eitaa logo
قلب های آسمانی
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
104 فایل
به امید روزی که خادمین شهدای کربلا به شهدا بپیوندند 🌷 🎖به جمع ِ خادمین شهداء کربلا بپیوندید👇 @khademinshohada karbala پاسخگوی پیام های شما @Rastegar110s واحد خواهران:
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- استاپ موشن: مسابقه چه کسی انکار میکند که یادگاری های به یادماندیِ سفر راهیان نور ، چه مادی و چه معنوی، همیشه از جذاب ترین خاطرات و بخش های سفرهای ما بوده؟! این پست، پست مسابقه است! مسابقه ای با تقدیم یادگاری های خاص و ویژه برای سفری که خاص ویژه و بدیع است! در این چند روز که همراه شما هستیم پنج پستِ پادکست و نُه پست سکانس نگاری خدمت شما تقدیم خواهد شد؛ که شنیدن و مطالعه ی این‌پست ها از شما تنها و تنها چیزی حدود وقت میگیرد! شیوه ی مسابقه: برای شرکت در مسابقه، پس از پایان مطالعه ی سکانس نگاری ها و شنیدن پادکست ها ، این مطلب را از طریق دایرکت پیج ریحانه گرافی و یا به خصوصی آی دی @reyhanehgraphy در اپلیکیشن ایتا اعلام فرمایید. (یقین داریم دل های عاشقِ سرزمین های نور و بیتاب پرواز ، خیلی وقت است که پای از بند هرچه غیر صدق و راستی است رها کرده اند... ) به پاس همراهی شما دلدادگانِ نور، در این سفر نورانی ، این هدایای خاص و خاطره انگیزه تقدیم شما خواهد شد: - سه عدد چفیه متبرک از حضرت آقا - پنج عدد کتاب خواندنی آبنبات هل دار با امضای حاج حسین یکتا - ‌سه عدد کارت هدیه ی نقدی . . پ.ن ۱: فرصت شرکت در مسابقه تا دهم‌ مهرماه خواهد بود. پ.ن۲: به دلیل محدودیتِ تعداد هدایا، از بین اسامی اعلامی شما عزیزان قرعه کشی انجام خواهد گرفت. ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
سکانس نگاری: سکانس اول بسم الله الرحمن الرحیم ساعت ۷ صبح است... داریم قلب هایمان را بااستغفار آماده میکنیم... قلبی که مدت هاست تاریکی و غبار آنرا فراگرفته را باید برای آنهمه نور و روشنایی آماده کرد... باید نور را تمرین کنیم... طهارت و پاکی را تمرین کنیم.... صدای ضبط را اقای راننده بلندتر میکند که میخواند؛ کاروان ها کاروان ها می روند عاشقان را می برند مقصدِ این قافله دشتِ عشقم کربلاست... ای پرستو ای مهاجرتا خدا پر بزن تا نینوا جامه ای با خود ببر سوی شاه از این گدا عاشقم من عاشقِ رویِ حسین مستم از بویِ حسین قبله گاهِ من بُود طاقِ ابرویِ حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
سکانس نگاری: سکانس دوم ساعت۱۷.۳۰! داریم میرویم به سمت اردوگاه کربلا... راستش از خدا که پنهان نیست از شماچه پنهان دلهایمان هم کربلاست... و اینجا کرمانشاه است... چند کیلومتر تا کربلا راه است را دقیق نمیدانم اما از اینجا که من ایستاده ام روی کوهِ نور در اردوگاهِ کربلا فقط یک سلام راه است ... السلام علیک یا اباعبدالله..‌ سلام حضرت ارباب... در این الودگی ها محکمتر بغلمان کنید دلتنگیم و دوای دلتنگی جز دیدار،چیست؟ سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تابگویم شرحِ دردِ اشتیاق... ساعت ۲۰! باید قامت ببندم... الله اکبر! و خدا بزرگتر است... بزرگتر از این دنیا و همه ی بازی هایش... بزرگتر از این دنیا و همه ی از دست دادن هایش... بزرگتر از این دنیا و تمام دل مشغولی هایش‌... و خدا بزرگتر است... ازمن! الله اکبر... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- روز دوم ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
- سکانس نگاری: سکانس سوم روز دوم میخواهیم برویم به سمتِ قصرِ شیرین... من به اینجا میگویم بهشتِ شیرین... اینجا اخر،بوی بهشتی و بهشتی ها را میدهد... اینجا باید ریه هایمان را پرکنیم... اینجاباید آرام تر قدم برداریم... ذلک بالوادالمقدس طوی... اینجا همان وادیِ مقدس است... قلب های ما اکنون دست شماست پاهایمان نگاههایمان ... خودتان ما را بخرید... مارا ببرید .... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پادکست: قصرشیرین 🎵|با هندزفری گوش کنید ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
- سکانس نگاری: سکانس چهارم . اینجا یادمانِ اثارِ باقی مانده از جنگ تحمیلی ست... اما بقولِ حضرت آقا آن هشت سال دفاعِ مقدس بود،نه جنگ تحمیلی... نه حرب المفروضة... شهدایِ ما چشمشان به کلامِ ولی شان دوخته شده بود... امام تا دستور دادند جبهه ها پر شد از پیرو جوان... شهدا ،معنیِ ولی را خوب فهمیده بودند معنیِ نائبِ امام زمان(عج) را... اینها خوب فهمیدند و آن ها خوب خریدند... کاش به ماهم فهمِ معنی ولایت را عنایت کنند... همینجا لابلایِ تمامِ این خاطرات... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
- سکانس نگاری: سکانس پنجم حالا داریم به سمت بازی دراز حرکت میکنیم... اینکه چرااسمش را گذاشتند بازی دراز،نمیدانم... اما این جمله ی شهید بهشتی را خوب میدانم که گفته اند؛ عرفان واقعی،خانقاهش بازی دراز است..‌ خب ما از عرفان نه که کم بدانیم! هیچ نمیدانیم... از نماز شب هایی که اینجا خوانده شده... از آن لحظات عرفانی که شهدا به حضرت مادر توسل کرده اند... از آن لحظاتی که امام زمان خود را رویت کرده اند... ما هیچ نمیدانیم... ما فقط در این معرکه ی نفْسمان پناه آورده ایم به شهدا... به شاهدانِ این روزها... و آن ها به معنی حقیقی کلمه حی اند... و ما مردگانی بی پناه... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
- سکانس نگاری: سکانس پنجم حالا داریم به سمت بازی دراز حرکت میکنیم... اینکه چرااسمش را گذاشتند بازی دراز،نمیدانم... اما این جمله ی شهید بهشتی را خوب میدانم که گفته اند؛ عرفان واقعی،خانقاهش بازی دراز است..‌ خب ما از عرفان نه که کم بدانیم! هیچ نمیدانیم... از نماز شب هایی که اینجا خوانده شده... از آن لحظات عرفانی که شهدا به حضرت مادر توسل کرده اند... از آن لحظاتی که امام زمان خود را رویت کرده اند... ما هیچ نمیدانیم... ما فقط در این معرکه ی نفْسمان پناه آورده ایم به شهدا... به شاهدانِ این روزها... و آن ها به معنی حقیقی کلمه حی اند... و ما مردگانی بی پناه... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
37.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پادکست: یادمان بازی دراز 📼 🎵|با هندزفری گوش کنید ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
- سکانس نگاری: سکانس ششم . و اینجا یادمانِ مرصاد است... مرصاد از ریشه ی رَ صَ دَ میاید... بمعنای امادگی برای مراقبت از چیزی... اینجا همان جایی ست که از تهدید ها فرصت ساختند... ... و به یقین پروردگار ما در کمینگاه ستمگرانی چون امریکا و اسرائیل است... اینجا یادم می افتد که ۵ سال از آن ۲۵ سالِ معروف گذشته است... تهِ دلم غنج میرود... ناگهان عکسِ صیادِ دلها را میبینم... التماستان میکنم این دلِ غبار گرفته را با دریایِ دستانتان صید کنید... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- پادکست: یادمان مرصاد 📼 🎵|با هندزفری گوش کنید ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
- سکانس نگاری: سکانس هفتم دوباره بسمتِ اردوگاهِ کربلا می رویم... و در دلهایمان چه کربلایی بر پا شده..‌ حس غیرقابل توصیف پرواز... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- لایو روایت‌گری در آدرس پیج ریحانه‌گرافی در اینستاگرام ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- روز سوم ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
سکانس نگاری: سکانس هشتم . کم کم باید کوله بارِ سفر را ببندیم... قلبهایمان سبک شده... روح های افسار گسیخته مان ارام شده اند... رام شده اند... داریم به سمت موزه دفاع مقدس همدان می رویم... دارم آخرین التماس هایم را به شهدا میکنم... دستهایم هنوز خالی ست... از قبل هم خالی تر! نگاهم هنوز مضطر است... چگونه برگردم؟ چگونه بدون دست های شهدا دوباره روحِ خویش را ببافم... ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
قلب های آسمانی
- مرصاد #از‌مرصاد‌تا‌تهران ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy
امروز هوا گرم بود...خیلی گرم...البته از های بیشتر از این هم نمی شود انتظار داشت.همه آنقدر دویده ایم که روپوش هایمان خیس شده...هم چنان مجروح زیاد است و هرکدام از ما فقط دو تا دست داریم! حال دلمان هم خیلی خوب نیست...این بعد از پذیرش قطعنامه هر بار که می‌آیم شیفت و چشمم که به تابلوی اسم می افتد بدجوری دلم میگیرد. مجروحانمان هم دل و دماغ ندارند...یکی شان می گفت قبلا شورِ خوب شدن داشتیم به شوق برگشتن به جبهه اما الان چه... این بین اما یکی از مجروح ها غصه ها ریخته توی دلش و سهم ما فقط نگاه به چهره ی نورانی و متبسم اوست.مجروح تخت  شماره 118 ! یکی از بیماران شیمیایی است.یک ترکشِ چموش هم توی پهلویش جا خوش کرده.خیلی خوش اخلاق است.امروز صبح که با دکتر بالای سرش بودیم وقتی شنید فردا قرار است مرخص شود چنان تبسم دلنشینی کرد که تا الان که ساعت از گذشته ، یک لحظه هم از پیش چشمانم کنار نرفته... ... با خانم سلیمی ،سرپرستارمان، نشسته ایم توی استیشن پرستاری.چارت پزشکیِ مجروح تخت 118 را از او می گیرم.اوردِرَش را که نگاه می کنم خوشحال میشوم.دکتر فردا را نوشته ترخیص! چارت را می بندم . لرزش خفیفی را زیر پاهایم حس می کنم چیزی شبیه به یک زمین لرزه ی کوچک.یک لحظه برق ها می رود و چشم هایمان در گرگ و میش هوای غروب گم می شود.گوشی را برمیدارم تا ببینم چه خبر است اما انگار تلفن هم قطع شده ! توی این تاریکی یک دفعه آقای کلهری ، نگهبان بیمارستان ، با اضطراب می دود توی بخش.همان طور که با فریاد، خانم سلیمی خانم سلیمی می گوید می رسد به ما؛ +خانم سلیمی منافقا منافقا...باید برید..رسیده‌ن سر خیابون ...رحم ندارن این بیشرفا... و رو قطع کرده‌‌‌‌ن... همه مردمو قتل عام کرده ن تا اینجا...تو رو خدا تا نرسیده‌ن فرار کنید... ... ادامه دارد ➖➖➖➖➖➖➖➖ Eitaa: @Khademinostantehran Instagram: @Reyhanehgraphy