برنده اول👇
شرکت کننده شماره ۱۳ 🎁🎁🎁
کاربر گرامی : 🌷مظلوم فاتح🌷
برنده دوم 👇
شرکت کننده شماره ۱۰ 🎁🎁
کاربر گرامی :یا مهدی ادرکنی
برنده سوم 👇
شرکت کننده شماره ۶ 🎁
کاربر گرامی :Moohagh
همگی مبارکتون باشه ان شاءالله لطفا بفرمائید پی وی جهت دریافت جایزه 🎁👇
@ya_mahdii_adrekniii
الیاهو (الی) بن شائول کوهن یک جاسوس اسرائیلی بود. بیشتر معروفیت او به خاطر عملیاتش در سوریه است که او توانست با نفوذ در رژیم سوریه تا مشاور عالی وزیر دفاع نیز ترقی یابد. در نهایت هویت واقعی او آشکار شده و در سال ۱۹۶۵ اعدام شد. گفته میشود اطلاعات گردآوری شده توسط او نقش مهمی در پیروزی اسرائیل در جنگ ششروزه داشتهاست. الی کوهن در اسکندریه در یک خانواده ارتدوکس و صهیونیست در سال ۱۹۲۵ به دنیا آمد. پدر او از آلپو سوریه به مصر مهاجرت کرده بود. در سال ۱۹۴۷ و در
اگر کتاب رو نخوندی حتما بیا تو آمار 220 شروع میکنه.
اگه میخوای ادامشو بخونی کافیه بیای این کانال 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/751829070Cbdec931b98
بدوووووو بیااااا بخندیممممم😂😂
بهترین کانال جوک در ایتا🔞🔞👣اگه اومدی مواظب باش زیاد نخندی که جررررررر بخوری😈😈💦
اومدی دلت نمیاد بری🐒💦
خیلی ها اومدن کارشون به بیمارستان کشیده😜
بزن روی این لینک بیا تو کانال
https://eitaa.com/joinchat/1190658127C256a815465
منبع تموم فیلم های خنده ایتا 😱😱
چالش کده
حوصله ات سر فته 😒
🤩نمیدونی موقع کرونایه چیکار کنی 🤩
🏆🎁میخواهی در چالش شرکت کنی و جایزه ببری 🏆🎁
می خواهی در چالش شرکت کردن کرونا را شکست بدی 👍😁😷
بیا در این کانال تا به تمام آرزوهات برسی 👇👇👇
🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮
🔮
🔮 https://eitaa.com/joinchat/1130299452Cd157b49330
🔮
🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮
💋لینک دوم 💋👇👇👇
😍https://eitaa.com/joinchat/2704146504C7c555a085b😍
🌺 هر روز یک شهید بزرگوار رو خدمتتون معرفی میکنیم تا انشاالله با ۳۱۳ شهید آشنا شوید🌺
#شهید_حسن_باقری:
وی که در سن 24سالگی وارد عرصه جنگ شد، تنها ظرف مدت 2 سال توانست به استراتژیست بزرگ جنگ تبدیل شده و واحد اطلاعات رزمی در سپاه و جنگ را پایهگذاری کند. توانمندی شهید باقری تا جایی بود که به او لغب نابغه دفاع را دادهاند.
با شروع جنگ تحمیلی عراق، در روز اول مهرماه 1359، راهی جبهههای جنوب در خوزستان شد. در آن زمان هنوز اطلاع دقیقی از حد پیشروی نیروهای عراقی وجود نداشت. حسن با دستور محسن رضایی به مسئولیت اطلاعات ستاد عملیات جنوب منصوب میشود و از همان آغاز شروع میکند به جمعآوری اطلاعات و شناسایی از تمامی مناطق جبهه جنوب. این اقدام حسن در اصل آغاز تأسیس واحد اطلاعات رزمی در سپاه بود.
با برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا، راه برای کارکردن نیروهای انقلاب باز میشود. اولین عملیاتی که اجرا میشود، بر پایه اطلاعات به دست آمده توسط حسن باقری انجام میشود و موجب تقویت روحیه رزمندگان ایرانی و تجربه شیوههای جدیدی از نبرد با عراقیها میشود.
پس از آزادسازی خرمشهر حسن باقری به قرارگاه کربلا میرود. در این دوران هم نقش بارزی در طراحی و هدایت عملیاتهای مسلمبن عقیل و محرم ایفا میکند.
بالاخره در روز 9 بهمن ماه سال 61 حسن باقری در محور عملیاتی فکه زمانی که همراه شهید مجید بقایی مشغول شناسایی عملیات والفجر مقدماتی بود در سنگر دیدهبانی بر اثر اصابت خمپاره بهشهادت میرسد.
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
#امام_شناسی قسمت 1⃣1⃣ (بخش اول) 🔸شناخت امام علیه السلام محدودیت دارد. 🔰در ادامه مباحث امام شناسی
#امام_شناسی
قسمت 1⃣1⃣
(بخش دوم)
🔰یکی از فضائل امام علیه السلام:
🔸زیارت جامعه کبیره به ما یاد می دهد که بدانیم خدا به امام چیزهایی داده است که قابل مقایسه با چیزهایی که خدا به دیگران داده نیست:
✨ "آتاکُم الله ما لَم یُؤتِ اَحداً مِن العالمین" = خدا به شما چیزی داده که به احدی از همه عوالم (نه فقط کره زمین) نداده است!
⬅️ دقت کنید , مثلا گاهی پدری به فرزندش می گوید من به تو چیزی دادم که به هیچ یک از برادرانت ندادم ، خدا نمی گوید که من چیزی به امام دادم که به بقیه انسانها ندادم ، اگر خدا می گفت که من به حضرت امیرالمومنین چیزی دادم که به بقیه انسانها ندادم یعنی حضرت فقط از همه ی انسانهای کره زمین برتر بودند ، چون انسانها فقط در کره زمین هستند و کرات و عوالم و موجودات دیگر کهکشانها را در بر نمی گرفت.
هر چند الان به اتکای علوم تجربیِ بشر نمی توانیم بگوئیم در کهکشانهای دیگر موجوداتی زندگی می کنند ولی از نظر عقلی چون خدا کار عبث انجام نمی دهد نمی توان پذیرفت که خدا میلیاردها کرات آسمانی و میلیونها کهکشان را بدون هیچ موجود زنده ای آفریده باشد!!
🔸وقتی در زیارت عاشورا می خوانیم که "عَظُمَت مُصیبتُکَ فِی السَمواتِ عَلی جَمیعِ اَهلِ السماوات" معلوم می شود در آسمانها موجوداتی زندگی می کنند که خبر شهادت امام حسین به آنها رسیده و برایشان سخت است.
👌پس خدا تلویحاً در این زیارت می فرماید که موجوداتی در کرات دیگر هستند.
این فراز زیارت جامعه کبیره
✨(آتاکُم اللهُ ما لَم یُؤتِ اَحَداً مِنَ العالمین)
بیان می کند که خدا به امام چیزی داده که هیچکدام از موجوداتی که در همه کرات آسمانی و کهکشانها زندگی می کنند ندارند.
🔸 در روایات دیگر هست که امام مثل دریایی است که کسی به عمق آن نمی رسد. گاهی گفته می شود که دریایی مثلا ده هزار متر عمق دارد یعنی بیشتر از این ندارد و محدود به همین است , امام را تشبیه به دریایی کرده اند که عمق ندارد ، هرچند مخلوق بالاخره محدود است و فقط خدا نامحدود است ولی شناخت حد امام از میزان قدرت شناخت جن و انس فراتر است , یعنی اگر توانشان را روی هم بگذارند با ابزار فهمی که دارند به نهایت عظمت و مقام امام نمی رسند.
▫️مثل اینکه اگر همه مورچه های دنیا جمع شوند نمی توانند یک تیر آهن را بلند کنند و روی تریلی قرار دهند تا چه رسد به اینکه بخواهند یک تریلی آهن را حمل کنند. مقام امام (بلا تشبیه) چیزی نیست که اگر همه مخلوقات هم دست به دست هم بدهند بتوانند نهایتش را بفهمند. ما به همان اندازه که در روایات و ادعیه به ما فرموده اند می توانیم بفهمیم. که البته فهم همین هم نیاز به توضیح و تشرح و تفسیر و دقت دارد.
💥ادامه دارد....
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
#هوالعشق ❤️ #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_چهل_و_سوم چشمام رو چند بار باز و بسته میکنم ، بیدار ش
#هوالعشق❤️
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_چهل_و_چهارم
_ عه امیر نرو دیگه
امیرعلی _ خب تو هم بیا
_ امتحان دارما
امیرعلی_ خب نیا
_ مرسی از راهنماییتون
امیرعلی_ خواهش
_ عه. مسخره . نرو دیگه
امیرعلی _ خواهری میزاری وسایلامو جمع کنم؟
_ اه. برو برو .
امیرعلی_ رفتن و نرفتن من چه فرقی میکنه برای تو؟
_ نمیدونم. خو حسودیم میشه
امیرعلی_ موفق باشی
با حرص از اتاق اومدم بیرون. دلم میخواست هرجور شده برم. رفتم سراغ مامان.
_ مامانی. میشه من امتحان ندم ؟
مامان_ خود دانی. میخوای دوباره بشینی ترم تکراری بخونی؟
_ نه . نمیدونم. ای بابا.
مامان _ راستی عمو و زن عموی جدیدتون یکی دوماه دیگه تشریف میارن ایران.
_ چییییییی؟
مامان_ عه کر شدم. دارن میان ایران.
_ برای زندگی ؟
مامان_ نخیر. برای.....
یه دفعه مامان زد زیر گریه.
رفتم جلو و بقلش کردم.
_ عه مامان چی شد؟
مامان_ تو که نمیخوای باهاشون بری؟
_ واه. مامان کجا برم؟
مامان_ والا چمدونم تو که همیشه از ایران متنفر بودی گفتم شاید بخوای بری
_ نه قوربونت برم کجا برم. تازه دارم واقعیت هارو میفهمم .
امیرعلی_ مادر و دختر خوب با هم خلوت کردن.
_ تو حرف نزن
امیرعلی_ چشم. با اجازه من دیگه برم.
_ به فاطمه سلام برسون.
امیرعلی_ چیییی؟
_ چته؟ عه گفتم به فاطی سلام برسون.
امیرعلی _ مگه فاطمه خانوم هم هست؟
_ مگه لولوئه ؟ اره هست
امیرعلی زود خودشو جمع و جور کرد و گفت نه تعجب کردم. با اجازه مامان. خدانگهدار.
مامان_ مواظب خودت باش مادرجان. خدانگهدارت.
_ وایسا منم بیام تا مسجد با فاطمه خداحافظی کنم. البته به خاطر تو نمیاما . خوشحال نشی
امیرعلی_ وای افسردگی گرفتم اصلا.
_ لوس.
.
.
.
خاله مرضیه_ فاطمه مواظب خودت باشیا.
فاطمه_ چشم مادر من چشم.
خاله مرضیه _ به تو اعتباری نیست.
یه دفعه دست فاطمه رو گرفت کشید برد پیش امیرعلی. منم دنبالشون میرفتم و به دلسوزیای مادرانه خاله مرضیه میخندیدم .
خاله مرضیه_ امیرعلی جان. یه لحظه.
امیرعلی داشت با یه پسر هم سن و سال خودش صحبت میکرد خطاب به اون پسره گفت _ امیر جان یه لحظه ، ببخشید.
امیرعلی_ جانم ؟
خاله مرضیه_ پسرم بی زحمت حواست به این دختره من باش. یه بلایی سر خودش نیاره.
فاطمه از اون ور داشت سرخ و سفید میشد ، امیرعلی هم سرشو انداخته بود پایین. یعنی به یقین رسیدم که یه چیزی بین اینا هست .
امیرعلی_ چشم خاله.
یکم هوس شیطنت کردم
_ فاطمه چرا این رنگی شدی؟
یه دفعه فاطمه سرشو اورد بالا و گفت _ چی ؟ ها؟
امیرعلی هم یه لحظه سرشو اورد بالا و بعد سریع انداخت پایین.
_ هیچی. امیر داداش نری تو زمین.
یه دفعه امیرعلی سرشو اورد بالا و با حرص به من نگاه کرد. منم بیخیال شونمو انداختم بالا.
خاله مرضیه هم که فقط نظاره گر بود و هیچ عکس العملی نشون نمیداد.
_ خب دیگه حسابی از حضورم مستفیض شدید من برم دیگه.
امیرعلی_ مواظب خودت باش.
_ همچنین.
بعدهم فاطمه رو بغل کردم و خداحافظی کردیم. خاله مرضیه هم وایساد تا برن بعد بره خونه.
تا سر خیابون مسجد پیاده رفتم و بعد سوار یه تاکسی شدم .
تو راه همه فکرم به این بود که چرا عمو میخواد بیاد اینجا. از یه طرف دلتنگش بودم و از یه طرف نگران. شاید به خاطر سرزنشی که منتظر بودم به خاطر تغییراتم بشم و یا شاید.....
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_چهل_و_چهارم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد .