eitaa logo
کمیته خادم الشهدا جوپـار
89 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
304 ویدیو
1 فایل
بِسْمِ رَبِّ الّشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃 🌷 گاهی خودت را آن قدر مشغول می کنی 👈 که پرواز را فراموش می کنی... برای خدایی شدن باید شهدایی شد...🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 _۲۸مهرماه ، ... 🌷🕊 ✍ _خمپاره‌ها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه بهنام سر رسید، اما نارحتی بچه‌ها دیگر تأثیری نداشت؛ او کار خودش را می‌کرد. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود؛ ناگهان بچه‌ها متوجه شدند که بهنام گوشه‌ای افتاده است و از سر و سینه‌اش خون می‌جوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود. چند روز قبل از سقوط خرمشهر، شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۲۸/مهر/۱۳۵۹ پر کشید و امروز آشیانه بهنام، این کبوتر خونین بال، در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان شهر آبا و اجدادش مدفون است. یاد همه دانش آموزان مدرسه عشق همیشه جاودان شــادی روح پاکشان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 @khademinshohada315
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🌹🕊🌴🕊🌹🥀 از طرف من به بگویید چشم و تبلور به شما دوخته است . بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود . شادی روح و @khademinshohada315
✍ _کاری کن ای شهید بعضی وقت ها نمیدانم؛ در گرد و غبار این دنیا چه کنم.💔🕊 مرا جدا کن از زمین، دستم را بگیر... میخواهم در دنیای تو آرام بگیرم... خانواده شهدایی من ....♥️ 💚 @khademinshohada315
🌹🥀🕊🌷🕊🥀🌹 مقدمه ی شدن سپردن به خوبان است. و چه خوبی بهتر از . دلت رو بسپر به ، لحظه هات بوی میگیره، دور رو خط میکشی 🌹 @khademinshohada315
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🕊🌹🌴🌷🕊🥀 از شخصی پرسیدند : تا چقدر راه است ؟ گفت : گفتند : چطور ؟ گفت : مثل یک را که روی شیطانی بگذارید دیگرتان در است . 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 🌹@khademinshohada315
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 دلیل نمی خواست شاید آنها جز چیزی نمی دیدند ... لبخند ؟ مگر غیر از این است که در راه چه و چه شوی 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 🥀 @khademinshohada315
🌼💐☘️🌸☘️💐🌼 اول كه رفته بوديم ، گفتند كسي حق ورزش كردن نداره يه روز يكي از بچه ها رفت ورزش كرد مامور عراقي تا ديد اومد در حالي كه خودكار و كاغذ دستش بود براي نوشتن اسم دوستمون جلو آمد و گفت : مااسمك؟ اسمت چيه؟ رفيقمون هم كه شوخ بود برگشت گفت : گچ پژ . باور نمي كنيد تا چند دقيقه اون مامور عراقي هر كاري كرد اين اسم رو تلفظ كنه نتونست ، گذاشت و رفت و ما همينطور مي خنديديم . 🌺 💐 🌼 @khademinshohada315