فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"شما در سمت درست تاریخ هستید
..توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید."
پ,ن:
بنر با جلوههای ویژه اضافه شده است.
#letter4u2024 , #letterfromleader
#united4palestine , #brooklyn , #freepalestine
خادِمین
"شما در سمت درست تاریخ هستید ..توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید." پ,ن: بنر با جلوههای ویژه اضافه شده
آیا اکنون جمهوری اسلامی ایران... قرار است با انقلابی دیگر مواجه شود؟ آیا دیگر رژیمهای خاورمیانه یا سایر جاها قرار است با خیزشهای تودهای روبهرو شوند؟ آیا قدرت نظامی برتری که دولت ایالات متحده دارد آن را در برابر اعتراضات، چه در جاهایی که در آن سوی آبها اشغال کرده و چه در سرزمین خودش واکسینه خواهد کرد؟ گاهی گفته میشود که رژیم پهلوی «مشروعیت» خود را از دست داده بود، گوییکه این حرف تبیینی برای سقوط شاه است. معلوم نیست چگونه شواهدی میتوان برای این نگاه آورد یا چگونه میتوان مشروعیت را از آرامشِ از روی اکراه و اجبار متمایز کرد. آیا ایالات متحده در شرف انقلاب است؟ چون نظرسنجیها نشان میدهد که اکثریت مردم به دولت اعتماد ندارند و تأیید میکند که «حکومت در دست چند شرکت بزرگ است که به دنبال منافع خودشان هستند» و به نظر میرسد که «برای مسؤلان دولت اهمیت ندارد که مردمی مثل من چه فکر میکنند.» آن تکهای از پازل که اینجا وجود ندارد تصور وجود یک جایگزینِ «ممکن» است... آنچه در سال ۱۳۵۴ وجود نداشت - همان چیزی که در ایالات متحده همچنان وجود ندارد - تصور جایگزینی ممکن برای رژیمِ فعلی بود. [آیت الله] خمینی و پیروانش تازه در ۱۳۵۷ بود که شروع به امکان پذیر شدن کردند. یک جایگزین ممکن، جنبشی است که به نظر میرسد شانس واقع گرایانهای برای به موفقیت رسیدن دارد.
کورزمن، چارلز. (۱۳۹۷). انقلاب تصورناپذیر در ایران. ترجمان علوم انسانی. صص ۱۷ و ۲۳۰-۲۳۱
وقتی از... کار... فارغ شدیم، به جواد [ظریف] اطمینان دادم که انتشار این سند را میگذارم برای بعد از نشست خبری که فردای آن روز با هم برگزار میکنیم که یکدفعه پرید و گفت «صبر کن ببینم! این سند اصلاً قرار نیست منتشر شود» اصلاً باورم نمیشد که این حرف را زده. گفتم «جواد! آخر ساعت چهار صبح است. ۱۸ ساعت وقت گذاشتیم و با هم مذاکره کردیم و حرف به حرف این را نوشتیم. اگر تحریم را نمیخواهی پس این سند هم باید منتشر شود» کافی بود به آمریکا برگردیم و به همه بگوییم که ما در لوزان سر یک رشته اصول اتمی و قوانین سیاسی توافق کردهایم اما نمیتوانیم به آنها بگوییم که این مسائل چه بوده، دیگر همه احمق فرضمان میکردند و کنگره پوستمان را میکند... صبح روز بعد که به دیدن جواد رفتم... سر آخر حرفم را پذیرفت اما گفت «دقت کن که در این سند چه نوشته شده و روی آن چه اسمی میگذاری. این مسئله باید روشن باشد که این متن یک توافقنامه است و ما وادار به پذیرش آن نشدهایم وگرنه شک نکن که ادامه کار دشوار خواهد شد» ما هم به خواسته او احترام گذاشتیم و من این نکته را در نشست خبری خودم هم رعایت کردم. مثلاً خیلی مراقب بودیم که بنویسیم «ایران میپذیرد که فلان مسئله را انجام بدهد» و ننویسیم «ایران باید این کار را بکند» این را میدانستم که جواد هم معذورات سیاسی خودش را دارد و در کشور او هم کسانی هستند که اگر ببینند این پیروزی به قیمت زیان ایران به دست آمده جلوی ادامه کار را خواهند گرفت.
کری، جان. (۱۳۹۸). [سرگذشتنامه] هر روز موهبتی است. نشر کتاب پارسه. صص ۶۴۶ و ۶۴۸-۶۴۹
در واقع ما امتیاز خاصی نمیدادیم. وقتی مذاکرات ۵+۱ را از سرگرفتیم به نظرم مهم آمد که ما نیز همان نوع روابط انسانی را که کری با ظریف برقرار ساخته بود داشته باشیم. من مشکل عمدهای در این زمینه داشتم زیرا حتی نمیتوانستم با همتایانم دست بدهم. [با اینحال] در مذاکرات ایران به همان میزان که تلاش دیپلماتیکی جدی شد به لحاظ شخصی نیز روابط قوی شد... ایجاد فصل مشترک به معنی امتیاز دادن بیدلیل یا بر سر احساس نیست. برعکس، آشنایی میان ما به طور واضحی مفید واقع شد. با گذشت زمان، من آموختم که در چه مواقعی حرکات دراماتیک ظریف نمایشی است یا او واقعاً ناراحت است. وقتی که حس میکردم واقعاً ناراحت است با لحن آشتیجویانهای «جواد» خطابش میکردم و وقتی که میدیدم وانمود میکند، به او میگفتم «جناب وزیر» [به هر حال] پس از... اطمینان ما از اینکه تحریمها صرفاً تعلیق و نه لغو میشوند، ما حاضر شدیم به شرکتها و افراد اجازه فعالیت اقتصادی را در ایران بدهیم... یک هفته پس از موفقیت ما در لوزان، رهبر ایران، آیت الله خامنهای... سخنرانی کرد و به نظر... هیچ یک از پارامترهای مورد توافق ما را نمیپذیرفت. رهبر ایران خواهان برداشته شدن تحریمها در لحظه امضای توافق شد. همچنین با نمک پاشیدن بر زخم ما در توییتی دورویی آمریکا را محکوم کرد. او نوشت: کار آمریکا همیشه فریب و خلف وعده است. [با این وجود] در بلند مدت همه اینها به نفع ما تمام شد و این مثال خوبی است که در مذاکره چیزی به اسم اتلاف وقت وجود ندارد.
شرمن، وندی. (۱۳۹۸). بدون هراس. انتشارات سروش. صص ۱۰۱-۱۰۲، ۱۰۵، ۱۱۱، ۱۲۰، ۲۹۶ و ۲۴۵-۲۴۶
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند)، و هرگاه خدا اراده کند که قومی را (به بدی اعمالشان) عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست.
آیه ۱۱ سوره رعد