۲۴ میلیون تومن!!!
یعنی برند گوچی میاد از ایران پارچه میخره میره ما شستمون خبردار نشده بود
نفوذ ینی این
@Jokstan2
هدایت شده از ⌈.استوری مذهبی•.⌋
یکی از #طلبهها زده تو کار #ساعتمچی ، با قیمت های منصفانه (بسیار پایین تر از بازار) به سراسر کشور پست میکنه
تنوع بالا
ارسال رایگان
پرداخت درب منزل
جعبه و باتری رایگان
ضمانت سلامت فیزیکی
عضو شو یه روز به کارِت میاد...👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/4268556317Ca833371164
هرچی تو اتاقتون جاساز کردین جمع کنید
خونهتکونی داره شروع میشه همه باهم بفنا میریم 😂😂
@Jokstan2
خونه تکونی آخر سال شیرازیا
خو از کجا شرو کنم🤔
مبلوکه سنگینه
قالیو ام که پارسال شسم😉
تلوزیونو ام که آب میره توش خطر داره
آشپزخونو ام که میخوام رنگش بکنم😃
پرده هامم که میدم پرده شوری
وای خدا چقد خسمه حالو یکم بخوابم 10 رو دیگه هنو وقت دارم😂
@Jokstan2
کار درست رو جرمیکلارکسون کرد
با صدها میلیون دلار ثروت دید کروناست و خبری نیست،با دوستدخترش رفت یه مزرعه خرید و اونجا داره محصولات ارگانیک کشت میکنه و میفروشه
@Jokstan2
وقتی شوهر برای زنش چیزی میخره ، قیافه ها چطوری می شه :
زن = 😍😍😘😘😘❤️
شوهر = 💸💸💸😣😣
مادرشوهر = 😡😡😡
پدرشوهر = 😶😑😑
خواهر شوهر = 😠😒😞
برادرشوهر = 😁😁😁
جاری = 😩😩😩😩
این آخری همیشه این جوری بمونه صلواااااات 😂
@Jokstan2
قدیما تلویزیونو روشن میکردی میگفت : خرمشهر آزاد شد، سوسنگرد آزاد شد!
الآن جرأت نمیکنی تلویزیون روشن کنی! 🙈
تا روشن کنی میگه:
نون آزاد شد!
بنزین آزاد شد!
برق آزاد شد...
😂😂😂
@Jokstan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگهدارنده موبایل با طراحی خاص👌
@Jokstan2
یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد.
در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سر و صداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملا مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند.
روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: بچه ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که می بینم شما اینقدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم.
حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید. من روزی 1000 تومن به هر کدام از شما می دهم که بیایید اینجا و همین کارها را بکنید. بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند.
تا آن که چند روز بعد، پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببینید بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی تونم روزی 100 تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟
بچه ها گفتند: 100 تومن؟ اگه فکر می کنی ما به خاطر روزی فقط 100 تومن حاضریم اینهمه بطری نوشابه و چیزهای دیگه رو شوت کنیم، کورخوندی. ما نیستیم. از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.😍😂😂
@Jokstan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احساس مسئولیت کولاک میکنه 🤢😂
@Jokstan2