eitaa logo
کمیته خادمین شهدا گلستان
285 دنبال‌کننده
3هزار عکس
600 ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته خادمین شهدا کردکوی برگزار می کند جمله زیر را تکمیل کرده و برای ما ارسال کنید. به زیبا ترین جمله ها جوایزی نفیس تعلق خواهد گرفت. من رای میدهم چون که....................... دلنوشته های خود با موضوع انتخابات رو هم می توانید برای ما ارسال کنید. زمان ارسال آثار تا روز انتخابات می باشد. خادمین شهدای کردکوی
🔘به مناسبت هفته ایثار و مقاومت انجام شد: 🚩غبارروبی و عطرافشانی گلزار شهدای گمنام به همت خادمین الشهدا شهرستان آق قلا و حضور فرمانده سپاه آق قلا سرهنگ مصطفی لو و مدیران دستگاه اجرایی این شهرستان
سالگرد شهادته شهید مدافع حرم سید رضا حسینی نوده لطفا قراعت فاتحه بفرمایید برای شادی ارواح طیبه همه شهدا وشهید سید رضا ➖➖➖➖➖➖ 🔻کمیته خادمین شهدا گلستان 📡جهت دسترسی سریع به صفحات ما در بر روی زیر کلیک نمایید:👇 ⁦ https://eitaa.com/khademingolestan https://sapp.ir/khademingolestan
مصاحبه با همسر شهید سید رضا حسینی : چطور شد که سیدرضا حسینی مدافع حرم شد؟ در یک کلام باید بگویم عاشق بود. سیدرضا کارگر بود. یک نیسان داشت که با آن کارگر‌ها را جا‌به‌جا می‌کرد و کرایه می‌گرفت. همه کرایه‌ها را جمع کرد و رفت تهران تا پیگیر اعزامش شود. آن‌قدر رفت و آمد تا در نهایت توانست راهی شود. حدود دو سال مدافع حرم بود. در این مدت شش باز اعزام شد؛ یک بار به عراق و چند بار هم به سوریه. اولین بار شب دهم ماه مبارک رمضان رفت و ۲۷ ماه مبارک رمضان امسال هم که به شهادت رسید. مخالفتی با رفتنش نداشتید؟ راستش را بخواهید اول راضی نبودم، اما بعد از حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) خجالت کشیدم. با خودم گفتم اگر فردا از من سؤال کنند چه جوابی دارم که بدهم اینکه چرا اجازه ندادی همسرت برای دفاع از حریم ما راهی شود! اما کمی نگران بودم برای همین آخرین بار وقتی از سوریه زنگ زده بود کمی گله کردم. گفت: این مرتبه آخر است، اما وقتی می‌آمد آن‌قدر خاطرات و حرف‌های قشنگ از جبهه می‌زد که دیگر نمی‌توانستی مخالفت کنی. مسئولیت سیدرضا در بخش مهندسی و کار با لودر و... بود. به قول دوستان و همرزمانش آچار فرانسه بود. چطور از شهادتش مطلع شدید؟ قبل از شهادتش خواب دیدم که ترکش خمپاره به پیشانی‌اش خورده و سرش را باندپیچی کرده است. از خواب بیدار شدم. نگران بودم. برای کار روی زمین شالیزار راهی شدم. روی زمین مردم کار می‌کنم. مشغول کار بودم که پسرم زنگ زد و گفت: از طرف سپاه می‌خواهند به خانه ما بیایند. برایم عادی بود، چون گاهی از طرف بسیج و سپاه به ما سر می‌زدند. به پسرم گفتم من الان خیلی کار دارم. سر زمین نشای مردم هستم، باید کار را تحویل بدهم. اگر می‌شود به آن‌ها بگو بعد از ظهر بیایند. گفت: نه تأکید دارند که حتماً الان به خانه ما بیایند. آمدم خانه. برادرم زنگ زد و گفت: کجایی؟ گفتم آمده‌ام خانه، قرار است از سپاه بیایند. گفت: من از مردم یک چیز‌هایی شنیدم! گفتم داداش نگران نباش، مردم همین طوری می‌گویند چیزی نیست. گفت: انشاءالله همین طوری باشد. مدت کوتاهی نگذشته بود که برادرم به خانه ما آمد. گفت: خواهرجان می‌گویند سیدرضا به آرزویش رسیده است. شوهرت شهید شده خواهرم. همین موقع بود که با آمدن بچه‌های سپاه و بسیج مطمئن شدم که دیگر رضا را نخواهم دید. در آن لحظات تنها به یاد آخرین تماسش افتادم. صبح روز شهادتش به من زنگ زد و گفت: خانم کجایی؟ گفتم من سر زمین نشا هستم. گفتم تو کجایی؟ گفت: من بیدار شده‌ام و می‌خوام بروم. گفتم سیدرضا من الان نمی‌توانم صحبت کنم. بعد از ظهر تماس بگیر. گفت: باشد و بعد قطع کرد. همان روز هم شهید شد.
شوق وصال کربلایی: عکس نوشته. کمیته خادمین الشهداءشهیدگمنام حوزه مقاومت بسیج کوثرناحیه مینودشت
عکس نوشته. کمیته خام الشهداءشهید گمنام حوزه مقاومت بسیج کوثرناحیه مینودشت
شوق وصال کربلایی: تصویر نوشته کمیته خادم الشهداءشهیدگمنام حوزه مقاومت بسیج کوثر
🌸 جشن بزرگ دختران انقلاب🌸 🌸ویژه میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر 🌸 🎙 با سخنرانی "سرکار خانم تیموری" 🎉 همراه با مولودی خوانی، مسابقه ویژه رده های سنی مختلف و اهدای جوایز 🗓 سه شنبه 25 خرداد ۱۴۰۰ ساعت شروع:9صبح آدرس: جنگل تنگه ها حوزه مقاومت بسیج کوثرناحیه مینودشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷✌️ لبیک شهدا ✌️🇮🇷 🇮🇷من به نیابت از شهید🇮🇷 رای میدهم🇮🇷 🇮🇷✌️رای دادن به نیابت از شهدا توسط بانوان زینبی و شهید پرور شهرستان کردکوی