eitaa logo
کمیته‌‌‌ مرکزی‌ خادمین‌‌ شهدا‌‌‌ خواهر‌‌‌ استان‌‌ کرمان
2.1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
65 فایل
📢 پایگاه اطلاع رسانی کمیته مرکزی خادمین شهدا خواهر استان کرمان 🆔️ ارتباط با مسئول کمیته : @yajalil1340 🌐 لینک های ارتباطی : zil.ink/khademinkerman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 مقام به جايي مي رسد كه منا مي شود 💠 آغاز سراسری (ویژه ) و 10 لغایت 17 آذرماه 1402 ثبت نام فقط از طریق آدرس: khademin.koolebar.ir 🔸 قبل از اقدام برای تکمیل فرم ثبت نام حتما به کانال کمیته مرکزی خادمین شهدا مراجعه نموده و فایل آموزشی ثبت نام را مشاهده نمایید و سپس برای تکمیل فرم اقدام نمایید. 💠 در صورت داشتن سوال می توانید سوال خود را از آی دی @shahidanekhodaiy110 در یکی از پیام رسان های ایتا، سروش و یا روبیکا پیگیری نمایید. 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇 ┄┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏┅┄ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ┄┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏┅
💢خاطرات سرکار خانم زهرا سلطان زاده همسر مکرمه سردار شهید عبدالمهدی مغفوری 🍂فصل چهارم صفحه ی ۳۲ جمیع خیر الدّنیا و جمیع خیر الاخره 🌷یکی از بچه های مدرسه از روستا می اومدو راهش دور بود،دوساعت پیاده روی می کرد تا خودش را به مدرسه برسونه،من هم دوچرخه ام را دادم به اون》.با تعجب نگاهش کردم. 💫علاقه ی عباس به دوچرخه آش به قدری بود که آن را از خودش جدا نمی کرد، اما وقتی نیاز دوست هم کلاسش رادید از بهترین وسیله اش گذشته بود. در این سن وسال این رفتارها باور کردنی نبود. 🌷از وقتی خواهرم، صدیقه راهی خانه ی بخت شده بود،زمزمه ی خواستگاری از من سر زبان بود و دغدغه ی مادر برای تهیه جهیزیه هم شروع شد. 💫هر بارخواستگاری درخانه را می زد،گرچه از حسن ظاهر هم برخوردار بود،اما به دل من نمی نشست وقبول نمی کردم. 🌷در یکی از روزهای فروردین سال ۶۰ در یک مراسم سخنرانی، آهنگ صدای کسی دلم را لرزاندو مرا گرفتار کرد.سخنرانی اش که تمام شدپرسیدم:سخنران کی بود؟《مسول واحد تبلیغات سپاه زرند》واو بود که کلام دل نشین اش دلم را لرزاند. 💫کم وبیش او را می شناختم واز ته دل آرزو داشتم روزی این مردبزرگ به خواستگاری ام بیاید.هر کس به خواستگاری می آمد، جوابم نه بود،چون کسی که می خواستم، نبود. 🌷مسول روابط عمومی وتبلیغات سپاه زرند هنرمندی کار بلد بود. خط زیبایی داشت.نقاش وجمله نویس جملات امام وبزرگان وترسیم کننده ی تصاویر وحماسه های ناگفته برروی دیوار های زرند بود. وادامه دارد...
🌹بسم رب الشهدا 🔰برگزاری سفره صلواتی شهدایی توسط خواهران خادم الشهدا در روستای چاه حسن سردشت قربانی. تاریخ:۱۴۰۲/۹/۱۰ 🔰کانال رسمی کمیته ی خادمین شهدای شهرستان جازموریان در ایتا:⬇️⬇️⬇️ 🆔 @khademin_zehkalut_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ با خیال رخ زیبای تو ای راحت جان فارغ از دیدن روی دگرانیم هنوز تا که تو کی برسی زین سفر دور و دراز حیف و صد حیف که از بی خبرانیم هنوز سلام صبحت بخیر گوهر نایابم✋❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 وطن اتخاذی ⁉️ پس از ازدواج، ترک وطن کردم اما الان چند سالی است که در وطن قبلی خانه خریدیم و تعطیلات از محل سکونت به آنجا می‌رویم، اگر بخواهم دوباره وطن قرار دهم شرطش چیست؟ ✅ اگر قصد کنید برای همیشه یا سالیان طولانی مقداری از سال را در آنجا زندگی کنید، به طوری که عرفا گفته شود شما در طول هر سال در دو محل زندگی می‌کنید، آنجا وطن شما محسوب می‌شود.
سلام 😊 صبح بخیر 🌱 ⁉️ چگونه می شود خادم الشهید شد ؟ ◽️برای رسیدن به آن باید اول خودش را خلاص کند از وابستگی ها از ظواهر ، از راحتی ها و آسایش ها ▫️اخلاص را هم در حد اعلا بیابد و در کارها و فعالیت هایش پیاده کند. ◽️محل مناجات شبانه و روزانه اش هم در میدان مین روزگار است ، به دور از چشمان فرمانده ▫️نگاه های مهربانانه و حرف زدن هایی که رنگ و بوی اخلاص دارد ، قابل حس است. ◽️ خادم الشهدا را مثل شهدا باید در آسمان ها جست ، البته هر از گاهی در شلمچه ، طلائیه ، اروند و فکه مشاهده می شوند ، میگویند ما مرد جنگیم... ▫️شهدا میخندند و میروند و صدایشان در باد می ماند... ◽️بعد ها که در ذهنت جستجو میکنی تا تصاویر و صداها را تطبیق دهی ، چهره های آشنا میابی چهره ضابط ، مزینانی ، حجت ، حقیقی ، بلباسی و سردار دلها ، شاید هم .... و حال نوبت توست که بخندی ... ▫️حال اگر میخواهی تو هم یک خادم شهید شوی پس بیا و با من همراه شو تا در این فرصت کوتاه به این مسئله‌ی بی نظیر بپردازیم و با ساز و کارش آشنا شویم. ◽️اما برای شروع بهتر است با توجه به اهمیت شناخت اهداف و دستاوردهای راهیان نور به عنوان عاملی تاثیر گذار در مشخص شدن محور فعالیت های خادم به صورت مختصر به آن بپردازیم. اهداف اصلی راهیان نور که در جلسه بعدی توضیح داده خواهد شد. ❓آیا میدانید شهر شما چند شهید دارد ؟آیا میدانید شهید شاخص شهر شما کیست ؟آیا از متن وصایای شهدای شهرتان خبر دارید ؟ اگر خبر ندارید سعی کنید مطلع شوید (مهم)
‌ 🛑 اطلاعیه با سلام و وقت بخیر 🌐 از خادمینی که قبل از سال ۱۴۰۲ در سامانه ثبت نام کرده ولی اطلاعات تکمیلی ان ها ناقص میباشد تقاضا میَشود طبق اطلاعیه پایین به صفحه شخصی خود وارد شده تا در زمان مصاحبه دچار مشکل نشوید. برای ورود🌐 به سامانه ی خادمین کوله بار ، به آدرس اینترنتی khademin.koolebar.ir مراجعه نموده و پس از درج کد ملی و رمز عبور خود با کلیک بر گزینه ی ورود ، به صفحه شخصی خود در سامانه وارد شوید. رمز ورود خادمین ثبت نام شده قبلااز نوروز ۹۸ کد ملی ان ها میباشد . رمز خادمین بعد از نوروز ۹۸ رمزی است که در زمان ثبت نام وارد کرده اند☝️☝️
💢خاطرات سرکار خانم زهرا سلطان زاده همسر مکرمه سردار شهید عبدالمهدی مغفوری 🍂فصل چهارم صفحه ی۳۳ جمیع خیر الدّنیا و جمیع خیر الاخره 🎤سخنران ماهری که دست توسلش در استمداد از آیات، روایات،ادعیه ذکر مصیبت،دل را جلا می داد. 🔸آن روزها تنها هنر من درس خواندن بود،اما مادرم اصرار داشت تا مرا با الگوهای زنانه مانوس کند وروزهای بلند تابستان ۱۳۶۰به هنری مشغول باشم. 🔹کلاس خیاطی ملال آور نبودو برای من هیجان داشت،ضمن یاد گیری فوت وفن خیاطی به یک تکه پارچه جان می دادم و تن پوش می کردم،انس با زهره پور حبیبی گذر ساعات را سرعت می داد. 🔸معلم کلاس تلاش می کرد شمرده،شمرده خیاطی رابه ما تفهیم کندو من و زهره تمام تلاشمان را می کرديم تا الگو بکشیم وپارچه را با نوار، دکمه،چین وپلیسه متناسب اندام کنیم. 🔹موقع کشيدن الگو از کاربن گرفته تا گونیا وصابون خیاطی همراه خوبی بودند برای از هر دری صحبت کردن.زهره را از سال های قبل می شناختم، البته من دو سال بزرگ تر بودم و او هم کلاس خواهرم بود. 🔸در کلاس نهج‌البلاغه آیت الله جعفری دوستان خوبی شده بودیم،ولی شخصیت ما متفاوت بود.او سر و زبان دار ومن ساکت وآرام بودم،اما دنیای ما به هم نزدیک بود. 🔹او زودتر از من وارد زندگی زناشویی شد.هر بار از ترفند هایش می‌گفت و این که چطور مهدی تهامی به خواستگاریش آمد،من گوش می‌دادم واز ته دل تحسینش می کردم. 🔸کم کم از راز سر به مهر دل من هم پرده برداشت وبا شوخی خنده تمام شد.یک روز مثل همیشه مشغول کار بودیم وسوزن به الگو و پارچه می زدیم، زهره لبخند به لب گفت:《مژده بده،مژده بده،یار پسندید ترا》! وادامه دارد...
فرم معرف .pdf
582.2K
📃 🔔 جهت سهولت در فرآیند ثبت نامی شما متقاضیان محترم ، فرم مُعرِّف در کانال منتشر شد. 📝 لازم به ذکر است که این فرم در صفحه ی شخصی هر فرد در سامانه ی کوله بار نیز قابل دسترسی بوده و لازم است ثبت نام کنندگان محترم ، با دانلود و پرینت فرم در سایز a5 سیاه و سفید ، مطابق دستورالعمل ذکر شده در بخش آن را توسط یک پاسدار یا یک روحانی و یا یک معتمد محلی تکمیل کرده و ضمن بارگذاری تصویر آن در بخش اطلاعات تخصصی خود در سامانه ی کوله بار ، اصل فرم تکمیل شده را نیز در روز مصاحبه به همراه داشته باشند. لازم به ذکر است که تکمیل فرم توسط یک معرف کفایت کرده و نیاز به دو معرف و بیشتر نمی باشد. ‌ در صورتی که ثبت نام خود را در کافینت انجام می دهید ، صرفا فرم معرف را پرینت گرفته و از پرینت و تکمیل سایر فرم ها نظیر فرم سلامت جداً خودداری فرمایید.
  خواهران کریم آباد آب نیل اردوی ۶ روزه حافظان قرآن کریم به مشهد مقدس به نیابت شهداء و خصوصا شهید غدیر حسین چشمه سرخی جهت دعا تعجیل فرج صاحب الزمان عج
تمیزکردن ومرتب کردن کتابخانه درمهدیه توسط تعدادی ازخادمین ۴٠٢/٩/١٢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا