eitaa logo
کمیته‌‌‌ مرکزی‌ خادمین‌‌ شهدا‌‌‌ خواهر‌‌‌ استان‌‌ کرمان
2.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
65 فایل
📢 پایگاه اطلاع رسانی کمیته مرکزی خادمین شهدا خواهر استان کرمان 🆔️ ارتباط با مسئول کمیته : @yajalil1340 🌐 لینک های ارتباطی : zil.ink/khademinkerman
مشاهده در ایتا
دانلود
📑 همکاری کمیته خادم الشهدای خواهر شهرستان بم در بسته بندی شکلات و ماسک به مناسبت هفته ی بسیج و پویش من ماسک میزنم
📑 بازدید میدانی و سرکشی از مناطق محروم جهت اجرای برنامه های جهادی فرهنگی ، تربیتی و سازندگی در شرایط کرونا توسط کمیته خادمین شهدا شهرستان کهنوج
📑 توزیع کتاب سه دقیقه در قیامت در بین نوجوان و جوانان شهرستان کهنوج همراه با برگزاری مسابقه و اهدای جوایز نفیس
📑 چاپ دعای صحیفه سجادیه و پخش در روستا و همچنین جمع آوری کمک های مومنانه جهت خیرات برای رفع ویروس کرونا
📑 برگزاری جلسه مدافعان سلامت جهت تقسیم وظایف و خدمت در مراکز بیمارستانی
📑 غبار روبی مزار مطهر شهدای گمنام بخش راین با حضور امام جمعه محترم بخش و بسیجیان و خادمین شهدا در هفته بسیج
📑 غبار روبی گلزار شهدای گمنام باغدشت شهرستان بم همراه با تلاوت قران کریم ، برگزاری نماز جماعت و توزیع رزق های معنوی و پذیرایی
📑 غبارروبی و عطر افشانی گلزار شهدای قنات ملک شهرستان رابر به مناسبت هفته بسیج
📑 غبار روبی گلزار شهدای گمنام شهرستان منوجان به مناسبت هفته بسیج
📑 📍 خرید دوعدد بخاری گازی برای دو خانواده نیازمند به همت گروه جهادی شهید غلامرضا لنگری زاده
📑 📍 خرید و توزیع ۵۰ عدد مرغ بسته بندی شده و توزیع آن در بین نیازمندان شهر کرمان به مناسبت هفته بسیج به همت گروه جهادی شهید غلامرضا لنگری زاده
📑 📍 پخت و توزیع ۳۰۰ پرس غذای گرم در بین نیازمندان شهر کرمان توسط گروه جهادی شهید غلامرضا لنگری زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📑 آیین غبارروبی گلزار شهدای گمنام شهرستان ارزوئیه با همکاری کمیته خادمین شهدا خواهر و با حضور مسئولین شهرستانی به مناسبت هفته ی بسیج
📑 حضور خادمین شهدا در نماز جمعه شهرستان عنبر آباد به مناسبت هفته بسیج
📑 بسم رب الشهدا و الصدیقین سید محمود شجاع و نترس بود. عمليات كربلای چهارشروع شده بود ، آتش و دود و خمپاره و انفجارهای وحشتاک امان مان را بریده بود ، از هر طرف بر روی سرمان آتش می بارید ، موقعيت خطرناک و لحظات سختی بود. تعدادی از بچه‌ها روحيه خودشان را از دست داده بودند ، هر لحظه ممكن بود محور به دست دشمن بيفتد. در همین بحبوحه ها سید را دیدم که خونسردی و شجاعت بی مثالش روحيه ی عجيبی به رزمنده ها داده بود. دو قبضه آر.پی.جی روی كولش گذاشته بود و در ميان حجم آتش و گلوله‌ها ، آر.پی.جی ها را به سمت دشمن پرتاب می کرد. بچه‌ ها با روحيه‌ ای كه از او گرفته بودند ، می گفتند : آقا سيد انگار بدن شما ضد گلوله است !؟ سيد هم با همان چهره ی آرام و دلنشین ، می خنديد و می گفت : همه چيز خواست خداست! برگی از خاطرات شهید سید محمود وقاری به همت کار گروه جمع آوری آثار و خاطرات تاریخ شفاهی شهدای شهرستان بافت