شب‌های امتحانات چیست؟ مجموع لیالی برای تمایل هرچه بیشتر به عبادات و انجام واجبات اول وقت و مستحبات به خصوص نمازِ شب و در مواردی نماز جعفرطیار .

هيچ بى نيازيى چون عقل و هيچ بينوايى چون جهل و هيچ ميراثى چون ادب و هيچ پشتيبانى چون رأى زدن با ديگران(مشورت) نباشد . نهج البلاغه، حکمت ۵۴ #کلام‌مولا

از بخشش اندك شرمنده مباش، زيرا نوميد ساختن، اندكتر از آن است. نهج البلاغه، حکمت ۶۷ #کلام‌مولا

و ما فرزندان مکتبی هستیم، که از دشمن امان نامه نمیگیریم...

اين دلها هم ملول مى شوند، آنسان، كه تن ها ملول مى شوند. پس براى شادمان ساختنشان سخنان نغز و حكمت آميز بجوييد. نهج البلاغه، حکمت ۹۱ #کلام‌مولا

در تاریخ بنویسید که در جهان اسلام؛ عربستان،‌کویت، امارات، قطر، اردن، مصر و کشور های مسلمان آفریقا در برابر جنایات رژیم خونخوار صهیونیستی سکوت کردند، و تنها حامیان فلسطینی ها شیعیان ایران، شیعیان عراق شیعیان یمن و شیعیان لبنان بودند...

شاید این زندگی ، نتیجه اون نون خشکاییِ که رو زمین دیدمشون ولی بوس‌شون نکردم بذارم ، یه گوشه ؛

• تو وصیت نامه‌اش نوشته بود : «من چندتا گوسفند به اندازه ای که بچه هایم شکمشان را سیر کنند دارم ؛ حقوق مرا بدهید به افرادِ ندار و بی سرپرست . فرماندهان برای متقاعد شدنش گفته بودند که این حقوق ناچیز ؛ حق خودش و فرزندانش است . در جواب نوشت : «امام‌علی(علیه‌السلام) که افراد را به جنگ دعوت میکرد ؛ یکی میگفت محصولم ؛ یکی میگفت زن و بچه‌ام و . . . با این توجیهات علی رو تنها گذاشتن ؛ ایران کوفه نیست . |شهیدحاج‌قباد‌شمس‌الدینی| @khakim_8

یه تقدیمی بریم ؟ . این پیام ُفور کنید + این کلیپ . منم یه شعر ِعربی تقدیم چنلتون میکنم . + یه پیام هم ازتون فور میشه . شرط ؟ - عضو بآش ، نبآشی تقدیمی بهتون تعلق نمیگیره . - بعد ِتقدیمی لف دادن ؟ در شأن شوما نیست . جاتگی ؟ اینجا ☕️ .

-

آمدی بابا ولی کو دست و پا و پیکرت آشنا هستم، منم آری رقیه دخترت آری من غرق بلا گشتم ولی با من بگو در سفر بودی چه شد آنجا چه آمد بر سرت؟ ای پدر شرمنده‌ام آهی ندارم در بساط خانه‌ام گشته خرابه ، نور وجه اخترت هرچه بود از من گرفت زجر و سنان و حرمله موی زیبا ، روی چون ماهم، علی اصغرت آمدی اما چرا بی سر ‌؟‌چرا آشفته حال؟! در بغل گیرم تورا مانند زهرا مادرت مادرم گفته مبادا که تو را محزون کنم پی مپرس از گوشواره، رفت چون انگشترت - علی دهدشتی -

قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت تکلیف بی‌قراری این دل چه می‌شود؟! اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت… ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راه جمکران سر راهی ببینمت یا که محرمی شود و بین کوچه‌ای در حال کار نصب سیاهی ببینمت آقا خدا نیاورد آن روز را که من سرگرم می‌شوم به گناهی ببینمت با این دل سیاه و تباهم چه دل‌خوشم بر این خیال کهنه واهی، ببینمت! دارم یقین که روز وصال تو می‌رسد ذکر لبم شده که الهی ببینمت ‌.