببرید که او هم به خواسته شما ترتیب اثر میدهد و هم اینکه میداند شما را چگونه نجات دهد.
پناه بردن به خدا باید با تمام وجود باشد درست به مانند همان مضطر زیر بمباران؛ والا اگر بایستد و مدام بگوید اعوذ بالله اعوذ بالله کاری از پیش نخواهد برد.
✅این گروه حقاً که مؤمن اند
1⃣ هر وقت نام خدا برده شود، دلهای آنها به خاطر احساس مسئولیت در پیشگاهش ترسان میگردد.
2⃣ هنگامی که آیات خدا بر آنها خوانده شود بر ایمانشان افزوده میشود.
3⃣ تنها بر پروردگار خویش تکیه و توکل میکنند.
4⃣ نماز را (که مظهر رابطه با خداست) بر پا میدارند.
5⃣ از آنچه به آنها روزی دادهایم در راه بندگان خدا انفاق میکنند.
✅تا زمانی از عذاب الهی در امانیم که استغفار در بینمان رواج داشته باشد
«وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنتَ فِیهِمْ وَ مَا کاَنَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» (33- انفال)
🔸 این آیه کریمه دو عامل را مانع نزول بلاهایی معرفی میکند که در اثر کفر و طغیان بر سر اقوام گذشته آمد. این دو عامل یکی وجود رسول خدا صلی الله و علیه و آله بود که از این دنیا رخت بر بست و عالمی را در حسرت حضورش گذاشت و دیگری استغفار یا طلب بخشش الهی است که تا انسان در این عالم وجود دارد آن هم میتواند جریان داشته باشد.
@khademe_alzahra313
#رمـضان_الکــریم
"نهـمین روز رسید و دل من شد بیتاب"
"علقمه"
"مشکِ عمو"
"فکرِ عمو"
"طفلِ رباب"س"
#یا_باب_الحوائج_ادرکنی
@khademe_alzahra313
قصد کرده ام امروز به تاسی از شهدا با وضو باشم و تسبیح به دست گیرم
و بارها بگویمت:
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ(حمد/۵)
#شاید خجالت بکشم
از #رویت ...
از #حجتت ...
از #شهدایت....
@khademe_alzahra313
🌷لحظات معنوی انس باخدای یگانه
#نماز ، نمازیست
که در معرکهی نبرد
و زیرِ آتش دشمن خوانده شود.
روزه داران التماس دعا
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
مراقبتهای این چله ✅ 1-خواندن دعای افتتاح به نیابت از شهید روز ✅ 2-نماز استغاثه به امام زمان عج ✅3
سلام علیکم
نهمین روز از 💫 چله چهارم 💫 مهمان سفره شهید 🌷 محسن قوطاسلو 🌷هستیم.
محسن قوطاسلو متولد ۷ بهمن ۶۹ در تهران و اهل شهرستان پاکدشت بود. وی در سال ۸۸ به عضویت ارتش جمهوری اسلامی ایران در آمد و در تیپ ۶۵ نوهد مشغول خدمت شد و در ۲۳ فروردین ۹۵ در سوریه به شهادت رسید.
او جزو نخستین نیروهای ارتش جمهوری اسلامی بود که برای عملیات در خارج از مرزهای کشور اعزام شده بود و اولین نفر از نیروهای ارتش بود که در راستای دفاع از حرم اهل بیت (ع) و مرزهای عقیدتی و ایمانی نظام جمهوری اسلامی، طی حمله گسترده نیروهای تکفیری، پس از به هلاکت رساندن تعداد بسیار زیادی از دشمنان در نبرد تن به تن در سوریه، به شهادت رسید
از سال ۱۳۸۸ به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست.ماموریت محسن در سوریه به پایان رسیده بودن و فرمانده اش به او گفت که می تواند برگردد ولی او قبول نکرد و گفت که یا با پیروزی برمیگردم یا با شهادت!و خودش راه شهادت را انتخاب کرده بود در قید و بند مال دنیا نبود. بسیار مهربان بود و در کمک به دیگران از همه پیشی می گرفت. ایشان در فروردین ماه ۹۵، پس از به هلاکت رساندن تعداد بسیار زیادی از دشمنان در نبرد تن به تن در حلب به شهادت رسید.
دارای مدرک لیسانس مدیریت دفاعی از دانشگاه افسری امام علی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و قبل از آن فرماندهی یک پایگاه مقاومت بسیج در شهرستان پاکدشت را بر عهده داشت.یکی از خصلت های زیبای حاج محسن تواضع بی نظیر ایشون بود که همیشه زبون زد همه بچه ها چه تو بسیج و چه تو هیت بود؛ برای مثال همیشه برای ماها که افتخار رفاقت باهاش رو داشتیم باعث غرور بود که رفیقمون و بچه محلمون از تکاورای تییپ 65 هست؛ اما آقا محسن هم با اینکه غرور خاصی رو نسبت به ارتش داشت هر وقت که تو جمع بسیجیا بود خودشو بسیجی می دونست و اگه کسی تو جمعی که بچه بسیجی ها بودن ایشون رو با القاب نظامیش خطاب می کرد شدیدا ناراحت میشد و می گفت من اگر الان تو ارتشم به برکت حضورم تو بسیج و دستگاه اهل بیته.
#کرامت_شهید
من اصلا شهيد رو نميشناختم تا حالا هم نديده بودمشون وقتي فهميدم كه توي دو هزار شهيد آوردن همين جوري اومدم توي مراسمش آخه دوتا از عمو هاي خودم هم شهيد هستند پدرم هم جانباز احساس دين كردم اومدم.
دو يا سه روز بعد خاكسپاري يك روز رو كردم به بنر عكسشون و گفتم حاج محسن من دلم خيلي كربلا ميخواد😔 واسطه شو من به احترام شما حجابم رو درست كردم خيلي ها رو بخشيدم...
حالا تو يك كاري براي من انجام بده حاجي واسطه شو از خانم زينب بخواه ما برات كربلا بگيريم...💔
تاريخ گذرنامه هامون گذشته بود...
باورتون نميشه يك هفته گذرنامه و ويزا و پول رديف شد چشم باز كردم ديدم نجفم...😭😭😭
پسر من جنگاور بود،غواص بود ،چترباز بود دوره هایی که یک رنجر باید ببیند گذرانده بود، کلاه سبز بود ، غریق نجات بود.💪 اما قبل از همه اینها محسن یک بسیجی بود؛ یک نظامی خالص😊. از خیلی سال قبل تر مسئول حوزه بسیج بود، مسئول آموزش ناصحین بود، مسئول آموزش دانش آموزی پاکدشت بود و همیشه خودش را سرباز رهبر می دانست.✌️
محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند، حتی در وصیت نامه اش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست متبرکشان را به روی سرم بکشد. 😍که البته قسمتش نشد اما بعد از شهادتش ، حضرت آقا همینجا سر مزار محسن آمد و چند دقیقه ای ایستاد.❤️ همین عکس است که خیلی معروف شده.☝️