اراذل مدینه
چهل نفره
جمع شدن
و فقط میخوان برن تو
هرطور که شده!
خیلیم انگار حالیشون نیست
یه مادر
ایستاده پشت در
و بچه ها تو خونه ن
و خونه هنوز عزاداره پدر بزرگه...
میگفت صدای نفسای زهرا رو میشنیدم.
خیلی حرفه ها
میدونسته پاره ی قلب پیامبر
پشت دره!
اما
تو آتیش و نعره و خون
مادر
افتاد ...😭😭😭
#زهره_قاسمی
@khalvatevesal
شمام مثل من مدام صحنه هایی که این چند وقت دیدیم،
با روضه ها براتون مجسم میشه؟!...
چادر خاکی
آتش زدن خانه
۳۰ نفر به یک نفر
بریدن گلو
لگد به پهلو
سیلی و سنگ و ........
ای سیاهی! بی قراری های چشمم را بخوان
مادرم را دوست دارم...مهربان است و جوان
ردّ خونِ رویِ دیوار اتفاقی ساده نیست
ذره ذره آب کرده شمع من را از نهان
غسل و دفن و کفن مادر، قاتل جانم شده
زیر تابوتش شکسته، پشت کوه قهرمان
خانه امشب سوت و کور و شاهد مرگ من است
کاش برگردی دوباره، پیش زینب ناگهان
پر شده از عطر یاسش جانماز کوچکم
می رود آرام قلبم غرق آه و بی نشان...
#زهره_قاسمی
#وصال
@khalvatevesal
هدایت شده از بدرقھ...
بله آقای سهراب سپهری عزیز٬
«چشمان ما، بی اشک ناتمام است..»