eitaa logo
🇮🇷خادمان شهدا سربازان ولایت🇮🇷
177 دنبال‌کننده
77.6هزار عکس
69.2هزار ویدیو
461 فایل
(این کانال هدف و فرمان امامان حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای مدظله‌العالی که همان هدف پیامبراسلام خاتم الانبیا محمد مصطفی( ص) و۱۲امام و۱۴معصوم و شهداو ایثارگران و نظام مقدس جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی ایران تشکیل شده است )
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🖌 🔹 آنجا خبری نیست 🔸 اگر در دو هفته‌ گذشته مخاطب رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه بودید حتما به این نتیجه می‌رسیدید که جمهوری اسلامی آخرین روزهای خود را سپری می‌کند؛ اگر اخبار را فقط در شبکه اجتماعی اینستاگرام دنبال می‌کردید مطمئنا خودتان را برای 48 ساعت پایانی رژیم[!] آماده می‌کردید و اگر از کاربران پَروپا قرص توئیتر می‌بودید، آنجا دیگر جمهوری اسلامی سرنگون شده و بحث بر سر طراحی پرچم حکومت جدید ایران بود! اما واقعیت میدانی نیز چنین اخباری را تأیید می‌کرد؟ بیایید به یک تجریه تاریخی نه‌چندان دور مراجعه کنیم. تقریبا 5 سال پیش در دی‌ماه 1396 ناتوانی دولت دوازدهم در عمل به وعده‌های اقتصادی خود و افزایش سرسام‌آور تورم در حالی که برجام هنوز برقرار بود، زمینه‌ساز موجی از اعتراضات در شهرهای مختلف ایران شد. اعتراضاتی که خاستگاهی اقتصادی و فراگیر داشت اما با گذشت زمان تبدیل به آشوب و اغتشاش شد و مردم معترض در ادامه از همراهی با آشوبگران و اقدامات ساختارشکنانه آنها خودداری کردند. حوادث دی‌ماه 1396 چه از نظر تعداد افراد و چه از نظر تعداد شهرهای درگیر، بزرگ‌تر از آشوب آبان 1398 و به مراتب گسترده‌تر از اغتشاشات این روزها بود.(دی‌ماه 1396 حدود 160 شهر و در آبان 1398 حدود 100 شهر درگیر بودند.) در بحبوحه آشوب‌های دی‌ماه 1396 نیز در فضای غالب شبکه‌های اجتماعی، آشوبگران به‌عنوان اکثریت بازنمایی می‌شدند و ادامه عمر جمهوری اسلامی بیش از چند روز تخمین زده نمی‌شد اما 6 ماه بعد با فروکش کردن آشوب، دانشگاه مریلند آمریکا در تیرماه 1397 نتایج نظرسنجی میدانی خود از مردم ایران پس از حوادث دی‌ماه 1396 را منتشر کرد که با بازنمایی آشوب‌ها در فضای مجازی اختلاف معناداری داشت: «بیشتر ایرانیان از قوه قضائیه می‌خواهند معترضانی(اصطلاحی که در گزارش مریلند آمده) را که علیه اسلام یا نظام حکومتی ایران شعار می‌دادند محاکمه کند... و کسانی را که به اتهام حمله به پلیس، آسیب رساندن به اموال عمومی یا آتش زدن پرچم ایران مجرم شناخته می‌شوند، به شدت مجازات کند.».. ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/250878 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
🖌 🔹 برای واژه‌های تزیینی زن زندگی آزادی 🔸 «زن‌ها را در دست بگیریم، همه چیز به دنبال آن خواهد آمد.» این اصطلاح فرانسوی، جان‌مایه اکثر اقداماتی بود که فرانسویان برای اشغال الجزایر انجام دادند. آنها در قالب مددکاران اجتماعی و فعالان حقوق زنان با حضور در محله‌های فقیر و گرسنه که پایگاه انقلابیون الجزایری بود به ترویج این دیدگاه یأس‌آفرین پرداختند که «شرایط زنان الجزایری مایه ننگ است.» فرانکوفیل‌ها (فرانسه‌دوستان غیر فرانسوی) زن الجزایری را از فرهنگ اصیل خود منصرف کرده و به تصرف ارزش‌های بیگانه درآوردند تا نقش اساسی او در حمایت از مردان انقلابی الجزایر را خنثی کنند. «فرانتس فانون» در توصیف اقدامات این گرو‌ه‌ها در مناطق فقیرنشین می‌نویسد: «هر کیلو آرد و بلغور که تقسیم می‌شود با مقدار معینی تحقیر نسبت به چادر سر کردن و پرده‌نشینی همراه است... دستگاه استعماری برای این مبارزه مبالغ هنگفتی را اختصاص داده است، بعد از آنکه تشخیص داد زن، محور اصلی و نقش اساسی مبارزه است تمام کوشش وی مصروف به تسلط بر زن‌ها و کنترل آنان شد.» 63 سال از آن روز می‌گذرد اما در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد. فرانتس فانون سال 1961 درگذشت اما اگر بود شاید با دیدن تلاش استعمار برای سرنگونی انقلاب اسلامی ایران، کتاب «بررسی جامعه‌شناسی یک انقلاب» خود را با شواهد تازه‌ای به روز می‌کرد. مارس 2016 «پاتریک هنینگسن» در تارنمای «گلوبال ریسرچ» نوشت: «وزارت امور خارجه ایالات متحده همراه با پنتاگون از مسائل برابری اجتماعی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی استفاده می‌کنند. قوی‌ترین آنها باید سیاست هویت جنسی باشد، (که) از منظر غربی به عنوان ”حقوق زن“ دیده می‌شود... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/251560 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
🖌 🔹 برای واژه‌های تزیینی زن زندگی آزادی 🔸 «زن‌ها را در دست بگیریم، همه چیز به دنبال آن خواهد آمد.» این اصطلاح فرانسوی، جان‌مایه اکثر اقداماتی بود که فرانسویان برای اشغال الجزایر انجام دادند. آنها در قالب مددکاران اجتماعی و فعالان حقوق زنان با حضور در محله‌های فقیر و گرسنه که پایگاه انقلابیون الجزایری بود به ترویج این دیدگاه یأس‌آفرین پرداختند که «شرایط زنان الجزایری مایه ننگ است.» فرانکوفیل‌ها (فرانسه‌دوستان غیر فرانسوی) زن الجزایری را از فرهنگ اصیل خود منصرف کرده و به تصرف ارزش‌های بیگانه درآوردند تا نقش اساسی او در حمایت از مردان انقلابی الجزایر را خنثی کنند. «فرانتس فانون» در توصیف اقدامات این گرو‌ه‌ها در مناطق فقیرنشین می‌نویسد: «هر کیلو آرد و بلغور که تقسیم می‌شود با مقدار معینی تحقیر نسبت به چادر سر کردن و پرده‌نشینی همراه است... دستگاه استعماری برای این مبارزه مبالغ هنگفتی را اختصاص داده است، بعد از آنکه تشخیص داد زن، محور اصلی و نقش اساسی مبارزه است تمام کوشش وی مصروف به تسلط بر زن‌ها و کنترل آنان شد.» 63 سال از آن روز می‌گذرد اما در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد. فرانتس فانون سال 1961 درگذشت اما اگر بود شاید با دیدن تلاش استعمار برای سرنگونی انقلاب اسلامی ایران، کتاب «بررسی جامعه‌شناسی یک انقلاب» خود را با شواهد تازه‌ای به روز می‌کرد. مارس 2016 «پاتریک هنینگسن» در تارنمای «گلوبال ریسرچ» نوشت: «وزارت امور خارجه ایالات متحده همراه با پنتاگون از مسائل برابری اجتماعی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی استفاده می‌کنند. قوی‌ترین آنها باید سیاست هویت جنسی باشد، (که) از منظر غربی به عنوان ”حقوق زن“ دیده می‌شود... ادامه 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا
🖌 🔹 دغدغه‌هایی که نداریم 🔸 «ورود به پيك پنجم كرونا، وجود 101 شهر در تنش آبي، نبود آب آشاميدني در سيستان‌وبلوچستان و وضعيت قرمز بيماري در اين شهر، قطعي‌هاي بي‌برنامه، گاه سراسري و طولاني‌مدت برق تنها بخشي از آن چيزي است كه در چند وقت اخير كشور با آن دست به گريبان است... عدم كنترل كرونا در صورت نبود واكسن، توان توليد و راندمان پايين نيروگاه‌هاي برق و قطعي‌هاي مداوم در صورت افزايش مصرف برق در تابستان و استفاده رمزارزها از برق كشور. به نظر مي‌رسد امروزه بيش از هر روز ديگري علاوه بر بار مشكلات اقتصادي، مردم بايد جور مديريت بحران ناكارآمد و عدم پيش‌بيني آينده توسط مسئولان را نيز به دوش كشند.» این قسمتی از گزارش اصلی یکی از روزنامه‌های حامی دولت تدبیر و امید[!] در آخرین روزهای کاری آقای روحانی در 14 تیر 1400 است. تابستان تازه روزهای آغازین خود را سپری می‌کرد که این روزنامه از سه‌بار قطع برق ساختمان خود در یک روز شاکی شده بود. قطعی برق در زمستان و تابستان طی دولت‌ دوازدهم اگرچه ناخوشایند اما وضعیتی بود که مردم تا حدودی با آن کنار آمده بودند؛ سطح مطالبات از آن دولت در ترازی به مراتب پایین‌تر بود: اینکه چرا دولت برای اطلاع مردم از قطعی‌های مکرر برق، جدول خاموشی منتشر نمی‌کند؟؛ و حتی پایین‌تر از این سطح، اینکه چرا قطعی برق مغایر با جدول خاموشی اعلام شده، رخ می‌دهد؟ نظام مدیریتی در دولت تدبیر[!]، غالبا ازهم‌گسیخته و خالی از هر تدبیری بود. تابستان 1401 اما بدون آقای روحانی و در نتیجه بدون قطعی برق و مشکلاتی نظیر آن سپری شد آن هم در حالی که رکورد مصرف برق کشور در 25 مرداد 1401 شکست و به ۶۹ هزار و ۴۵۸ مگاوات رسید تا عددی تازه در تاریخ صنعت برق کشور ثبت کند. برای پایداری شبکه برق در این رکوردشکنی مصرف، دولت سیزدهم پیش‌تر رکورد افزایش ظرفیت نیروگاهی در یک سال را شکسته بود. رشد 6 هزار مگاواتی واحدهای نیروگاهی در سال اول دولت آقای رئیسی، اقدامی بی‌سابقه بود؛ تا پیش از آن بیشترین افزایش ظرفیت در یک سال مربوط به سال 1389 و با ۴۹۳۵ مگاوات بود. در تابستان 1401 حتی برخلاف تابستان قبل محدودیت برق صنایع کشور نیز کاهش پیدا کرد تا جایی که انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان طی نامه‌ای از وزیر نیرو برای تعامل مثبت و سازنده در تأمین برق کارخانه‌های سیمان و در نتیجه ثبات و تعادل تولید بازار سیمان تشکر کرد. در اولین تابستان دولت سیزدهم ما دیگر دغدغه قطعی برق نداشتیم... ادامه 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا
🖌 🔹 یک پای جنگ؛ از یمن تا اوکراین 🔸 جولای 2015 چهار ماه پس از آغاز حملات ائتلاف تحت رهبری سعودی به یمن، وزارت دفاع ایالات متحده قراردادی 5.9 میلیارد دلاری برای فروش تسلیحات نظامی به ارتش سعودی را تصویب کرد. همان سال طی ماه‌های می تا سپتامبر طبق گزارش کنگره آمریکا، این کشور 7.8 میلیارد دلار سلاح به سعودی‌ها فروخته است. در ماه اکتبر دولت آمریکا فروش 4 ناو جنگی لیتورال به ارزش 11.25 میلیارد دلار را به عربستان سعودی تصویب کرد. ماه بعد آمریکا یک قرارداد تسلیحاتی دیگر به ارزش 1.29 میلیارد دلار شامل تسلیحات پیشرفته هوا به سطح از جمله بمب‌های هدایت‌شونده لیزری، بمب‌های سنگر شکن و بمب‌های MK84 را با سعودی امضا کرد. بدین ترتیب تنها در 8 ماه اول جنگ علیه مردم یمن، دولت دموکرات باراک اوباما بیش از 20 میلیارد دلار تسلیحات به رژیم سعودی فروخت. انگلستان نیز طی ماه‌های ابتدایی جنگ در سال 2015 از ژانویه تا سپتامبر 2.8 میلیارد پوند(3.2 میلیارد دلار) سلاح از جمله بمب‌های 500 پوندی(حدود 230 کیلوگرم) Paveway IV را به رژیم سعودی فروخت. در جولای 2015 (4ماه پس از آغاز جنگ) فرانسه قراردادی 12 میلیارد دلاری برای صادرات تسلیحات نظامی به عربستان امضا کرد. قراردادی که شامل 23 بالگرد نظامی ایرباس H145 و 30 قایق گشتی نظامی می‌شد. همان زمان رویترز گزارش داد رژیم سعودی در حال عقد قراردادی به ارزش میلیاردها یورو با شرکت فرانسوی تالس(Thales Group) برای خرید تجهیزات مخابراتی و ماهواره‌های جاسوسی است. طبق گزارش دولت اسپانیا در ژوئن 2015 (سه ماه پس از آغاز جنگ) این کشور تا آن تاریخ 8 مجوز صادرات سلاح به عربستان به ارزش 28.9 میلیون دلار صادر کرده است. یازده ماه پس از شروع جنگ در فوریه 2016 نیز شرکت کشتی‌سازی دولتی اسپانیا(Navantia) قراردادی 3.3 میلیارد دلاری برای ساخت پنج ناو نظامی آوانته ۲۲۰۰ Avante2200)) با عربستان سعودی به امضا رساند. آمریکا و اروپا این حجم از تسلیحات را نه پیش از جنگ که تنها در یک سال آغازین جنگ علیه مردم یمن به ارتش رژیم سعودی سرازیر کردند. روندی که در سال‌های بعد نیز ادامه داشت. 20 می 2017 حدود دو سال از حمله ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی به یمن می‌گذشت که کاخ سفید طی بیانیه‌ای از قرارداد بزرگ تسلیحاتی آمریکا و عربستان به ارزش 460 میلیارد دلار در جریان سفر ترامپ به عربستان خبر داد... ادامه مطلب👇 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا
🖌 🔹 کهکشانی پر از دروغ 🔸 همه چیز با یک دروغ شروع شد: «6 نفر توسط نظامیان حامی دکتر احمد سوکارنو در ارتش کشته شدند.» این دروغ موتور محرک کودتایی آمریکایی علیه رهبر استقلال اندونزی بود که حداقل به کشتار 400 هزار نفر از مردم این کشور انجامید. یک پای این آشوب مثل همیشه رسانه‌ها بودند. در وزارت خارجه آمریکا «مارشال گرین»(سفیر وقت آمریکا در جاکارتا) به عنوان «رهبر کودتای اندونزی» شناخته می‌شود؛ او 15 اکتبر 1965 در تلگرافی به واشنگتن نقشه را توصیف کرد؛ قرار بود نام رئیس‌جمهور دکتر «احمد سوکارنو» و حامیانش «لکه‌دار» و تبلیغاتی حاکی از مجرم بودن و «خیانتکاری و وحشی‌گری» آنها رواج داده شود. بخش قابل توجهی از این نقشه با توجه به سابقه انگلستان در «تبلیغات سیاه» به‌عهده آنها گذاشته و «اندرو گیلکرایست» (سفیر وقت انگلستان در جاکارتا) طی تلگرافی به مقر اطلاعاتی انگلیس در سنگاپور خواستار تبلیغاتی با مضمون «وحشی‌گری و بی‌رحمی حامیان سوکارنو» و «نقش آنها در به بیراهه کشاندن اندونزی» شده بود. ظرف مدت کوتاهی «اداره اطلاعات و پژوهش»(IRD) وزارت خارجه انگلیس به عنوان یکی از واحدهای فوق محرمانه در جنگ سرد با ریاست «نورمن رداوی» وارد عمل شد. رداوی و همکارانش با مهارتی فوق‌العاده رسانه‌ها را در جهت اهداف خود به‌کار گرفتند و از کودتاچیان جنایتکار که دست‌شان به خون صدها هزار نفر آلوده بود، «فرشتگان نجات اندونزی» ساختند. «رونالد چالیس» خبرنگار BBC در آسیای جنوب‌شرقی که از افراد مرتبط با رداوی بود گفت: «این کودتا برای دستگاه تبلیغاتی غرب پیروزی بزرگی بوده است.» بعدها «پیتر دیل اسکات» تحلیلگر امور آسیا در مقاله‌ای برای «پاسیفیک افرز» با بررسی عملیات رسانه‌ای آمریکا و انگلستان در اندونزی «خبرنگارانی که برخی از آنها با سازمان جاسوسی آمریکا مرتبط بودند» را شریک جرم کودتاچیان دانست. خبرنگاری جرم نیست اما خبرنگاران غربگرای اندونزی در آن مقطع قطعاً مجرم بودند. عملیات رسانه‌ای آمریکا و انگلستان در کودتای 1965 اندونزی بر اساس یک الگوی موفق قبلی پایه‌گذاری‌شده بود: کودتای 1953 ایران(کودتای 28 مرداد 1332)؛ باز هم محور تبلیغات رسانه‌ای یک دروغ بود: «قدرت گرفتن کمونیست‌ها در ایران». 24 تیر 1330 چهار ماه پس از ملی شدن صنعت نفت ایران، رادیو BBC گفت: «کمونیست‌ها در کمین هستند که ایران را ببلعند و اگر انگلستان پای خود را کنار بکشد، کار ایران تمام است.» BBC به‌عنوان رادیو دولتی انگلستان بخش مهمی از یک شبکه گسترده رسانه‌ای بود که وظیفه بسترسازی برای کودتای 28 مرداد 1332 را برعهده داشت. در اسناد سازمان‌ اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA) این شبکه با اسم رمز تی‌پی‌بدامن (TPBEDAMN) شناخته می‌شود. شبکه بدامن بودجه سالانه‌ای بین 500 هزار تا یک میلیون دلار داشت، گردانندگان آن بیش از 100 هزار نفر زیردست در شبکه خود داشتند و به گفته یکی از مأموران بازنشسته سیا قادر بودند مقالاتی را در 30 روزنامه ایران منتشر کنند... ادامه مطلب👇 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا
🖌 🔹 زمستان سخت اروپا و آتش‌‌بازی در ایران 🔸 لندن 8 درجه؛ پاریس 3 درجه و برلین 5 درجه. یک ماه مانده به آغاز فصل زمستان اینها دمایی است که طی 24 ساعت گذشته در شهرهای بزرگ اروپا ثبت شده است. شهروندان اروپایی به شکلی گسترده به استفاده از هیزم برای گرم کردن خانه‌ها‌یشان روی آورده‌اند؛ شیوه‌ای که حدود 300 سال قبل، در قرن هجدهم برای گرم کردن خانه‌ها مرسوم بود. در فرانسه به گزارش روزنامه «لوموند» قیمت گلوله‌های چوبی نسبت به سال گذشته 90 درصد افزایش پیدا کرده و به دلیل افزایش تقاضا تأمین آن برای شهروندان با مشکل مواجه شده است. در آلمان نیز قیمت هیزم و چوب به دلیل تقاضای فراوان 85.7 درصد افزایش پیدا کرده است و آن‌طور که اعضای انجمن جنگل‌بانی این کشور می‌گوید: «سرقت‌ چوب از مراتع و جنگل‌ها روز به روز گسترده‌تر می‌شود.» نگران‌کننده‌تر از این، هشدار «کارل لوتریاخ» وزیر بهداشت آلمان بود که گفت: «احتمال دارد بیمارستان‌های آلمان به خاطر بحران سوخت و تورم کنونی تعطیل شوند.» انتخاب بین «سیر شدن» یا «گرم شدن» چالشی جدی است که شهروندان انگلستان با آن مواجه هستند و البته به گفته شهردار لندن مردم انگلیس توانایی هیچ‌کدام را ندارند؛ آنها توأمان از گرسنگی و سرما رنج خواهند برد. مشاهده هر انسانی در چنین شرایطی متأثر‌کننده است فرقی ندارد در اروپا باشد یا آفریقا؛ اما به نظر می‌رسد شرایط برای شهروندان اروپا می‌تواند بدتر بشود. تعطیلی کارخانه‌ها یعنی افزایش بیکاری و این کابوسی است که اکنون به سراغشان آمده است. مدیران «بی‌اِی‌اس‌اف»(BASF) بزرگ‌ترین کارخانه مواد شیمیایی جهان در آلمان به روزنامه «وال‌استریت‌ژورنال» گفتند احتمال دارد تولید خود را متوقف کنند. «تیسن‌کروپ»(thyssenkrupp) بزرگ‌ترین شرکت فولاد آلمان نیز هشدار داده ممکن است با تعطیلی موقت یا دائمی رو‌به‌رو شود. «جی‌اِی‌رودرز»(GA Roeders) کارخانه قدیمی آلمانی با سابقه‌ای 200 ساله در صنایع آلومینیومی مجبور به یک هفته تعطیلی در ماه شد و «پتر سینگر»، مدیر اجرایی «اس‌کی‌دبلیو»(SKW)، بزرگ‌ترین تولیدکننده آمونیاک آلمان و تامین‌کننده اصلی کودهای شیمیایی در قاره اروپا نیز گفته است درصورت قطع گاز روسیه با تعطیل کامل رو‌به‌رو هستیم. در انگلستان اوضاع چندان بهتر نیست و به گزارش بلومبرگ از هر 10 کارخانه انگلیسی 6 کارخانه در خطر نابودی و تعطیلی قرار دارند. مجموعا آن طور که «فایننشال‌تایمز» گزارش می‌دهد بحران در اروپا باعث کاهش 70 درصدی تولید کود، 50 درصدی آلومینیوم، 40 درصدی صنایع شیمیایی، 27 درصدی سیلیکون و 17 درصدی فولاد شده و 100 درصد کارخانه‌های ذوب روی نیز تعطیل یا محدود شده‌اند. اروپا تشنه انرژی است و این وضعیت با کمی تفاوت درباره آمریکا نیز صدق می‌کند...
🖌 🔹 بالاتر از حرف، وعده صادق 🔸 می‌گفت «اوضاع حالا خوب است»، زندگی‌اش «کاملا عادی» شده و می‌تواند مانند دیگران از وسایل حمل‌ونقل عمومی مثل «مترو» استفاده کند! زندگی اما برای «سلمان رشدی» هرگز عادی نمی‌شد هر چند که او دوست داشت در فوریه 2019 این‌طور بیان کند. 12 آگوست 2022 (21 مرداد 1401) ساعت 11 صبح به وقت محلی، زمانی که بیش از 15 ضربه چاقو به‌صورت، گردن، بازو، پهلو و ران این نویسنده مرتد وارد شد؛ کاملا فهمید برای کسی مثل او «اوضاع اصلا خوب نیست.» از روزی که امام خمینی(ره) نوشت: «مؤلف كتاب «آيات شيطانى» كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن، تنظيم و چاپ و منتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواى آن، محكوم به اعدام مى‏باشند. از مسلمانان غيور مى‏خواهم تا در هر نقطه كه آنان را يافتند، سريعاً آنها را اعدام نمايند.» بیش از 33 سال می‌گذشت اما برای «هادی مطر» 24 ساله اینها فقط چند جمله ساده بر روی کاغذ نبود، دستورالعملی بود که هر لحظه باید اجرا می‌شد حتی اگر هرگز صاحب آن فرمان را ندیده باشد. بلافاصله پس از اقدام انقلابی این مجاهد مظلوم، پنهان‌کاری‌های خبری آغاز شد. دو روز پس از واقعه نزدیکان رشدی اعلام کردند حال او رو به بهبود است و حتی شوخی هم می‌کند. خبری که تعجب ‌هادی مطر را به همراه داشت. او به خبرنگار نیویورک‌پست گفت: «وقتی شنیدم که او زنده مانده است، شگفت زده شدم.» اندکی بعد اعلام شد ضربات چاقو به برخی اندام حیاتی رُشدی آسیب زده است. در نهایت 23 اکتبر 2022 (1 آبان 1401) دو ماه پس از واقعه تنها خبر رسمی از قول «اندرو وایلی» مدیر برنامه‌های رشدی به روزنامه «ال‌پائیس» اسپانیا اعلام شد: «زخم‌های او عمیق بوده‌اند، او بینایی یک چشمش را نیز از دست داده است. او سه زخم عمیق در گردنش داشت. یک دستش از کار افتاد چون رشته‌های عصبی بازویش قطع شده بود. او ۱۵ زخم دیگر نیز در ناحیه سینه و نیم‌تنه دارد. بنابراین، حمله بی‌رحمانه‌ای بود.» وایلی اگرچه تأکید می‌کرد رُشدی هنوز نفس می‌کشد اما از پاسخ به این سؤال که آیا «رشدی پس از دو ماه همچنان در بیمارستان تحت مراقبت است یا مرخص شده؟» خودداری کرد. اکنون نزدیک به چهار ماه از آن واقعه می‌گذرد اما هنوز هیچ تصویری از سلمان رشدی منتشر نشده است... ادامه مطلب👇
🖌 🔹بمب‌هایی که در ذهن‌ها منفجر می‌شوند می‌گفت: «آيا شما فکر کرده‌ايد آمريکا که با يک بمبش می‌تواند تمام سيستم‌های نظامی ما را از کار بيندازد، از سيستم نظامی ما می‌ترسد؟» اما ظاهرا آن بمب فقط در ذهن گوینده این سؤال وجود داشت و در انبارهای تسلیحاتی آمریکا خبری از آن نبود. در واقع ارتش تروریستی آمریکا حتی از رهگیری ساده‌‌ترین پهپادهای نظامی نیز عاجز بود چه رسد به اینکه با یک بمب «تمام سیستم‌های نظامی ایران» را از کار بیندازد! 19 سپتامبر 2022 «کم مک میلان» افسر توپخانه ارتش آمریکا که در عراق خدمت کرده بود طی مقاله‌ای برای تارنمای آمریکایی «1945» نوشت: «پهپاد‌های ایرانی مرتبا به نیرو‌های آمریکایی و ائتلاف در خاورمیانه حمله کرده‌اند و بار‌ها از خطوط دفاعی مهیب آمریکایی عبور کرده و اهدافی را در پایگاه‌های ایالات متحده در هم کوبیده‌اند... پهپاد‌های انتحاری چیزی بود که من و دوستانم را شب‌ها در عراق بیدار نگه می‌داشت.» یک قرارداد 5.4 میلیارد دلاری، یک قرارداد 1.750 میلیارد دلاری، یک قرارداد 130 میلیون دلاری و یک قرارداد 120 میلیون دلاری؛ مجموعا 7 میلیارد و 400 میلیون دلار، رقمی است که عربستان سعودی تنها طی 4 سال برای تجهیز خود به سامانه‌ دفاع هوایی پاتریوتِ ساخت آمریکا و استفاده از خدمات آن پرداخت کرد. شاید بهتر بود به‌جای این هزینه، پادشاه سعودی یکی از همان بمب‌ها را سفارش می‌داد تا «تمام سیستم‌های نظامی» انصارالله یمن را از کار بیندازد اما چنین بمبی حتی برای مقابله با مجاهدان یمنی که فاقد ارتش منسجم و نیروی هوایی و دریایی بودند نیز وجود نداشت... ادامه مطلب
🔰 پاسخ ما و تقلای آنها 🔸در جنگ غزه، دسامبر ۲۰۲۳ را باید به خاطر سپرد. دسامبر ۲۰۲۳، ماهی است که رژیم صهیونیستی مجبور به پذیرش این واقعیت شد که در غزه کاری از پیش نمی‌برد و راهی جز تغییر راهبرد و تعویض میدان جنگ ندارد. 🔸دو هفته بعد، دولت آمریکا «جیک ‌سولیوان» مشاور امنیت ملی «بایدن» را به فلسطین اشغالی فرستاد تا در دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی مطمئن شود که ضرب‌الاجل اعلامی از طرف آمریکا توسط اسرائیل عملیاتی می‌شود. 🔸یک هفته پس از سفر «سولیوان»، فرماندهان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در ۲۱ دسامبر ۲۰۲۳ تیپ ویژه گولانی را از غزه خارج کردند. تا ده روز بعد یعنی ۳۱ دسامبر آنها پنج تیپ رزمی دیگر را هم از غزه خارج کرده بودند و روند خروج تیپ‌ها و لشگرهای دیگر ادامه داشت. 🔸جبهه مقاومت آن‌طور که دشمن صهیونیستی هم به آن اعتراف کرده، متحد و یکپارچه است. دیگر فرقی نمی‌کند چه کسی یا گروهی در خط مقدم، اهداف را نشانه می‌رود و چه کسی یا گروهی خط مقدم را پشتیبانی می‌کند. 🔸در این جبهه یکپارچه علی‌رغم استقلال عمل اعضا؛ موفقیت یکی، موفقیت همه و شکست یکی، شکست همه است. خون‌های فلسطینی، لبنانی، عراقی، سوری، یمنی و ایرانی همه در پشت خاکریز نبرد با اشغالگران قدس به زمین ریخته شده و گواه محکمی بر اتحاد میدان‌هاست. عملیات‌ها برای محو اسرائیل از صفحه روزگار، تشدید و تسریع خواهد شد. این اصلی‌ترین پاسخ به شرارت‌های اخیر اسرائیل و آمریکاست. ادامه مطلب
🔰 ببر کاغذی 🔸«نوری در انتهای تونل نیست» این توصیف جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از وضعیت ناامیدکننده اوکراین پس از حدود دو سال جنگ است. 🔸اوکراین تاکنون حدود 20 درصد خاک خود را از دست داده و ضدحمله‌ای که برای بازپس‌گیری بخشی از خاک خود وعده‌اش را داده بودند؛ نتیجه‌ای در بر نداشته است. وضعیت ناامید‌کننده اوکراین پس از این حجم سنگین از حمایت مالی و نظامی که بعضا در تاریخ آمریکا و کشورهای اروپایی بی‌سابقه بوده؛ همان است که بورل می‌گوید: هیچ نور امیدی در این تونل تاریک وجود ندارد. 🔸آمریکا و متحدانش آن‌قدر بداقبال بودند که درست در زمانی که سعی می‌کردند شکست در اوکراین را به شکلی آبرومندانه رفع و رجوع کنند و تمرکز خود را روی مسئله‌ای بزرگ‌تر در شرق آسیا یعنی چین قرار دهند؛ ناگهان با عملیات طوفان‌الاقصی در 7 اکتبر غافلگیر شوند. 🔸آمریکا البته فقط در خارج از مرزهایش جنگ و نزاع را تجریه نمی‌کند. مقامات واشنگتن به موازات دردسرهای خارجی شاهد درگیری‌های داخلی نیز هستند. حجم عظیم کمک‌های مالی به اوکراین یکی از بحث‌برانگیز‌ترین موضوعات در نیمه دوم سال 2023 بود. 🔸شکست‌های خارجی آمریکا و درگیری‌های داخلی آن چندان پوشیده نیست. فقط «رسانه‌» است که می‌تواند از این لشگر شکست خورده، یک غول ترسناک بسازد.
🔰 ناتوان از جنگ 👤 🔸«ما را تهدید [به جنگ] می‌کنند. به آنها می‌گوییم که بفرمایید خوش آمدید!» این قسمتی از سخنرانی سید حسن نصرالله خطاب به رژیم صهیونیستی در 24 دی 1402 به مناسبت بزرگداشت شهید راه قدس «وسام طویل» بود. صد روز از عملیات طوفان ‌الاقصی می‌گذشت و سید مقاومت می‌گفت در این صد روز آمریکا و اسرائیل ما را بارها تهدید به جنگ کرده‌اند اما خبری از حمله آنها نیست. سید این بار با زبان طعنه به تهدید حمله آنها به جنوب لبنان پاسخ می‌داد: «بفرمایید؛ خوش‌ آمدید! هزار بار خوش آمدید!... کسی که باید از جنگ بترسد و از آن هم می‌ترسد، اسرائیل و کابینه و شهرک‌نشینان این رژیم هستند. ما از ۹۹ روز قبل وارد جنگ شدیم و همواره آماده‌ایم و از هیچ چیز نمی‌ترسیم و بدون سقف و قواعد و به شکل نامحدود خواهیم جنگید.» 🔸پنج شهرک صهیونیست‌نشین «کریات شمونا» (۱۴۷ اصابت)، «المناره» (۱۳۰ اصابت)، «المطله» (۱۲۱ اصابت)، «شلومی» (۱۱۵ اصابت) و «عرب العرامشه» (۸۸ اصابت) بیشترین خسارت را دیده‌اند. «گیورا زیلتس» رئیس شورای منطقه‌ای «الجلیل علیا» به «یدیعوت آحارونوت» گفت: «دسترسی به اکثر شهرک‌های تخلیه شده و تعیین میزان آسیب به زیرساخت‌ها، ساختمان‌ها و خانه‌های ساکنان غیرممکن است... به‌ویژه در شهرک‌های واقع در دامنه کوه‌ها مانند «یارون»، «یفتاح»، «مسگاو عام» و شهرک‌های دیگر، خسارات وارده به خانه‌های شهرک‌نشینان را نمی‌توان تخمین زد.» 🔸17 ژوئن 2024 (28 خرداد 1403) خبرنگار نشریه انگلیسی «اکونومیست» پس از بازدید خود از شمال اراضی اشغالی نوشت: «بنرهای قرمزی که بر روی پل‌های بالای جاده‌های شمال اسرائیل آویزان شده‌اند، واژه‌ «متروکه» را نشان می‌دهند؛ واژه‌ای که تقریبا در گفت‌وگو میان معدود ساکنان باقی‌مانده در شهرها و روستاهای اطراف تکرار می‌شود.» با مشاهده این وضعیت بود که «یفتاح رون تال» فرمانده سابق نیروی زمینی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی گفت: «حزب‌الله لبنان هیچ اهمیتی به ما نمی‌دهد. کریات شمونا به شهر ارواح و یک منطقه جنگی متروکه تبدیل شده است... ما الجلیل را از دست می‌دهیم و حزب‌الله لبنان یک منطقه امنیتی [حائل] را در داخل اسرائیل ایجاد کرده به جای اینکه اسرائیل بتواند چنین منطقه‌ای را در جنوب لبنان ایجاد کند. قدرت بازدارندگی ما به‌شدت آسیب دیده است.» 🔸اما حتی چنین وضعیتی هم باعث نشد رژیم صهیونیستی تصمیم به جنگ و حمله به جنوب لبنان بگیرد. «اسحاق بریک» ژنرال ارتش رژیم صهیونیستی گفته بود: «هرگونه تصمیمی از سوی بنیامین نتانیاهو برای حمله به حزب‌الله لبنان هولوکاستی برای اسرائیل خواهد بود. ما نمی‌توانیم موشک‌ها و پهپادهای حزب‌الله لبنان را متوقف کنیم. هرگونه جنگی علیه لبنان منجر به یک جنگ منطقه‌ای می‌شود.» خبرنگار «اکونومیست» گزارش بازدید خود از شمال اراضی اشغالی را با یک جمله از یکی از فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی در جبهه شمالی به پایان رسانده بود: «آنچه پس از هفتم اکتبر [طوفان ‌الاقصی] یاد گرفتیم، این است که ما نباید وارد جنگ با نصرالله شویم.» 🔸با این حساب و پس از رویدادهای اخیر که مهم‌ترین آن ترور شهید «اسماعیل هنیه» در تهران بود؛ تحلیل‌هایی مبنی بر اینکه «اسرائیل به دنبال جنگ فراگیر است» اگر قسمتی از کارزار تبلیغاتی رژیم صهیونیستی برای ایجاد هراس و تردید در پاسخ ایران نباشد؛ یک «توهم بزدلانه» بیشتر نیست. صاحبان این تحلیل که تجربه تاریخی نشان داده با گفتار و رفتار خود غالبا منافع غرب را در ایران تأمین کرده‌اند... 🔸نه آمریکا و نه اسرائیل در حال حاضر توان و اراده‌ای برای جنگ در غرب آسیا را ندارند. آنها در منطقه‌ای خاکستری زیر سطح جنگ حرکت ‌می‌کنند. تقابل ایران و سایر اضلاع محور مقاومت با آنها همیشه در همین محدوده بوده و پاسخ به جنایات اخیر آنها از جمله ترور شهید اسماعیل هنیه نیز در همین سطح خواهد بود؛ جایی میان خویشتنداری بزدلانه و تهور بی‌منطق. عملیات «وعده صادق» آزمون موفقی بود که نشان داد آستانه جنگ برای آمریکا و اسرائیل با توجه به افول قدرت‌شان و ضعف و شکنندگی اوضاع داخلی‌شان بسیار بالاتر از قبل رفته است. در این عملیات، ایران به انتقام ترور مستشاران نظامی‌اش، مستقیما از خاک خود پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی را هدف قرار داد و با عدم واکنش متوازن آمریکا و اسرائیل معادله‌ای تازه ترسیم شد. از این منظر طراحی برای پاسخ به ترور میهمان عزیزمان در تهران آسان‌تر و با دستی بازتر انجام خواهد شد.
🔰 فرشتگان جلاد 👤 🔸آن‌طور که پلیس فدرال آمریکا پس از تحقیقات خود اعلام کرد هیچ‌کدام از عوامل تروریستی حمله به برج‌های تجارت جهانی در 11 سپتامبر 2001 ملیت افغانستانی نداشتند. آنها افرادی از مصر، امارات متحده عربی و لبنان بودند و شخص «اسامه بن‌لادن» به عنوان رهبر گروه «القاعده» که از طرف آمریکا مسئول این عملیات تروریستی معرفی شد، متولد ریاض و شهروند سعودی بود. به بهانه این عملیات، آمریکا در 🔸عملیات تروریستی معرفی شد، متولد ریاض و شهروند سعودی بود. به بهانه این عملیات، آمریکا در 15 مهر 1380 (7 اکتبر 2001) با حمله به افغانستان طولانی‌ترین جنگ و اشغال تاریخ خود را رقم زد و مردم افغانستان با هزاران کشته، هزاران مجروح و معلول، میلیون‌ها آواره و تخریب خانه‌ها و اشغال 20 ساله سرزمین‌شان تقاص چیزی را پس دادند که ارتباطی به آن نداشتند. 🔸دسترسی به «القاعده» برای آمریکا کار دشواری به نظر نمی‌رسید؛ هر چه باشد این گروه بدون پشتیبانی آمریکا و انگلستان در انتهای دهه 80 میلادی اصلا شکل نمی‌گرفت. زوج «رونالد ریگان» رئیس‌جمهور وقت آمریکا و «مارگارت تاچر» نخست‌وزیر وقت انگلستان را می‌توان به عنوان والدین «القاعده» به حساب آورد. دو سال پیش از حادثه 11 سپتامبر «جان کولی» نویسنده آمریکایی از نقش مشترک دولت‌های آمریکا و انگلستان در شکل‌گیری و پشتیبانی القاعده به رهبری اسامه بن‌لادن در کتاب «جنگ‌های نامقدس» خبر داده بود. به نوشته کولی «[به پیروی از آمریکا] دولت انگلستان به نخست‌وزیری مارگارت تاچر با اشتیاق کامل از جهاد [در افغانستان] حمایت کرد.» 🔸درست در همان روز 11 سپتامبر 2001 و با فاصله کمی از محل حادثه، در کنار پارک مرکزی نیویورک و در ساختمان هتل ریتز-کارلتون، «شفیق بن‌لادن» برادر «اسامه بن‌لادن» با پدر رئیس‌جمهور وقت آمریکا «جورج هربرت واکر بوش» و «جیمز بیکر» وزیر خارجه سابق آمریکا دیدار داشت. آنها به همراه تعدادی دیگر از سیاستمداران آمریکایی مانند «ریچارد دارون» رئیس سابق بودجه کاخ سفید و «آرتور لویت» رئیس سابق کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا به عنوان مشاوران «گروه سرمایه‌گذاری کارلایل» فعالیت می‌کردند. شرکت بزرگ خدمات مالی آمریکایی که خانواده «بن‌لادن» با 2 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در آن، دومین شریک بزرگش به حساب می‌آمد. 🔻یک هفته بعد در حالی که با تشدید تدابیر امنیتی محدودیت‌های فوق‌العاده‌ای برای ورود و خروج به/از آمریکا وضع شده بود؛ خانواده بن‌لادن توانستند بدون هیچ پرسش و پاسخی با یک پرواز اختصاصی آمریکا را در ۱۹ سپتامبر ترک کنند. 🔸اگرچه تا سپتامبر 2001 ارتباطات آمریکا و طالبان رو به سردی رفته بود اما طالبان برای همکاری در موضوع حادثه11 سپتامبر اعلام آمادگی کرد. وزیر اطلاعات طالبان همان زمان گفت: «از هر کسی که مسئول این عمل بوده، چه اسامه و چه هر کس دیگر حمایت نخواهیم کرد. ما به هیئت پاکستانی گفتیم که اگر شواهدی مبنی بر دست داشتن او در این کار [عملیات تروریستی 11 سپتامبر] دارند، ارائه دهند. آخر چگونه می‌توان بدون شواهد او را تحویل داد؟» 🔸به نظر می‌رسید آمریکا بیش از «اسامه بن‌لادن»، خاک افغانستان را می‌خواست. شاید این سخن «کالین پاول» وزیر خارجه وقت آمریکا در فوریه 2002 و در حالی که از پیروزی‌های اولیه در جنگ افغانستان سرمست بودند؛ گویای همین خواسته باشد: «علایق و حضور ما در آسیای مرکزی تداوم خواهد یافت؛ به گونه‌ای که پیش از 11 سپتامبر حتی خوابش را هم نمی‌دیدیم.» 🔸خیلی‌ها فکر می‌کردند پس از اشغال افغانستان توسط آمریکا، روزهای خوبی برای مردم این کشور شروع می‌شود اما آمار هرگز به ما چنین نمی‌گوید. بیست سال پس از اشغال افغانستان، این کشور در رتبه 182 «توسعه انسانی» در میان 192 کشور جهان قرار دارد، در شاخص «صلح و امنیت زنان» افغانستان در رتبه آخر است، سه میلیون و 700 هزار کودک افغان از تحصیل بازمانده‌اند و حدود 56 درصد از جمعیت این کشور در فقر به سر می‌برند. افغانستان نمایشگاهی از سیاست‌های مخرب آمریکاست؛ داستان کسانی که در لباس فرشتگان آزادی وارد یک کشور شدند اما با لباسی خونین‌تر از جلادان پا به فرار گذاشتند.
🔰 هم‌دوش با شیطان(۱) 👤 🔸«اگر مردم ایران آزاد بودند، شلوار جین می‌پوشیدند!» این جمله کاملا احمقانه به نظر می‌رسد اما دقیقا همان جمله‌ای است که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی 13 مهر 1392 در گفت‌وگوی اختصاصی با بخش فارسی رسانه وزارت خارجه انگلستان(BBC) به صورت کاملا جدی بیان کرد. او ادعا می‌کرد مردم ایران را می‌شناسد و این جمله را برای نشان دادن شناخت عمیقش از مردم ایران بیان کرد. 🔸فارغ از حماقت نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی در بیان این جمله اما نکته‌ای قابل توجه پشت این اظهار نظر وجود داشت. شناخت نتانیاهو از مردم ایران از چه درگاهی حاصل و چه چیز باعث محاسبه غلط او نسبت به ایران شده بود؟ دست‌کم در مورد «شلوار جین» ماجرا مشخص بود. یک کارگردان به یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بود اما پس از ضبط گفت‌وگو؛ این برنامه به هر دلیلی برای پخش به روی آنتن رسانه ملی نرفته بود. آن کارگردان علت عدم پخش برنامه از رسانه ملی را پوشیدن «شلوار جین» بیان کرد و همین کافی بود تا جریان رسانه‌ای غرب‌گرا در ایران از کاه، کوه بسازد و با تیتر «شلوار جین هم ممنوع‌التصویر شد!» به خودتحقیری و سیاه‌نمایی بپردازد. منبع سخنان احمقانه نتانیاهو و علت محاسبه غلط او درباره ایران، رسانه‌های غربگرای داخلی بودند. 🔸29 دی 1377 روزنامه خرداد به عنوان یکی از نشریات وابسته به جریان غربگرا در داخل ایران طی مطلبی به دفاع از روند سازش با اسرائیل پرداخت و دوم خرداد 1376(انتخاباتی که منجر به روی کار آمدن محمد خاتمی شد) را «نقطه پایانی» بر سیاست مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی دانست. برای اولین‌بار پس از انقلاب صدای متفاوتی از داخل ایران در موضوع فلسطین به گوش ناظران خارجی می‌رسید و ناگفته پیدا بود بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر وقت اسرائیل چقدر از شنیدن چنین صداهایی از داخل ایران خوشحال می‌شود. مدتی بعد عبدالله نوری به عنوان صاحب امتیاز و مدیرمسئول روزنامه خرداد نه تنها ننگ حمایت از اسرائیل را از دامن خود و جریان سیاسی متبوعش پاک نکرد بلکه به حمایت تمام قد از آن پرداخت و گفت: «سخنان امام خمینی(ره) درباره اسرائیل را نیز باید در ظرف زمانی خاص خود مثل آفریقای جنوبی مورد بررسی و امعان نظر قرار داد [...] وقتی جامعه بین‌المللی خواهان تحقق صلح در منطقه خاورمیانه است و کشورهای اسلامی، همسایگان اسرائیل و ملت فلسطین و بسیاری از مبارزان آن[!] ناچار به پذیرش صلح تحمیلی شده‌اند [...] مخالفت ما چه نفعی عاید ملت ایران می‌کند؟» 🔸اوج تزویر در همین جمله بود: «مخالفت ما [با اسرائیل] چه نفعی عاید ملت ایران می‌کند؟» جمله‌ای آشنا که یک دهه بعد با بیانی دیگر به گوش رسید: «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران!» آن روز 28 شهریور 1388؛ آخرین جمعه ماه مبارک رمضان بود. جریان غربگرای داخل ایران در ادامه آشوب‌های‌شان پس از انتخابات خرداد 1388 درست در «روز قدس» به نفع اسرائیل شعار می‌دادند. آنها اقدامات‌شان برای تأمین منافع رژیم صهیونیستی را پشت نقاب دلسوزی برای مردم ایران پنهان می‌کردند و کاملا طبیعی بود که مورد حمایت و استقبال مقامات اسرائیل قرار گیرند. 20 ژوئن 2009 (30 خرداد 1388) تنها یک هفته از آغاز آشوب‌ها در ایران به بهانه دروغ تقلب در انتخابات می‌گذشت که «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با شبکه ان.بی.سی «کسانی را که سرکشی‌های‌شان در خیابان و جاهای دیگر، جمهوری اسلامی را به لبه پرتگاه کشانده، ستود.» و وزير وقت امور راهبردي رژيم صهيونيستي به روزنامه یدیعوت آحارانوت گفت: «اتفاقي كه در آنجا در حال روي دادن است نشانه‌هاي دلگرم كننده‌اي براي غرب دارد.» رسانه‌های غربگرا آشوب‌های خیابانی یک اقلیت را جنبش مردم ایران برای آزادی معرفی می‌کردند و بنیامین نتانیاهو نیز در گفت‌وگو با ‌BBC از همین تعبیر برای آشوب‌های شکست‌خورده سال 1388 استفاده کرد: «آرزوی مردم ایران برای آزادی» وقتی آشوب به سرزمین شام رسید یک بار دیگر این جریان غربگرای داخلی و رسانه‌های وابسته به آن بودند که سعی کردند «صحنه جنگ آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران و متحدانش» را در قالب «دفاع غیرمنطقی ایران از رئیس‌جمهور سوریه» تحریف کنند. 🔻ادامه دارد...
🔰 هم‌دوش با شیطان(۲) 👤 🔸آنها باز هم پشت نقاب دلسوزی برای مردم پنهان شدند و غلامحسین کرباسچی دبیرکل وقت حزب کارگزاران سازندگی با زیر سؤال بردن اقدامات ایران و متحدانش در سوریه گفت: «مگر ما این جوان‌های عزیز را از آب درآوردیم که بگذاریم شهید شوند. ما دلمان می‌سوزد جوان‌هایمان شهید شوند و مردم کشته شوند.» در حالی که این جریان و رسانه‌هایش «مدافعان حرم» را «مدافعان اسد» می‌خواندند تا تحقیرشان کنند؛ رژیم صهیونیستی تروریست‌های زخمی شده در سوریه را برای درمان به اراضی اشغالی می‌برد و نتانیاهو بر بالین‌شان حاضر می‌شد تا به آنها روحیه دهد و تکریم‌شان کند؛ این اقدامات دو روی یک سکه بودند.‌ کمتر از یک دهه بعد حزب کارگزاران سازندگی در اوج جنگ و جنایت رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، در ارگان رسانه‌ای خود از به رسمیت شناختن اسرائیل سخن گفت و «پیگیری یك راه میانه كه همان تشكیل دو دولتی در فلسطین است.» را پیشنهاد داد. این بار نتانیاهو باید به احترام آنها کلاه از سر برمی‌داشت! 🔸«زن؛ زندگی؛ آزادی» شعاری بود که اقلیتی آشوبگر با آن در سال 1401 یک کشور را به آتش کشید. آتش‌بیار این معرکه نیز مثل همیشه رسانه‌های غربگرای داخلی بودند. آنها و خبرنگاران وابسته به آنها منبع اخبار ضدایرانی رسانه‌های بیگانه بودند. مطالب و گزارش‌های روزنامه‌های اعتماد، هم‌میهن، شرق و ... بدون کم و کاست سر از شبکه تروریستی اینترنشنال در می‌آورد. شبکه‌ای که 19 آگوست 2022 (28 مرداد 1401) «باراک راوید» خبرنگار صهیونیست تارنمای عبری «واللا» و تارنمای آمریکایی «آکسیوس» درباره‌اش گفته بود: «موساد به طور مرتب از این رسانه (ایران‌اینترنشنال) برای جنگ اطلاعاتی خود استفاده می‌کند.» اتفاقا سردبیر این شبکه معاون فرهنگی وزیر ارشاد دولت غربگرای ایران در اوایل دهه هشتاد بود. شعار «زن، زندگی، آزادی» 🔸سرنوشت جالبی داشت. یک روز روی جلد نشریات غربگرای داخل ایران نقش بست؛ یک روز در تجمع انتخاباتی غربگرایان فریاد زده شد، یک روز دیوارنگاره‌ای در اراضی اشغالی با تصویر نظامیان زن اسرائیلی شد؛ یک روز توسط سربازان رسانه‌ای اسرائیل بر ویرانه‌های غزه نوشته شد و یک روز دقیقا با همین لغات فارسی از زبان منفورترین چهره حال حاضر جهان، بنیامین نتانیاهو با لهجه غلیظ عبری تکرار شد: «زن؛ زندگی؛ آزادی» نتانیاهو برای مردم ایران پیام فرستاد، آن هم نه یک بار که فقط در یک سال اخیر از آغاز جنگ غزه سه بار این اقدام را تکرار کرد. او امید کاذبی به پذیرش سخنانش در ایران دارد چون عامل یا عواملی با ایجاد محاسباتی نادرست از مردم ایران برای او چنین امیدی را ساخته‌اند. یکی از مهم‌ترین این عوامل غربگرایان ایرانی هستند. ما با جریانی در داخل ایران مواجهیم که در مقاطع مهمی از دهه‌های اخیر شانه به شانه رژیم صهیونیستی جلو آمده و پیش‌برد مواضع و منافع اسرائیل در ایران را تسهیل کرده است. بخش قابل توجهی از ذهنیت غلط نتانیاهو و سایر سردمداران رژیم صهیونیستی از ایران توسط این جریان و رسانه‌های وابسته به آن شکل گرفته است. آنها با ارائه تصویری کاذب از مردم ایران صهیونیست‌ها را امیدوار و اسرائیل را برای انجام اقدامات تجاوزکارانه تشویق کرده‌اند. ۶ آبان ۱۴۰۳ رهبر انقلاب در دیدار با خانواده شهدای امنیت پس از تأکید چند باره بر حفظ امنیت روانی جامعه فرمودند: «بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد؛ اینها نسبت به ایران دچار خطای محاسباتی‌اند؛ اینها ایران را نمی‌شناسند، جوانان ایران را نمی‌شناسند، ملّت ایران را نمی‌شناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده‌ ملّت ایران را هنوز نتوانسته‌اند درست بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم.» 🔸مسئله ما در این مقطع نباید «لزوم برخورد با این جریان» که «چگونگی برخورد با این جریان» و حفاظت از افکار عمومی در برابر آن باشد اما متأسفانه به نظر می‌رسد برخی مسئولان حتی در قدم اول هم مردد مانده‌اند. آنها در یک خطای شناختی تساهل با جریان رسانه‌ای دروغ‌‌پرداز، شبهه‌ساز و تردیدافکن غربگرا را گاهی خوش‌خیالانه «مدیریت آنها» و گاهی ساده‌لوحانه «آزادی بیان» قلمداد می‌کنند. این خطا چتری حمایتی برای همیاران رسانه‌ای اسرائیل در ایران ساخته که در سایه آن با حجم قابل توجهی از یارانه‌های دولتی، آگهی‌های دولتی و شرکت‌های نیمه‌دولتی و حاکمیتی پشتیبانی می‌شوند؛ عوامل‌شان با رؤسای قوا نشست و برخاست می‌کنند و حتی در دولت جمهوری اسلامی ایران مقام و منصب می‌گیرند.