🏝برترین وزیر امام زمان🏝
🔸 قیام امام زمان(عج) از مکه شروع می شود و دامنه قیامش کم کم گسترش پیدا می کند. پس از مدتی به عراق می رسند و از عراق با سپاهی به فلسطین و مسجدلااقصی خواهند رسید.
🔹 یکی از مهمترین حوادث دوران #ظهور این است کهوقتی امام عصر علیه السلام در مسجد الاقصی برای اقامه نماز صبح مهیا میشوند #حضرت_عیسی علیه السلام رجعت میکنند و پشت سر امام زمان(عج) نماز میخوانند.
🔸حضرت عیسی علیه السلام وزیر و یاور حکومت مهدوی میشوند و از برخی روایات استفاده میشود که فرمانده کل قوای حکومت امام زمان(عج) حضرت عیسی(ع) هستند.
🏝میلادحضرتعیسی(ع)مبارک
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#بهترین_اربابم♥️
کاروان عمر ما منزل
به منزل میرود
منزل اول حسین
و منزل آخر حسین
#ازامامحسین_جداموننکنند🥀
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼
✍امام على عليه السلام:كسى كه محبّت دنيا در دلش خانه كرده است، چگونه مدّعى محبّت خداست؟!
#حدیث_روز
گفت: هرجا که نظر میکنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. کسی نمیبیند و کسی نمیچیند.
گفتند: کو، کجاست؟
گفت: همهجاست.
هرجا میتوان خدمتی کرد؛
یا هرجا میتوان به راحتی دلی بدست آورد؛
آنجا که غمگینی هست و آنجا که مسکینی هست؛
آنجا که یاری طالبِ محبت است؛
و آنجا که رفیقی محتاج مروت...
#صبحتبخیرمولایمن
🏝سلامی از قلبی گرفته به نابترین شادمانی ...
سلامی از جانی یخزده به آفتاب مهربانی ...
سلامی از نهایت دلتنگی به اوج آرامش ...
سلامی از من به شما...🏝
⚘وَ لاَ قُوَّةً إِلاَّ أَوْهَنْتَهَا وَ لاَ رُكْناً إِلاَّ هَدَمْتَهُ وَ لاَ حَدّاً إِلاَّ فَلَلْتَهُ وَ لاَ سِلاَحاً إِلاَّ أَكْلَلْتَهُ
تا آنجا که [از اهل باطل] هر قدرتى را ضعيف و ناتوان سازى و هر پایه و اساسی را منهدم کنی و هر برنده ای را کُند نمایی و هر سلاح و نيرویی را از کار اندازی⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#فاطمیه #امام_زمان
۹روزماندهتاپرواز #حاج_قاسم
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #قسمت58 📌کمی از خدا بترسیم ❓کسی هستم که به قدری دوستم از ماهواره برایم
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت59
❓چه کنم که تماشای ماهواره را ترک کنم؟
📌من فقط دو سه تا سریال دوبله شدۀ فارسی را از روی بیکاری، وقتی از سرِ کار میآیم تا خستگیام بیرون رود، میبینم و فکر میکنم که روی من هیچ تأثیری ندارد. آهنگها و برنامههای سیاسی و ... را اصلاً نمیبینم و حتّی شدیداً با آنها مخالف بوده، احساس نفرت میکنم؛ امّا متأسّفانه با این که صد در صد با صحبتهای شما موافق هستم، نمیتوانم حتّی یک روز هم دیدن آنها را ترک کنم و هر راهی را که شما گفتید یا شنیدهام، امتحان کردهام؛ امّا موفّق نشدهام. محتوای این سریالها را مخالف با اعتقاداتم میبینم؛ امّا فکر میکنم روی من، بیتأثیر است. من در محلّ کار و هنگام رانندگی، تماماً به برنامههای «رادیو معارف» و «رادیو قرآن» گوش میدهم و همیشه تصوّر میکنم شنیدههای من از آنها، مرا از ارتکاب گناه، باز میدارد؛ ولی احساس میکنم هیچ وقت راه رهایی از این سریالها را ندارم. لطفاً کمکم کنید.
1⃣ تأثیرناپذیری، ادّعا یا واقعیت؟
از آن جا که شما حرفهای ما را قبول دارید، دیگر در بارۀ این که نگاه کردن به این برنامهها چه آسیبهایی دارد، سخنی نمیگوییم؛ امّا به این راحتی نمیتوان پذیرفت که شما از این سریالها تأثیر نمیگیرید؛ چرا که تأثیر این سریالها، تدریجی است. بدون تردید، کسی که با دیدِ سرگرمی به این سریالها نگاه میکند، اگر در همان ابتدا متوجّهِ آثاری که این سریالها روی او میگذارد، نشود، در طول زمان، پی به آن خواهد بُرد.
✅خوب است به ارتباط خود با خدا توجّه کنید و ببینید که آیا مثل زمانی که اهل دیدن این سریالها نبودید، با خداوند ارتباط دارید؟ کمی از حالِ نمازتان بپرسید. ببینید نمازهایتان چگونه شده است. حالِ نگاهتان در کوچه و خیابان، چهطور است؟ احساس دردتان نسبت به مسائل ضدّ ارزشی که در جامعه میبینید، تغییری نکرده است؟ مگر اثر گذاشتن این سریالها از همان ابتدا به آن است که شما منکراتی را مرتکب شوید که شایستۀ حد خوردن است؟!
⬅️ادامه دارد .....
📚بشقابهای سفره پشت باممان ص۲۵۵
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
🏝فرارسیدن سالروز ولادت با سعادت پیامبر بزرگ الهی حضرت روح الله، عیسی بن مریم علیه السلام ،نویدبخش و بشارت دهنده ظهور آخرین نبی خدا صلی الله علیه و آله
بر اهالی توحید و ایمان گرامی باد🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹☺️کاسوم☺️🌹
فیلمی از لهیس دزیرس
حتما ببینید خوشتون اومد برای بقیه بفرسید
التماس دعا🙏🌹
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#رمان_ضحی ❤️ #قسمت_هشتاد_و_هشتم اگر در جامعه ای طلاق و جدایی اصل شد دیگه کسی از ترس شکست اصلا به ا
#رمان_ضحی ❤️
#قسمت_هشتاد_و_نهم
بجای تو رو زمین زندگی کنه و خوبی از خودش بجا بگذاره اونوقت برای تو مثل یه سرمایه گذار تولید منفعت میکنه چون اولاد صالح باقیات الصالحاته و برای والدین بعد از مرگ هم تولید خیر و ثواب میکنه
این روش تربیتیه که مهم و تعیین کننده است.
و
ضمنا اگر درست بهش نگاه بشه مادر قله تمام صفات بشریه
و به شدت قابل احترام
جایگاهی که فقط زن بهش میرسه
اینم امتیازیه که خدا به زنها داده
نمایندگی خدا در ساخت و پردازش(تربیت) انسان
به نظر من که این فرایند اصلا یه جور معجزه ست!
از وجود خودت یکی شبیه خودت در اشل کوچیک تر به این دنیا می آری
تو... واسطه ی خلق آدم ها هستی...
به یک نفر دیگه امکان حیات میدی!
و خودت رشدش میدی
همه ابزار آلات پیشرفته رو متخصص ها میسازن برای خدمت به بشر بعد تو کاملا ذاتی بلدی خود بشر رو بسازی!
خیلی هیجان انگیزه
حتی روزیش رو هم خدا به تو سپرده
خالق و مربی که بودی رزاق هم شدی
تمام صفات خدا در تو متجلی میشه
خیلی زیباست...
آه ژانت متوجهم کرد که دارم براشون روضه باز میخونم!
فوری نگاهم برگشت روی دفترم:
خب...
آیه 231، زنها را آزار ندهید
این جمله الان شاید خیلی درخواست عادی و روالی باشه ولی برای اون زمان و مکان که زنها اصلا توش مطرح نبودن موضوعیت نداشتن کسی درباره شون صحبت نمیکرد نه!
این فرد توی کتابی که به قول شما برای جذب مردم آورده چرا انقدر درباره زنها حرف میزنه!
یه سوره داره به اسم زنان
شما تواریخ عرب رو بخونی تو چهارصد سال تاریخ نگاری اسم دو سه تا زن رو بزور بتونی پیدا کنی اصلا نه زنها جایگاه اجتماعی خاصی داشتن نه حرف زدن ازشون برای کسی جذابیت داشت
کلا حوادث مربوط به زنان توی تاریخ نقل نمیشد یعنی اونها هم میدانی برای خلق حادثه نداشتن
طرف اسمش ام فلان بود
مادر فلان بچه
اصلا کانه به عنوان یک شخصیت مستقل تعریف نشده بود!
تازه توی همین آیه میگه حکم خدا رو به مسخره نگیرید قشنگ معلومه اینحکمها که می اومد یه عده میخندیدن میگفتن این حرفا چیه!
اصلا عادت نداشتن
بذار یکم از ساختار اجتماعی عرب عشیره ای اون زمان براتون بگم بلکه دوهزاری مبارک جا بیفته
توی اون ساختار کلا زنها نه هیچ وقت نقشی میپذیرن نه تاثیری میگذارن نه حتی حرفی برای گفتن دارن حتی تصمیمی درباره خودشون هم نمیتونن بگیرن مطیع محض
و کاملا کالا
چرا میگم کالا
چون وسیله ای برای داد و ستد و تحکیم روابطه. دو تا قبیله با هم درگیر میشن برای رفع دعوا میگن فامیل شیم یکی از اینور یه دختر بده به اونور حالا کی به کی؟
اصلا مهم نیست
با چقدر اختلاف سنی؟
ابدا اهمیتی نداره
ممکنه یه دختر دوازده ساله رو بدن به یه مرد 60 ساله اصلا هم براشون عجیب نبود
مثل زنده به گور کردن دخترا که اصلا براشون عجیب نبود
عادی شده بود
فرهنگ شده بود
ازدواج هم براشون به سادگی آب خوردن بود راحت ازدواج میکردن و زیاد هم ازدواج میکردن!
نقل تاریخی هست که قبل از اسلام یکی از شیوخ عشایر 200 تا زن داشته
مثل کسی که کلکسیون تمبر داره
کالا! کاملا کالا...
مرد هر کاری دلش میخواست در قبال زنها انجام میداد هر بلایی که دلش میخواست سرشون می آورد اعتراض اصلا تعریف نشده بود
کوچکترین مشکلی پیش می اومد یه فرهنگی داشتن که ظهار میکردن
یعنی مرد به زنش میگفت تو دیگه برای من مثل مادرمی!
و دیگه بهش نزدیک نمیشد
و طلاقشم نمیداد!
نابود میکرد اون زن رو
نمیفهمید که خودش چند تا زن مثل اون داره ولی اون بیچاره فقط همین یه شوهر رو داره
اسلام اومد زد زیر کاسه و کوزه ی کل این رسوم با اینکه خیلی خیلی براش هزینه داشت ولی اینکار رو کرد
توی سوره نساء هست آیه ش که این رسم ظهار رو نهی میکنه و میفرماید هیچ کس نمیتونه با کلام همسرش رو حرام کنه و بگه تو مادرمی اصلا معنی نمیده!
توی این جامعه ای که اصلا زنها حتی به اندازه طلاق دادن هم ارزش ندارن!
اسلام اینهمه قانون در حوزه ی زنان میاره
اسلام اولین مکتبیه در طول تاریخ که برای زنها مجموعه ای از حقوق رو طراحی میکنه
ارث نفقه دیه مهریه و...
حتی تمدن ها هم در اون زمان از این جهت انقدر پیشرفته نبودن
تو جامعه ای که از این جهت از همه عقبتر بود این قوانین شاهکاره واقعا...
اصلا اون موقع زنها نه تنها ارث نمیبردن بلکه به ارث هم میرسیدن
مردی میمرد همسرانش به پسر بزرگترش ارث میرسیدن!
تمام قوانین اسلام در حوزه زنان رو یکبار دیگه با در نظر گرفتن این شرایط اجتماعی بسنج و ببین بابت همینش هم تا چه حد هزینه داده و بعد از خودت بپرس چرا؟!
با نگاه شما این کارا به چه درد این پیامبر میخوره چرا بیخود هزینه میده که این تغییرات رو ایجاد کنه؟
کمی سکوت کردم و بعد باز به دفترم رجوع کردم:
خب... آیه 245 میفرماید به خدا قرض بدید!
چیزی که مالکشه رو قرض میگیره!
مثل پدری که خودش پول تو جیبی بچه ش رو میده ولی اگر یه جا کم بیاره پول بخواد عزت نفس بچه رو حفظ میکنه میگه باباجون یکم پول بده برسیم خونه
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#رمان_ضحی ❤️ #قسمت_هشتاد_و_هشتم اگر در جامعه ای طلاق و جدایی اصل شد دیگه کسی از ترس شکست اصلا به ا
بهت میدم!
_خدا کم میاره؟
_خدا سنتش اینه که مستقیم در تدبیر امور مداخله نکنه و انسانها دنیا رو بچرخونن
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
بهت میدم! _خدا کم میاره؟ _خدا سنتش اینه که مستقیم در تدبیر امور مداخله نکنه و انسانها دنیا رو بچرخ
#رمان_ضحی ❤️
#قسمت_نودم
با اعمالشون
خدا که نباید دستگاه اسکناس بزنه پول توزیع کنه
از بنده ها میخواد که به هم کمک کنن
اینجوری امتحان و پرورش شکل میگیره
مثل پدری که میخواد سخاوت یاد بچه ش بده میگه یکی از این شکلاتات بده به دوستت
میتونه خودش شکلات بخره وبده دست اون بچه اما اینجوری با یه تیر دو نشون زده
هم اون بچه شکلات گیرش اومده و خوشحال شده هم این یکی بچه سخاوت رو یادگرفته یکم رشدکرده
انسان ها در هر موقعیتی که هستن وسیله آزمون و ابتلای همن
همه چیز امتحانه همه چیز
متاسفانه این سیستمای آموزشی اسم امتحان رو توی ذهن ما خراب کردن انگار اتفاق ترسناکی باشه وگرنه امتحان به معنای چالش باید خیلی هم لذت بخش باشه شاگرد زرنگا در به در دنبال اینن امتحان بدن سوادشون رو نشون بدن
خب... به جزء دوم هم تموم شد
فکر کنم خیلی خسته شدید
بهتره ژانت بره بخوابه که از مراسم فرداش نمونه...
ژانت با لبخندی از پشت میز بلند شد:
_آره الان بخوابم بهتره
شبتون بخیر
ژانت که رفت رو به کتایون گفتم: تو نمیخوابی؟
گوشیش رو برداشت و باز کرد:
من نمیخوابم تو هم نمیخوابی!
گوشیم داره منفجر میشه از پیام
کلی ویس فرستاده
بشین ببینم چی میگه!
_خب من چرا باید بشنوم برا تو فرستاده
بجای جواب صوت اول رو باز کرد:
+تو نمیتونی اصلا شرایط منو درک کنی دخترم
من واقعا از پدرت میترسیدم هنوزم میترسم
تمام این سالها بهت فکر می کردم هیچ وقت از زندگی لذت نبردم همیشه نبود تو اذیتم کرده ولی کاری از دستم بر نمیومد
مادر نیستی که بفهمی چقدر سخته بچه ت رو ازت دور کنن و تو هیچ کاری نتونی بکنی
پدرت به من بد کرد به تو بد کرد چون اصلا عاطفه و انسانیت نداره فقط منافع خودش براش اهمیت داره
تا وقتی که براش جذاب بودم منو نگهداشت بعد مثل یه دستمال کاغذی پرتم کرد بیرون و طلاقم داد
آخرین جمله ای که بهم گفت این بود که اصلاً ازدواج با تو بزرگترین خریت زندگیم بوده در حالی که صد تا خوشگل تر از تو بدون هیچ شرطی حاضرن باهام باشن
الان دوستت داره معلومه وقتی به دنیا اومدی مهرت به دلش افتاد ولی تا قبل از به دنیا اومدنت هر روز دعوا داشتیم چندین بار برام آمپول و قرص سقط خرید ولی من مقاومت کردم تا تو به دنیا بیای چون دوستت داشتم از همون اول ولی اون نذاشت بمونم پیشت حتی نذاشت از دور ببینمت
پیامها ها یکی یکی پشت هم باز می شدن و کتایون هم انگشت اشاره ش رو روی لبش فشار میداد و گوش می کرد
معلوم بود که حسابی درگیر شده گوشی رو برداشتم و ویس رو قطع کردم:
_خب؟
_خب من الان باید باور کنم؟
_ چرا از پدرت سوال نمی کنی
_ خب همون حرف های همیشگی رو تکرار می کنه دیگه میترسم بگم پیداش کردم
_ از چی میترسی
_ از این که راست بگه و بلایی سرش بیاد
_ اون که اینجا نیست
نفس عمیقی کشید:
بابا تو ایران هنوزم دوست و رفیق زیاد داره اگر بخواد میتونه هر کاری بکنه
با دست چندتا خط فرضی روی میز کشیدم:
_ خب... شخص ثالثی که ماجرا رو بدونه وجود نداره؟
_ نه کسی نیست
_ مثلاً کسی که هم پدر و هم مادرتو بشناسه دوست خانوادگی فامیل
_ هیچ کس
_ از کسایی که توی خونتون کار میکنن
_ همه جدیدن... به جز
چشم هاش ریز شد و خودش نیم خیز
_ به جز مهناز...
من از وقتی یادم میاد مهناز بوده
_خب خیلی خوبه ازش سوال کن
بی حوصله گفت: اگر هم چیزی بدونه نمیگه میترسه
_ خب خیالش رو راحت کن مطمئنش کن که به پدرت چیزی نمیگی
_ سعی خودم رو می کنم ولی اول باید مطمئن بشم مهناز قبل از رفتن مامانم توی خونه کار می کرده یا نه
گوشی رو برداشت و تند تند چیزهایی برای مادرش تایپ کرد
بعد نگاهش برگشت روی صورتم: خیلی گیجم
نمیدونم اگر این حرفا راست باشه باید چکار کنم!
بلند شدم و با کشیدن بازوش اون رو هم ناچار به بلند شدن کردم:
انقدر فکر و خیال نکن یه طوری میشه دیگه
بیا بریم بگیریم بخوابیم فردا کلی کار داریم!
وارد اتاق شدم و رختخواب مسافرتیم رو روی زمین پهن کردم
کتایون که وارد شد نگاهی بهش انداخت و گفت:
آخه اینجوری که بده بذار من رو زمین بخوابم
لبخندی زدم:
نفرمایید علیاحضرت فقط همینمون مونده شما رو زمین بخوابید کمر همایونی عادت نداره خشک میشه دیگه خر بیار و باقالی بار کن!
من عادت دارم خیلی هم راحتم فقط بی زحمت اون چراغ رو خاموش کن
چراغ رو خاموش کرد و روی تخت دراز کشید
به دنبال بهانه ای برای سرگرم کردنش گفتم:
یه سوال
چی شد با ژانت رفیق شدی؟
_گفتم که دو سال پیش به یه شرکت تبلیغاتی
همونطور که توی جام دراز میکشیدم حرفش رو قطع کردم: اونو که گفتی منظورم اینه که چی شد رفیق شدید آخه یکم بعیده
نفس عمیقی کشید:
آره میدونم به نظر خودم هم خیلی عجیب و بعید بود
من کلا تو دوران مدرسه م با هیچکس درست و حسابی دوست نشدم تو دوره دانشگاه هم فقط یه رفیق ایرانی داشتم اونم مهاجرت کرد کانادا
باتنهاییم راحتم اما خب
ژانت وقتی از دفترم برای کاتالوگ عکس می انداخت خیلی توجهم رو جلب کرد
1_1372793599.mp3
12.24M
#مادری_از_عرش ۲
#استاد_شجاعی
✦ حضرت زهرا سلاماللهعلیها، کِی و چه زمانی در "عرش" میزیسته است؟
✦ رابطهی یک مخلوق عرشی، با ما اهالیِ زمین، چگونه میتواند باشد؟
✦ چرا پیامبر تسبیحات حضرت زهرا سلاماللهعلیها را، بالاترین رزق ایشان میدانند؟
✘چرا من تا این اندازه، با حضرت زهرا سلاماللهعلیها فاصله دارم؟
@Ostad_Shojae
حالش گرفته بود؛
گفتم: «چته؟»
گفت: «چند وقتھ از ته دل آرزویِ
شهادت نکردم؛
نکنه دلم دنیایے شده..💔»
#اندکےتفکر🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نماز شب شرافت انسان است
🖤اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🖤
🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضرت زینب سلام الله علیها