eitaa logo
کمیته خادم الشهداء بردسیر
90 دنبال‌کننده
441 عکس
135 ویدیو
28 فایل
📢 پایگاه اطلاع رسانی کمیته خادمین شهدا شهرستان بردسیر 🆔 ارتباط با واحد خواهران : @R_Khoddami ارتباط با واحد برادران :
مشاهده در ایتا
دانلود
👆بهنام محمدی شهید 13 ساله ای که بعد از 31 سال و نبش قبر پیکر مطهرش سالم بود‌ ♻️بهنام محمدی نوجوان 13 ساله زبر و زرنگی بود که به او تعلیمات لازم را جهت کسب اطلاعات از دشمن داده بودم، و به‌عنوان اطلاعات‌چی در خدمتم بود. یک روز به بهنام گفتم «برو پیش عراقی‌ها و بگو صدام کِی به خرمشهر می‌آید؟ مادرم یک گوسفند نذر کرده که هر وقت صدام آمد زیر پایش قربانی کند؛ آنوقت آن‌ها دیگر با تو کاری نخواهند داشت. بعد به آنها بگو که تعداد زیادی تانک از فلان مسیر در حال حرکتند و دارند به سمت شما می‌آیند»؛ می‌خواستم با استفاده از این ترفند جلوی پیشروی دشمن گرفته شود، تا نیروی کمکی برسد؛ که البته جلوی پیشروی دشمن گرفته شد، اما نیروی کمکی هیچ وقت نرسید. همچنین در برخی اوقات که درگیر جنگ و دفاع بودیم، بهنام محمدی را می‌دیدم که دوان دوان جلو آمده و اطلاعاتی از آرایش نظامی دشمن به ما می‌داد، یا مثلا می‌گفت «تیمسار! به جان مادرم از فلان کوچه پنج تانک دارند به طرف ما می‌آیند»؛ که من فورا آرپی جی زن ها را به آن محور می‌فرستادم. خدا رحمتش کند. * شجاعت بهنام در تعویض پرچم‌ها یک روز بهنام وقتی که پرچم عراق را بالای یکی از ساختمان‌های بلند خرمشهر می‌بیند، به‌طور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثی‌ها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق می‌کند؛ واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده‌ خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچه‌ها ایجاد کرده بود، و جالب‌تر اینکه عراقی‌ها  تا 18 آبان متوجه این موضوع نشده بودند. بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود؛ دست او هنگام تعویض پرچم به دلیل ضخامت طناب، و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود. به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را پانسمان کند، مقدم باند را از کوله‌اش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمی‌داد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود می‌کشاند؛ به بهنام گفتم «چرا نمی‌ایستی؟! می‌خواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای سربازانی که مادر ندارند و تیر می‌خورند.» هرچه سعی کردیم این نوجوان 13 ساله اجازه نداد دستش را ببندیم؛ او یک مشت خاک روی دستش ریخت و رفت. * چگونگی شهادت نوجوان دلاور حدود ساعت 9 صبح روز 24 مهر، بهنام در «بازار نقدی» مورد اصابت ترکش «خمسه خمسه» قرار گرفت، و در پیاده‌رو به زمین افتاد؛ سپس تانک از روی زانوانش عبور کرد، که در اثر آن پایش از زانو به پایین قطع شد، و ایشان به این ترتیب به شهادت رسید. ** ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که بعد از 31 سال سالم بود مادر شهید محمدی می‌گفت که بهنام هر شب به خوابش می‌آید و می‌گوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال 90 نبش قبر کردند. با اجازه علما قرار بر این شد که پیکر ایشان از محل دفن به مسجد سلیمان انتقال پیدا کند. آیت‌الله جمی امام جمعه و جناب سروان دهقان با من تماس گرفتند و گفتند شما هم برای مراسم بیایید. بلیط هواپیما گرفتم و برای نبش قبرش رفتیم، من و حاج آقا کعبی جلو رفتیم مادرش سمت راست من و پدرش روبروی من قرار داشتند خاک را برداشتند و رسیدند به نزدیکی سنگی که روی جنازه ایشان بود؛ من رفتم جلو و گفتم «بیل را کنار بگذارید، چون استخوان‌های این بچه قطعا در این مدت پوسیده، و اگر تکه‌ای از این سنگ روی آن‌ها بیافتد استخوان‌ها از بین می‌رود. بگذارید من با دست خاک را کنار بزنم و استخوان‌هایش را سالم برداریم». آرام آرام با دستانمان خاک را کنار زدیم و به سنگ رسیدیم، وقتی که سنگ اول را برداشتیم، با پیکر سالم شهید مواجه شدیم، من که در همان لحظه از حال رفتم، مادرش هم غش کرد؛ باور کردنی نبود، انگار که این بچه یک دقیقه پیش خوابیده است؛ بعد از 31 سال هنوز زانویش خون می‌چکید. مادر شهید محمدی، پیکر نوجوان شهیدش را ساعات زیادی در آغوش خود گرفته بود، و حاضر نبود او را از خود جدا کند؛ او می‌گفت «مردم! این بچه بوی گلاب می‌دهد؛ چرا می‌خواهید از من جدایش کنید؟ مگر نمی‌بینید که تمامی اعضایش سالم است؟ پس چرا می‌خواهید او را دفن کنید؟ مگر شما از دست بچه من سیر شده‌اید»؛ واقعا صحنه‌ی عجیبی بود. من سال گذشته مادر بهنام را دیدم؛ به من گفت «جناب سرهنگ! عجب اشتباهی کردم؛ این بچه قبل از اینکه جایش را عوض کنیم هرشب به خوابم می‌آمد و با من حرف می‌زد، و می‌گفت "جایم را عوض کنید، من از دوستانم دور افتادم"، اما از وقتی که جایش را تغییر دادیم، دیگر مثل قبل به خوابم نمی‌آید»؛ من به ایشان گفتم «آیا شما ناراحتی که او خوشحال است»؛ گفت «خوشحالم از اینکه که او خوشحال است، اما ناراحتم که چرا هر شب نمی‌بینمش». 🌷 *اَللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحمّدٍوَآلِ‌مُحمّدوَعَجِل‌فَرَجهُم*🌷
‏عکس از سلام یوسف زهرا
تهیه سفره عقد دائمی و رایگان توسط بسیج خواهران وخادمین شهدای شهرستان برای زوجهای جوان ... و برگزاری اولین جشن عقد یک زوج در گلزار شهدای گمنام در راستای ترویج ازدواج آسان در روز ولادت پیامبر رحمت و مهربانی. با حضور مسئولین شهرستان. کمیته ی خادمین شهدای خواهر شهرستان بردسیر
ان شالله امسال بارعایت پروتکل های بهداشتی راهی مناطق میشویم ... نور 🌐www.koolebarkerman.ir 🔸@khademinkrman313 🎬 www.aparat.com/koolebarkerman ____________________ کمیته مرکزی خادم الشهداء استان کرمان
راه اندازی مجدد راهیان نور دانشجویی و دانش آموزی نور 🌐www.koolebarkerman.ir 🔸@khademinkrman313 🎬 www.aparat.com/koolebarkerman ____________________ کمیته مرکزی خادم الشهداء استان کرمان
آغاز ثبت نام در کمیته های خادم الشهداء استان کرمان جهت کسب اطلاعات بیشتر آدرس زیر مراجعه کنید: http://koolebarkerman.ir/post/Register
بازدید فرماندهان و شواری پایگاها ی بسیج اداری و کارمندی از موزه دفاع مقدس و زیارت قبور مطهر شهداء و سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی درگلزار شهدای کرمان و زیارت امام زاده محمد مجاب و استفاده از روایتگری سرهنگ حجتی. حوزه امام جعفر صادق علیه السلام بردسیر
💠 باعرض سلام و تبریک ولادت امام حسن عسکری علیه السلام خدمت رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و شما مسئولین محترم کمیته های خادمین شهدا ✅ با توجه به ضرورت آماده سازی افکار عمومی برای از سرگیری عملیات فرهنگی عظیم و خداپسندانه به پیوست دبیر قرارگاه مرکزی راهیان نور سپاه و بسیج با موضوع گردهمایی خادمان و زائران راهیان نور در هفته بسیج خدمت دوستان تقدیم می گردد. ✨ لذا مسئولین محترم کمیته های خادمین شهدا در سطح استان و شهرستان ها تدابیر و برنامه ریزی های لازم جهت اجرای پرشکوه برنامه گردهمایی سراسری خادمان و زائران راهیان نور در گلزار شهدا سراسر کشور در عصر روز پنجشنبه 4 آذرماه 1400 با حضور حداکثری خادمین شهدا با آرم و نمادهای خادمی مثل پرچم و ... را انجام داده و گزارشات تصویری برنامه را تا ظهر روز یکشنبه 7 آذرماه برای آقای ابراهیمی ارسال نمایند. ✅ نکته: 💠 به خادمینی که در برنامه ها لباس دریافت نموده اند اعلام شود حتما با لباس خادمی در برنامه حضور داشته باشند. با تشکر کمیته مرکزی خادمین شهدا
د و عجل فرجهم و فرجنا بهم 🌸 *اللهم عجل لولیک😘الفرج و فرجنا به، بحق سیده زینب الکبری سلام الله علیها*
*شهیدی که در قبر اذان گفت و سوره مبارکه کوثر را تلاوت کرد.* عارف شهدا شهید حاج عبدالمهدی مغفوری  درکرمان سلوک عارفانه ستاره درخشان  آسمان کرمان سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری است وی از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارا... کرمان و در پشت جبهه مسئول بسیج سپاه پاسداران استان کرمان بود. وی مدتی در سپاه پاسداران زرند خدمت می کرد  و اعتقاد زیادی به احترام به والدین داشتند و عقیده داشتند که هر روز قبل از شروع  کار ❤️دست پدرو مادر را باید بوسید ❤️ 💖 وی در داشتن مقام معنوی به قرب خدا شهره بود او استاد اخلاق بود مردی که مردمان دیار کرمان حاجات خود را به واسطه او به درگاه خدا می فرستند.💖 🌷 وی در سال ۱۳۶۵ در عمیلات کربلای ۴ خالصانه به پاس همه بندگی هایش به درگاه خداوند راه آسمان را در پیش گرفت🌷 👌این شهید بزرگوار مستجاب دعوه هست و سریع حاجت میده. 👌مزار این شهید نازنین را مقام معظم رهبری طبق گفته ها ۵بار زیارت کردند.👌 💓حتی گفته میشه حضرت آقا در سفر استانی خود به کرمان نیمه شب ها مزار شهید را زیارت میکردند💓 💝این قطعه خاک از هزاران کیلومتر و از شهرهای شمالی و غربی ایران زائر داشته و محال ممکن هست کسی دست خالی از سر قبر مبارک شهید عبدالمهدی مغفوری بلند بشه💝 😳اتفاقی عجیب:😳 پس از شهادت حاج عبدالمهدی مغفوری در عملیات کربلای ۴ پیکر پاکش را برای تشیع به کرمان آورده بودند خانواده شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زدند. 😭😭😭😭😭😭 مادر خانم حاج‌ عبدالمهدی می‌گفت:وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم😘😭با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است.😍😭🥰 👇👇👇👇👇👇 وقتى پيكر مطهر شهيد عبدالمهدى مغفورى را آوردند حال مساعدى نداشتم. نشسته بودم و گريه می كردم. در حزن و اندوه غوطه ور بودم كه ناگهان صدايى شنيدم كه می گفت: شهيد قرآن می خواند.  يكى از روحانيون محل هم كه آنجا بالاى سر جنازه بود قسم خورد كه او هم تلاوت قرآن شهيد را شنيده است. با خود گفتم خدايا اين چه شهيدى است و نزد تو چه قرب و مقامى دارد كه اين كرامت را به او عنايت كرده اى كه از جنازه اش پس از چند روز كه شهيد شده صداى تلاوت قرآن مى آيد.  از جا بلند شدم كه خودم هم از نزديك اين اعجاز را مشاهده كنم. وضو گرفتم بالاى سرش رفتم و روى او را كنار زدم. رنگش مثل مهتابى نور می داد و بوى عطر عجيبى از پيكرش به مشام مى رسيد. وقتى گوشم را به صورت و دهانش نزديك كردم، مثل كسى كه برق به او وصل كرده باشند در جا خشكم زد. چون من هم از او تلاوت قرآن شنيدم. درست به خاطر دارم در همان لحظه كه گوشم نزديك دهان او بود شنيدم كه اين آيه را می خواند: اعطيناك الكوثر... پيشانى اش را بوسيدم و از كنار او برخاستم و وقتى به خانه بازگشتم از مشاهده اين كرامت و مقامى كه خدا به شهيد عبدالمهدى داده بود دو ركعت نماز شكر بجا آوردم. شب كه بعضى از اهل محل براى عرض تسليت به منزل ما آمدند، حاج آقا سيدكمال موسوى روحانى محل هم آمد. اين قضيه را كه از من شنيد گفت: چند نفر ديگر هم شاهد تلاوت قرآن شهيد بوده اند. 😭😭😭😭😭😭 و من بی‌اختیار این جمله در ذهنم نقش می‌بندد که هان ای شهیدان.با خدا شب‌ها چه گفتید؟😭😭 جان علی با حضرت زهرا(ص) چه گفتید؟😭😭 پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطره‌ای شگفت دارد:💫💫 وقتی می‌خواستیم او را که به برکت زندگی سراسر مجاهده‌اش شهد وصال نوشیده بود به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به‌ یکباره منقلبمان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر می‌گذاشتیم صدای اذان گفتن او را شنیدیم.😭😭😭😭 راوی:حجت‌ الاسلام محمدحسین مغفوری،لشکر۴۱ ثارالله تا اینکه من دچار بیماری سختی شدم و پزشکان از بهبودی من قطع امید کردند یک روز حاج مهدی با یک دسته گل سرخ به عیادتم آمد وقتی نظر پزشکان را به او گفتم اشک در چشمانم حلقه زد پس لیوانی را برداشت آن را تا نیمه آب کرد و چیزی زیر لب خواند و به آب داخل لیوان دمید پارچه سبزی را از جیب پیراهنش درآورد و با آب لیوان خیس کرد و نم آن را بر لبان من کشید و درآخر زمزمه کرد به حق دختر سه ‌ساله‌ی حسین… روز بعد در عالم رویا خودم را در صحنه‌ی کربلا دیدم دختربچه ‌ای سمتم آمد و من قمقمه ‌ام را به او دادم او آن را گرفت و فقط لب‌های خشکش را تر کرد و دوباره به سوی خیمه‌ها رفت اما سواری دختر بچه را با سیلی زد هرچه تقلا کردم به کمکش بروم نتوانستم یکباره از خواب پریدم و از همان لحظه حالم خوب شد و بهبود یافتم.!! *زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست*،شادی روح تمامی شهدا💓 ۳صلوات: 🤲🏻 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم و فرجنا بهم*.🤲🏻 خدایا کمک کن اگر در صف شهدا غایبیم، در صف پیام رسانان راهشان غایب نباشیم.. 🌸 بر جذبه هر نگاه *مهدی😘* صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محم
باسلام خدمت مسئولین محترم کمیته های خادمین شهدا شهرستان ها ✳️ باتوجه به برنامه ریزی های انجام شده در آستانه از سرگیری عملیات بزرگ و فرهنگی ، سراسری داوطلبین در نیمه دوم آذرماه انجام خواهد شد. (تاریخ پیشنهادی 20 آذرماه به مدت یک هفته می باشد اما احتمال تغییر آن هست که زمان قطعی آن اعلام خواهد شد) ✅ از آنجایی که تولید تیزر و پوستر تبلیغات ثبت نام سراسری خادمی شهدا به صورت متمرکز بر عهده ستاد مرکزی راهیان نور می باشد، نیازی به طراحی پوستر و تیزر تبلیغاتی توسط کمیته های خادمین شهدا استانی نیست. ( فایل با کیفیت پوستر و تیزر ستاد مرکزی در اختیار کمیته ها جهت انتشار قرار داده خواهد شد) کمیته مرکزی خادمین شهدا استان کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امد خبری در راه است اللهم صل علی محمدو آل محمد( ص) بزودی اغازاعزام کاروان راهیان نور
هفته بسیج گرامی باد. گردهمایی خادمان وزائران راهیان نوربه منظورتجدیدمیثاق دست اندرکاران وعلاقه مندان راهیان نورباشهدا زمان:پنجشنبه 4آذرسال1400راس ساعت 14 عصر مکان،گلزارشهدای سر تاسر استان کرمان سازمان اردوی،راهیان نوروگردشگری سپاه ثارالله استان کرمان 🌐 www.koolebarkerman.ir 🔸@khademinkrman313 🎬 www.aparat.com/koolebarkerman ____________________ کمیته مرکزی خادم الشهداء استان کرمان
مسئولین محترم کمیته های خادمین الشهدا برادر و خواهر سلام علیکم . انشالله برنامه ریزی نمایید این سرود رو کلیه خادمین سرتاسر استان در گلزارهای شهدای استان اجرا نمایند. و حتما گزارش تصویری آن ارسال شود.
خادمین حتما از قبل مداحی رو دعوت نمایید تا مثل صوت بخواند و خادمین تکرار نمایند
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏فایل صوتی از طرف مخاطب خاص