⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام
اے صاحب زمان
اے صاحب زمین
دنیا را گام به گام گشته ایم
افتاده ایم و برخاسته ایم و رفته ایم
کوچه هاے جهان اما،
بےشما؛
همه بن بستند
ما از رفتن شوق رسیدن داریم.
السَّلاَمُ عَلَے بَقِيَّةِ اللَّهِ فِے بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَے عِبَادِهِ✋
در افق آرزوهایم
تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
السلام علیک یا روح الله
جان عالم فداي روح الله
بود عرفان گداي روح الله
این همه سال رفته اما باز
هست باقي صداي روح الله
پيرو راه رهبري باشيد
شد پيام رساي روح الله
هست در خاطرات مردم ما
منبر وخطبه هاي روح الله
کی زخاطر رود زداغ حسین
صحنه ی گریه های روح الله
مانده بر جاده ی دل عاشق
به خدا ردّ پای روح الله
كاش امشب نصيبمان گردد
صلوات ودعاي روح الله
نام پاكش نمي رود از ياد
با شهيدان نيمه ي خرداد
#
قرآن۲۲طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
🌱 صبر کنید تا خانم بیاید
امام حتی در اوج عصبانیت، هرگز بیاحترامی و اسائه ادب نمیکردند. همیشه در اتاق، جای بهتر را به من تعارف میکردند. تا من نمیآمدم سر سفره، خوردن غذا را شروع نمیکردند. به بچهها میگفتند: صبر کنید تا خانم بیاید.
- از زبان خدیجه ثقفی،همسر امام
[پا به پای آفتاب. امیررضا ستوده. جلد ۱، صفحه ۵۰]
@khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔍 فیلم استثنائی کمتر دیده شده
امام خمینی(ره):
آقای خامنه ای تا وقتی که انقلاب به اوج خودش برسد و تا آخر حاضر خواهد بود!
(ان شاءالله تا ظهور امام زمان عج)
اللهم عجل لولیک فرج
اللهم احفظ امام الاخامنه ای
@khademe_alzahra313
🌱
حضرت امام خمینی «ره» راجع به بچهها تا موقعی که کوچک هستند، هیچگونه فشاری را نمیپسندیدند و میگفتند: بچهها باید آزاد گذاشته شوند و خطرات را از اطراف آنها دور کرد. مثلاً میگفتیم: الان پای بچه به لیوان میخورد و چای میریزد. ایشان میفرمودند: آن را از جلوی پایش بردارید، به بچه فشار نیاورید!
- مهدی محمدی صیفار.کتاب مشق مهر. صفحه ۸۶
@khademe_alzahra313
بخش دوم از مراقبتهای چله بیست و دوم 👇👇👇
✅ 1 - نماز استغاثه به امام زمان عج
✅ 2- تلاوت قرآن، حداقل سوره یس شبی یکبار
✅ 3- مراقبت به بیداری بین الطلوعین
✅ 4- خواندن دعای اللهم الرزقنا توفیق الطاعه
✅ 5- سجده طولانی
سلام علیکم
چهلمین روز از 💫 چله چهارم 💫 مهمان سفره شهید 🌷ابوالفضل پاکداد 🌷هستیم.
شهید اصغر محمدیان و دوستانش تصمیم گرفتند این تعداد را از افراد داوطلب جمع آوری کنند ، ابوالفضل پاکداد ، معاون اول فرمانده گردان مذکور بود . از آنجا که منطقه مذکور ، بسیار هموار و عاری از هر گونه جان پناه بود ، نیروها کاملا در تیر راس آتش شدید دشمن قرار می گرفتند .
در جریان عملیات ، اصغر محمدیان فرمانده گردان در اثر اصابت گلوله دوشکا به پا مجروح شد و از ابوالفضل خواست که هدایت حمله را به عهده بگیرد گردان مذکور ماموریت خود را با موفقیت به انجام رساندند اتما ابوالفضل پاکداد در ۵ فروردین ۱۳۶۱ در اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید .
به علت درگیری شدید در منطقه اجساد شهدای عملیات حدود سه روز بر زمین ماند . پس از پایان موفقیت آمیز عملیات فتح المبین و عقب نشینی نیروهای عراقی ، پیکر او را در آن سوی میدان مین دشمن یافتند . همیشه می گفت : یک پاسدار بیش از یازده ماه زنده نمی ماند . او هم خود شاهد صدق این سخن شد و دقیقا یازده ماه پس از ورود به سپاه به شهادت رسید . همکاران او در حراست زندانیان سیاسی نقل کرده اند که وقتی خبر شهادت وی به زندانیان رسید ، آنان نیز گریستند .
وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود با مخالفت پدر و مادرش روبروشد، با بوسیدن دست پدر و مادرش گفت: پدرم، مادرم، جبهه سفره شهادتی است که به واسطه امام گسترده شده و صاحب احسان خداست، به بازار خدا می روم، خریدار خداست، چرا نروم ؟
کلام شهید:
۱- من جاهل بودم خداوند به وسیله خمینی (ره) مرا عاقل کرد.
۲- من گمراه بودم خداوند به وسیله خمینی (ره) مرا هدایت کرد.
۳-من فقیر بودم خداوند به وسیله خمینی (ره) مرا غنی کرد.
۴- من در کل بیسرپرست بودم خداوند روح را بر من سر پرست قرار داد.
🌷شهید ابوالفضل پاکداد🌷
ابوالفضل به هنگام شهادت ۲۱ ساله بود و پیکرش در گلزار شهدای زنجان به خاک سپرده شد .
وصیت نامه او مفقود شده ولی یک صفحه از وصیت نامه ای که در اوایل ورود به سپاه نوشته بود در لابه لای صحیفه سجاده اش پیدا شد . پدر و مادرش را برای آخرین وداع به دیدار پیکر فرزند بردند . مادرش در کنار جنازه اش نشست و با چشمانی اشک بار و سینه ای پر سوز گفت : خداوندا این قربانی را از ما بپذیر .
آنگاه پدر پیرش دست همسرش را گرفت و هر دو با بوسه ای بر پیکر ش از او وداع کردند .
📸 اولین پوستر رونمایی شده در مزار سردار سلیمانی به مناسبت رحلت امام خمینی
@khademe_alzahra313
آيت الله ناصري:
گله نکن که چرا این ناراحتیها وجود دارد؟ چرا این وضع اقتصاد ماست؟ چرا باران نميبارد؟ چرا هر روز یک مرض تازه پيدا ميشود؟ زيرا هر روز یک گناه تازه ای انجام ميدهی و اين مشكلات هم اثر عمل تو است. هر روز یک گناه تازه؛ درد تازه برایت ميفرستد. اينها لازمة هم هستند. از امام رضا علیه السلام روايت نقل شده است كه:
كُلَّما أحدَثَ العِبادُ مِن الذُّنوبِ ما لَم يَكُونوا يَعمَلُونَ أحدَثَ اللّه ُ لَهُم مِن البَلاءِ ما لَم يَكُونُوا يَعرِفُونَ؛*
هر گاه بندگان، مرتكب گناهانى شوند كه پيشتر انجام نمى داده اند ، خداوند بلاهايى را برايشان پديد ميآورد كه سابقه نداشته است و آن را نميشناسند.
🖇 كافي، ج 2، ص 275.
@khademe_alzahra313دخترم
✨🌒✨
#نمازشب
برکات نماز شب بقدری زیاده که جایی تمامش ذکر نشده . اصلا نگفتنه اینکه چقدر پاداش و برکات داره؛ از اسرارش هست .
به صرف گرفتن فقط یک حاجت نخونید !!!!!!
به نیت قرب و رضای خدا بخونید . صلاح باشه نصیبتون میشه
پدر مهربانم
هرچند شما را نبینم
اما دلم لک زده
برای یک دل سیر دیدنتان
برای شنیدن صدای دلنشینتان
دلم میخواهد
کنارتان بنشینم و برایتان
از اندوه تمامی این سالهای دوری بگویم
داروندار من شماييد که ندارمتان ...
اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ
مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
@khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_23
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
ازعطر تمناے تو
نوشید✨
خورشید هم از جامه لبخند
توپوشید✨
دست من و
آرامش موزون نگاهت
هر حادثہ ازچشمه چشمان
توجوشید✨
#سلام_صبحتون_شهدایی
@khademe_alzahra313
روز خود را با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز کنید...
@khademe_alzahra313
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم
همت
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
این قسمت دشت های سوخته
فصل اول
قسمت 1⃣
ابراهیم تمام بعد ازظهر را
منتظرهمسرش مانده بود.😊😊
هوا سردبود وبرف جاده را
پوشانده بود.ماشین هم توی راه
دچار مشکل شده بود.😒😒
مه گرفتگی،لغزنده بودن جاده
ونامیزان بودن وضع ماشین باعث
شد که ماشین چندساعت دیرتراز
زمان معمول به دزفول
برسد.☺️☺️
اماهمین که به دزفول رسید ازچند
خیابان عبور کردوسرانجام جلوی
ساختمان سپاه پاسداران توقف
کرد و همین که چشم ابراهیم به
حمید قاضی افتاد ،به خنده
وشوخی،به اوگفت:((خداشهیدت
کنه بالاخره اومدی!))😃😃
وتا حمیدقاضی خواست حرفی
بزند ،حاج همت بی توجه به او،به
استقبال همسرش رفت
وگفت:خوش امدی به شهر
جدیدت!☺️☺️☺️
ژیلا خسته وکوفته ،اما شادمان
ازدیدارابراهیم روبه او لبخندزنان
به اوسلام کرد
ابراهیم هم به اوسلام کرد
وبعدپرسید:خسته شدی؟😊😊
ژیلا گفت:از دیر رسیدن اره،از راه
نه،خسته نشدم.😊😊
و بعد اهسته تر ونزدیک تر به
ابراهیم گفت:چون راهی بود که
مرا به تو میرساند
@khademe_alzahra313