8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕦فوت ناگهانی پدر دو شهید هنگام سخنرانی درباره پسران شهید خود را مشاهده کنید! ایشان پدر دو شهید تحصیل کرده در جنگ هستند که قرار بود برای عده زیادی از مهمانان لشکری و کشوری درباره پسران شهید خود صحبت کند، اما یک دقیقه از صحبتها نگذشته بود که ناگهان دق کردند و فوت شدند! ایشان خود از ارتشی های بازنشسته و جانبازهای جنگ بودند! روحشان قرین رحمت الهی باشد!
🍃✨و سلام بر او که می گفت:
«اگر تمام علمای جهان یک طرف باشند
و مقام معظم رهبری یک طرف،
مطمئناً من طرفِ
آیت اللّٰه خامنه ای میروم»
#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
#جان_فدا 🇮🇷
🔰کمیته خادمین شهدا
شهرستان آران و بیدگل
╭┅──────────────┅╮
@khademin_aranbidgol_esf
╰┅──────────────┅╯
+دوستش میگفت:
یہ شب تـو خواب دیدمـش بهش گفتـم محمدرضا اینقد از حضرتــ زهراسلام الله علیها دم زدے آخـرش چیشده؟
_گفت:همین کہ تـو بغلِ فرزندش مهدۍ عجل الله تعالی فرجه الشریف جـان دادم برایم کافیستــ🍃✨
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
🔰کمیته خادمین شهدا
شهرستان آران و بیدگل
╭┅──────────────┅╮
@khademin_aranbidgol_esf
╰┅──────────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بزرگمَرد فراموش نشدنی
🎙️حجت الاسلام راجی
#حاج_قاسم🇮🇷
#سید_شهدا_محور_مقاومت🌹
🔰کمیته خادمین شهدا
شهرستان آران و بیدگل
╭┅──────────────┅╮
@khademin_aranbidgol_esf
╰┅──────────────┅╯
🔻روز دهم دی سال ۸۸ به او حمله کردند و کتکش زدند...
🌹 پزشکی قانونی عامل شهادتش را شی نوکتیز و ضربات گوی آهنی تشخیص داد!
#شهیدامیرحسام_ذوالعلی
#شهیدفتنه۸۸
#یادش_باصلوات
#حماسه_۹_دی
🔰کمیته خادمین شهدا
شهرستان آران و بیدگل
╭┅──────────────┅╮
@khademin_aranbidgol_esf
╰┅──────────────┅╯
🔹 بار اولی که صادق به جبهه میرفت، تازه جنگ شروع شده بود، در حال و هوای آن دوران، بعضی از رزمندههایی که او را نمیشناختند به دلیل ظاهر خاص و موهای بلندِ مزدستان ، به دوست و همراهش، میرمحمد موسوی میگفتند: «این سوسول و بچه خوشگل کیه اومد به جبهه؟»
◇ چند ماه نگذشت که همین بچه خوشکل شد فرمانده تیپ دوم لشکر ویژه ۲۵ کربلا
🌷 شادی روح مطهرش صلوات
#شهیدصادق_مزدستان
🔰کمیته خادمین شهدا
شهرستان آران و بیدگل
╭┅──────────────┅╮
@khademin_aranbidgol_esf
╰┅──────────────┅╯
¤ فرمانده سرشان داد میزد، شانزده، هفده ساله بودند، دو نفری رفته بودند یک کیلومتر جلوتر، درگیر شده بودند، منطقه را ناامن کرده بودند و موقع برگشت نتوانسته بودند اسلحه هایشان را بیاورند..
فرمانده سرشان داد میزد
اما بقیه تحسینشان میکردند، خصوصا جرأتشان را...
¤ شب که شد غیبشان زد، نزدیک سحر دیدیم دو نفر می آیند سمت خاکریز
و از سر و کوله شان انواع و اقسام اسلحه آویزان است...
شانزده، هفده ساله به نظر میرسیدند (:
#بسیجی🇮🇷
🔰کمیته خادمین شهدا
شهرستان آران و بیدگل
╭┅──────────────┅╮
@khademin_aranbidgol_esf
╰┅──────────────┅╯