هر که در عشق
سر از قلّه برآرد هنر است
همه تا دامنهی کوه تحمل دارند
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت اول
بستر نزول قرآن یعنی زمان و مکان نزول آن، صدر اسلام و شبه جزیره حجاز است و بر اساس مبانی تفسیر تاریخی، آیات قرآن به جز مواردی که از آینده دور خبر میدهند، باید در زمان نزول مصداق داشته باشد تا برای مردم عصر نزول، قابل فهم باشد.
حال قرآن سرسختترین دشمن مسلمین را یهود میداند و میفرماید:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا...»(مائده 82)
دشمنترین مردم نسبت به کسانی که ایمان آوردهاند، یهود و مشرکان هستند اما با تتبع در تاریخ صدر اسلام و جنگهای پیامبر با یهودیان، مواردی که دال بر سرسختی این دشمن مهم مومنین باشد به چشم نمیخورد و حتی در بسیاری از عملیاتهای پیامبر عظیمالشان اسلام علیه ایشان، برخی از تاریخنگاران، شروع کننده جنگ را، مسلمین دانستهاند و از سیاق تاریخ برمیآید یهودیان تنها به دفاع از خود میپرداختهاند.
با توجه به اینکه در قرآن، به تصریح آیات آن و نیز تاکید بزرگان دین، انحرافی راه ندارد، و عین صدق و راستی میباشد، پس باید ناگفتههایی در تاریخ وجود داشته باشد که اگر کشف شود، ردپای یهود در بسیاری از توطئههای صدر اسلام، قبل و بعد از آن روشن خواهد شد. برای این منظور، ناگزیر از مرور برخی نکات کلیدی تاریخ یهود هستیم.
سران یهود و به تبع آنها سایر یهودیان بعد از حضرت موسی(ع) از راه حق منحرف شدند و پیامبران الهی را که برای اصلاح ایشان ظهور میکردند، به قتل میرساندند، (بقره91 و آلعمران112) این گروه طبق پیشگوییهای تورات، منتظر ظهور دو موعود بودند که تا صدر اسلام یکی از آنها (حضرت عیسی(ع)) ظهور کرده بود و یهود باعداوت خویش، وی را تحت فشار و تعقیب قرار داده و حضرت را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ تبدیل کردند و به این هم اکتفا نکرده و با نفوذ در دین مسیح، چنان انحرافی در آن ایجاد نمودند که اساس فعالیت عیسی(ع) را که فریسیستیزی بود، به دوستی و همراهی با فریسیان تبدیل کردند.
سازمان یهود که مجموعهای گسترده از اطلاعات را در اختیار داشت، پیامبر آینده را که همان موعود دوم هست، همانند فرزندان خویش میشناسد:
«الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُون» کسانى که کتب آسمانى به آنان دادهایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود میشناسند (اگر چه) جمعى از آنان حق را آگاهانه کتمان میکنند (بقره، 146).
پس از حضرت عیسی(ع)، این سازمان دیگر جز اسلام هیچ تهدیدی را در برابر خود نمیبیند. از طرفی، ادیان مدعی آن روز همچون مسیحیت و یهودیت، از شخصی میگفتند که با ظهور خود، جهان را از فتنه، ستم و بیعدالتی پاک خواهد ساخت و سازمان منحرف یهود برای بقاء خود، ناگزیر از آغاز عملیات است.
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت دوم
مدینه، نخستین پایتخت حکومت پیامبر است. در تاریخ آوردهاند که ابتدا، یهود به یثرب آمدند و این شهر را بنیان گذاردند. ایشان مدتها قبل از تولد پیامبر، در این منطقه به صورت گروهی ساکن شدند. یهودیان شنیده بودند که پیامبر آخرالزمان به یثرب میآید و در این باره اطلاعات کامل داشتند .
آنان ادعا میکنند که برای یافتن پیامبر آخرالزمان و ایمان به او به مدینه آمدند، ولی با تحقیق در روند تاریخ، در صحت این گفته به تردید میافتیم. اگر چنین است، چرا به عیسی(ع)که معجزات بسیار نشان داد، ایمان نیاوردند؟ افزون بر این، جای این پرسش هست که چرا یهودیان که میدانند پیامبر آخرالزمان در مکه مبعوث میشود، به مکه نیامدند؟ چرا در منطقهای ساکن شدند که خالی از سکنه است؟ یهودیان میدانستند که پیامبر اسلام(ص) بین دو کوه عیر و احد مستقر خواهد شد و از این روی در این منطقه ساکن شدند. در اینجا این پرسش پیش میآید که چرا یهود در سرزمین حجاز پراکنده شدند، در حالی که منطقه میان این دو کوه، منطقه محدودی است؟
آنان ادعا میکنند که در یافتن مصداق این منطقه دچار خطا شدند لذا برخی در خیبر و برخی در تبوک و برخی نیز در مناطق دیگر ساکن شدند. اما این ادعا دروغی بیش نیست، چرا که با نگاهی به نقشه این مناطق، درمییابیم که این مناطق، درست بر سر راههای مدینه به قدس است. آنان با استقرار در این مناطق، راه پیامبر به بیتالمقدس را به آسانی بستند. پیامبر اگر بخواهد از هر راهی، از مدینه به سرزمین کنعان (فلسطین) برود، یهودیان در برابر او هستند. اگر از مسیر عراق برود، به فدک و اگر از مسیر مدینه برود، به خیبر میرسد. چگونه بپذیریم که اینها اتفاقی و تصادفی در پایتخت حکومتی او مستقر شدهاند!؟
سیزده سال پیامبر در مکه است و یهودیان از بعثت او آگاهند؛ حتی یکی از علمای یهود، در روز میلاد حضرت، او را شناسایی کرده است . چطور یهودیان مدینه نمیدانستند که در مکه پیامبر موعود به دنیا آمده است!؟ اگر اینها برای یاری پیامبر آخرالزمان به مدینه آمدهاند، چرا در حالی که به دقت او را میشناسند، در مکه به او ایمان نمیآورند!؟ بسیار پیشتر از میلاد پیامبر(ص)، هاشم هنگام عبور از مدینه به همسرش گفت: اگر یهودیان این کودک(عبدالمطلب) را بیابند، او را میکشند . این همان زمانی است که یهودیان به مردم مدینه میگفتند: این پیامبر برای ماست و آمدهایم به او ایمان بیاوریم.
بنابراین درمییابیم که یهود برای جلوگیری از ورود پیامبر(ص) به قدس، به مدینه و اطراف آن آمدند. با نگاهی به نقشه سکونت یهودیان در حجاز، به آسانی میتوان دریافت که یهود از مدینه تا دیوارهای قدس را خاکریز زدند. استحکامات نظامی فوقالعاده و موانعی عظیم در این مسیر فراهم کرده بودند. پیامبر برای رسیدن به قدس باید هفت خاکریز را رد میکرد. بنی قریظه، بنی مصطلق، بنی نضیر، خیبر، تبوک، موته، قدس. سه خاکریز نخست در مدینه بود و یهودیان مستقر در آنها، هر یک در زمان خاصی، به جنگ با رسول الله پرداختند. در خاکریزهای بعدی، حضرت در جنگهای مختلف تا موته پیش رفتند ولی با مکر یهودیان به قدس نرسیدند.
مأموریت تصرف قدس از جانب خدا به موحدان داده شده است. از همین روی، حرکتهای پیامبر اسلام به سوی قدس بود. طبق اخبار منابع یهود، اگر پیامبر آخرالزمان سرزمینی را بگیرد یا در آن مستقر شود، دیگر آن را از دست نمیدهد و لذا اگر پیامبر اسلام به قدس دست یابد، یهود باید از حرکت جهانی خود چشم بپوشد؛ به همین جهت خاکریز و سنگرهای یهودی بنی قینقاع، بنی قریظه، خیبر، و ... در مدینه تا قدس ایجاد شد.
این استحکامات طی سالیان متمادی درست شده بود. استحکامات خیبر روی کوه، خندق کندند و بالای خندق دیوار کشیدند و آن سوی دیوار، قلعه ساختند در حالی که اینان در مدینه دشمنی نداشتند. بدین ترتیب درمییابیم که آنان از پیش برای دفاعی سنگین در برابر پیامبر آخرالزمان، برنامهریزی داشتند. در صحنه عمل نیز دیدیم که در جنگ با پیامبر، از همین قلعهها نهایت استفاده را کردند، سپس در تبوک پیامبر(ص) را معطل کردند. نتیجه این تلاشها، شکست پیامبر(ص) در آخرین نبرد، در موته بود.
سپاه اسامه آخرین نیرویی بود که حضرت برای حرکت به سمت مرزهای روم و فلسطین کنونی تجهیز میکرد که با رحلت پیامبر(ص) و کارشکنی افرادی که در تاریخ مشخصاند، این سپاه از حرکت ایستاد و متاسفانه عملیات تاخیری یهود توانست پیامبر اکرم(ص) را از رسیدن به قدس بازدارد .
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت سوم
یهود با شناسایی نور نبوت در اجداد پیامبر(ص)و با تطبیق آن با علائم ذکر شده در کتابهای آسمانی سعی در خاموش کردن این نور داشتند.
1) ترور هاشم: حضرت هاشم، جد اعلای پیامبر، مکی است، اما قبر ایشان در غزه فلسطین است! ایشان از مکه برای تجارت به سوی شام خارج شده و در یثرب مهمان رئیس یکی از قبائل مستقر در مدینه به نام عمرو بن زید بن لبید خزرجی میشود. هاشم با دختر عمرو، سلمی، ازدواج میکند. بعد از ازدواج، هاشم همسر خود را به مکه برد، وقتی سلمی حامله شد، طبق شرطی که هنگام ازدواج کرده بودند، او را برای وضع حمل به نزد خانوادهاش در یثرب برگرداند و خود از آنجا برای تجارت به شام رفت، هنگام رفتن به سفر، به همسرش سفارش میکند که احتمال دارد از این سفر بازنگردم. خداوند به تو پسری خواهد داد، از او سخت نگهداری کن.
هاشم به غزه میرود و پس از پایان تجارت هنگام بازگشت در همان شب به ناگاه دچار بیماری میشود. اصحابش را فرا میخواند و میگوید به مکه بازگردید. به مدینه که رسیدید، به همسرم سلام برسانید و او را سفارش کنید برای فرزندم که از او متولد میشود و بگوئید که او بزرگ ترین دغدغه من است. پس قلم و کاغذی میخواهد و وصیتنامهای مینویسد که بخش عمدهای از آن در سفارش به پاسداری از فرزند است و اشتیاق به زیارت او (المجلسی، ج15، 53-51).
حضرت موسی خبر آمدن پیامبر اکرم(ص) را به یهودیان داده بود. اینان از قیافه پدر و مادر و نسل او آگاه بودند و گنجینهای از اطلاعات را در اختیار داشتند و آنان مسلط به علم چهرهشناسی بودند که از موسی آموخته بودند و نسل به نسل به آنان منتقل شده بود. بنابراین هاشم، در چهره آنان آشنا بود و یهودیان به خوبی میدانستند که پیامبر آخرالزمان از نسل اوست. اما تیر آنها دیر به هدف خورد و هنگامی هاشم ترور شد که نطفه عبدالمطلب در مکه بسته شده بود.
2) ترور عبدالمطلب: فرزند هاشم در مدینه به دنیا آمد و رشد کرد و او را شیبه نامیدند. به توصیه هاشم، مادر پاسداری او را به عهده گرفت و جالب است که مادر دیگر ازدواج نکرد.
روزی مردی از بنی عبد مناف به هنگام رفتن برای تجارت، در یثرب، میبیند یکی از بچهها در حال بازی، خود را فرزند هاشم میخواند. از حال او میپرسد. او خود را معرفی میکند و آن مرد این خبر را به مطلب میرساند (المجلسی، ج15، 122). و مطلب این کودک را فراری داده و همراه خود به مکه میبرد(المجلسی، ج15، 158) طبق نقل دیگری، با توافق مادرش این کار را می کند (الجزری، ج2، 6). به هنگام مراجعت مطلّب و شیبه، یهودیان آنان را شناسایی کرده و به آنها حمله کردند که با اعجاز نجات یافتند (المجلسی، ج15، 60). وقتی مطلّب او را به مکه آورد، مردم به گمان اینکه او غلام مطلب است او را عبدالمطلب نام نهادند و این نام بر او ماند (المجلسی، ج15، 123).
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرازی از مستند آقا مرتضی
▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
شهیدِ ۲۰ فروردین ۱۳۷۲
بمناسبت سالروز عروج سید شهیدان اهل قلم ، شهید بزرگوار آقا مرتضی آوینی
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت چهارم
3) ترور عبدالله: یهود در ترور عبدالمطلب ناکام ماند و از او عبدالله به دنیا آمد. عبدالله اهل مدینه است ولی قبرش در مدینه در مقرّ یهود است. درباره او داستانها صریحتر است و یهودیان بارها دست به ترور او زده و ناکام ماندند ( المجلسی، ج15، 110-90).
روزی وهب بن عبد مناف، یکی از تجّار مکه، عبدالله را که آن روز جوانی 25 ساله بود، دید که یهودیان او را در میان گرفته و میخواهند او را بکشند. وهب ترسید و در میان بنیهاشم رفت و فریاد زد: عبدالله را دریابید که دشمنان او را در میان گرفتهاند. عبدالله معجزهآسا نجات یافت. وهب که شاهد نجات معجزهآسای او بود و نور نبوت را در چهرهاش میدید، پیشنهاد ازدواج دخترش آمنه و عبدالله را داد و این ازدواج مبارک سرگرفت.
نقل شده است یهودیان، خانمی از کاهنان یهود را فرستادند که همسر عبدالله شود و نطفه پیامبر آخرالزمان به این زن منتقل شود لذا آن زن هر روز سر راه عبدالله را میگرفت و به او پیشنهاد ازدواج میداد اما روز بعد از ازدواج عبدالله با آمنه، دیگر آن پیشنهاد را نداد، عبدالله از او پرسید چرا این بار سخن پیشینت را تکرار نکردی؟ گفت نوری که در پیشانی تو بود، دیگر نیست. عبدالله ازدواج کرده بود (ابن شهرآشوب، ج1، 26).
چند ماه پس از ازدواج آندو و در شرایطی که آمنه باردار بود، عبدالله در راه بازگشت از شام در مدینه از دنیا میرود(الطبری، ج1، 598) و تیر یهود برای بار دوم دیر به هدف میخورد و عبدالله به گونهای مشکوک در یثرب رحلت میکند اما نمیتوان خط ترور را ردیابی کرد.
4) تلاش برای ترور پیامبر: آوردهاند فردای شب میلاد پیامبر(ص)، یکی از علمای یهود به دارالندوه آمد و گفت: آیا دیشب در میان شما فرزندی متولد شده است؟ گفتند : نه گفت پس باید در فلسطین به دنیا آمده باشد، پسری که نامش احمد است و هلاک یهود به دست او خواهد بود. آنها پس از جلسه سراغ گرفته و دریافتند که پسری برای عبدالله بن عبدالمطلب به دنیا آمده است. آن مرد را خبر کردند که آری درمیان ما کودکی به دنیا آمده و قسم به خدا که پسر است! عالم یهودی از آنها خواست که او را نزد کودک ببرند. آنها او را به نزد کودک بردند، او تا بچه را دید بیهوش شد و چون به هوش آمد گفت: به خدا قسم! پیامبری، تا قیامت از بنی اسرائیل گرفته شد. این همان کسی است که بنیاسرائیل را نابود میکند و چون دید قریش از این خبر شاد شدند، گفت: به خدا قسم! کاری با شما بکند که اهل مشرق و مغرب از آن یاد کنند (الکلینی، ج8، 300).
محمد(ص) از همان نخستین روز تولد شناسایی شد. تیرهای یهود برای جلوگیری از پیدایش ایشان، به خطا رفته است و حالا آنها برای رسیدن به هدف، باید محمد(ص) را از میان بردارند.
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
بچه ی محله ی اتابک تهران بود . خلق و خوی داش مشتی داشت . لات بود اما برای خودش صاحب سبک بود . یک روز میگفت ظرف های غذای من را بشویید و یک روز همه ی ظرف های گردان را میشست .
مجید مشتی خاک رو برمیداشت و بو میکرد و به خنده میگفت بوی شهادت نمیده تا اینکه به خاک شهر فاو رسید و گفت این خاک بوی شهادت میده و خودش قبل از شهادتش اطلاع داده بود که قراره شهید بشه ..
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مولودی خوانی عید مبعث به سبک شهید مجید رضایی
به روایت حاج ابراهیم قاسمی
#شهید_مجید_رضایی #حاج_ابراهیم_قاسمی #گردان_تخریب #لشگر_ده_سیدالشهداء
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
حوزه علمیه مستقل یا حکومتی ؟
در ظاهر خیلی سوال مبنایی و دقیقیه اما به نظرم قبل از اینکه خیلی به فکر فرو بریم و فریب طرّاح سوال رو بخوریم ، کافیه سوال رو دقیق تر بپرسیم تا مشخص بشه . یعنی بپرسیم از همراهی حوزه علمیه با چه نوع حکومتی به تنگ اومدید ؟ منظورتون همراهی با حکومت طاغوته یا همراهی حوزه با حکومت اسلامی ؟
این داستان زمانی جالب میشه که میبینیم حوزه علمیه مستقل دقیقا همون چیزیه که استکبار و طاغوت و شیاطین عالم میخوان .
نمیدونم اولین کسی که شعار جدایی دین از سیاست (بخوانید حوزه ی مستقل از حکومت ) رو عنوان کرده دقیقا چه شخصی بوده اما میدونم این شعار همون شعاریه که باهاش مانع حکومت امیرالمومنین علیه السلام شدن و با همین شعار امام حسن علیه السلام رو مجبور به عقب نشینی در مقابل معاویه کردن و دقیقا با همین شعار حسین بن علی السلام رو متهم به خروج از دین کردند ...
بعد ها ، یعنی در همین تاریخ معاصر ما ، با همین شعار پوچ و بی معنی ، شیخ شهید حاج شیخ فضل الله نوری رحمه الله علیه رو به شهادت رسوندند و حکومت پهلوی درست کردند و چه و چه که به روز اسلام و مسلمین نیاوردند ...
امروز هم سعی میکنن با این لفّاظی ها ، جمهوری اسلامی رو تضعیف کنن . بیچاره ها نمیدونن دارن سربازی میکنن برای (حسبنا کتاب الله) ... . شیعه راه و روشش ، شیوه و مرام ولایته . ما به شیوه ی شهدا مسلمونیم و به شیوه ی شهدا ، در راه ولیّ خدا سربازی میکنیم ان شاءالله .
#شیخ_فضل_الله_نوری
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت پنجم
تلاشها برای جلوگیری از ترور محمد (ص)
1) دوری از مکه : اکنون عبدالمطلب وظیفه ای خطیر بر عهده دارد . پیامبر اکرم(ص) برای مادر و نیز جد مادری وجد پدری بسیار محبوب بود. عبدالمطلب محبوبترین فرزندش یعنی عبدالله را از دست داده است و دختر وهب نیز دو ماه پس از ازدواج بیوه شده است. محصول ازدواج پسری بسیار زیباست. اما اهمیت پاسداری از او نیز برای سرپرستانش کاملاً آشکار است. او در محیط مکه که محل آمد و شد کاروانهای تجاری و زیارتی است، در امان نیست لذا باید چارهای اندیشید. چاره در دور کردن او از مکه است، آن هم به گونهای مخفیانه و دور از چشم اغیار. بنابراین پیامبر را به دایه میسپارند تا ایشان را در سرزمینی دورتر از مکه و به گونهای پنهانی نگهداری کند.
با نگاهی به صفحات تاریخ درمییابیم که تاریخنگاران در علل سپردن پیامبر به دایه، ادلّهای مانند شیر نداشتن مادر، بدی آب و هوا و نامناسب بودن آن برای کودکان و رسم عرب را برشمردهاند که هر سه دلیل به آسانی نقد پذیرند:
الف) روشن است که اگر مادر پیامبر شیر نداشت، باید دایهای از اهل مکه برای او میگرفتند تا نزد خودشان رشد نماید.
ب) آب و هوای مکه چه مدت نامناسب بوده است؟ آیا این بدی آب و هوا، پنج سال طول کشید؟ در مورد این که آب و هوای مکه در آن سالها بد بوده باشد، شاهدی از تاریخ نمیتوان یافت به علاوه اگر چنین بود، باید مکیان یا حداقل کودکان آنها، همه به سرزمینهای دیگر کوچ میکردند که چنین چیزی رخ نداده است.
ج)اگر عادت اهل مکه به دایه سپردن کودک بود، پس چرا دیگر عربها کودکان خویش را به دایه نسپردند. حتی آنان که هم عصر میلاد پیامبر(ص) یا پس از آن به دنیا آمدند، به دایه سپرده نشدهاند. آوردهاند که پیامبر را مدتی مادر حمزه شیر داد. چرا حمزه که دو ماه از پیامبر بزرگتر بود به دایه سپرده نشد؟ افزون بر اینها، نوزاد تنها دو سال شیر میخورد چرا پیامبر را پنج سال نزد حلیمه فرستادند؟ پس همانطور که قبلا گفته شد، چون ورود و خروج غریبهها به مدینه امری عادی است، به آسانی میشود در این شهر افراد را ترور کرد؛ از این رو تنها راه پیش روی عبدالمطلب این است که حضرت را ناپدید کند.
اما چرا عبدالمطلب، محمد(ص) را پس از پنج سال دوباره به مکه بازمیگرداند؟ در تاریخ دلایلی بر علت این کار نقل شده است از جمله در حدیثی که((شق صدر)) نام گرفته است، آمده: هنگامی که پیامبر نزد حلیمه بود، با فرزندان او به چوپانی میرفت. در یکی از همان ایام کسی آمد و سینة محمد(ص) را پاره کرد، لختهای خون از آن بیرون آورد و گفت این نصیب شیطان از توست. سپس محل را در طشتی از طلا با آب زمزم شست و رفت. کودکان نزد حلیمه دویدند و فریاد زدند که محمد کشته شد (ابن حنبل، ج3، 121و149و288).
پس از آن حلیمه او را نزد جدش برگردانده به عبدالمطلب گفت : من نمیتوانم از فرزندت نگهداری کنم چون او جنزده شده است. عبدالمطلب نیز او را تحویل گرفت (الحمیری، ج1، 165). به نظر میرسد این حدیث جعل شده است تا خط اصلی داستان را گم کند. در واقع علت بازگرداندن حضرت به مکه آن بود که حضرت را شناسایی کرده بودند و میخواستند ایشان را با خود ببرند. نقلهای دیگر این مطلب را تائید میکند (الحمیری، ج1، 108و الطبری، ج1، 574). آن منطقه دیگر امن نبود؛ بنابراین حلیمه، دیگر توان پاسداری از پیامبر را نداشت.
اگر یهودیان از حضرت موسی(ع) نام شیر دهنده را نیز پرسیده بودند، در هفته اول او را مییافتند. تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن پیامبر پنج سال طول کشید. احتمالا در کار نگهداری از اطلاعات مربوط به پیامبر در مکه، خلل حفاظتی پیدا شده که او را پیدا کردند. از این به بعد عبدالمطلب محافظ پیامبر شد .
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.