eitaa logo
خنده بازار،طنز سیاسی
709 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
11.8هزار ویدیو
20 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar مغزخاکستری @khakestary_amar نفوذیها @Nofoziha_ammariyon مداحان انقلابی @madahnarimani الماس @almas_amariyon همسران @hamsaran_amariyon عکسنوشته عماریون @amaariyon
مشاهده در ایتا
دانلود
محض دلبستن به وعده ی گشایشهای اقتصادی آمریکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥جنجالی ترین و سیاسی ترین کلیپ سخنرانی محرم در مورد ولنگاری جامعه و 😳یزید و شمر زمان رو می تونید تو این کلیپ ببینید!!! ❌معاویه و یزید چنان ولنگاری برای جامعه بوجود آوردند که بهترین رقاصان را در مدینه پرورش می دادند و امروز برخی از مسئولین و شخصیت های معروف مذهبی ما هم همین کار را انجام می دهند!!! 📽استاد پورآقایی
☎️زنگ عبرت: 🔴‏۱۴۰۰ سال پیش نبودیم، اما ۱۱ سال پیش بودیم و دیدیم که تو عاشورا ۸۸ سوت و کف زدند، دیدیم که هلهله کردند و رقصیدند. همه توهین‌ها و بی‌حرمتی هارو به چشم دیدیم. به چشم دیدیم که با شعار میرحسین میرحسین، خیمه‌ها و پرچم حسین(ع) رو به آتش کشیدند. والله که حصر لطف بزرگ این نظام بود! محمد پازوکی 🌍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥باز هم روز دهم ساعت سه ساعت سر ... 🏴شعر خوانی سیدحمیدرضا برقعی در مصائب روز عاشورا
zeynab-zeynab-salim-moazen-zadeh.mp3
20.48M
🏴 زینب... زینب... زینب؛ کنز حیا زینب ... ...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹برهنه کردن و کتک زدن یک جوان بسیجی دیگر در روز عاشورای 88 توسط فتنه گران عاشورای ۸۸ را فراموش نمی کنیم...
⭕️ امان از این یک جمله روضه.‌ دیوانه‌کننده است.. در بعضی مقاتل آمده که از لحظه زمین افتادن حضرت ارباب(ع) در گودال قتلگاه تا زمان شهادت و بریدن سر از پیکر مبارک، ۳ ساعت طول کشید.. امام سجاد(ع) فرمود: من فرزند مردی هستم که به قتل صبر کشته شد.. بمیرم برات اربابِ (ع).. 👤 آسید
در خصوص شهدای عصر عاشورا👆👇
بسم الله الرحمن الرحیم به یاد شهدای مظلوم عصر عاشورای سال 1362 شهرستان جهرم... مهرماه سال 1362 هجری شمسی بود و جهرم در دهه اول محرم سیاه پوش عزای سرور و سالار شهیدان... اتوبوس کمیته امداد امام‌خمینی(ره)، بچه‌های خسته‌ی عملیات والفجر 2، از غرب کشور را با خود به شهر آورد، آن‌ها کسانی بودند که مرخصی گرفته و از تیپ المهدی(عج)، به جهرم برگشته بودند تا تاسوعا و عاشورا را در مسجد و حسینه‌های شهرستان به عزاداری سالار شهیدان بپردازند. * دفتر اعزام نیروی سپاه جهرم مثل هرروز باز بود. کسانی که مرخصی‌شان تمام شده بود و می‌خواستند به جبهه باز گردند می‌آمدند و اسمشان را می‌نوشتند که با اتوبوس کمیته، عازم جبهه‌ی غرب شوند؛ اما به خاطر روزهای پرالتهاب و سراسر شور و شوق، تاسوعا و عاشورا و اشتیاق وافر بچه‌های جبهه و جنگ به شرکت در عزاداری آقا ابا عبدالحسین(علیه السلام)، استقبال کمتر بود. فقط یک سوم صفحه کاغذ پر شده بود...   از طرفی هم دسته‌ها و هیئت‌های سیاه‌پوش، سینه‌زنان و زنجیرزنان، کوچه پس کوچه‌ها و خیابان‎های شهر را از صدای یاحسین، یاحسین پرکرده بودند. صدای طبل و سنج در فریاد سینه‌زن‌ها که با شور و هیجان نوحه‌ی دسته را بازخوانی می‌کردند گم بود... مسافران اتوبوس کمیته امداد امام (ره) از خلوتی خانه‎های‌شان استفاده و ساک و وسایل‌شان را سریع جمع کرده و جلو کمیته امداد جهرم، جمع شده بودند. مجید پویان، کاغذی دستش بود، و در ورودی پله اتوبوس ایستاده و یکی یکی اسم‌ها را از روی کاغذ می‌خواند: ابراهیم یاعلی، غلامعباس‌کارگرفرد، سیدمسعود مروج ، حمیدرضا یثربی، اسدالله رزمدیده، محمدحسن مصطفی‎زاده، بمانعلی ناصری، مصطفی رهایی، سعید اعظمی، حمید مقرب، محمود زارعیان، کرامت الله اقناعی، سید مهدی‌صحرائیان.  مسئول اعزام نیرو اسم هر کس را که می خواند یا حسین گویان سوار اتوبوس می شود. *  مسافران اتوبوس 15 نفرند: راننده آقای غلامحسین رشیدیان، با کمکی و شاگردش همراه با 13نفر، از گل‌های نورسته‌ی باغ عشق و ایمان. هرکس دوتا صندلی هم که بگیرد، باز جای خالی هست...  رزمنده‌ها همه کم سن و سال هستند. بیشتر آن‎ها، دانش‌آموز و شاید هم بچه‌های یک کلاس یا مدرسه باشند، بزرگ‌ترشان مصطفی رهایی و غلامعباس کارگر است. مصطفی و غلامعباس پاسدار و بقیه بسیجی هستند، در بین آن‎ها فقط بمانعلی ناصری صبح زود از خفر آمده تا به اتوبوس برسد... اذان ظهر تاسوعا، سکوتی در اتوبوس حکم‌ فرما می‌شود... * شب عاشورا شب عاشور است و اتوبوس در سکوتی محزون در جاده‌های پُر پیچ و خم کردستان به پیش می‌رود. شب عاشورا نمی‌شود غمگین نبود. هرکس برای خودش زمزمه‌ای دارد. شب عاشورا آخرین شب عمر امام حسین(ع) و 72 تن از یاران با وفایش بود. این شب عاشورا هم شاید آخرین شب عمر مسافران اتوبوس باشد. کسی نمی‌داند دست سرنوشت، برای مسافران آسمانی چه تقدیری را رقم خواهد زد... *مهاباد – جاده روز عاشورا غمگین‌تر از شب عاشورا از راه می‌رسد. رشیدیان، راننده سخت کوش اتوبوس، سعی می‌کند بچه‌ها را به حرف بکشد و آن‌ها را از این سکوت آزار دهنده رها کند. حِس غریبی در فضای اتوبوس حاکم است، راننده می‌خواهد که تا قبل از ساعت چهار، زمان منع عبور و مرور در کردستان، به جایی برسد و شب را در آن‌جا بماند. او مقر سپاه مهاباد را برای ماندن شبانه انتخاب می‌کند... * عصر عاشورا – کربلا سرهای بریده بر نیزه‌ها، میان گرد و غبار و هلهله کوفیان به چشم می‌خورد. جسدهای پاره پاره شده بر روی خاک‌های گرم کربلا افتاده است. فریاد ناله‌های کودکانِ وحشت زده از لا به لای شیهه اسب‌ها به گوش می‌رسد. غوغایی است کرب و البلا . . . کسی به زن و بچه‌ها رحم نمی‌کند آتش به خیمه ها افتاده . . . * عصر عاشورا – مهاباد راننده آخرین پیچ جاده را که رد می‌کند می‌بیند که یک مینی‎بوس و چند ماشین کنارجاده ایستاده‎اند. راننده پا از روی گاز برمی‌دارد و سرعتش را کم می‌کند تا از کنار ماشین‎ها با احتیاط رد شود، ناگهان یک نفر کومله با لباس کردی، آرپی‌جی بر روی دوش به وسط جاده می‌پرد. مصطفی رهایی دست به اسلحه می‌برد. رشیدیان ترمز محکمی می‌گیرد، بچه ها از شیشه اتوبوس می‌بینند دو نفر دیگر کلاش‌های‌شان را به سمت اتوبوس نشانه رفته اند، یکی داد می‌زند کمین خوردیم . . . کمین خوردیم . . . * پنچ کیلومتری مهاباد اینجا 5 کیلومتر مانده به مهاباد است... فرمانده کومله‌ها مسافرین اتوبوس را پیاده می‌کند. پلاک اتوبوس شخصی است. یک نفر بالا می‌رود و اتوبوس را می‌گردد یک نفر دیگر هم جعبه‌های بغل را باز کرده و وسایل بچه‌ها را بیرون می‌ریزد. کارت بسیجی و سپاهی بچه‌ها پیدا می‌شود. کارت‌ها را به فرمانده خود می‌دهند و او دستور می‌دهد همه را لا به لای درخت‌های اطراف جاده ببرند... * عصر عاشورا – کربلا خیمه ها سوخته و هلهله سپاه فروکش کرده است. هرجا نگاه می‌کنی جسد شهیدی بی سر افتاده، زن‌ها و
کودکان دور حضرت زینب جمع‌اند. همه بی‌صدا گریه می‌کنند. چند سوار شمشیرها را می‌رقصانند و اطراف بچه‌ها حرکت می‌کنند... وحشت از سر و روی کودکان می‌بارد. تنها بازمانده مردان سپاه حسین، امام سجاد(ع) است که با تنی بیمار درون خیمه نیمه سوخته‎ای خوابیده، می‌خواهند او را هم بکشند، حضرت زینب سر می‌رسد و خود را روی بدن امام می‌اندازد و نمی‌گذارد او را شهید کنند... * عصر عاشورا – مهاباد فرمانده کومله‎ها دستور قتل رشیدیان را می‌دهد اما او می‌گوید که یک راننده شخصی است و زن و بچه دارد، او را برمی‌گردانند... صدای تیراندازی از زیر پل به گوش می‌رسد، آن‎ها مصطفی رهایی را زیر پل به شهادت می‌رسانند و بقیه بچه‌ها را داخل درخت‌ها می‌برند و دقایقی بعد صدای رگبار کلاش به گوش می‌رسد و بدن سوراخ، سوراخ بچه‌ها، روی خاک ها در لا به لای درخت ها می‌افتد کردها به غلامحسین رشیدیان دستور می‌دهند که با اتوبوس برگردد . . . * عصر عاشورا – مهاباد تویوتای سپاه که بالای آن دوشیکا نصب است از روبرو می‌آید پشت سرش ماشین های سپاه، پر از نیرو در حال حرکتند، غلامحسین تویوتا را که می‌بیند چراغ می‌زند و می‌ایستد، تویوتا متوقف می‎شود... غلامحسین سراسیمه پایین می‌پرد و تند تند ماجرا را تعریف می‌کند. راننده‌ی تویوتا گازش را می‌چسباند که سریع‌تر به صحنه برسد. پشت سرش غلامحسین اتوبوس را به سمت مهاباد برمی‌گرداند. در صحنه جنایت خبری از کومله‌ها نیست و فرمانده که کنار راننده تویوتا نشسته به رشیدیان می‌گوید: این‌ها برای ما کمین گذاشته بودند شما پیش مرگ یک گردان شده‌اید وگرنه تلفات زیادی از ما می‌گرفتند . . . *** شب یازدهم محرم – کربلا اجساد مبارک امام و شهدای کربلا روی خاک های تبدار افتاده و ماه کم فروغ و غمگین می‌تابد، سرها را هلهله کنان به کوفه برای ابن زیاد برده اند، شب حزن آلودی است، آسمان خون گریه می‌کند، اجساد مطهر شهدای عصر عاشورای جهرم، تیر باران شده، لا به لای درخت‌ها بر خاک افتاده، ماه کم فروغ و غمگین می‌تابد. در جهرم شام غریبان ابا عبداله گرفته اند و مردم در حسینه و مساجد بعضی هم در گلزار شهدا شمع روشن کرده و بر غربت عاشورائیان گریه می‌کنند... دو روز دیگر شهدا برمی‌گردند و با شکوه تشییع می‌شوند اما در تشییع امام حسین و اصحابش جز تعدادی از طایفه بنی اسد و امام سجاد (علیه السلام) کسی حضور ندارد... آری . . . کربلا همیشه در تکرار است ... کربلا همیشه وجود دارد. یادشان بخیر دفتر حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس لشکر 33 المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
▪️یک عراقی در وصف حاج قاسم نوشته: نمیدانم در کدام یک از این شبها باید تو را یاد کنم. روز مسلم چون تو فرستاده و میهمان ما بودی یا روز حبیب، چون تو بهترین دوست بودی یا روز قاسم چون اسمت قاسم بود یا روز علی اکبر چون بدنت قطعه قطعه شد یا روز عباس چون تو حامل پرچم بودی و دو دستت قطع شد؟ 💬 حسین کازرونی
🏴امان از دل زینب...
▪️عاشورا همیشه برای ما "زخم تازه"‌ست چه سال ۶۱ ه.ق چه سال ۸۸ ه.ش 💬 سید حمید علیزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روز امام مظلوم ما،کف می‌زنند و سوت می‌کشند 💢امام خمینی(ره) : امام مظلوم ما به شهادت رسیده، روز شهادت امام مظلوم ما، پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است کف می‌زنند و سوت می‌کشند و را از یاد می‌برند. خط این بود که اصلًا امریکا منسی بشود. 📅 در ظهر عاشورای سال ۱۳۸۸ آشوبگران ۸۸ به پرچم امام حسین(ع) هتک حرمت کردند
من تو را شنیدم و زنده ام هنوز؟! 😭 اين شرط عاشقی نبود خاک بر سرم ... 😭 🏴
1_27188568.mp3
11.35M
🌹 نوحه حضرت زینب (س) ◾️ عمه سادات بی قراره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خواب عجیب شهید لبنانی قبل شهادت توسط داعش و صحبت او با امام حسین در خواب از زبان شهید حاج قاسم ✍ سرمنم بریدند درد نداشت
امیدوارم در روز عاشورا پيامبر(ص) مشکل گشاے غمهاتون امام حسین(ع) خريدار اشكهاتون حضرت عباس(ع) گره گشاے ڪارهاتون خورشیدطوس ضامن دعاهاتون ومهدے فاطمه(عج) سايبان دلهاتون باشه 🏴فرا رسیدن شام غریبان حسینے تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید 🚨اعتراف مریم رجوی، سرکرده گروهک به حضور در فتنه ۸۸ و فعالیت در انتخابات سال ۹۶ «جای جلاد و شهید عوض نشود!» عاشورای ۸۸را فراموش نمی کنیم