اول به برق چشمان دختر در کنار پدر و بعد از شهادت پدر نگاه کن
بعد بگو مدافعان برای پول میروند...😒
#شهیدحیدرجلیلوند🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
خادم شهدا 💔
1_3207558658.mp3
4.56M
┄┅┄✶🍃🌸🍃✶┄┅
┊ ┊ ┊ 🌼
┊ ┊ ❤️
┊ 🌼
❤️
صبــح زیبـاتـون بخیــر و شــادی
دلتــــون آروم در کنــار عـزیــزان
زندگیتون شیرین و لبریز از مـهر
دنیاتون غرق در شـادی و آرامش
«♥️🖐🏻 »
♡أَلسَّلامُعَلَیکَیاعَلۍاِبنِموسَۍأَلࢪّضآ♡
♥️¦↫#وعدھعاشقۍ²⁰
🖐🏻¦↫#بھوقتمشھدشآھسلامــعلیڪ
‹›
در پـے یڪ معجزه بود
تا زندگـےاش را دگرگون سازد
بـھ جبھہ رفت !🙂
حالا سال هاست ڪھ مردم ڪنار مزارش
مـےنشینند و بھ یڪدیگر مـےگویند
معجزه مـےڪند..!(:💔
#شهیدمحمدرضاتورجی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
خادم شهدا 💔
هرکسی ک توفیق اعتکاف نصیبش شده
خیلی برام دعا کنه لطفا خیلی زیاد...✨
شهیده زهره بنیانیان که بود؟!
متولد دی ماه سال ۱۳۳۶ در اصفهان
در یک خانواده متوسط،
دوران ابتدایی را گذراند
در دبیرستان برای حفظ حجاب به مدت دو هفته از رفتن به کلاس محروم ماند
و با تعهد والدین اجازه ورود به کلاس میگیرد.
کتب شهید مطهری و شریعتی را مطالعه میکرد.
در جلسات مذهبی شرکت میکرد
زهره بسیار قرآن میخواند و از هر فرصتی برای دعا استفاده میکرد.
مادرش میگوید:
یک روز در آشپز خانه کمک میکرد النگو در دست داشت،
بخار، النگو ها را داغ میکرد دیدم که زهره عمداً دستهایش را روی بخار داغ میگیرد تا النگوها داغ شوند و بعد کمی آنها را به دستش می چسباند به من نگاه کرد و گفت:
"مادر نمیدانم آیا طاقت آتش سوزان جهنم را دارم یا نه؟ تنی که تحمل این دما را ندارد چگونه آن آتش را تحمل کند..!"
خانم غازی از شاگردان بانو امین درباره شخصیت زهره میگوید:
زهره بنیانیان از ده دوازده سالگی به کلاسهایما میآمد.
در نیمه شب ها که با خدا راز و نیاز میکرد مشاهداتی عرفانی داشت که آن را برای ما بازگو میکرد و به سفارش ما همه آنها را در یک دفترچه یادداشت می نمود.
وقتی خصوصیات اخلاقی او را به خانم بانو مجتهده امین، گفتم سفارش کردند که حتماً با او به طور خصوصی کار شود چون روحی بزرگ داشت.
زهره حقیقتاً یک روحیه ملکوتی داشت.
تغییرات عمیق رفتاری او خانواده را نگران میسازد.
فامیل به او مهر جنون و دیوانگی میزنند. شکاف عمیقی را بین خود و خانواده احساس میکند.
با یک ازدواج ناخواسته به اوج خود میرسد.
در اواخر سال تحصیلی ۵۴-۵۵ با اینکه سال تحصیلی را به پایان نبرده و درسش نیمه کاره مانده عازم کشور آلمان میشود. این تصمیمی بود که خانواده برای او گرفته بودند و عازم سرزمینی میشود که با او و هویت مذهبی اش بیگانه است.
نامه های او به مادر همه حاکی از فشارهای روحی زیاد اوست.
پس از شکست در ازدواج از طریق تماس با دوستان به لبنان رفته و به مبارزین فلسطینی می پیوندد.
در لبنان یک دوره نظامی میبیند و سال ۵۶ به ایران بازمیگردد.
فعالیت های انقلابی و مذهبی خود را در قالب شرکت در جلسات مذهبی، سخنرانی، توزیع نوارها و کتب و اطلاعیه های امام در شهر اصفهان، قم، تهران و همچنین تشکیل کلاسهای رزمی (تکواندو ) به اوج خود میرساند
تا آنجا که از طرف ساواک نیز دستگیر میشود
ولی با زیرکی خاص، مدارک را از بین میبرد و آزاد میشود.
در این دوره مبارزات، او با یکی از همرزمانش ازدواج میکند
سرانجام در اردیبهشت ۱۳۵۸ با حضور در یک عملیات نظامی بر علیه گروهک های ضد انقلاب در درگیری به شهادت میرسد...
نام و یادش گرامی باد🌱❤️🩹
#شهیده_زهره_بنیانیان
دقیقا نمیدونم چند وقت بود مزار دایی شهیدم و رفقاش نرفتم اما امروز دعوت شدم💔