eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا
17.3هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ادمین جهت ارتباط و هرگونه سوال در مورد خادمی،کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110 ادمین محتوا: @KhademResane_Markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
قالَ الإمام الجواد عليه السلام : وَ حَقيقَةُ الاْدَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخيْرِ، وَ تَجافي خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْدَبِ يَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَكارِمَ الاْخْلاقِ فِي الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ، وَ يَصِلُ بِهِ اِلَي الْجَنَّةِ. امام جواد (عليه السلام) فرمودند: حقيقت و عبارت است از: دارا بودن خصلت هاي خوب، خالي بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسيله - در دنيا و آخرت - به كمالات اخلاقي مي رسد; و نيز با رعايت أدب نيل به مي يابد. ارشاد القلوب ديلمي، ص 160 @khademinekoolebar
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِي فِيهِ بِرَحْمَتِكَ إِلَى (فِي) دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِيَّتِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ در اين روز مرا بر موافقت عالم موفق بدار و از رفاقت اشرار جهان دور گردان و مرا در دار القرار به رحمتت منزل ده به حق الهيت و معبوديتت اى خداى عالميان. @khademinekoolebar
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّي فِيهِ أَبْوَابَ النِّيرَانِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلاَوَةِ الْقُرْآنِ يَا مُنْزِلَ السَّكِينَةِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ در اين روز به روى من درهاى ها بگشا و درهاى آتش دوزخ ببند و مرا توفيق عطا فرما اى فرود آرنده وقار و سكينه بر دلهاى اهل ايمان. @khademinekoolebar
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ دَلِيلاً وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلاً وَ مَقِيلاً يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ الطَّالِبِينَ در اين روز مرا بسوى و خشنودى خود راهنمايى كن و شيطان را بر من مسلط مگردان و را منزل و مقامم قرار ده اى برآرنده حاجات طالبان. @khademinekoolebar
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ در اين روز به روى من درهاى و بگشا و بر من بركاتت را نازل فرما و بر موجبات و خوشنوديت موفقم بدار و در وسط هايت مرا مسكن ده اى پذيرنده دعاى مضطر پريشان. @khademinekoolebar
قالَ الإمامُ الجواد (عَلَیْهِ السلام): إنَّ بَيْنَ جَبَلَي طُوس قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها كانَ آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ النّار. امام جواد علیه السلام فرمودند: همانا بين دو سمت شهر قطعه اي مي باشد كه از گرفته شده است، هر كه داخل آن شود - و با زيارت كند ـ، روز قيامت از آتش در أمان خواهد بود. عيون اخبارالرّضا - عليه السلام -، ج 2، ص 256، ح 6 @khademinekoolebar
قال الامام الحسين عليه السلام : إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَإنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَإنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَهِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: همانا عدّه اى متعال را به جهت طمع و آرزوى مى كنند كه آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى دیگر از روى ، خداوند را عبادت و ستایش مى كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از ارباب باشد؛ و طائفه اى هم به عنوان و ، از روى ، خداوند متعال را عبادت و ستایش مى نمایند؛ و این ، است كه بهترین عبادات مى باشد. تحف العقول: ص 177 بحارالأنوار: ج 75، ص 117، ح 5 @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 دوست : سال 85رفتیم بهشت زهرا نزدیک غروب بود... فانوس ها روشن بودن میان این درخت ها یک صحنه ای خلق شده بود که هردو مانده بودیم نگاه های خیره به نورفانوسها.... قبورشهدای .... و درختها..... صحنه ای تکرار نشدنی برایمان رقم خورد... ارادت زیادی به داشت در میان قدم میزد و گاها می ایستاد و به قبر نگاه میکرد و دوباره قدم میزد گاها می نشست بالای قبری... منم هم گوشه ای ایستاده بودم... حال و هوای این محل مرا گرفته بود و زیر چشم به آقا نیز توجه داشتم... زمان به سرعت سپری میشد مدت زیادی بودیم ولی هیچ ...... راضی نبود آنجا را ترک کند هنوز از بین قبرها بیرون نشده بود باز هم بیایم... من هم به نشانه تایید حرفش سرم راتکان دادم... دوباره گفت باید زیاد اینجا بیایم حال و هوای عجیبی دارد، اینجا انگار قطعه ای از بود..... روحمان با یادش شاد....... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 همین که رسیدیم پشت دژ خودمان، یک راست رفتم سراغش. تو ، تک و تنها نشسته بود و انگار انتظار مرا می کشید. از نتیجه کار پرسید. زود جوابی سر هم کردم و به اش گفتم. جلوش نشستم و مهلت حرف دیگری ندادم. بی مقدمه پرسیدم: جریان دیشب چی بود؟؟؟؟ طفره رفت. قرص و محکم گفتم: تا نگی، از جام تکون نمی خورم، یعنی اصلاً آروم و قرار نمی گیرم. می دانستم رو حساب بودنم هم که شده، روم را زمین نمی زند. کم کم اصرار من کار خودش را کرد. یک دفعه چشم هاش خیس اشک شد. به ناله گفت: باشه، برات می گم.... انگار دنیایی را به ام دادند. فکر می کردم یکسره اسرار ازلی و ابدی می خواهد برام فاش شود. حس عجیبی داشتم...... وقتی شروع به تعریف ماجرا کرد، خیره صورت نورانی اش شده بودم. حال و هوایش آدم را یاد آسمان و یاد می انداخت. می شد معنی از خود بیخود شدن را فهمید...... با لحن غمناکی گفت: موقعی که لو رفت و توی آن شرایط گیر افتادیم، حسابی قطع امید کردم. شما هم که گفتی برگردیم، ناامیدی ام بیشتر شد و واقعاً عقلم به جایی نرسید. مثل همیشه، تنها راه امیدی که باقی مانده بود، به واسطه های فیض الهی بود..... توی همان حال و هوا، صورتم را گذاشتم روی خاک های نرم اون منطقه و متوسل شدم به وجود مقدس خانم (سلام الله علیها)..... چشم هام را بستم و چند دقیقه ای با راز و نیاز کردم. حقیقتاً حال خودم را نمی فهمیدم...... حس می کردم که اشک هام تند و تند دارند می ریزند. با تمام وجود می خواستم که راهی پیش پای ما بگذارند و از این مخمصه و مخمصه های بعدی، که در نتیجه شکست در این عملیات دامنمان را می گرفت، نجاتمان بدهند...... در همان اوضاع، یک دفعه صدای به گوشم رسید؛ که هزار جان تازه به آدم می بخشید. به من فرمودند: ! یعنی آن ، به همین لفظ صدام زدند و فرمودند: این طور وقت ها که به ما می شوید، ما هم از شما دستگیری می کنیم، ناراحت نباش..... لرز عجیبی تو صدای افتاده بود. چشم هاش باز پر از اشک شد. ادامه داد: چیزهایی را که دیشب به تو گفتم که برو سمت راست و برو کجا، همه اش از طرف همان بود.... بعد من با التماس گفتم: (س)، اگر شما هستید، پس چرا خودتان را نشان نمی دهید؟! فرمودند: الان وقت این حرف ها نیست، تر این است که بروی وظیفه ات را انجام بدهی.... نتوانست جلو خودش را بگیرد. با صدای بلندی زد زیر گریه. بعد که آرام شد، آهی از ته دل کشید و گفت: اگر اون لحظه زمین رو نگاه می کردی، خاک های نرم زیر صورتم گل شده بود، از شدت گریه ای که کرده بودم...... حالش که طبیعی شد، گف: ، راضی نیستم این قضیه رو به احدی بگی...... گفتم: مرد حسابی من الان که با ظریف رفته بودیم جلو و موقعیت رو دیدیم، یقین کردیم که شما از هر جا بوده دستور گرفتی، فهمیدم که اون حرف ها مال خودت نبوده. پرسید: مگر چی دیدین؟ هر چه را دیده بودم، مو به مو براش تعریف کردم. گفت: من خاطر جمع بودم که از جای درستی راهنمایی شدم. خبر آن عملیات، مثل توپ توی منطقه صدا کرد. خیلی زود خبرش به پشت جبهه هم رسید...... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه بزرگوار را در ادامه می خوانیم: بسم رب الشهدا و الصدیقین  درود همه و درود همه و درود همه انسانهای محروم در سرتاسر عالم به این عزیزمان این سلام‌الله علیها و این نائب بر حق عجل‌الله تعالی فرجه الشریف و این یادگار صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم و این یادگار همه واین عزیزی که همه ما را از بدبختی و بی‌چارگی نجات داد و به راه راست هدایت کرد و درود همه انسان‌ها و درود همه ملائکه‌های مقرب خدا بر این چنین رهبری و این چنین معلمی و نائب برحق یعنی است که به خانواده عزیزم و به رهروان راه حق و حقیقت و آنچه که می‌گویم از صمیم قلب و با چشم باز این راه را پیموده‌ام و ثابت قدم مانده‌ام و امیدوارم که این قدم‌هایی که در راه خدا برداشته‌ام خدا آنها را قبول درگاه خودش قرار بدهد و ما را از آتش جهنم نجات بدهد. فرزندانم خوب به قرآن گوش کنید و خودتان را به متصل کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از استمداد کنید و باید از مدد بگیرید و به باشید. ولی فرزندان من، باید به اینهایی که می‌گویم شما خوب عمل کنید این تکلیفی است برعهده شما.  نگویید آنان را که کشته می‌شوند در راه خدا مردگانند بلکه زنده‌اند ایشان، ولی شما در نمی‌یابید... و هر آینه فرزندانم خدا شما را به این آزمایش می‌کند حواستان جمع باشد، خیلی خوب جمع باشد و همیشه را زمزمه بکنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند. (همسرم) از وقتی من با این سلام‌الله علیها نائب بر حق امام زمان آشنا شدم و بخصوص از وقتی که با شاگرد ایشان [آیت‌الله] آشنا شدم هدف من عوض شد.   ... اینها هستند که کردند در راه خدا، ‌و ثابت کردند که را باید یاری کرد و به آنها، ملائکه‌های آسمان و ملائکه‌های مقرب خدا و فرشتگان خدا نازل شده. آنها را بشارت دادند، به کجا بشارت دادند؟ به همانجایی که انبیا خدا یعنی به بشارت دادند. این بشارتی است که از طرف مأموریت پیدا می‌کند به وسیله فرشتگان که به این راه خدا موقعی که از مرکبشان می‌افتند و در راه خدا می‌شوند، می گویند دیگر از گذشته خود هیچ حزن و اندوهی نداشته باشید. شما را به همان بهشت انبیاء وعده می‌دهیم.  پس فرزندانم، تلاش بکنید این فرزندان اسلام ای همه انسان‌ها تلاش کنید تا مشمول صلوات و رحمت خدا قرار بگیرید. اگر شما مشمول رحمت و صلوات خدا قرار بگیرید. به هیچ بن‌بست و گمراهی برنخواهید خورد. حق را دریابید و پیش بروید این است. این است. و این رسالت خداست و این رسالت همه انبیا خداست باید هجرت کنیم. رسول هدا می‌فرماید: این زندگی دنیا به منزله این است که انسان انگشت خودش را به آب دریا بیندازد و بالا بکشد چقدر از آب دریا برداشته‌اید؟ شما آیا به این رسیده‌ای که چقدر از آب دریا برداشته‌ای؟ باید شما خوب توجه کنید دنیا به منزله آخرت این جور است. ... انسان باید بفهمد که چقدر بزرگ است و نعمت‌هایی که در آنجا برای رهروان راه انبیا هست و به حرف و به زبان و به گفته،‌ هیچ‌کسی نمی‌تواند توصیف آن‌ها را بکند. این چند روزه دنیا، قابل آن نیست که شما به گمراهی بروید و به این طرف و آن طرف بزنید.  فرزندانم شما را به و شما را به اقامه نماز سفارش می‌کنم همان سفارشی که لقمان به فرزندش کرد که را به پا دارید و کنید.  فرزندان عزیزم، از مدد بجویید و از سرمشق بگیرید تا به گمراهی کشیده نشوید، این هدف است و این هدف همه انبیاء خداست. من که این را برای شما می‌خوانم از صمیم قلب می‌خوانم. چند شب دیگر به طرف دشمن روانه می‌شوم و اگر برنگشتم امیدوارم که شما به بپیوندید و به این وصیت‌هایی که من کردم عمل کنید و من هنوز هم صحبت دارم. باید به شما تذکر بدهم. ای فرزندانم، باز شما را به توصیه می‌کنم، هیچ راهی بهتر از نیست. @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در بودیم و می خواستیم ناهار بخوریم، بیسیم زدند که جلو بیا، در سینه کش کوه می خواهند جاده بزنند؛ تعدادی هست که باید جمع شود، کسی نیست، بیایید مین ها را خنثی کنید. پنج شش نفری به ستاد لشگر رفتیم. فرمانده گردان ها آنجا بودند. نماز ظهرش را خواند و گفت: من میرم عصرم رو اون دنیا میخونم.... به او گفتم نه، حاجی تو را به خدا نمازت را بخوان. گفت: نه..... هم که در سانحه هواپیما در شد به او اصرار کرد که حاجی عصرت را هم بخوان، بعد برو. گفت: آقا، یکیش رو خوندم، در رو باز کردن، میرم اونجا نماز عصرم رو با حوری ها میخونم...... جانمازش رو جمع کرد و توی جیبش گذاشت. او را با ماشین بالا بردم و پیاده کردن. بعد آمدم که وسایل را ببرم که بی سیم مرا خواست. بچه ها گفتند: نجف، بیا زخمی شده است. زود برگشتم و از بچه ها پرسیدم کجاست؟ خودم را نزدیک تر رساندم دیدم وسط افتاده است. دویدم بالای سرش، او نماز عصرش را در قامت بسته بود. راوی: نجف پناهی، منصور رحیمی روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
📜 ای از به نام او... امروز می خواهم به خاطر یک ، یک تشکر ویژه ازت داشته باشم. اینکه امسال در جمع بچه های بودم لطف بزرگی بود.اینجا با همه جا فرق میکند. دوستانی دارم که از هرکدام چیزی آموختم.... از یکی ،از یکی ، از یکی و از یکی و از یکی .... اینجا جایی است که نگاه ها سرشار از است. چشمهایشان هرکدام پیاله پر از است که در کام تشنه چشمان هم می ریزند و لبخندی که لبریز از محبت و سیراب از دوست داشتن است.... دلم بدجور هوای بچه های روستا؛ بچه های کمیته ؛ برو بچ رو کرده؛ هر روز گروهی وارد میشدند؛ و ... هوای دادن قبل از هوای چاشت های مزه هوای بیمزه بازی و خُنُک بازی امیر حسین و خوندنش پشت وانت هوای چای آتیشی .... و روز به روز هم دلتنگ تر میشم نمیدونم چرا این با تمام سختیهایی که داره با تمام مشکلات ریز ودرشتی که داره قشنگ و زیباست اصلا از بس بچه های روستا پاک و زلال هستند هیچ سختی نمیبینی..... همه چیز لذت بخشه واست وااااااااااااااااای من خیییییییییییییییلی دلم تنگ جهادیه راستی این وسط یه چیزی داره اذیتم میکنه؛ نمی دونم این حس سراغ شما هم اومده یا نه؟! حس عجیب و مبهمی دارم! رفتن یا نرفتن...بودن یا نبودن... آخه کدوم ؟؟ کدوم ؟؟ کدوم ؟؟ کدام ؟؟ کدام ؟؟ من که خودم بهتر از هر کسی به حال و روز خودم واقفم! به قول "بهشت را به بها می دهند نه به بهانه" و تو باید بهای این را با که می کنی؛ با سختی ای که توی این اردو متحمل می شی؛ با که تو را همراهی می کنه؛ با ایمانی که روز به روز در تو تقویت می شه بپردازی و همه ی اینها تو را به می رسونه؛ تو را به عرش می بره؛ تو را به رهنمون می کنه // گفته ای دگ 🤣// ان شاء الله جهادی بمانید و را حتی در غیابش تنها نذارید .... یالی بینم از اینجا 🤣 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇 https://eitaa.com/khademinekoolebar https://sapp.ir/khademinekolebar
💠 ، از شب‌های بسیار مهم ماه رمضان است و اعمال مخصوصی چون ، و ، صد مرتبه ، باز کردن و علیه‌السلام در آن وارد شده است. 🔹 دو رکعت با هفت «قل هو الله احد» و 70«استغفار» پس از آن، از اعمال مهم شب‌های قدر است که در این شب و دو شبِ قدرِ آینده به جا آورده می‌شود. ✨ شب بیست‌ویکم بیش از شب نوزدهم است و علاوه بر این، آغاز دهه پایانی ماه رمضان است که و در آن اهمیت ویژه ای دارد. ✅ شب بیست‌وسوم پر اهمیت‌ترین است و علاوه بر اعمال مشترک شب‌های قدر، اعمال مخصوصی نیز دارد. 💠 علیه‌السلام به خدا سوگند یاد کرده است که قرائت‌کننده سوره‌های و در شب بیست‌وسوم، از اهل خواهد بود. خواندن هزار مرتبه سوره در این شب، موجب افزایش یقین در امر ولایت خواهد شد و علیه‌السلام در این شب، آمرزیده است. 📚 ، ج1 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇 https://eitaa.com/khademinekoolebar https://sapp.ir/khademinekolebar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 یک بهشتی توی یک سرزمین سوزانی، آدم بوی را حس می‌کرد. 🏴 ۲۱ روز تا دوّمین سالگرد 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇 ┄┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏┅┄ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ┄┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏┅