📣 #طبق_برنامه_شنبه_ها:
🌹#ویژه
💐#ولادت_امام_حسین(ع) و
🇮🇷#روز_پاسدار👏👏👏
🎨 #رنگ_آمیزی #نقاشی👆👆
#کربلا_عجب_صفایی_داره🎊❣️🌈
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
💐 ویژه 🌹#روز_پاسدار🇮🇷
💐 #شعر_کودکانه
🌈🌼 روز پاسدار🇮🇷
بابای من زرنگها
قوی مثل پلنگه
سرباز دین خداست
روی دوشش تفنگه
چند وقته بابا رفته
دلم براش چه تنگه
مامان میگه عزیزم
اون رفته که بجنگه
با دشمنهای خدا
که دلشون از سنگه
دنیا باید قشنگ شه
رنگ خدا قشنگه
روزی که آقا بیاد
دنیا همهاش یه رنگه
🌈🌼 روز پاسدار بر همه پاسداران میهن اسلامی مبارک
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
💐 ویژه
🌹#ولادت_امام_حسین (علیه السلام)
💐 #شعر_کودکانه
🌻 امام سوم 🌻
امام سوم مـا کـه مشهوره تـو دنیا
با ظالمان میجنگید با مظلومان می خندید
قرآن زیاد میخونده تـو سختیها نمونده
گشته توی کربلا شهید راه خدا
توصیه کرده بـه مـا آقای خوب دنیا
امر بـه مشهور کنید کمک بـه ستمدیده کنید
وقتی کـه آب میخوریم درود میدیم بـه آقا
بچههای حسینی آب می خورید؟ بفرما
#سوم_شعبان 🌼🌼
🌹@✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
💐#شعرکودکانه 🌷#زیبا
💐 ویژه
🌹#ولادت_امام_حسین (علیه السلام)
سوم شعبان اومد 🌷
نم نم بارون اومد
گل به گلستان اومدقلب
قاری قرآن اومد
بوی بهاران شده
فاطمه خندان شده
وقتی اومد به دنیا
امام سوم ما
بال و پر فرشته
شکسته بود و خسته
فرزند دوم علی(ع)
نور دو چشمان نبی(ع)
شفای بالشو داد
فرشته خوشحال و شاد
گفت بچه ها یار اومد
سید و سالار اومد🌷
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 #رجزخوانی در #لباس_پاسدار در ایام ولادت آقا امام حسین علیه السلام
👊👊🇮🇷🇮🇷🇮🇷👊👊
🎤سید رضا نریمانی
🌹#ماه_شعبان
🇮🇷#روز_پاسدار 🌷 #سپاه
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
💐#شعرکودکانه 🌷#زیبا
💐 ویژه
🌹#ولادت_امام_حسین (علیه السلام)
🌸قشنگ ترین سلام ها
🌱می خوای بگم کدومه؟
🌸سلامی از ته دل
🌱به سومین امامه
🌸میشه که در شب و روز
🌱بگیم سلام بر حسین
🌸سلام امام حسین جان
🌱سلام امام حسین جان
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐#قصه 🌷#داستان_زیبا
💐 ویژه
🌹#ولادت_امام_حسین (علیه السلام)
📽 #انیمیشن
🔴موضوع:محبت پیامبر(ص) به دوستداران امام حسین(ع)
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
31.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌈🌈 #سرود 💐 #دانش_آموزی
🌸 #میلاد_امام_حسین (علیه السلام)🌺#ولادت_حضرت_عباس(علیه السلام)
#ولادت امام سجاد(علیه السلام) مبارک 🎉🎉🎉👏👏👏🌹
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🖍
دفتر نقاشیمو _ مدادای رنگیمو
نذر کردم که باهاشون ، هی حرم بکشم
مثلا اومدم پیشت _ توی حرم نزدیکت
دستمو رو سینه بذارم , خیس گریه بشم
📝 پینوشت: یکی از مهمترین دغدغه های جامعه مون تربیت نسل بعدیه
اینکه محبت اهل بیت(ع) تو این اوضاع داغون چقد روی دلهاشون اثرگذار باشه
این کار زیبا و با دغدغه رو ببینیم
و پخشش کنیم ✅
به بچه هامون حتما نشون بدیم 👌
30.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجب ترانه خوبی یکی از این بچه مذهبیها به نام سیدصادق آتشی خونده، واقعا دست مریزاد داره بابت اینکه با هوشمندی به تناقضات دمکراتیک غرب پرداخته و با عدم رنگ مذهبی به ویدیو باعث میشود کلیپ و ترانه اش برای قشر خاکستری قابل فهم تر باشد.
به این میگن یک کار تمیز آفرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارزش اردوهای راهیان نور
امام خامنه ای
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
خاطرهای تکان دهنده از استاد
شفیعی کدکنی
نزدیکیهای عید بود من تازه معلم شده
بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم
صبح بود رفتم آب انبار تا برای شستن
ظروف صبحانه آب بیاورم
از پلهها بالا میآمدم که صدای خفیف
هق هق گریه مردانهای را شنیدم از هر
پلهای که بالا میآمدم صدا را بلندتر میشنیدم
استاد کدکنی حالا خودش هم گریه میکند
پدرم بود مادر هم او را آرام میکرد
میگفت: آقا خدا بزرگ است خدا نمیگذارد
ما پیش بچهها کوچک شویم
فوقش به بچهها عیدی نمیدهیم
اما پدر گفت: خانم نوههای ما در تهران
بزرگ شدهاند و از ما انتظار دارند
نباید فکر کنند که ما ...
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که
بخواهم دلیل گریههای پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم صد تومان بود
کل پولی که از مدرسه به عنوان حقوق
معلمی گرفته بودم
روی گیوههای پدرم گذاشتم و خم شدم
و گیوههای پر از خاکی را که هر روز در
زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم
آن سال همه خواهر و برادرام از تهران
آمدند مشهد با بچههای قد و نیم قدشان
پدر به هر کدام از بچهها و نوهها 10 تومان
عیدی داد، 10 تومان ماند که آن را هم
به عنوان عیدی به مادر داد
اولین روز بعد از تعطیلات بود
چهاردهم فروردین که رفتم سر کلاس
بعد از کلاس آقای مدیر با کروات نوئی که
به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم
دارد و باید بروم به اتاقش
رفتم بستهای از کشوی میز خاکستری رنگ
کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد
گفتم: این چیست؟
گفت: باز کنید میفهمید
باز کردم 900 تومان پول نقد بود
گفتم: این برای چیست؟
گفت: از مرکز آمده است در این چند ماه
که شما اینجا بودی بچهها رشد خوبی داشتند
برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند
راستش نمیدانستم که این چه معنی
میتواند داشته باشد؟! فقط در آن موقع
ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید
هزار تومان باشد نه نهصد تومان!
مدیر گفت: از کجا میدانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه فقط حدس میزنم همین
در هر صورت مدیر گفت که از مرکز
استعلام میگیرد و خبرش را به من میدهد
روز بعد همین که رفتم اتاق معلمان
تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس
آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت:
من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم
درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را
برداشته بود که خودم رفتم از او گرفتم
اما برای دادنش یک شرط دارم
گفتم: چه شرطی؟
گفت: بگو ببینم از کجا این را میدانستی؟!
گفتم: هیچ فقط شنیده بودم که خدا
ده برابر کار خیرت را به تو برمیگرداند
گمان کردم شاید درست باشد
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️