eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
621 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا مُعین الضُّعَفاء ✨گویند زیارت تو حج فقراست 👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علامه حسن زاده : آه که خروس در سحر به ذکر قدوس و سبوح در خروش است، کم از خروس مباش! چون به خروش آمدی، بدان «بهترین عطای دوست لقای اوست»
در سحر با خدای مهربون مسامره داشته باشیم نجوای عاشقی در سحر را از مولایمان بیاموزیم به تعبير جبران خليل جبران علی(ع) شبها با خدا مسامره داشت و در گوش خدا نجوا می كرد (مسامره به معنای نجوای عاشق و معشوق در گوش يكديگر در دل شب است. سَمَر به معنای واقعه شبانه، يا قصه شب است). انسان بايد در دل شب بيدار باشد
✨روز ظهورتو چه سرافکنده می شوند،آنان که درخواندن دعای فرج تو کم گذاشتند✨😔 🌹مابرانیم که این ذکر جهانی بشود🌹 ✅ ما را به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحرخیز که صاحب نفسانند 🔸🔸🔸🔸 💠السلام علیک یا اباصالح المهدی عج💠 🔔قرار دل به رسم هرشب ساعت 🌺دعایی که درزمان غیبت بایدهرروز خوانده شود 👇🌺 اللهم عَرِفنِی نَفسَک،فَاِنَک اِن لَم تُعَرِفنِی نَفسَک لَم اَعرِف رَسُولَک،،،، اللهم عَرِفنِی رَسُولَک،فَاِنَک اَن لَم تُعَرِفنِی رَسُولَک،لَم اَعرِف حُجَـتـَک، اللهم عَرِفنِی حُجـَتـَک فَاِنَک اِن لَم تُعَرِفنِی حُجَـتَک،ظَلَلتُ عَن دِینِی،،، یااَللهُ،یَا رَحمـٰنُ،یَارَحیم،یَامُقَلِبَ القُلُوب، ثَبِت قَلبِی عَلیٰ دِینـِک،اِنَّهُم یَرَونَه بَعیدًا وَ نَـرَاهُ قَـرِیبَا،،،،، 🌸دعای فرج🌸 🌿🌹بِسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ🌹🌿 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاء،ُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَب،ُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ، يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمين بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين.. ✨وبراي سلامتي حضرت ولیعصر روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء✨ اَللّـهُمَّ كُنْ لِّوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه، في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة، وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً، وَدَليلاً وَعَيْنا ، حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ اَللَّهُــــمَّ صَلِّ عَلـــَی مُحَمـّــــــَدٍ وَآلِ مُحَمـّـــــَدٍ وَعَجّـــِــلْ فــَرَجَهُــــــمْ وَالــْعَــنْ أعْدائــَهــُــمْ أجْمَعیـــــــنْ 🌿 اللهم عجل لولیک الفرج🌿 🌿واحفظ قائدنا الامام الخامنه ای🌿 دعا برای رزمندگان و مدافعان حرم فراموش نشه.🌹 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ ❣️ ♥️عشق یعنی‌ ✨هر زمان یادش کنم بی اختیار ♥️قطره یِ اشکی ✨فرو ریزد از این چشمانِ تار ♥️عشق یعنی ✨لک زده قلبم به دیدارش ♥️ولی تا به کِی باشم ✨نمیدانم چُنین چشم انتظار
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
لبخنـدهای صمیمی و رفاقت‌های خالصانه‌تان✨ آرزویی شدہ است برایِ ما قحطی زدگان معرفت...💔 🕊 🌹 @khademe_alzahra313
کور شو اهل سقیفه که عرب یل دارد☝️ خوش قد و قامت و رعناست و هیکل دارد🌱 وسط مـعرکه فریـاد زند پیغـمبر✨ اســــدالله برو کار تو ایـــول دارد😍 بنام نامی حیدر امیرالمؤمنین✋ فاطمی💚 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلاااام امروز یکشنبه متعلق به اقا ع و خانوم زهرا س هست امروز غذاهای خوشمزه تونو با نیت به دو بزرگوار میتونید انجام بدید و مادران بی بی فاطمه و اقا امیرالمومنین ع 😍 با ذکر @khademe_alzahra313
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘ فصل دوم قسمت 3⃣5⃣ می خواهم توے گوشش اذان بگویم.📣📣 ژیلا گفت:قبلا پدرت گفته .فکر نمیکنم دیگه لازم باشه.!😊 راستش من خیلی حرف ها با پسرم دارم .شاید بعد ها فرصت نشود با هم حرف بزنیم یا همدیگر را ببینیم .می خواهم همه ی حرف هام را همین الان به او بگویم.😥😥 بعد سرش را گذاشت کنار گوش مهدی و آهسته اذان خواند.بعد هم خطاب به پسرش گفت:((به این خاطر اسمت را مهدی گذاشته ام که ان شآلله وقتی بزرگ شدی ،در رکاب حضرت مهدی(عج) باشی.وبه عنوان سرباز امام زمان برای عدالت و صلح جهانی با ظالمان و کافران بجنگی!))😥😥 ابراهیم با مهدی حرف می زد و مهدی ساکت بود.ابراهیم در خودش ودر نگاه پسرش غرق شده بود.در توفانی که در جانش می وزید و او را می آشفت😥😥 او را آشفته و با خودش برده بود،غرق شده بود.ابراهیم دیگر نه با کودکی مهدی اش ،که با جوانی و جوانی او حرف می زد و می گریست.می گریست و با پسر کوچولویش حرف می زد😭😥😭 یادت باشد،ما برای اسلام به میدان رفتیم .برای عدالت،برای صلح،برای انسانیت و...😥😥 اندکی بعد مادرش ،نصرت با سینی چای آمد تو.😥😥 سلام!😊 ابراهیم از جا برخاست.مهدی را داد بغل زنش و به استقبال مادرش رفت.اشک هایش را پاک کرد و با لحنی آرام گفت:😊☺️ شما چرابه زحمت افتادی مادرجان؟😥 سینی را از او گرفت.مادرش خوش و خندان گفت:چشمت روشن ننه😊 چشم و دل شما روشن مادر☺️😊 این خانمت از بس که تو را دوست داره ،نگذاشت به موقع خبرت کنیم.😊 می گفت می ترسم بگم ابراهیم بیاد و بچه نیاد اون وقت آن طفلک...😥 🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻 فصل دوم قسمت 4⃣5⃣ خسته و نگران بر می گردد جبهه😥 نصرت این ها را می گفت :گاهی چشمش به ژیلا بود،گاهی به ابراهیم،و گاهی هم به بچه نگاه می کرد.😥😥 ابراهیم گفت:خب دیگه!...😊😊 و هنوز حرفش تمام نشده بود که ((یا الله))گفتن پدر همت به گوش رسید📢📢 الله نگه دار ،بفرمایید.☺️☺️ کربلایی علی اکبر در حالی که دو تا نان سنگک در دست داشت داخل اتاق شد😊 ابراهیم به استقبال اورفت.😊 کربلایی پسرش را در آغوش کشید. گرم تر از همیشه.پس از احوالپرسی و چشم روشنی،کنار هم صبحانه خوردند😊☺️☺️ بعد از صبحانه ابراهیم مطابق عادت و مسئولیتی که بر دوش خویش احساس می کرد،هم به مزار شهدا سر زدو هم به خانواده ‌شهدا،هم به سپاه و بسیج،هم به آموزش و پرورش،بعد هم ناهار دور جمع بزرگ خانواده.😥😥 پدر ومادر و زن و فرزند و خواهرهاو برادرها،عصر هم که شد،خداحافظی کرد و راهی جبهه شد😥😥😞😞😔 دوباره ژیلا و حسرت دیدارابراهیم.دوباره ابراهیم و خط و منطقه و دود وآتش و خاک و خون.😥😥😞 دوباره تلفن به خانواده،احوالپرسی دوباره منطقه و سی وهفت روز بعد دوباره ابراهیم به همسرش و به مهدی اش که حالا دیگر چهل روزه شده بود و با خنده هایش قند توی دل ابراهیم آب می کرد،سر زد و این بار وقتی ابراهیم می خواست برگردد،ژیلا به او گفت:من هم می خواهم بیایم پیشت😥😭😭 🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘ ادامه ی این داستان فردا در کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«غسل و نماز توبه یکشنبه های ذی القعده» براى روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله‏ روایت شده است که هر که این نماز را به‌جا آورد، توبه ه‏ایش پذیرفته و گناهش آمرزیده می شود، طلبکاران او در قیامت از وى راضى می گردند، باایمان از دنیا خواهد رفت ، ایمانش از او گرفته نشود، قبرش وسیع و نورانى می گردد و والدینش از او راضى می شوند ... نماز به این گونه اقامه میشود : 🔻 غسل کنید (نیت توبه) 🔻 وضو بگیرید 🔻 ۲ تا دو رکعت نماز مانند نماز صبح بجا آورید که در هر نماز ، در هر رکعت سوره «حمد» را یک مرتبه، سوره «توحید» را سه مرتبه، سوره «فلق» را یک مرتبه و سوره‏ «ناس» را یک مرتبه بخوانید 🔻 پس از نماز هفتاد مرتبه استغفار کنید : (استغفرالله ربی و اتوب الیه) 🔻بعد از ۷۰ استغفار یکبار بگویید : «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» 🔻 سپس یکبار بگویید: «یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات فَإِنَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ الا انت».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم💐 سی و پنجمین روز از چله 🌟 پنجم🌟 مهمان سفره شهید 🌷مهدی نظیری 🌷هستیم.
(س)🌹 بی آبی کار خودش را کرده و وجود نازنینش در آفتاب آب می‌شد. باحیرانی وناتوانی چند قدم راه می‌‌رفت و با صورت به زمین می‌‌افتاد. باز تقلّا می‌کرد و می‌‌ایستاد وبازهم زمین می‌‌افتاد. فکر می‌کردم سراب می‌‌بیند. کنارش نشستم. سر مهدی تشنه لب را روی زانو گذاشته بودم دیدم لب مهدی به هم می‌خورد. گوشم را نزدیک بردم گفت: آقا رضا سرم را روی زمین بگذار، سرش را روی زمین گذاشتم. وقتی به عقب رسیدم از فشار تشنگیِ این چند روز و گم شدن در منطقه بی‌هوش شدم. در همان حال دیدم مهدی با لباسی یکپارچه از نور با لبخند کنارم آمد. گفت :رضا می‌‌دانی چرا هر بار که زمین می‌خوردم باز بلند می‌شدم آخه حضرت زهرا (سلام الله علیها) کنارم ایستاده بود؛ می‌‌خواستم به احترام ایشان بلند شوم زمین می‌خوردم می‌‌دانی چرا گفتم سرم را روی زمین بگذار آخه حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌خواست سرم را به دامن بگیرد واسه همین از شما خواستم سرم را از روی زانویت زمین بگذاری.» راوی: رضا پورخسروانی ﻣﻨﺒﻊ : ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻘﻴﻢ ﻛﻮﻱ ﺭﺿﺎ 🌷🔺🌷🔺🌷
از حدود دو ماه قبل از شهادت و خصوصاً شب آخر زندگیش بسیار شاد و بشّاش بود و مکرّر خنده را بر لبانش می‌دیدیم. یک سفر به زیارت امام هشتم (علیه السلام) رفت و بعد از بازگشت عازم جبهه شد در آخرین لحظات که برای عملیات می‌رفتند (شهید مهدی نظیری، شهید رجبی و شهید اسداللّهی زوج ) هر سه همراه و دور هم بودند و صحبت می‌کردند دائماً لبخند می‌‌زدند و خوشحال بودند چون می‌‌دانستند که به سوی لقاء خدا می‌‌روند واقعاً که آن لحظات نه بر روی زبان جاری می‌شود نه با قلم می‌‌توان نوشت. فقط کسانی کمی خواهند فهمید، که در آن لحظات در کنار رزمنده‌ها بودند.  آری مهدی می‌‌دانست که این بار به آرزویش می‌رسد. و شامل رحمت الهی خواهد شد همان طور که به عده‌ای گفته بود که من این بار به شهادت خواهم رسید و نیز یک بار خواب دیده بود و یکی دیگر از برادران نیز خواب شهادت مهدی را دیده بود. شب عملیات با خنده می‌گفت: «حیف که امشب شب آخر است و شب عملیات و گرنه برایتان دو سه تا مزه می‌‌پراندم تا شاد شوید.»
  مهدی نظیری طلبه‌ی عارف و بسیجی در تایخ ۲۱/۴/۱۳۶۴ در جبهه‌ی غرب میمه (دهلران) مظلومانه با لبان تشنه سر به دامان پاک حضرت زهرا (سلام الله علیها) و سر خوش از میهمانی در مجلس حضرتش دعوت حق را لبیک گفت… و شاگرد مجلس درس رسول اللّه (صلوات الله علیه) شد تا از قافله دیگر همرزمانش که تقدیر به بودن و طی کردن راه علم برایشان رقم خورده عقب نماند. حضرت آیت اللّه سیّد علی‌محمّد دستغیب«مدظله‌العالی» در وصف شهید مهدی نظیری فرمودند: «ظهربود، خوابم برد. مهدی را دیدم، عبا به دوش و عمامه به سر. یک تا از عمامه را هم باز کرده وانداخته بود دور گردن. مرا در آغوش کشید و مصافحه گرمی‌کردکه هنوز بدنم گرمی آن را حس می‌کند. گفتم :آقا مهدی کجا می‌روی ؟ گفت: صبح‌ها دو ساعت پیش حضرت آقا رسول اللّه (صلوات الله علیه) درس می‌‌گیریم، الان هم دارم می‌‌روم پیش حضرت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله).»
نظرم این نبود كه وصیتنامه ای بنویسم ولی وظیفه ای برای خودم دیدم كه چند كلامی با شما دوستان و آشنایان سخن گویم. در حیات زندگیم دلم می خواست كه كسی را پیدا كنم و حرف دلم را با او بگویم، تا اینكه پیدا كردم و او مرا طلبید و دستم را گرفت و مرا به سرمنزل مقصود هدایت كرد. در این مواقع هدف باید الهی باشد، در این قطعه دلم می خواهد كمی با برادران طلبه صبحت كنم، البته آنان همه سروران ما هستند ولی چند سخن را باید گفت: در جمعی از طلبه ها از زبان استاد عزیزمان حاج سید علی محمد دستغیب شنیدم كه اگر طلبه ها با علم بیشتری به شهادت برسند در آن دنیا از دیگر شهیدانی كه علمشان كمتر است «افضل» هستند؛ از برادران طلبه خواسته ام این است كه حوزه علمیه این سنگر علماء شهید از جمله شهید آیت الله دستغیب را حفظ كنند و آن را ترك نكنند. باری دیگر از همان استاد شنیدم كه می گفت: هر كس به طلبگی پشت كند پشیمانی بر او نازل خواهد شد. ای عزیزان مسجد،... دعا برای سلامتی تمامی رزمندگان و روحانیون زحمتكش از جمله استاد عزیزمان، آقای بالاسرمان و پدر بزرگوار و دلسوزمان حضرت حجةالاسلام و المسلمین حاج سید علی محمد دستغیب یادتان نرود. وصیت میکنم که اگر پیکرم به شیراز آمد به هنگام بخاک سپردنم چشمانم را باز بگذارید تا منافقین و کفار بفهمند که شهیدان کور کورانه به این راه نرفته اند ، مقلد امام بوده اند و امام را می شناختند . شهداء را از یاد نبرید و امام را تنها نگذارید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🚫ارسال شکلک بھ نامحرم ممنوع🚫* ** *خواھر من!* *وقتی تو پاے نوشتھ ھاے من شکلک میزنے✨* *من دقیقا یک نفر را تصور میکنم کھ سرش را کج کردہ خیرہ بھ من و دارد لبخند میزند❗* *وقتے مےنویسے: مچکرم* *من یک نفر را تصور میکنم کھ عین بچھ ھا لوس مےشود و دلنشین لبخند میزند!!🙃* *و با صداے نازک تشکرش را میریزد توے قلب من.❤️* *وقتی اواتارت سر کج کردہ و خندیدہ طورے کھ دندان ھایش معلوم باشد.😅* *من ھمیشھ قبل از اینکھ مطالبت را بخوانم صدایت را میشنوم🎼* *کھ دارد رو بھ دوربین مےگوید سیب و بعد ھم ریسھ مےرود.* *وقتی عکس دختر بچھ مےگذارے و بالایش مےنویسی:😇* *عجیجم، نانازم، موش کوچولو، الھییییے، قربونش برم و...* *من همین حرف ھا را با اواتارت و صداے خیالےات میسازم🦋* *و از این ھمھ ذوق کردنت لبخند می زنم☺️* *من مریض نیستم حتے قوہ تخیلم* *بالا* *نیست!* *من پسرم......* *وتو* *دختر......* *من آھنم و تو اھن ربا☝️* *من اتشم و تو پنبھ* *یادت نرود☝️❌* *خصوصی ترین رفتارت را عمومی نکنی✋❌* *خواھرم یادت بمونھ با نامحرم فاصلھ ات رو حفظ کنی.* *چھ نیازے بھ ارسال شکلک دارے کھ حتما طرف مقابلت چھرات رو درک کنھ؟؟!* *یادت باشھ شکلک ھا براے روابط صمیمانھ طراحی شدہ اند!!!👌* *یادت بماند ما باھم نامحرمیم☝️⛔* . *🦋اللهم عجل الولیک الفرج🦋*