یه حرفی بزنم ،
ما از روزِ اول زندگی تا اخرین روز زندگیمون ؛
کلبِ حضرت رقیه و درگاهِ محترمشونیم ؛
هرکس اعتقادِ خودشو داره ؛
ما اعتقادمونُ از دستِ مردم الان نگرفتیم که با حرفاشون تغییر بدیم ،
من تا عمر دارم کلب این دیارم ؛
ممنون میشم اگه نمیتونید تحمل کنید تشریف ببرید .
آرمان مشترک داشتن موجب دلگرمی و اطمینان خاطر ِ
اما خب ،
برای آنچه اعتقاد دارید ایستادگی کنید حتی
اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد ..
( بابا ) دریافتش از حسینی زندگی کردن را برایم خلاصه میکند توی عبارت شخصیت محبوبش :
پاک باش و خدمتگزار .
- کتاب رهیده .
در بعض کُتُب مسطور است که چون حضرت زینب سلام الله علیها متولّد شد، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، متوّجه به حجرهی طاهره گردید ؛ در آن وقت حضرت حسین سلام الله علیه به استقبالِ پدر شتافت و عرض کرد : « ای پدرِ بزرگوار؛ همانا خداوند کردگار، خواهری به من عطا فرموده . »
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از شنیدن این سخن، بیاختیار اشک از دیدههای مبارک به رخسار همایونش جاری گردید . چون حسین سلام الله علیه این حال را از پدرِ بزرگوار مشاهده نمود، افسرده خاطر گشت چه آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدّل به مصیبت گردید و سببِ حُزن و اندوهِ پدر شده، دل مبارکش به درد آمد و اشک از دیدهی مبارکش بر رخسارش جاری گشت و عرض کرد : «بابا ؛ فدایت شوم من، شما را بشارت آوردم، شما گریه میکنید! سبب چیست و این گریستن بر کیست ؟! » حضرت امیرالمؤمنین حسینش را در برگرفت و نوازش نمود فرمود : « نور دیده، زود باشـد که سرّ این گریستن، آشکار و اثرش نمودار شود .. »، در این جا اشاره به واقعهی کربلا میفرماید .
- کتاب خصائص زینبیه از مرحوم جزایری، ص۱۹ .
ما رو دوباره داغدار کردن ؛
اما
دریغ از اینکه جنس ما طوریه
که خاك بشیم، جوونه میزنیم .
" بکشید ما را .. "
انقلاب رو به حرکته،
این انقلاب فتح قطعی داره ؛
مهم اینجاست که ما
در فرایند رسیدن به قله
چه نقشی داریم ؟
نقشمون رو درست ایفا میکنیم ؟
این مسئولیت ِمبارکی که بر گردن ِ
ماهاست صرفا برای اینه که
خودمون رو در بندگی ِخداوند
ثابت کنیم که آیا برای اسلام
مفید واقع میشیم یا خیر .
چه ما باشیم چه نباشیم
در نهایت حزب الله فاتحه ؛
لکن اگر بودیم به سفینة النجاة میرسیم !
یادمه میگفت
نبین بقیه کجان،
ببین خودت کجای کاری ؟
چون وقتی بقیه رو میبینی
فقط افق دیدت تا همونجاست
و فراتر رو نمیبینی . .
ولی وقتی ببینی خودت کجایی
و چقدر راه مونده، حساب کار دستت
میاد، متوجه میشی چقدر باید
کیفیت بدی یا چه اندازه سرعت رو بالا ببری .
ولی ابالفضل ؛
به همون چشمای سرمه کشیده قسم،
به همون دست ِمقطع قسم،
به اون مشك ِشرمنده قسم،
حرم نیازم .
حتی ته ِبساطمم چیزی نیست
اما میدونم در آستان ِخوب کسی رو زدم،
کسی که گنهکار هم تو دم و دستگاهش
محترم میشه ..
شهدا راهنمای راه هستند
و دنبال کردن ِرد پای آنان
ما را به طریقه حضرت دوست
متصل میکند ..
رفاقت ِبا شهید و همنشینی با او
تاثیر گذار بر روح و جان ِآدمیست ؛
وقتی خودتان را رفیق شهید
بدانید، شهید رفاقت خود را
از شما دریغ نخواهد کرد
بلکه دست شما را خواهد گرفت
تا از ظلمات نفس رها شوید .