فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ|بهترین اعمال در ماه مبارک چیست؟
آیة الله#میر_باقری
#ماه_رمضان
142670_318.mp3
4.05M
💠 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 💠
⚜ #جزء دوم #قرآن_کریم ⚜
📥توسط استاد معتز آقایی
⏲ «در ۳۰ دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
📩 به دوستان خود هدیه دهید.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣ماه نجات از آتش جهنم
🔸رهبر انقلاب: ماه نجات از آتش جنهمماه رمضان را «مبارک» نامیدهاند؛ علّت مبارک بودن این ماه، این است که راه نجات از آتش و فوز به جنّت است، که در دعای روز ماه رمضان [میخوانیم]: وَ هذا شَهرُ العِتقِ مِنَ النّارِ وَ الفَوزِ بِالجَنَّة. آتش و دوزخ الهی و همچنین بهشت و نعیم الهی در همین دنیا موجود است. آنچه در نشئهی آخرت تحقّق پیدا میکند، باطن همان چیزی است که در اینجا است.
⭐️#بهار_معنویت
💻 Farsi.Khamenei.ir
▫️ماه، ماه رمضان بود.
وقت، وقت افطار؛
تنها بود.
از خدا مهمان خواست.
در زدند.
رفت به استقبال.
خورشید، پشت درب خانهاش طلوع کرده بود.
نماز مغرب را به امام زمانش اقتدا کرد.
نماز که تمام شد امام فرمود:
دعای ماه رمضان را بخوان.
خواند:
اللّهُمَّ أدخِل عَلی أهل القُبورِ السُّرورَ؛
اللّهُمَّ أغنِ کُلَّ فَقيرٍ...
رسید به این فراز:
اللّهُمَّ رُدَّ کُلِّ غریب
صدای محزون امامش را شنید که:
غریب واقعی منم!
دعا که تمام شد حجت خدا فرمود:
حقیقتِ این دعا، دعا برای فرج من است
و استجابت کامل آن در زمان ظهور...
📚 برگرفته از بیانات حجتالاسلام سید حسین هاشمینژاد.
#رمضان
#داستان_تشرف
#زیبایی_های_ظهور
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
📙رمان امنیتی #شهریور 🌾
✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت 50
میپرسد: چند بار عباسم رو دیدی؟
هیچوقت انقدر مشتاق به یادآوری و بازگو کردن کودکیام نبودم. اصلا برای هیچکس، جز چند جمله کلی، از عباس حرفی نزده بودم. الان ولی، دوست دارم لحظه به لحظهاش را بگویم و شیرینیاش را مزمزه کنم. میگویم: سه بار. یه بار وقتی نجاتم داد، دوبار هم اومد دیدنم.
پیرزن کمی خودش را جلو میکشد و چشمانش برق میزنند: حالش چطور بود؟ برام بگو!
از دید من، عباس مدتهاست تمام شده و حال خوب و بد برایش معنا ندارد؛ اما با دل مادرش راه میآیم: خوب بود... فقط یکم خسته بود.
یک لبخند غمگین میزند: بچهم همیشه خسته ست. هر وقت از ماموریت میاد، با همون لباس بیرونش میافته یه گوشه و چند ساعت میخوابه.
نمیدانم یادش نیست یا نمیخواهد بپذیرد که باید برای کسی که مُرده، از فعل گذشته استفاده کند. شاید هنوز دارد با خاطرات عباس زندگی میکند. ادامه میدهد: بازم بگو... چی شد دیدیش؟
ترجیح میدهم ماجرای پدر و مادر داعشیام را سانسور کنم تا کام پیرزن تلخ نشود. میگویم: نزدیک خونمون خمپاره خورده بود، من دویدم بیرون. خیلی ترسیده بودم. من رو بغل کرد، بهم آب داد و سعی کرد باهام حرف بزنه تا آروم بشم.
خنکای آبی که عباس روی چهرهام ریخت را هنوز فراموش نکردهام. انگار که آب نهرهای بهشتی را روی آتش جهنم ریخته بود. تمام خطوط چهره پیرزن پر از لبخند میشود: دورش بگردم...
-بعد منو برد مقر هلال احمر. برای این که آرومم کنه، این رو بهم داد...
گردنبند حرز را از گردنم درمیآورم و نشانش میدهم: از گردن خودش درآوردش و داد به من.
پیرزن حرز را با دستان چروکیدهاش میگیرد و نگاه میکند؛ مثل یک الماس. با لبخند، لمسش میکند و میبوسدش: حرز امام جواده... خودم گردنش انداختم، از بچگی همیشه همراهش بود. وقتی اومد، این بین وسایلش نبود. حدس زدم داده باشدش به کسی.
میخواهم جمله پیرزن را اصلاح کنم؛ عباس نیامد، او را آوردند، توی تابوت. سکوت میکنم و اجازه میدهم با خیال بودن عباس خوش باشد.
بر خلاف تصورم، حافظهاش خوب کار میکند؛ حداقل هرچه مربوط به عباس باشد را مثل گنج در حافظه نگه داشته. انگار عمداً میخواهد مرگ عباس را نادیده بگیرد. شاید این که هربار موقع بیدار شدن، دنبال عباس میگردد هم، علتش زوال عقل و حافظه نیست. چنان در فکر پسرش غرق شده که خواب و بیداریاش درهم آمیخته.
-بعدش چی شد؟ دوباره دیدیش؟
#ادامه_دارد ...
قسمت اول رمان:
https://eitaa.com/istadegi/6820
⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
#فاطمه_شکیبا
#مه_شکن ✨
🌐https://eitaa.com/istadegi
▫️امام باقر علیه السلام:
🔹 إنَّ لِجُمَعِ شَهْرِ رَمَضَانَ لَفَضْلًا عَلَى جُمَعِ سَائِرِ الشُّهُورِ كَفَضْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله عَلَى سَائِرِ الرُّسُل
🔸فضیلت جمعههای ماه رمضان بر سایر جمعههای سال، مثل فضیلت حضرت محمد صلی الله علیه وآله است بر سایر پیامبران.
📚بحارالانوار ج93 ص376 به نقل از ثوابالاعمال ص39
👈جمعههای ماه رمضان را قدر بدانیم برای تمنا کردن ظهور
#رمضان
#استوری
#حدیث_گرافی
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌یک علاقهای در انسانها وجود دارد به نام "علاقه به تحریف دین"
🔻این علاقه را باید روانشناسانه بررسی کرد
🔹اصلاح #برداشتهای_ناروا از دین، در رسالت و کلمات امیرالمؤمنین در گفتگو با علیرضا پناهیان
شبکۀ سه، برنامه ماه من، حوالی ساعت ۴ به مدت ۲۰دقیقه
#تصویری
@Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شرح دعای افتتاح
🔸 حجت الاسلام کفیل
▫️کلیپ شماره ۱
🔘 ویژه ماه مبارک رمضان
#رمضان_مهدوی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨دعای روز سوم ماه رمضان
💞 خدایا، در این ماه به من تیزهوشی و بیداری روزی کن و از بیخردی و اشتباه دورم ساز و از هر خیری که در این ماه نازل میکنی، برایم بهرهای قرار ده و به حق جودت، ای بخشندهترین بخشندگان.
#دعای_روز_سوم
#ماه_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله #میر_باقری
تفکر در آیات قرآن کریم و شان و منزلت آن در ماه مبارک رمضان
#ماه_رمضان
جزء ۳ @qurantahdir313 ایتا .mp3
4.24M
📍تند خوانی جزء سوم قرآن
🔸️استاد معتز آقایی
قرائت هر جزء هدیه میکنیم به مولا و سرورمان حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📙رمان امنیتی #شهریور 🌾 ✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا قسمت 50 میپرسد: چند
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
📙رمان امنیتی #شهریور 🌾
✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت 51
-آره. دمشق که بودم، اومد دیدنم و برام یه عروسک آورد.
کاش نپرسد عروسکت کجاست؛ همان عروسک موطلایی که تا یازده سالگی، همه جا همراهم میبردمش. هیچکس حق نداشت به عروسک مطهرهنامم بگوید بالای چشمش ابروست. از جان عزیزتر بود برایم؛ اما یک روز که برای تفریح، رفته بودیم قایقسواری روی دریاچه، اسحاق بهم تنه زد و عروسک نازنینم افتاد توی آب.
آن لحظه با تمام وجود میخواستم خودم را هم همراه مطهره، در آب بیندازم و اگر آرسن و پدر جلویم را نمیگرفتند، حتما همانجا خودم را غرق میکردم. به اندازه تمام عمرم، جیغ کشیدم و گریه کردم. انگار خود عباس جلوی چشمم غرق شده بود. بعد از آن هم تا چند روز، تبم پایین نیامد و تا چند هفته، مثل کسانی بودم که یکی از عزیزانشان را از دست دادهاند.
برای این که ماجرای عروسک را فراموش کنم، میگویم: باهام حرف میزد، گاهی فارسی گاهی عربی. البته من فارسی بلد نبودم.
پیرزن با لبخند خیره میشود به روبهرو: بچهم عربی رو خیلی خوب حرف میزد.
واقعا لهجه شامی را عالی حرف میزد؛ نمیدانم دوره دیده بود یا این تسلط، نتیجه حضور طولانیاش میان عربزبانان بود. ادامه میدهم: این نقاشی رو بار آخری که دیدمش با هم کشیدیم و...
حرفم را میخورم. خجالت میکشم که بگویم عباس را بابا صدا زدهام. ادامهاش را از چند روز جلوتر پی میگیرم: چند وقت بعد، یکی از دوستای عباس اومد دیدنم، یه عروسک بهم داد و گفت اونو عباس فرستاده. و بعد... دیگه نیومد...
همهچیز در یک نیامدن خلاصه نشد؛ بلکه این تازه آغاز یک روزشماری بیپایان بود؛ روزشماریای با ایمان به این که عباس هر وقت بتواند، برمیگردد و میشود بابای مهربان من...
***
عباسهای متفاوت، دور عباس واقعی حلقه زدهاند و من را نگاه میکنند؛ و من نگاهم میان عکس عباس و تختهشاسیام در رفت و آمد است. نمیدانم میخواهم با این پرترههای نیمهعباس چکار کنم؛ فعلا آنها را چیدهام دور خودم و تفاوتشان با عباس اصلی را میسنجم.
میخواهم تصویر سیاهقلمی از عباس بکشم که کاملا شبیه به خودش باشد و آن را هدیه بدهم به مادرش؛ برای همین هر روز بعد از کلاسهایم میآیم اینجا، مقابل قبر عباس مینشینم و با مداد و کاغذ سر و کله میزنم؛ بیتوجه به سرمای آبان و زمین یخکردهی قبرستان.
عکس عباس را بالای تختهشاسی سنجاق کردهام؛ عکس خودش و همسرش، مطهره را. پیشنهادش را فاطمه داد؛ این که هردوشان را با هم نقاشی کنم. این را وقتی گفت که داشت آلبوم خانوادگیشان را نشانم میداد و رسیده بودیم به عکسهای عقدش. احتمالا تنها روزی که عباس حاضر شده کت و شلوار بپوشد. یکی از عکسهای دونفره را انتخاب کردیم و فاطمه آن را داد به من.
یک چیز جدید درباره عباس کشف کردهام؛ این که خیلی همسرش را دوست داشته و برای همین، نام آن عروسک موطلایی را هم گذاشت مطهره. انگار جز این نام، نام دیگری در ذهنش نبوده. داستانشان به داستان لیلی و مجنون تنه میزند. عشقِ ناکام، آتشین و محجوب شرقی و ایرانی.
شاید اگر حوصله رمان نوشتن داشتم، رمان این دوتا را مینوشتم؛ هرچند مطهره پیچیده شده میان یک مه غلیظ از ابهام. فرسنگها با هم فاصله داریم و نمیفهمماش.
#ادامه_دارد ...
⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
#فاطمه_شکیبا
#مه_شکن ✨
🌐https://eitaa.com/istadegi
YEKNET.IR - monajat - shabe 3 ramezan 1402 - narimani.mp3
8.29M
🌙 #مناجات ویژه #ماه_رمضان
🍃چشم خود را باز کن
🍃ای دل ضیافت را ببین
🎙 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
👌بسیار دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ندای الهی، در هر شب ماه رمضان به بندگانش
🎙مرحوم آقا مجتبی تهرانی
🤲دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان🤲
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ،اللهمّ
قوّنی فیهِ علی إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی
فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ
شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ
وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین.
خدایا، در این ماه برای برپا داشتن
امرت نیرومند ساز مرا و شیرینی ذکرت
را به من بچشان و ادای شکرت را به
من الهام فرما و به نگهداری و پرده
پوشی خودت ای بیناترین بینایان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شرح دعای افتتاح
🔸 حجت الاسلام کفیل
▫️کلیپ شماره ۲
🔘 ویژه ماه مبارک #رمضان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان
💞 خدایا، در این روز برای برپاداشتن امرت نیرومندم ساز و شیرینی ذکرت را به من بچشان و ادای شکرت را به من الهام کن و به نگهداری و پوششت نگاهم دار، ای بیناترین بینندگان.
#دعای_روز_چهارم
#ماه_رمضان
AUD-20210505-WA0010.mp3
4.18M
تحدیر #جزء چهارم توسط استاد معتزآقایی🍃🌸
جزء چهارم هدیه به پیشگاه مقدس
حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مهسا امینی واقعی پیدا شد
🔺با یکدروغ ساختگی کتک خوردن با باتوم چه بر سر جامعه و احکام مااوردند.تمام دنیا را بر علیه ما به صف کردند.زنانشان گیس هایشان را بریدند و مردانشان تحریم کردند و مرزهای مارا ناامن کردند.سلبریت هایشان بر علیه احکام خدا بر خواستند زنان مارا تشویق به کشف حجاب کردند و مردان را مجاب به همراهی با این حرکت های نادرست.حال بماند شروین هم از این دیوانه ها کاپ اخلاق گرفت .
◀️اما ببینید مهسا امینی واقعی و سکوت سنگین جامعه جهانی را.هیچ جا خبری از توقف ظلم به پیر مرد وپیر زن های فرانسه آن هم علیه یک قانون بازنشستگی نیست.هیچ جا خبری از زن زندگی آزادی مردم فرانسه نیست که نیست .
⏪بارها گفته ام وباز هم میگویم آنها دشمن سرسخت امنیت و آزادی وعزت زن ایرانی هستند .
📝اینجا هنوز یک ساعت قبل از اذان، صف نانواییها طویل میشود.
💌هنوز ماه رمضان که میشود، در ویترین شیرینیفروشیها زولبیا بامیههای زعفرانی دلبری میکنند.
💌در کوچه ما هنوز موقع سحری، چراغ خانهها یکییکی روشن میشود.
💌هنوز در مهمانیهای خانوادگی، درباره «زندگی پس از زندگی» بحث میکنند. و افکار مشغول اعمال و رفتار میشود
💌هنوز همه به دخترو پسرهای روزهاولی فامیل و دوستان ماشالله میگویند.
💌اینجا هنوز رمضان که میشود جلوی رستورانها نوشتهای علَم میشود که « حلیم داغ موجود است»
💌هنوز از ارک صدای «مولای یا مولا» حاجمنصور به گوش میرسد.
💌هنوز مرحمت خانوم روی شلهزردهایی که برایمان میآورد با دارچین مینویسد «یاعلی»
💌هنوز دختر سهچهار سالهای که با مادرش در تاکسی کنارم نشسته، میپرسد که «مامان توتفرنگی هم روزهم رو باطل میکنه؟» و مادر مهربانانه میگوید « نه مامانجون، بخور»
💌هنوز نزدیک اذان که میشود، پیرمردهای پارک سرکوچه، صندلیهای تاشو خودشان را جمع میکنند و به سمت خانههاشان پراکنده میشوند.
💌هنوز در رمضان رفیقهایم هر روز دعای مخصوص همانروز را استوری میکنند. انقدر زیاد که اگر نخوانده رد بشوم عذاب وجدان میگیرم.
💌هنوز صدای اذان از مأذنهها بلند است. هنوز ناامیدی گناه کبیره است.
من به حرف آنهایی که میخواهند دین را مرده و فراموش شده جلوه دهند، حرف آنها که میخواهند بگویند رمضان دیگر تمام شده و مردم روزه نمیگیرند باور ندارم...
هنوز بیدینها پویش روزهخواری علنی راه میاندازند تا با رمضان مبارزه کنند.
پس رمضان هست. دهها میلیون نفر روزهدارند. صدای «اللهم لک صمنا» از تلوزیونها بلند است. مبادا هوچیگری و سروصدای بلند روزهخوارها ناامیدت کند. مبادا «برو بابا کی دیگه روزه میگیره» گفتنهای چند نفر، عصبیات کند و جامعه را کافر بپنداری.
خطای شناختی دست و پایت را نبندد. شبقدر که جمعیت فوقالعاده شبزندهداران را ببینی میفهمی که تو تنها روزهدار شهر نبودهای.
زیر پوست شهر پر است از روزهدار هایی که لبهایشان ترک خورده. اینجا همه ما روزهایم.
💌نماز و روزه هات قبول بچه مسلمون🌹🌹🙏
2_144121785168518434.mp3
3.96M
💠 #تحدیر (تندخوانی) جزء پنجم قرآن کریم
🎙با صوت استاد معتز آقایی