#حدیث🏴 امام #سجاد علیه السلام فرمودند: مَا مِن قَطرَةٍ أَحَبُّ إِلَی الله عَزَّوَجَل مِن قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ الله و قَطرَةِ دَمعَةٍ فِی سَوادِ اللَّیلِ» هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: #قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی #شب جاری  گردد. 📚خصائل الصدوق ص۵۰

📝 #کلام_بزرگان 💠سید هاشم حداد: مرحوم آقا(آیت الله قاضی) خودش اینطور بود و به ما هم اینطور دستور داده بود که : در میان شب چون برای #نماز_شب بر می خیزید چیز مختصری تناول کنید ؛ مثل چای یا دوغ یا یک خوشه انگور، یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید. #نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم

❣#سلام_امام_زمانم ❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى مُفَرِّجِ اَلْكُرُبَاتِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که آخرین امید درماندگان، به دستان گره گشای توست. سلام بر تو و بر روزی که گره از کار عالم باز خواهی کرد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج #امام_زمان

🏴سلام بر آقایی که آب می دید به فکر فرو میرفت نوزاد می دید اشک میریخت طفلان و کودکان را می دید ناله میکرد. 🏴شهادت مولا و سرورچهارم شیعیان امام سجاد(علیه السلام) تسلیت. #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع #استوری #یا_سید_الساجدین🖤

#شهیدانه...🌷 ‌سلام بر شهدا 🌷 انسانهایی که با سر رفتند و بدون سر آمدند ‌‌‌سلام بر شهدا 🌷 انسانهایی که با پای خود رفتند و بر دوش مردم برگشتند ‌سلام بر شهدا 🌷 انسانهایی که سالم رفتند و با چند تکه استخوان برگشتند سلام بر شهدا 🌷 انسانهایی که مونسی جز نسیم صحرا و حضرت زهرا س ندارند سلام بر شهدا 🌷 انسانهایی که از همه چیزشان گذشتند ورفتند تا مابمانیم

شهیدابراهیم‌هادی: خدایا،‌ ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر می‌دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می‌شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می‌کنم. 🌹🍃🌹🍃

#شهیدانه مناسبتی ولادت🗓 کلاه زمستانی که #شهید_خرازی را نجات داد به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می‌خورد که کودکِ کُردی که همراه پدرش کنار آنها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی‌اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه‌اش را تنبیه کند. با لبخند، مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می‌شود... مدت‌ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی‌آمد. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن‌ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه‌اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه‌ام... با رفتار آن روزت مرا شیفته‌ی خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی. 📚 حدیث خوبان، صفحه ۲۵۴

- چرا بیکار ایستاده ای؟! نمیخوای آر پی جی بزنی؟! + چرا، کمکم رفته موشک بیاره. منتظر اونم! چند لحظه بعد حسین آمد با یک گونی موشک! فرمانده لشکر بود...! شهید حسین خرازی 🕊🌿