eitaa logo
خادمین آسمان هشتم
1.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
21 فایل
پایگاه اطلاع رسانی مزار هشت شهید گمنام گاوازنگ زنجان این مکان مردمی اداره میشود پیج اینستاگرام: http://www.instagram.com/khademin_aseman_hashtom ادمین:@Nasr_8 مسئول اجرایی و امور خادمین: آقای حسینی۰۹۱۲۳۴۱۶۷۷۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹طرماح، برادر حجر بن عدی و از نوادگان حاتم طائی بود. او از چهره‌های مشهور دوران صدر اسلام وشخصیتی نامی و بزرگوار، شجاع ، سخنور و شاعر و از شیعیان و یاران امیرالمؤمنین(ع) به شمار می‌رفت و در جنگ‌های آن حضرت حاضر بود. 🔹وی بعضا از سوی امام علی(ع)به مأموریت‌های مخفیانه می‌رفت. در آستانه جنگ صفین بین معاویه و حضرت علی(ع) نامه‌هایی رد و بدل می‌شد. قاصد یکی از این نامه‌ها طرِماح بود که به شام رفت و با معاویه گفتگو کرد. طرماح در دیدار با معاویه با حالتی بسیار شجاعانه، معاویه را در دربار خودش تحقیر کرد و سپس اینگونه گفت: سلام بر تو ای پادشاه !. و در جواب معاویه که پرسید چرا من را امیرالمؤمنین نخواندی؟ گفت: مؤمنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما امارت داده که تو را امیر بخوانم؟ 🔹معاویه از او درباره یاران امام سوال کرد و طِرماح پاسخ داد:«زمانی که آنان را ترک کردم علی(ع) در میانشان مانند ماه شب چهارده، در بین ستارگان بود، او اگر فرمان دهد، اطاعتش می‌کنند و اگر نهی و منعشان کند، دوری می‌جویند.» وی در مناظره با معاویه چنان با زیبایى و ظرافت و فصاحت و بلاغت سخن گفت كه معاویه پس از رفتن طرماح به اطرافیانش گفت: اگر من همه دارائى و اموال دنيايى خودم را به يكى از شما مى دادم، نمى توانستيد يك صدم آنچه را كه اين اعرابى طرمّاح از رسالت امامش انجام وظيفه كرد را انجام دهيد. به خدا قسم كه دنيا بر من تنگ شد.. 🔹سالها گذشت و طرماح شجاع و سخنور، در آستانه قیام امام حسین(ع) از کوفه مخفیانه خارج شد تا به امام بپیوندد. او در میــــانه ی راه کربلا، در منزلگاه «عذیب الهجانات»، با سه سوار همراهش به امام حسین علیه السلام پیوستند و بعد از آن که دانست عزم امام(ع) برای جهاد و شهادت، جدی است، از امام حسین(ع) اجازه گرفت تا به سرعت، نزد خانواده ی خود برود و ضمن تامین آذوقه ی آنها، فورا با یاران قبیله اش به کربلا بازگردد. امام(ع) نیز اجازه داده و به او فرمودند: زود برگرد... 🔹طرماح بنا به قول و وعده ای که داده بود با سرعت به سمت قبیله اش رفت و پس از رسيدن به موطن خود (اجاء) بلافاصله براي پيوستن به امام حسين (ع) به سوي ایشان بازگشت، اما هنگامي که به نزدیکی کربلا رسيد به وي اطلاع دادند اباعبداللَّه الحسين(ع) و يارانش همگي به شهادت رسیده و اهل بيت او به اسارت برده شده ‏اند. وي با دنيايي از حزن و اندوه ناچار به ديار خود بازگشت و ديگر نتوانست از امام زمانش حضرت سيدالشهدا عليه السلام حمايت نمايد. 🔰طرماح مرد بزرگ و شیعه ی راستینی بود و نسبت به امامش نیز معرفت خوبی داشت و خیرخواه صادقی برای آن حضرت بود تا آنجا که چند بار مورد دعای امام حسین(ع) واقع شد، امّا رساندن آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محروم‌کرد.
🔹حبیب ابن مظاهر می گوید: بعد از استقرار امام حسین(ع) در کربلا, من جلوی خیمه نشسته بودم، دیدم کسی دارد از جلوی دشمن می‌آید. نگاه کردم، دیدم «قُرَّه ابن قیس حنظلی» است. من او را می شناختم، آدم بدی نبود. تعجب کردم که در سپاه ابن زیاد چه کار می کند؟ جلو آمد، وقتی رسید گفت: حبیب، می‌خواهم با امام حسین ملاقات کنم. گفتم با امام حسین چه کار داری؟ گفت: عمر سعد مرا فرستاده، برای او پیامی دارم، می خواهم به ملاقاتش بروم. به او گفتم شمشیرت را بگذار برو. سلاحش را گذاشت و رفت. وقتی ملاقاتش با امام حسین علیه السلام تمام شد، آمد. 🔹من او را نگه داشتم و گفتم: قره ابن قیس من که تو را می شناسم، آدم بدی نبودی، چه شد به سپاه ابن زیاد پیوستی؟ من علتش را نمی دانم اما نصیحتی می‌کنم؛ حالا که آمدی دیگر نرو. حالا که به بهانة ملاقات با امام حسین آمدی دیگر برنگرد. بیا پیش ما بمان. من قول می دهم جدّش، رسول خدا تو را شفاعت کند و بهشت را برایت آماده کند، دیگر نرو. قیس قدری تأمل کرد و گفت: من بروم. من پیام آور بودم، می روم پیغام امام حسین را می رسانم و برمی‌گردم. اما رفت و دیگر برنگشت... 🔹 بعدها قیس، که در فاجعه ی کربلا، با لشکر عمر سعد همکاری کرد، ضمن ابراز پشیمانی، بخشی از جریان عبور دادن زنان اهل بیت(ع) از کنار اجساد شهدا را گزارش کرده و گفته است: «هر چه را فراموش کنم، گفته زینب، دختر فاطمه را فراموش نمی‌کنم که وقتی از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین می‌گذشت، می‌گفت: «یا محمداه، یا محمداه، صلی علیک ملائکة السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفی علیها الصبا»؛ «ای محمد، ای محمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون، اعضاء بریده! ای محمد، دخترانت اسیرند، ذریه‌ات کشته شده‌اند و باد بر آنها می‌وزد.» این سخنان زینب دوست و دشمن را به گریه انداخت.[ الارشاد، ج 2، ص 85] 🔰 خوشا بحالِ آنها که نصیحت بپذیرند ...
⚠️ شایعه ای که کوفیان را یزیدی کرد! 🔹بعد از آن که هزاران نفر از بزرگان و مردم مردم کوفه با امضای طوماردعوت به امام حسین(ع) منتظر قدوم اباعبدالله(ع) شدند، یزید با احساس خطر جدی، عبیداله بن زیاد را که فردی حیله گر و بی رحم بود، برای امارت کوفه انتخاب نمود . 🔹عبیداله نیز بى درنگ عازم سفر کوفه گشت. او بخاطر اینکه زودتر از امام حسین(ع) به کوفه برسد، چنان با جدیت حرکت مى کرد که به افتادن همراهانش هم توجه نداشت و به محض نزدیک شدن به دروازه های کوفه، حیله ای را به کار گرفت و جامه اى یمانى و عمامه اى سیاه پوشید و به شهر وارد شد. نگهبانان و مردم کوفه، با این تصور که او حسین علیه السلام است مى گفتند: اى فرزند رسول خدا خوش آمدى؛ و ابن زیاد هم بى آن که سخنى بر زبان براند شب هنگام ، به دارالاماره رسید. 🔹در آن هنگام، اوضاع یزیدیان و بنی امیه آنچنان در کوفه بد و خطرناک بود که ابن زیاد، پشت دارالاماره از راه پنجره، خودش را به نعمان(حاکم معزول کوفه) معرفی کرد و بالاخره وارد دارالاماره شد. صبح روز بعد، ابن زیاد فرمان داد که مردم برای شنیدن سخنانش در مسجد جمع شوند و طی سخنانی، بشدت مردم کوفه را از خشم بنی امیه و عواقب نافرمانی ترسانید و به دروغ اعلام کرد که لشکر یزید، برای سرکوب بیعت کنندگان با حضرت امام حسین(ع) در نزدیکی کوفه است! 🔹همین تزویر و خبر دروغین، دل بسیاری از مردم کوفه را لرزان کرد و همزمان، ابن زیاد طی جلساتی جداگانه با سران قبایل و بزرگان کوفه و مهتران حکومتی، کیسه های زر و درهم و دینار را بر آنان روانه ساخت و در عرض چند روز، کوفه ی حسینی را به کوفه ی یزیدی تبدیل کرد. 🔰 امروزه نیز دشمنان با بکارگیری امپراطوری های بزرگ خبری و اشاعه ی اخبار و شایعات دروغین و ایجاد شک و ترس از جنگ در دل مردم، بدنبال حاکمیت اهداف فاسد خود هستند و از سوی دیگر، تطمیع و تزریق پول و رشوه و امکانات دنیوی به برخی افراد نفوذی، مهم ترین روش و ابزار برای تضعیف حاکمیت اهل حق می باشد.
روز جمعه ۹۹٫۶٫۷ میزبان دلهایی هستیم که ملتمسانه امام زمانشان را فریاد میزنند... @gharib_zn313
⚫️ وقتی حسین (ع) تنها ماند 🔹در حادثه عاشورا سه شهر مهم از شهرهای اسلامی از امام حسین(ع) حمایت و تبعیت نکردند که به سرنوشت بسیار عبرت آموزی دچار شدند: 🔹1- مردم مدینه در زمانی که باید از حسین(ع) تبعیت می کردند نافرمانی کردند.اما وقتی سیدالشهدا(ع) شهید شد، پشت سر عبدالله ابن حنظله قیام کردند ولی از یزید شکست خوردند. بعد از مسلط شدن یزید، سه روز جان،مال و ناموس مردم مدینه بر سپاه شام حلال شد. بسیار زنان و دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفتند و صدها یا هزاران فرزند نامشروع این حادثه، امروز در تاریخ به اولاد الحرّه ‏مشهورند. 🔹آن قدر مردم کشته شدند که خون، قبر پیامبر را نیز گرفته بود. تمام کسانی که زنده ماندند بر پیشانیشان داغ زدند و نوشتند: هذا عبد من عبید یزید؛این بنده ای از بندگان یزید است.....در تاریخ به فرمانده سپاه یزید لقب «مسرف» به معنی «خونریز بی حد و حصر» دادند 🔹2- بعد از مدینه نوبت به مکه رسید.لشكر خونخوار یزید به رهبری حصین ابن نمیر در بالاى كوه‏هاى مكه كه مشرف بر خانه ‏ها و مسجدالحرام بود، اجتماع كردند و با منجنيق، پيوسته سنگ و مواد آتش زا بر مكه و مسجدالحرام مى ‏افكندندتا آنكه كعبه معظّمه سوخت و بناى آن منهدم گشت و ديوارهاى آن فرو ريخت؛ خداوند بر مکیان رحم نمود و یزید به درک واصل شد و الا از کشتار مردمان مکه نیز داستانها می نوشتند. 🔹٣-مردم کوفه نیز که حاضر نشدند از سیدالشهدا(ع) تبعیت کنند؛ بعد از حسین(ع)سه قیام کردند که هر سه قیامشان به غیر از شکست چیزی نداشت: ـ توابین یعنی همان مومنین بی بصیرت و وقت نشناس که حدودا ۴۰۰۰ نفر بودند؛ جز شکست و شهادت حدود ۱۰۰۰ نفرشان سودی نبردند. ـ در قیام مختار نیز ٦٠٠٠ نفر از یاران مختار از مصعب ابن زبیر امان خواستند و مختار را تنها گذاشتند. مصعب دستور داد که همگی را گردن زده و آنها را به قتل رساندند. ـ قیام سوم کوفیان هم که به رهبری زید فرزند امام سجاد بود جز شکست سود دیگری نبرد. 🔰عاقبت، مردمی که امام حسین(ع)را یاری نکردند، اسیر دست حجاج ابن یوسفی شدند؛ که طبق گفته تاریخ، بیش از ۱۰۰هزار نفر از مسلمانان را به قتل رساند. این است عاقبت مردمانی که ولی برحق خود را به وقت نشناخته و تبعیت نکنند.
چون رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داد فاطمه سلام الله علیها را از شهادت حسین علیه السلام و مصائبی که بر او وارد می‌شود ، فاطمه-سلام الله علیها-سخت گریست و عرض کرد: ای پدر، این حادثه کی واقع می شود؟  فرمود: وقتی که نه من باشم و نه تو و نه علی. فاطمه بر شدت گریه بیفزود و بیشتر گریست و عرض کرد:  ای پدر: پس چه کسی برای فرزندم گریه می‌کند و مجلس عزا و مصیبت او را برپا می‌کند؟ رسول خدا فرمود:ای فاطمه زنان امت من می‌گریند بر زن های اهل بیت من و مردان امت من می‌گریند بر مردان اهل بیت من و عزای فرزند مرا هر سال طایفه ای بعد از طایفه ای تازه می‌کنند. پس چون روز قیامت شود تو شفاعت زنان را می‌کنی و من شفیع می‌شوم مردان را، و هر کس بر حسین گریسته دست او را می‌گیریم و در بهشت در می‌آوریم.ای فاطمه همه چشم ها در قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریسته باشد. او خندان و شادمان به نعیم بهشت خواهد بود. @gharib_zn313
🔹ضحاک بن عبدالله مشرقی از کسانی بود که با امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد و تا اصحاب امام(ع) زنده بودند، از ایشان حمایت کرد، ولی پس از آن، از امام حسین(ع)اجازه گرفت و از کربلا گریخت. او برخی از وقایع شب و روز عاشورا را روایت کرده است.خودش می گوید: 🔹با مالک بن نصر ارحبی نزد امام حسین(ع) رفتیم. به او سلام کردیم و نشستیم. امام به ما خوشآمد گفت و سبب آمدن ما را پرسید. گفتیم:« آمده‌ایم بر تو سلام کنیم و برایت از خدای تعالی عافیت بخواهیم و عهدی نو کنیم و خبر مردم را با تو باز گوییم ... امام علیه السلام فرمود:« خدا مرا بس است، و او نیکو وکیلی است.» بعد از مدتی با او خداحافظی کردیم. 🔹امام حسین(ع)فرمود:« چرا دست از یاری من می کشید؟» مالک بن نضر ارحبی گفت:« بدهکارم و عیالوار.» من هم گفتم:« من هم همین طور. اما اگر اجازه بدهی، تا هنگامی که از یاران تو کسی باقی است، در خدمت تو خواهم بود و از تو دفاع خواهم کرد، ولی اگر یاوری برای شما باقی نماند، بازخواهم گشت.» 🔹امام(ع) اجازه دادند و من با سپاه او ماندم. روز عاشورا من اسب خود را در یکی از خیمه‌های اصحاب پنهان کرده بودم و پیاده می جنگیدم. آن روز پیش چشم امام، دو نفر را کشتم و دست یکی را جدا کردم و حسین علیه السلام مرا تحسین کرد. اما هنگامی که دیدم اصحابش همه کشته شده‌اند و لشگر دشمن به او و اهل بیتش روی آورده‌اند، به امام گفتم:« ای فرزند رسول خدا بر اساس عهدی که بستم چون کسی باقی نمانده است، اجازه بده بازگردم.» 🔹امام فرمود:« اگر می توانی بروی، آزاد هستی.» پس از اجازه امام(ع) اسب خود را برداشتم و فرار کردم. جاسوسان عمر بن سعد سر راه را بر من گرفتند و چون مرا شناختند رهایم کردند... 🔰ضحاک گرچه جبهه ی حق را شناخته بود و با امام حسین(ع) وارد کربلا شده بود، اما از همان ابتدا، نجات جان خود را بر همه چیز مقدم می داشت و به همین دلیل، ابتدا با پنهان کردن اسب خود، مقدمات فرار را فراهم ساخت و در کربلا تا آخر(با تردید) جنگید، و وقتی نوبت خود و شهادت حضرت اباعبدالله(ع) و اهل بیتش گردید، فرار را بر قرار ترجیح داد و خود را از فیض سعادت دنیا و آخرت محروم ساخت.
شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند!
اقامه نماز ظهر عاشورا به یاد حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در صحن های همجوار و روباز یادمان شهدای گمنام گاوازنگ زنجان یکشنبه ۹۹/۶/۹ شروع مراسم ازساعت ۱۱:۳۰ الی ۱۳:۳۰ همراه داشتن ماسک ؛ جانماز ؛ زیرانداز و رعایت پروتکل های بهداشتی الزامی می باشد @gharib_zn313
از شب به بعد! هر شب حسین علیه السلام؛ همه را جمع می کند حتی و را !! و بعد از کم کردن نور ،می گوید: ماندن یا رفتن، با خودتان است!؟ آهای در گناه میمانی !؟ میروی سمت (ع) ؟! مان را می زنیم و مان را می کنیم؟! منتظر ماست!! ! @gharib_zn313
🔴 یکی از اصلی ترین عوامل فاجعه ی عاشورا 🔹یکی از اصلی ترین عوامل فاجعه ی عاشورا، عدم همراهی مردم و مسلمان ها با حضرت امام حسین(ع) بود به گونه ای که در قیام عاشورا، آن بزرگوار تنها با حدود 72 نفر از کل جامعه ی چند میلیونی جهان اسلام به جنگ با یزید رفته و به شهادت رسیدند. 🔹اما دنیای اسلام، بعد از تنها گذاشتن امام و مولای خود، دیگر رنگ راحتی و آرامش را ندید و گرفتار جنایات بی سابقه ی حاکمان پلید بنی امیه گردید تا جایی که : مردم مدینه در زمانی که باید از حسین(ع) تبعیت می کردند نافرمانی کردند. اما وقتی که سیدالشهدا(ع) شهید شد پشت سر عبدالله ابن حنظله قیام کردند ولی از یزید شکست خوردندو سه روز جان،مال و ناموس مردم مدینه بر سپاه شام حلال شد. بسیار زنان و دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفتند و صدها یا هزاران فرزند نامشروع این حادثه، در تاریخ به اولاد الحرّه ‏مشهور شدند. همچنین لشكر خونخوار یزید به رهبری حصین ابن نمیر در بالاى كوه‏هاى مكه كه مشرف بر خانه ‏ها و مسجدالحرام بود، اجتماع كردند و با منجنيق، پيوسته سنگ و گلوله های آتشین بر مكه و مسجدالحرام افکندند تا آنكه كعبه معظّمه سوخت و بناى آن منهدم گشت و ديوارهاى آن فرو ريخت و ادامه ی این جنایتها با مرگ یزید متوقف شد. 🔹کوفیانی که حاضر نشدند از سیدالشهدا(ع) تبعیت کنند هم بعد از امام حسین(ع)سه قیام کردند که هر سه قیامشان به غیر از شکست چیزی نداشت: توابین یعنی همان مومنین وقت نشناس که حدودا ۴۰۰۰ نفر بودند؛ جز شکست و شهادت حدود ۱۰۰۰ نفرشان سودی نبردند. مردم کوفه، مختار را هم تنها گذاشتند و ٦٠٠٠ نفر از یاران مختار از مصعب ابن زبیر امان خواستند و مختاررا تنها گذاشتند. مصعب دستور داد که همگی را گردن زده و آنها را به قتل رساندند. قیام سوم کوفیان هم که به رهبری زید فرزند امام سجاد بود با شکست مواجه شد. 🔰بعدها مردمی که به امام حسین(ع)تمکین نکردند، اسیر دست حجاج ابن یوسفی شدند؛ که طبق گفته تاریخ، بیش از ۱۰۰هزار نفر از مسلمانان را گردن زد. و .... این است عاقبت مردمانی که ولی به حق خود را به وقت نشناخته و تبعیت نکنند.
گوشه ای از تصاویر اقامه نماز ظهر عاشورا در جوار یادمان شهدای گمنام گاوازنگ زنجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام دانشمند ⭕️تنها بچه‌ هیئتی‌ها پای کار مردم ماندند... ما که دست بردار نیستیم همونا که کرونا کرونا میکنن سه روز تعطیلی که گیرشون میاد همه با خانواده شمالن ! @gharib_zn313