eitaa logo
『 کمیته خادمین‌ شهدا 』
888 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
35 فایل
بهم‌گفت‌چیشد‌که‌... تصمیم‌گرفتےخادمِ‌شهدابشے؟ گفتم‌ماانتخاب‌نکردیم‌که‌خادم‌‌شهدابشیم شهداماروانتخاب‌کردن‌که‌خادمےکنیم‌براشون. خادم کانال 💬| @m313jj 📱آدرس‌‌ما‌درفضاےمجازے: https://zil.ink/khademin_markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین‌ع: چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد... جلاء العیون، ج۲، ص۲۰۵ 🆔 @khademin_markazii
شهید مصطفی صدرزاده: شیعه‌ی مرتضی علی(ع) باید با رفتارش عشقش را ثابت کند. کسی که توی هیئت فقط سینه می‌زند، خیلی کار بزرگی نمی کند. باید رفتار و کردارمان در زندگی و برخورد با دیگران ثابت کند که یک شیعه واقعی هستیم.💚 @khademin_markazii
محمودرضا قد بلندی داشت و پیکرش در تابوتی که در معراج شهدا برای تشییع آماده شده بود، جا نگرفت رفتند تابوت دیگری بیاورند رفقایش در این فاصله نشستند بالای سرش یکی از بچه ها خواست روضه بخواند گفت: محمودرضا دهه محرم گاهی که کارش زیاد بود، همه ده شب را نمی توانست هیئت بیاید، اما شب روضه علی اکبر(ع) حتما می آمد و دم علی علی می گرفت این را که گفت نتوانست ادامه بدهد و زد زیر گریه...💔 کمیته خادمین شهدا👇 🌷•| @khademin_markazii |•
امام حسين عليه السلام : نياز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد . بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 205 🖤 •• @khademin_markazii ••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محکم اگر برای تو سینه می‌زنم مشغول گردگیری آئینه‌ی دل‌ام حسین جان🤍 کمیته خادمین شهدا👇 🆔 •| @khademin_markazii |•
✨به دو چیز خیلی حساس بود: موهاش موتورش؛ قبل از رفتن به سوریه، هم موهاشو تراشید و هم موتورش را به دوستش بخشید و بدون هیچ وابستگی رفت...💚 🌷 کمیته خادمین شهدا👇 🌱 | @khademin_markazii |
『 کمیته خادمین‌ شهدا 』
✨به دو چیز خیلی حساس بود: موهاش موتورش؛ قبل از رفتن به سوریه، هم موهاشو تراشید و هم موتورش را به دوس
طرف‌ داشت‌ غیبت‌ می‌کرد بهش‌ گفت‌ شونه‌ هاتو دیدی؟ گفت : مگه‌ چی‌ شده ؟ گفت : یه‌ کوله‌ باری‌ از‌ گناهان‌ اون‌ بنده‌‌ خدا رو شونه‌های‌توئه...! 🆔 @khademin_markazii
بهمان گفت « من تند تر می رم، شما پشت سرم بیاین .» تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیش تر از صد_کیلومتر_سرعت بگیرد. غروب نشده ، رسیدیم گیلان غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش. نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم . گفت « کجا_با_این_عجله ؟ می خواستیم به نماز_جماعت برسیم که رسیدیم.» 🌷•• @khademin_markazii ••
‏استادپناهیان: [ نگران هر چیزی باشی، خودت را فدای آن کرده‌ای. برای چیزی خودت را قربانی کن که بیارزد! تنها چیزی که ارزش نگران شدن دارد، عدم رضایت خدا و ولیّ خداست!✨ ] 🆔 •• @khademin_markazii ••