eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
5.3هزار دنبال‌کننده
453 عکس
101 ویدیو
11 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| امام‌خمینی(ره) فرمود: تنگه‌ی چزابه را تنگه‌ی علیمردانی بنامید... |یه تنه کار یک گردان رو انجام می‌داد. فرمانده گردان بود اما سنگر نداشت، زیر آتش دشمن تمام قد بالای خاکریز می‌ایستاد و می‌جنگید. اونقدر آرپی‌جی زده بود که از گوش‌هاش مدام خون می‌یومد. بدنش پر از ترکش بود، اما از پا نمی‌نشست. برا اینکه ماسه‌ها جلوی سرعت عملش رو نگیره، با پای برهنه روی خاکریز راه می‌رفت. یک آرپی‌جی هم مدام روی شونه‌اش بود. امکانات جنگی‌مون کم بود. شهید علیمردانی برنامه‌ریزی کرده بود که بچه‌ها طوری عمل کنند که دشمن احساس کنه تعداد ما به اندازه چند لشکر است و خط پر از نیرو است. (روای: آقای یل‌پور ) بچه­ ها آن قدر جنگیده بودند که دیگر توان نداشتند. تعداد شهدا بسیار زیاد بود و فقط چند نفر باقی مانده بودند. دشمن، آنقدر آتش می­‌ریخت که نمی­‌تونستیم در سنگر ایستاده راه بریم. حتی نمازمون رو نشسته می­‌خوندیم؛ اما ایستاده و استوار توی خط راه می­‌رفت. شهدا رو می­‌بوسید و چشم­اشون رو می‌­بست و اونا رو کنار خط می­‌برد. یادم میاد یه بار گفتم: فرمانده! دستور عقب نشینی نمی­دین؟ خندید و گفت: چرا عقب نشینی؟ ما در نقطه‌ی حساسی از تاریخ هستیم و چشم امید امام و سی میلیون ایرانی به ما دوخته شده؛ ما باید ایستادگی کنیم. امام­مان پیام داده که چزابه نباید سقوط کند و ما باید استقامت کنیم. (راوی: خمسه صالح‌شریف) حضرت امام خمینی (ره) بعدها با شنیدن وصف رشادت‌های این سردار بزرگ خراسانی، فرمودند: تنگه چزابه را تنگه علیمردانی بنامید. (راوی: خانم بذری؛ نویسنده کتاب شهید) @khakriz1_ir
|بعثی‌ها عکس شهید علیمردانی رو در حال لگد شدن در روزنامه چاپ کردند... |یک روزنامه‌ی عراقی به دستمون رسید که یه عکس قابلِ تأمل رو داخلش چاپ کرده بودند. توی صفحه­‌ی نخست این روزنامه، عکسی از سربازان بعثی چاپ شده بود که داشتند عکس شهید علیمردانی رو لگد می‌کردند. تیتر روزنامه هم این بود: علمیردانی جُند الخمینی؛ عَدی الصدام حسین [یعنی علیمردانی سرباز خمینی؛ دشمن صدام حسین] وقتی روزنامه رو به شهید علیمردانی نشون دادم، خندید. بهش گفتم: خلاصه مراقب خودت باش که صدام حسین به خونت تشنه‌ست. 👤راوی: خمسه صالح‌شریف ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_irواژه‌یاب:
|وقتی امام‌رضا علیه‌السلام عنایت فرمود و مین‌ها عمل نکرد... |روز اعزامِ شهیدعلیمردانی به جبهه؛ رفتم راه آهن برا خداحافظی. شهیدعلیمردانی بهم گفت: این دفعه آخره و برگشتی در کار نیست؛ ان شاا... شهید میشم بهش گفتم: این‌همه جبهه رفتی؛ می‌خوام چیزی رو برام بگی که تا حالا به کسی نگفتی؟ گفت: یه مطلب بهت میگم اما تا زنده‌ام برا کسی تعریف نکن: " توی عملیاتِ فتحِ ارتفاعاتِ الله‌اکبر؛ وقتی شب بهمراهِ نیروهام به میدان مین برخوردیم؛ دیدم هیچکاری نمی‌تونیم کنیم و حتی فرصت خنثی کردن مین‌ها رو هم نداریم. آهسته از نیروها فاصله گرفتم و برگشتم سمت حرم امام رضا(ع)؛ به ایشون متوسل شدم و عرض کردم: آقا جان! اینها بچه‌های مشهد هستند؛ ما جز شما کسی رو نداریم.‌‌.. یک آن انگار صدایی میان آسمان و زمین پیچید و گفت: فلانی! امشب این مین‌ها عمل نمی‌کند... سریع به سمت نیروها رفتم و به آنها گفتم: این مین‌ها خنثی شده و معبر برای عبور باز شده... بعد خودم جلوی همه شروع به حرکت کردم و از میدان مین گذشتیم، بدون اینکه حتی کوچکترین اتفاقی بیفته... یادمه بعد از عملیات، دوباره با نیروها توی مسیر برگشت، به همون میدان مین رسیدیم؛ عده‌ای از بچه‌ها گفتند: چرا ایستادی و از میدان رد نمیشی؟ بهشون گفتم: این میدان مین قرار بود دیشب عمل نکنه... بعد با عده‌ای از دوستان مشغول خنثی سازی میدان مین شدیم. بعد از اینکه تعداد خیلی زیادی از مین‌ها رو خنثی کردیم، تازه تونستیم از اونجا عبور کنیم... 👤 راوی: سردار احمدی؛ دوست شهید __________ @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب شبِ قدر است و جَمعند این شهیدان در عرشِ اعلی ، مجلسِ احیایِ زینب (س) . : روایات و آموزه های دینی مون میگه که مقدرات سالانه ی ما در شبهای قدر رقم می خوره پس یادمون نره که شهدای مدافع حرم در شبهای قدر شهادت رو از خدا گرفتند و الان پیش حضرت زینب (س) و امیرالمومنین (ع) و اهل بیت (ع) حضور دارند من و تو هم می تونیم در به این سعادت دست پیدا کنیم زرنگ باشیم تا دست خالی نمونیم التماس دعای شهادت و عاقبت به خیری.... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 حضرت امیرالمؤمنين عليه‌السلام و شهید زکریا زنده‌دل رو در ثواب تولید محتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند ____ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ۱۷ 🔸ثواب گفتنِ مرگ بر آمریکا... |قرار شد با آقا مهدی باکری بریم شناسایی برا پاکسازی منطقه. بعد از خوندن نماز ظهر راه افتادیم بریم سمت هلی کوپترها. توی مسیر دیدم آقا مهدی یک دور تسبیح مرگ بر آمریکا گفت... ایشون می گفت: آقای مشکینی فرمودند که ثوابِ گفتنِ مرگ بر آمریکا کمتر از نماز نیست... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید مهدی باکری 📚منبع: کتاب«به مجنون گفتم زنده بمان» صفحه ۱۰۷ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_irواژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ۹ [وصایای شهیدان] ✍ خانومها و آقایون! شهید مدافع‌حرم حسین محرابی قول شفاعت داده... |هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد؛ و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند؛ اگر دستم برسد، سفارشش را به مولایم امام حسین علیه‌السلام خواهم کرد و او را دعا می‌کنم؛ باشد که مورد لطف و رحمت حق‌تعالی قرار گیرد... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۹) با کیفیت اصلی ___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| حقوقش رو سه قسمت می‌کرد... 💢 بیش از نیمی از قرآن رو حفظ بود و علاوه بر برگزاری کلاس قرآن برا آدمهای مختلف [ ایرانی؛ افغانی و ... ]؛ به قرآن عمل هم می‌کرد. مثلاً حقوقی كه از آموزش و پرورش می‌گرفت رو سه قسمت می‌كرد. يک قسمت برا گذران زندگی، قسمتی رو هدیه میداد به مادرش و بخش زیاد ديگه‌اش رو به فقرا اختصاص می‌داد. گاهی شبانه مثل مولايش اميرمؤمنان علیه‌السلام بدون اينكه کسی بشناسدش، درِ خونه فقرا می‌رفت و مایحتاج اونا رو به دستشون می‌رسوند. 💢يک روز بعد از شهادتش هم پيرمردی به منزل ما اومد و سراغ زكريا رو گرفت. وقتی فهمید زکریا شهيد شده، گفت: «يه روز كفشِ من پاره شد. زكريا داشت از مدرسه ميومد و وقتی دید كفشم پاره شده، كفش خودش رو در آورد و به من داد.» ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
|خرید تا رو دستِ فروشنده نماند... 💢زکریا يه بار برا خريدِ لباس، با يكی از دوستانش رفت بازار. یه لباس رو انتخاب کرد و با اینکه كمی زدگی داشت ، اون رو خرید. دوستش گفت: «اين لباس زدگی داره. نخر!» زکریا هم در جوابش گفت: «اگه نگيريم کسی این لباس رو نمی‌خره [روی دست صاحبش می‌مونه]، پس بهتره اين پيراهن رو بگيرم تا اسراف نشه.» ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_irواژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ۱۸ 🔸روش جالبِ شهید میثمی در امر به معروف کردن... |عبدالله باز هم انگشترش رو بخشیده بود. ازش پرسیدم: این یکی رو به کی دادی؟ گفت: یه بنده خدا انگشترِ طلا دستش بود، و نمی‌دونست طلا برای مرد حرامه. وقتی انگشترِ طلا رو از دستش در آورد، انگشترِ خودم رو بهش دادم... 👤خاطره‌ای از روحانی شهید عبدالله میثمی 📚 منبع: یادگاران۵ «کتاب شهیدمیثمی» صفحه ۷۵ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_irواژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید حاج‌ابراهیم همّت رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند امروز علاوه بر خاطرات شهیدِ روزانه؛ از شهید همّت عزیز هم براتون مطلب میذارم؛ ان‌شاءالله... 🔰دانلود کنید: پوستر "معرفی‌شهید" با کیفیت اصلی ___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا