هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
📓رمان امنیتی رفیق #قسمت14 صدای عباس از بیسیم او را به خودش آورد: - حاج آقا یه خونه ویلاییه، یه در
📘رمان امنیتی رفیق
#قسمت15
کمیل ماند چه بگوید. داشت پسر را علیه پدر میشوراند. لب گزید و دنبال یک جواب مناسب گشت:
- ما هنوز چیز زیادی نمیدونیم. ولی امیدوارم خیلی هم بدجور نباشه...
ارمیا پوزخند زد:
- یه نگاه به مبداء واریزهاش بندازید امیدتون ناامید میشه.
بغض صدایش را خش زده بود. نمیتوانست ارمیا را درک کند؛ نمیفهمید ارمیا چه حسی دارد از کارهای پدرش؟ یاد پدر خودش افتاد؛ یک کارگر ساده و مومن؛ کسی که بزرگترین دغدغهاش در زندگی گذاشتن نان حلال سر سفره خانوادهاش بود.
گذشته کمیل و ارمیا اصلا شبیه هم نبود؛ اما حالا، یک دغدغه مشترک آنها را گذاشته بود کنار هم.
کمیل دیگر حرفی نزد. ارمیا با همان صدای بغضآلودش گفت:
- من که فعلا نمیتونم بیام ایران. ولی اگه رفتی ایران، از امام رضا بخوا یه کاری بکنه، بابام بفهمه داره چیکار میکنه و از این راه بیاد بیرون. من برای آخرتش میترسم.
کمیل نفسش را بیرون داد و باز هم ساکت ماند. هیچ کلمهای برای دلداری دادن به ذهنش نمیرسید. آخر هم سعی کرد بحث را عوض کند.
برای ارمیا توضیح داد چطور از راههای ارتباطی امن برای ارتباط با ایران استفاده کند و چند توصیه امنیتی دیگر را گوشزد کرد. آخر هم، ارمیا خودش را انداخت در آغوش کمیل و چندبار زد سر شانهاش. بعد هم بیهیچ حرفی پیاده شد و زیر باران، بدون چتر راه افتاد که برود خانه...
***
کمیل برای بار چندم لیست مسافرها را مرور کرد. عکس سارا را به خاطر سپرد و میان مسافرهای پرواز اماراتی چشم گرداند. سارا میانشان نبود. نگاهش روی یک زن با پوشش عربی ماند.
از میان مسافران هواپیما، فقط همان زن صورتش را با پوشیه پوشانده بود. مردد ماند که سارا هست یا نه. بعید نبود سارا چهرهاش را تغییر داده باشد و برای همین، کمیل متوجه او نشده باشد.
از سویی، قد و قواره زن هم بیشباهت به سارا نبود. کمیل دو چشم بیشتر نداشت. نمیدانست بین دیگر مسافران بیشتر بگردد و با دقت بیشتری نگاه کند یا حواسش به زن باشد؟
باز هم به چهره مسافران دقت کرد.
هیچکدام شبیه سارا نبودند؛ نه به لحاظ چهره و نه جثه. شنیده بود جاسوسهای موساد دورههای حرفهای گریم و تغییر چهره را میگذرانند و در پایان دوره، باید خودشان را گریم کنند و بروند در خانه پدر و مادرشان. اگر پدر و مادرشان آنها را نشناختند، نمره کامل دوره را میگیرند و قبول میشوند. حالا کمیل هم با یکی از همان جاسوسهای حرفهای آموزش دیده طرف بود. با خودش فکر کرد سارا اگر بتواند چهرهاش را هم تغییر دهد، نمیتواند جثه و هیکلش را عوض کند. در دلش توسل کرد و تمرکزش را گذاشت روی زن که حالا نزدیک در فرودگاه بود. منتظر شد زن از فرودگاه خارج شود اما نشد. از همان دم در برگشت و داخل مغازهها چرخید. کمیل داشت به درستی حدسش مطمئن میشد. احتمالا سارا میخواست ضدتعقیب بزند تا مطمئن شود کسی دنبالش نیست. کمیل سعی کرد ثابت بماند و با چشم سارا را دنبال کند.
بعد از دیدن چند مغازه، چندبار بیهدف در سالن فرودگاه چرخید و ناگاه غیبش زد. کمیل هرچه نگاه کرد، نتوانست سارا را ببیند. سارا با چادر و پوشیه سیاهش کاملا درمیان مسافران قابل تشخیص بود؛ اما حالا انگار نه انگار که چنین مسافری در این فرودگاه وجود داشته است. آخرین بار کمیل او را مقابل یک کافه دیده بود و دیگر هیچ. با کف دست کوبید روی پیشانیاش.
ادامه دارد...
#رمان_امنیتی_رفیق
#به_قلم_فاطمه_شکیبا.
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #قسمت14 📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامههای ماهوارهای 9⃣ ایجاد روحیه
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت15
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامههای ماهوارهای
🔟 خارج کردن خانواده از قید مذهب و تغییر شیوۀ زندگی
🔶وقتی افراد خانواده از قید مذهب خارج شوند، تمام اهدافی که در نُه عنوان قبلی اشاره کردیم📚، محقّق خواهد شد. تماشای پشت سرِ هم فیلمها📽، سریالها 📺و برنامههایی که در آن به راحتی ناهنجاریهای اخلاقی📛نشان داده میشود، آرام آرام👣، انسان را از قید دین، خارج میکند.
رسول مهربانی🌸، پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمود:
بر حذر باشید از نگاههای👀 زیادی که همانا تولید هوا و هوس🔥 میکند و بذر غفلت❌میکارَد.
👨👧👦بسیاری از افرادی که مهمان سفرۀ ماهواره📡 میشوند، نماز را کنار میگذارند؛ زیرا، نماز برترین مصداق یاد خداست🕋و کسی که چشمش به نگاه حرام آلوده میشود، از یاد خدا غافل 💥میشود.
امیر خوبیها🌸، علی علیه السلام فرمودند:
در بدن، عضوی ناسپاستر از چشم 👁نیست. پس درخواست آن را اجابت نکنید ⛔️که شما را از یاد خداوندعزّ و جلّ غافل میکند.
🌪از اصلیترین آثاری که تماشای برنامههای ماهوارهای 📡روی انسان میگذارد، ایجاد بیقیدی نسبت به مسائل دینی است.رقص، شرابخواری، مهمانیهای مختلط، مصرفگرایی، ترویج برهنگی و بسیاری از مسائل دیگری که هیچ سنخیتی با شیوۀ زندگی دینی ما ندارند، از خوراکهای عادی و روزمرّهای است که در شبکههای ماهوارهای📡، به وفور یافت میشود.
✅شیوۀ زندگی نمایش داده شده در این شبکهها📺، به قدری با شیوۀ زندگی ما متفاوت است که بسیاری از بینندگان شبکههای ماهوارهای📡، بدون دلیل خاصّی از زندگی خود خسته شدهاند و آرزوی داشتن یک زندگی مثل زندگیهای ماهوارهای 📡را میکنند. دلزدگی از زندگی و افسردگی😔، کمترین نتیجۀ این نوع مقایسه است.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 77-83
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی