eitaa logo
راویان فتح وخادم الشهداء همدان
648 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
191 فایل
🌷 "خدمت به شهید،خدمت به نبی اکرم (صل الله وعلیه واله وسلم) است." امام خمینی (رحمته علیه) 🔴کانال خادم الشهداء /راویان فتح استان همدان 🔺اعزام خادمین و زائرین به مناطق راهیان نور و فعالیت در حوزه شهدا ⁦✌️⁩ارتباط : @ravianfath
مشاهده در ایتا
دانلود
✍روایت_شهداء⚘🍃 ◽️چه رازی نهفته در شهادت برادران باکری؟! سه برادر، هر سه شهید، هر سه مفقود . . .🌷🍃🕊 👈شهید علی‌ باکری که در ایام انقلاب توسط ساواک دستگیر و تکه تکه شد و هیچ‌گاه پیکرش بازنگشت، 👈 شهید‌مهدی‌باکری که در عملیات بدر در جزیره مجنون مجروح شد و وقتی او را در قایق گذاشتند که به عقب برگردانند قایق را با آر پی جی زدند و پیکر مهدی را دجله برای همیشه برد، 👈 شهید‌حمید‌باکری که در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد و وقتی خواستند فقط پیکر او را برگردانند، برادرش مهدی گفت: هر موقع سایر شهداء را برگرداندید او را هم بر می‌گردانیم و پیکر حمید تا به همین امروز مانده است در جزیره مجنون... یازهراگمنامی آرزوست وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
حواستان هست ؛ این‌ها استخوان‌های آن شهیدی‌ست که پای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود ایستاد مبادا جا بمانیم ..... گمنام🌷 هدیه دسته گلی ازجنس صلوات نثارشان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
فرازی از : "...هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد ، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم." "... اگر برای احیاء اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است ... " یادش همیشه جاودان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🍃یازهرا سلام الله علیها 🍃یا شهیده 🥀 💎یاران واقعی بقیة الله اینگونه اند ✔️ 🌱 🌴اوایل انقلاب بود. روزی به مجید گفتم پایم درد می کند و برایم دشوار است هر روز از روستا تا شهر پیاده بیایم، سریع کلید موتورش را به من داد گفت: «من فعلاً به آن نیازی ندارم. دست شما باشد» 🌴از روی سند ازدواج به مجید فرشی داده بودند، آن را به مستحقی بخشید و برای خانواده اش یک موکت ساده سبز رنگ خرید. آنچنان با زبان شیرینش از این موکت تعریف می کرد گویی روی فرشی بهشتی نشسته است. 🌴تازه پای تلوزیون به خانه ما باز شده بود که آن را برد و به خانواده ای که فرزندان زیادی داشتند بخشید! 🌴حقوق عیدی اش را به یک کارگر شهردار بخشید بی آنکه عید آن سال خود یک ریال هم در خانه داشته باشد. 🌴سال تحصیلی که شروع می شد کلی پوشاک و لوازم تحریر تهیه می کرد و به بچه های مستحق می رساند. 🌴به خانه یکی از دوستان مجید در لارستان رفته بودیم. پدر خانواده فوت شده بود. روزی مجید دختر آنها را که دانش آموز بود به بازار برد و برایش مانتو، مقنعه و کیف خرید. وقتی می خواستیم به مرودشت برگردیم، کرایه برگشت نداشتیم. اعتراض مرا که دید گفت: « غصه نخور خدا می رساند.» از یکی از دوستانش به اندازه کرایه برگشت قرض کرد. 🌴صبح ها که بلند می شدیم، می دیدم تمام ظرف ها شسته و پوتین ها هم مرتب و واکس زده پشت در سنگر است. نفهمیدیم کار کی است تا زمانی که مجید شهید شد. مجید رشیدی کوچی🌷🕊 🌷 وعَجِّل فَرَجَهُم🕊 🌴الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ🌴 🍃یاعلی علیه السلام🍃 یاشهید 🌷