https://eitaa.com/lucky_arts
Vayne/وِین
دختر شکارچی همه فن حریف که کل دار و ندارش رو تو بچگی از دست داده حالا هم کلا میره این ور و اون ور و از آدم تا حیوان های جادویی رو شکار میکنه
https://eitaa.com/asmon_abe
Sona/سونا
سونا از بچگی نمیتونسته حرف بزنه واسه همین روز به روز بیشتر جذب موسیقی که تنها راه ارتباطیش با بقیه میشه. خلاصش اینکه این روزا بهتره عصبانیش نکنید چون میتونه با آهنگ کاری کنه که اینقدر برقصید تا سر جای خودتون بمیرید 😂
https://eitaa.com/nghme_art
Janna/جانا
روح باد و طراوت در شهر زان ای که همیشه هوای آلوده و سمی داره. مردم زان به جانا باور دارن و میدونن که سم هوا هر چه قدر هم بد باشه جانا با باد هایی که از دریا به اونجا میاره نمی ذاره که هوا تا ابد آلوده بمونه.
https://eitaa.com/st_painter / @art666k
Ezreal/اِزرِیل
بچه سرتقِ سر به هوایِ دختر بازِ ماجراجو 😂
بعد از اینکه یه روز یه دستکش خفن پیدا میکنه واسه اینکه اون یکی لنگش رو هم بجوره کل قاره و هرچی دانجن داخلشه رو زیر پا می ذاره
خلاصه اینکه عشق ماجراجویی
https://eitaa.com/Mirza_Hossein_Naghash
Udyr/اودیر
مرد وحشی که قدرت میخواست و رفت پیش خدایان و قدرت گرفت. بعد چون فهمید اعصاب و روان درست و حسابی نداره کل قاره رو راه رفت تا مدیتیشن کنه. بعد چون دید داره ضعیف میشه دوباره پیش همون خدایان برگشت و وحشی تر شد. کلا با خودش مشکل داره
https://eitaa.com/NevilI
Seraphine/سرافین
مردم شهر زان (بدبخت بیچاره ها) و پیلتوور (پولدار باکلاسا) همیشه مثل سگ و گربه به جون هم افتادن. تا اینکه یه دختر بچه از پیلتوور میگه باو بستونه هرچی جنگ و دعوا. من میام با آهنگ خوندن همتون رو متحد کنم 😂🔥
https://eitaa.com/Nickness
Neeko/نیکو
یه آفتاب پرست وِستایا (نیمه انسان_حیوان) جوون ولی از نژادی به شدت باستانی و کمیاب. در تمام طول زندگیش فقط درختا و پروانه ها دوستش بودند و تمام دنیا رو همین جنگل میدونسته. تا روزی که با یه انسان تو جنگل آشنا میشه و میفهمه که شت، دنیا خیلی بزرگه 😂
https://eitaa.com/Paradise_2024
Karma/کارما
کارما یک شخص نیست. کارما مسئولیتیه که نسل به نسل منتقل میشه و به اون شخص قدرتی میده تا بتونه به وسیله اون دنیای ارواح و انسان ها رو به تعادل برسونه (همون آواتاره 😂)
خلاصه اینکه جنگ میشه و کله گنده ها به کارما میگن نباید دخالت کنه چون وظیفش نیست. اونم چپ چپ نگاه میکنه میگه برو بابا و میره کمک ملت توی جنگ.
https://eitaa.com/Arata_shin
Bard/بارد
اولین صدایی که در خلقت شنیده شد صدای موجودی بدون صدا به نام بارد بود. موجودی فرای درک ساکنان رونترا. اون توی بعد و زمان و مکان سفر میکنه و هرجا که خطری وجود خلقت رو تحدید میکنه ازش جلوگیری میکنه. وقتی که برای اولین بار اومد از رونترا دیدن کنه تیکه آشغالهای گاری یه دست فروش رو به عنوان بدن خودش انتخاب کرد.
https://eitaa.com/hailim2349269654C14662b887
Yuumi/یومی
یومی یه گربه جادویی از شهر جادوییه بَندل سیتی. اون همه زندگیش رو پیش یه یوردِل به اسم نورا میگذرونه تا روزی که نورا یهو غیبش میزنه و یومی رو تنها می ذاره. یومی هم سوار کتاب جادویی نورا میشه و باهم پورتال به پورتال دور دنیا سفر میکنن تا نورا رو پیدا کنن.
پ.ن: یومی ماهی دوست داره.
https://eitaa.com/redstarN
Lillia/لیلیا
یه روز یکی از شاخه های درخت افسانه ای رویا به زمین میفته و لیلیا از اون شاخه به دنیا میاد. از لحظه تولدش شروع میکنه از مادرش (درخت) مراقبت کردن و با شوق و خوشحالی به رویا های مردم رونترا که به اونجا میومدن نگاه میکنه. تا اینکه یه روز متوجه میشه که رویا ها کم و جاشون رو دارن به کابوس میدن (جنگ شده و وضع قاراشمیشه). لیلیا هم تیکه چوبی که ازش به دنیا اومده رو می ندازه روی شونه هاش و به سمت انسان ها میره که بفهمه چه خبره.
https://eitaa.com/OfFISHialELEN
Vex/وِکس
یوردل ها موجوداتی جادویی و نامیرا هستن. وکس وقتی که این رو متوجه میشه میگه: ده فاخ! اگه من قرار نیست بمیرم پس هدف از زندگی کلا چیه؟
و میره یه گوشه و واسه خودش افسردگی میگیره و از زمین و زمان متنفر میشه. اینشکله که: اه اینا رو نگاه کن میخندن، چه حال به هم زن. هه همش میرن تولد و بازیگوشی. هیچکدوم به اندازه من عمیق و خفن و دارک نیستن. هه هه هه (Emo girl)