920427-Panahian-M-Imamsadeq-TanhaMasir-09-48k.mp3
23.66M
💠سلسله مباحث سخنرانی
#استاد_پناهیان
با موضوع #تنها_مسیر
◇پارت ۱
[[جلسه نهم ]]
#پیشنهاد_دانلود
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#ادمین_بانو
꧁༼﷽༽꧂
❤️شــبــے یــه #نــڪــتــه❤️
🔴 #تقویت_رابطه_عاشقانه
💓 مردها بدانند #کمک به همسر در امور خانه و نگهداری از #بچهها باعث میشود که زن #فرصت و #حوصله کافی برای روابط عاشقانه و محبتآمیز با شما را داشته باشد.
❤️ کارهای #سنگین و زیاد در خانه زن را از لحاظ روحی و جسمی #خسته میکند و ناخودآگاه #نشاط و توان ایجاد رابطه #عاطفی قویتر و مستمر با همسر را از دست میدهد.
💗 برای زن خیلی #شیرین است که گاهی شوهرش، متواضعانه در خانه خدمت کند. اینکار لذت رابطهی شما در #خلوت را نیز زیاد میکند.
💠 خادم
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#قسمت_17
#رمان_گیسو
اش کوبید
گیسو تعادلش را از دست داد. دستش را به لبه ی صندلی گرفت به سختی خود را کنترل کرد که نیفتد دستش را روی صورتش گذاشت شک نداشت که
جای چهار انگشت مردانه ی پدرش روی صورت سفیدش تا چند روز خواهد ماند. با دهانی نیمه باز به پدرش نگاه کرد. سرش را پایین انداخته بود و دست
راستش را مشت کرده بود. برای اولین بار طعم کتک پدر را چشیده بود.... به مادرش معصومه خانم نگاه کرد: طبق عادت لب گزیده بود و دست راستش را روی دست چیش کوبیده به سمت گیتی چشم چرخاند او هم دستش را روی
دهانش گذاشته بودو با چشمانی که از فرط تعجب گرد شده بودند به گیسو مینگریست اینبار سرش را به سمت سبحان چرخاند سبحان سرش را پایین
انداخته بود و به علامت تاسف تکان میداد شاید تنها کسی که بیشتر از همه در این خانه گیسو را درک میکرد سبحان بود بدون توجه به جو بدی که حاکم شده بود به سمت اتاق خود دوید
خود را روی تخت رها کرد صورتش را درون بالشتش پنهان کرد و بی صدا اشک ریخت خود را برای بدتر از اینها آماده کرده بود اما یک نفر باید قدعلم میکرد و جلوی این افراطی گری هارا میگرفت .
چند ضربه به در خورد، توجه ای نگرد همچنان سرش را در بالشت فرو کرد؛ صدای بازشدن در را شنید بازهم به روی خود نیاورد.
سبحان بود ، با شنیدن صدای برادرش آرام تر شده بود اما باز هم دلگیر بود
- خواهری ، پاشو ببینمت
دلش نیامد برادرش را پیش از این منتظر نگه دارد سرش را به سختی بلند کردو چشمانش در چشمان سبحان قفل شد.... نیم خیز شدو نشست با سری
پایین افتاده
#به_وقت_رمان
💠 خادم
╔═.🍃.═══════╗
📚 @khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#قسمت_18
#رمان_گیسو
سبحان همیشه سربزیر و آرام بود گاهی اوقات هم عصبی میشد آنهم مواقعی که رگ غیر تش باد میکرد و کسی به خواهرانش چپ نگاه میکرد یک پسر
بیست و شش ساله ی سالم؛ سبحان در این طایفه تنها کسی بود که نمیشد به دینداری اش خرده گفت و شاید دلیل ماندن گیسو و تحمل کردن این جو
ناخوشایند وجود سبحان و برادرش بود
صدایش را شنید ، مثل همیشه متین و آرام - میدونم که هنوز شکه ای هیچکدوم از ماها انتظار نداشتیم بابا همچین کاری کنه.. اما گیسو قبول کن که کارت درست نبود نباید صدات رو بالا میبردی و اونجوری باهاش دهن به دهن میومدی
اعصابش دوباره بهم ریخت از پیادآوری آن لحظه و زورگویی پدرش؛ با حرص زبان باز کرد:
یعنی چی اخه؟؟؟؟ یعنی توام با حرفهای بابا موافقی؟ یعنی من جلوی تویی که داداشمی و از یه خونیم باید حجاب بگیرم ؟ سبحان من دیگه یه دختر
بچه ی ده ساله نیستم که عقلم به جایی نرسه و چیزی حالیم نباشه متنفرم از اینکه کسی بخواد به زورم که شده عقایدش رو بهم تحمیل کنه تنها من مثل تو و گیتی تحمل اینکه دیگران برام تعیین و تکلیف کنن رو ندارم
سبحان به سمت گیسو چرخید چند لحظه بی حرف و در سکوت به خواهرش مینگریست. بالاخره سکوتش را شکست و گفت:
درسته قبول دارم که بابا زیاده روی میکنه اما خودتم میدونی که نه تتها بابا بلكه بقيه عموها و عمه هامون هم اینجوری تربیت شدن نمیتونن
خودشون رو تغییر بدن چون خودشون مشقت کشیدن فکر میکنن که سخت گیری های پدرشون رو باید روی بچه هاشون اعمال کنن تا راه کج نرن -
گیسو پوزخندی زد و گفت راه کج نرن که به وقت آبروی چند صد ساله ی این ایل و طایفه خدشه دار نشه؟؟!
. آره همینی که تو میگی بخاطر عزت و آبروی خانواده
#به_وقت_رمان
💠 خادم
╔═.🍃.═══════╗
📚 @khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
4_6025990732928518067.ogg
525.4K
●|قرار جدیدهرشب♡
| اِلھى عَظُمَ الْبَلاَّءُ ...|
#علیفانی
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
✍ و ...
مادری که قرنهاست ،
اسلام،
بر ستون غیرتِ او
استوار مانده است !
🏴وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها بر قلب امام زمان تسلیت باد🏴
🏝پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت خدیجه سلام الله علیها فرمودند:
پس ای خدیجه گمانی جز خیر نداشته باش که خداوند روزی چند مرتبه به وجود تو بر فرشتگان گرانمایه اش مباهات میکند و می بالد.🏝
بحار ج۷ ص۱۶
💠 خادم
╔═.🍃.═══════╗
📚 @khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#نماز_شب، کلید حلّ مشکلات
1. گناه
مردی نزد حضرت علی علیه السلام آمد و عرض کرد: من از نماز شب محروم شدم. حضرت علی علیه السلام فرمود: «انت رجل قد قَیدَتْک ذنوبک»؛
تو کسی هستی که گناهانت تو را به بنده کشیده است.
110 . میزان الحکم، ح 10766
#نماز_شب
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#به_وقت_رمان
💠 خادم
╔═.🍃.═══════╗
📚 @khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بارالها!
🌸 همواره قلب عزیزانم را
💫از نور خدایی ات سرشار کن
🌸و زندگی شون را
💫لبریز آرامش بگردان
🌸ای که مهربان ترین مهربانانی ...
💫شبتون پر از ستاره هایی که
🌸آغازی دوباره رو نوید میدن
💫یک روزنه امید میان تاریکی ها
"شبتون ستاره بارون"🌸
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
#به_وقت_رمان
💠 خادم
╔═.🍃.═══════╗
📚 @khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
💠وقتی #راهیان_نور برای ما فقط یک مسافرت شده و #تو
💠از همین مسیر #راهی_نور می شوی
💠ما اهل زمینیم و تو اهل #آسمان
شمادعوتی به↙️
♡♥◾کانــال مـــــداح شهیـد کربلایی حجت اللّٰه رحیمی ◾♥♡
https://eitaa.com/joinchat/3381264386Cabc12ef325