❓❓ #پرسمان_نماز
☀️ در روایات چگونه اهمیت و فضیلت «رکوع و سجود» بیان شده است؟ ☀️
1⃣🍃 #امام_صادق (علیه السلام) فرمود:
🔹 «عَلَیکُم بِطُولِ الرُّکوُع و السُّجُودِ فَاِنَّ اَحَدَکُم اِذَا اَطَالَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ اِبْلِیسُ مِنْ خَلْفِهِ فَقَالَ یَا وَیلَه اَطَاعَ وَ عَصَیْتُ وَ سَجَدَ وَ اَبَیْتُ»
🔹 بر شما باد به طولانى کردن #رکوع و سجود؛ زیرا وقتى که یکى از شما رکوع و #سجده خود را طولانى کند، ابلیس ندا دهد از پشت سر او، واى بر من، اطاعت کرد و عصیان کردم، سجده کرد و إبا نمودم.
📖 مستدرک سفینه البحار، ج ۴، ص ۱۸۹.
2⃣🍃 امام باقر (علیه السلام) نیز فرمود:
🔹 «مَن اَتَمَّ رُکُوعَه لَم یَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ»
🔹 کسى که رکوع خود را تماماً به جاى آورد و حق آن را ادا کند، وحشت قبر به او راه پیدا نکند).
📖 مستدرک سفینه البحار، ج ۴، ص ۱۸۹.
3⃣🍃 بیش از همه شیطان به مسئله سجده حساس است؛ زیرا او به وسیله همین سجده رانده شد،
🔹 و در روایتى از مولى على (علیه السلام) آمده که سجده را طولانى کنید که عملى سنگین تر بر #ابلیس نیست که ببیند انسانى در سجده است، زیرا او امر به سجده شد و عصیان کرد.
📖 الإحتجاج على أهل اللجاج، ج ۱، ص ۲۴۷، بحار الأنوار، ج ۶۵، ص ۲۶۵.
36.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مجموعه کلیپ های دعوت به بهشت بنا به درخواست مکرر والدین و مربیان، در خصوص دعوت نوجوانان به نماز تهیه شده است.
👌با دقت به مطالب و پیگیری مجموعه بسیار در این امر مهم موفق خواهید شد.
#دعوت_به_بهشت ۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
وقتی گرفتاری خانوادهها در آسیبهای فضای مجازی و همچنین جرائم فضای مجازی را سالها دیدهام و از این بیقانونی و این ولنگاری فقط مجرمان بهرۀ وافی را میبرند و این همان مطلوب دولتهای متخاصم است، حالم بد میشود!!!!
وقتی مسئولان و مخصوصاً نمایندگان مجلس ماههاست در تصویب #قانون_حمایت و مشهور به #طرح_صیانت اینقدر منفعلانه عمل میکنند، از اعتمادی که به این نمایندگان شد احساس شرم میکنم.
اما قلبم زمانی به درد میآید که دستورات امام جامعه و سپهسالار امام زمان علیهالسلام نه شنیده میشود و نه اجرا؟!!
پاسخ به طرفداران ولنگاری فضای مجازی و آنانی که میگویند برای کاهش تصادفات هم پس جادهها را ببندید!! را از زبان رهبر حکیم انقلاب در این کلیپ بشنوید…
#سلامتی_فرمانده_صلوات
18.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 #طبق_برنامه_یکشنبه_ها:
🛑#انیمیشن 💠مثل نامه
🦋 این داستان: 🐤 #مرغ_همسایه
🍃فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم.
✅تعادل بین زن و مرد در خرج کردن
✍در اسلام سفارش شده است که مرد دست و دلباز باشد و برای امور خانه خسیس نباشد، از طرف دیگر تاکید شده است که زن نباید ولخرج باشد، این نوع رابطه می تواند تعادل ایجاد کند.
💎 امام صادق(ع):
بهترین زنان شما زنی است که دارای بویی خوش و دست پختی خوب باشد. هنگامی که خرج می کند، بجا خرج کند، و هنگامی که خرج نمی کند بجا از خرج کردن خودداری ورزد.
چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا نه ناامید می شود و نه پشیمان.
📌بحارالانوار، ج 103، ص 235.
#خانواده
#
الهی
هم اکنون از من دور کن
هر اندیشهای را که به ذکرت مزین نیست
ای نوای بینوائی من
خیری که در شر نهفته را بر من معلوم کن
ای قادر مطلق
نقلهای معجزههایت را بر دامن ما بریز
تو که عاشق ترینی و وعده هایت
درست و شگفت انگیز است
و ای مهربان ترین
کسانی که در دل مردم
شمعی از امید روشن میکنند
چراغ دلشان را همیشه نورانی بگردان
شبتـ🌙ـون بخیر در پناه الهی🌟
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
گويند كه در شهر نيشابور موشی به نام
«زيرک» در خانه مردی زندگی میكرد
زيرک درباره زندگی خود چنين میگويد:
هرگاه مرد صاحبخانه خوراكی برای روز ديگر
نگه میداشت من آن را ربوده و میخوردم
و مرد هر چه تلاش میكرد تا مرا بگيرد
كاری از پيش نمیبرد
تا اينكه شبی مهمانی برای مرد آمد
او انسانی جهان ديده و سرد و گرم روزگار
چشيده بود
هنگامی كه مهمان برای مرد سخن میگفت
صاحبخانه برای آنکه ما را که از ميان اتاق
رفت و آمد میکردیم فراری دهد
دستهايش را به هم میزد
مهمان از اين كار مرد خشمگين شد و گفت
من سخن میگويم آنگاه تو كف میزنی؟
مرا مسخره میكنی؟
مرد گفت برای آن دست میزنم كه موشها
بر سر سفره نريزند و آنچه آوردهایم را ببرند
مهمان پرسيد آيا هر چه موش در اين خانهاند
همگی جرأت و توان چنين كاری را دارند؟
مرد گفت نه! يكی از ايشان از همه دليرتر است
مهمان گفت: بیگمان اين جرأت او دليلی دارد
و من گمان میکنم كه این كار را به پشتيبانی
چيزی انجام میدهد
پس تيشهای برداشت و لانه مرا كند
من در لانه ديگری بودم و گفتههای او را
میشنیدم
در لانه من ١٠٠٠ دينار بود كه نمیدانم چه كسی
آنجا گذاشته بود اما هرگاه آنها را میديدم
و يا به آنها میانديشيدم شادی و نشاط
و جرأت من چند برابر میشد
مهمان زمين را كند تا به زر رسيد
و آن را برداشت و به مرد گفت
كه دليری موش اين زر بود
زيرا كه مال پشتوانهای بس نيرومند است
خواهی ديد كه از اين پس موش ديگر
زيانی به تو نخواهد رسانيد
من اين سخنها را میشنیدم و در خود
احساس ناتوانی و شكست میکردم
دانستم كه ديگر بايد از آن سوراخ
به جائی ديگر رفت
چندی نگذشت كه در بين موشهای ديگر
كوچک شمرده شدم و جايگاه خود را از دست
دادم و ديگر مانند گذشته بزرگ نبودم
كار به جایی رسيد كه دوستان مرا رها كردند
و به دشمنانم پيوستند، پس من با خود گفتم
كه هر كس مال ندارد، دوست، برادر و يار ندارد
مهمان و صاحبخانه زر را بين خود بخش
كردند صاحبخانه زر را در كيسهای كرد
و بالای سر خود گذاشت و خوابيد
من خواستم از آن چيزی باز آرم
تا شايد از اين بدبختی رهائی يابم
هنگامی كه بالای سر او رفتم مهمان بيدار بود
و يک چوب بر من زد كه از درد آن بر خود
پيچيدم و توان بازگشت به لانه را نداشتم
به سختی خود را به لانه رساندم
و پس از آنکه دردم اندكی كاسته شد
دوباره آز مرا برانگيخت و بيرون آمدم
مهمان چشم به راه من بود چوبی ديگر
بر سر من كوفت آنچنان كه از پای درآمدم و
افتادم با هزار نيرنگ خود را به سوراخ رساندم
درد آن زخمها همه جهان را بر من تاريک
ساخت و دل از مال و دارایی كندم آنجا بود
كه دريافتم پيش آهنگ همه بلاها طمع است
پس از آن به ناچار كار من به جایی رسيد
كه به آنچه در سرنوشت است خشنود شدم
بنابراين از خانه آن مرد رفتم
و در بيابانی لانه ساختم