🎧 باهم بشنویم... 🥁قسمتِ‌مامیشه‌که‌میخونیم‌شبی نمازمون‌رو توی‌مسجدالنبی سلام‌میدیم‌به‌فاطمهﷺ با شهدا دلمون پر .. چشامون تر .. میگیم اونجا .. علی‌ حیدر ..💚 👤سیدرضا نریمانی #مبارک‌بادمیلادپیامبروامام‌صادقﷺ #نقطه_رهایی @Khademin_hashtgerd

ما که از روز ازل جزء مُـحبّان هستیم، أشهدُأنّ .. به‌‌نام‌تو .. مسلمان‌هستیم.. 🍃♥️ #لبیڪ‌یارسول‌اللهﷺ #نقطه_رهایی @Khademin_hashtgerd

🌿یه جایی تو فیلم چ" شهید چمران به اصغر وصالی میگه: خوشبحال خمینی که سربازهایی‌ مثل تو داره .. #جان_فدا #عمو_قاسم @Khademin_hashtgerd

لُکنت فقط از کار افتـادن زبان نیست چشم ها هم گاهی روی چهـره گیر می کنند ... #مادران_شهدا💔 @Khademin_hashtgerd

📝پسراول‌گفت : مادر، اجازه‌هست‌‌برم‌جبهه!؟ گفت‌: بروعزیزم رفت ووالفجرمقدماتےشهیدشد! 🌿 #شهید_احمد_تلخابی پسردوم‌گفت : مادرداداش‌ڪه‌رفٺ‌من‌هم‌برم!؟ گفت‌:بروعزیزم رفت وعملیات‌خیبرشهید‌شد! 🌿 #شهید_ابوالقاسم‌_تلخابی همسرش‌گفت‌ : حاج‌خانم‌بچه‌هارفتند،ماهم‌بریم‌تفنگ بچه‌هاروی‌زمین‌نمونھ . . رفت وعملیات‌والفجر۸شهیدشد! 🌿 #شهید_علی‌_تلخابی مادربه‌خداگفت : همه‌دنیام‌روقبول‌کردی،خودم‌روهم قبول‌کن:) رفت ودرحج‌خونین‌شهید‌شد!:)) 🌿 #شهیده_کبری‌_تلخابی @Khademin_hashtgerd

.. گفت: جایگاه‌من‌تو‌سپاه‌چیه سوال‌عجیبی‌بود‌ ولی‌میدونستم‌بی‌حکمت‌نیست گفتم: شما‌فرمانده‌نیروی‌هوایی سپاه‌هستین‌سردار.. گفت: شماممکنه‌هیچ‌وقت‌به‌این‌موقعیتی‌ که‌من‌دارم،‌نرسی..ولی‌من‌که‌رسیدم‌به ‌شما‌میگـم‌اینجـاهیـچ‌خبـری‌نیسـت. #شهید_احمد_کاظمی🌱 @Khademin_hashtgerd

کی شود پیکر ما هم نرسد دست کسی:) 💔 @Khademin_hashtgerd

شهـید آسـید مرتضی آویـنی: یـاران...! پای در راه نهـیم ڪہ این راه رفتنی اسـت و نه گفتنی...🌱 @Khademin_hashtgerd

🎬مکالمه قابل تأمل حاج احمد متوسلیان و حاج محمد ابراهیم همت #اللهم_ارزقنا_شهادت💔 #خادم_تشکیلاتی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @Khademin_hashtgerd

چشم مؤمن قلب کافر را می لرزاند ؛ و شاید هم تندیس مؤمن . .✋🏻:)! #حسین_زمان_را_دریاب #حاج‌قاسم💔 @Khademin_hashtgerd

•• اجر کسانی‌ که‌ در زندگی‌ خود مدام‌ در حال‌ درگیری‌ با نفس‌ هستند و زمانی‌ که‌ نفس‌ سرکش‌ خود را رام‌ نمودند خداوند به‌ مزد این‌ جهاد اکبر شهادت‌ را روزی‌ آنان‌ خواهد کرد..:) شهید محمدمهدی‌ لطفی‌ نیاسر🌱 @Khademin_hashtgerd

#متن_خاطره📝 تنها تقاضای من از حاجی، این بود که عقد ما را امام (ره) جاری کنند. حاجی، مدتی این دست و آن دست کرد و گفت: من می‌توانم یک خواهشی از شما داشته باشم؟ فکر می‌کنم تنها خواهش من در طول عمرم باشد... اجازه بدهید که ما برای عقد پیش امام نرویم! گفتم: چرا؟ گفت: من روز قیامت نمی‌توانم جوابگو باشم. مردی که باید وقتش را صرف یک میلیارد مسلمان به اضافه‌ی مستضعفان دنیا کند، بخشی از آن وقت را به عقد خود اختصاص دهم. من فکر می‌کنم اگر این کار را بکنیم، یک گناه نابخشودنی است. من دیگر نتوانستم صحبتی بکنم. بعد از این، حاجی از من اجازه خواست که روز هفدهم ربیع الاول عقد بکنیم. در این روز عقد کردیم و دو روز پس از آن با هم به پاوه برگشتیم و زندگی‌مان از همین‌جا شروع شد. 🔖شهیدحاج محمد ابراهیم همت #زندگی_به_سبک_شهدا ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @khademin_hashtgerd