خنده گانه #خاطره ما رفته بودیم کلاس زبان تو ی مدرسه دیگه مدیر اون مدرسه معلم انشای ما بود و ما نمیدونستیم معلم انشا به همه ما نمره کم داده بود بعد ما خیلی بهش فحش میدادیم و... دوباره داشتیم درباره نمره هامون میگفتیم، یاد این معلممون افتادیم شروع کردیم هرچی فحش میتونستیم به این معلممون دادیم🤐وقتی میخواستیم بریم دیدیم این معلممون دم در ایستاده و همه فحش هامونم شنیده😵 قیافه ما😟😱 قیافه معلممون🤬😡😂😂 😂@khandehgaaneh😂

خندگانه😁 #خاطره داداشم کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بود، برگه امتحان فارسیشو آورد خونه، دیدم معلمشون گفته با کلمه "پند" جمله بسازید، جواب داداشمو که دیدم از خنده غش کردم، نوشته بود: ما لباسهایمان را روی طناب پند میکنیم. 😂😂😂 فقط تصور کن 🤣🤣🤣 ارسالی از پارسا 😂@khandehgaaneh😂

خنده گانه #خاطره ما رفته بودیم کلاس زبان تو ی مدرسه دیگه مدیر اون مدرسه معلم انشای ما بود و ما نمیدونستیم معلم انشا به همه ما نمره کم داده بود بعد ما خیلی بهش فحش میدادیم و... دوباره داشتیم درباره نمره هامون میگفتیم، یاد این معلممون افتادیم شروع کردیم هرچی فحش میتونستیم به این معلممون دادیم🤐وقتی میخواستیم بریم دیدیم این معلممون دم در ایستاده و همه فحش هامونم شنیده😵 قیافه ما😟😱 قیافه معلممون🤬😡😂😂 😂@khandehgaaneh😂

خندگانه😁 #خاطره داداشم کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بود، برگه امتحان فارسیشو آورد خونه، دیدم معلمشون گفته با کلمه "پند" جمله بسازید، جواب داداشمو که دیدم از خنده غش کردم، نوشته بود: ما لباسهایمان را روی طناب پند میکنیم. 😂😂😂 فقط تصور کن 🤣🤣🤣 ارسالی از پارسا 😂@khandehgaaneh😂

خنده گانه #خاطره ی روز قرار بود من و عموم و دختر عمه هایم صبحانه بریم بیرون، وسایل صبحانه هم قرار بود عموم برداره . ما رفتیم بیرون حالا میخوایم صبحانه تخم مرغ درست کنیم ، گفتم: عمو روغن رو لطفا بده گفت: آخ یادم رفت😟 گفتم : نمک رو بده گفت : اونم یادم رفت😕 هیچی دیگه تنها نون ، ماهیتابه و تخم مرغ رو داشتیم چاره ای نداشتیم جز اینکه تخم مرغ رو تو ماهیتابه آب پز کنیم 😂 اینم از صبحانه ما 😂😂😂😅 ارسالی از . 😂@khandehgaaneh😂

خندگانه #خاطره بابام وقتی هندوانه بزرگ میخره 😋😋😋نصف میکنه نصف مابقی که میمونه روش نایلون فریزر میکشیم تازه بمونه میزاریم یخچال. بعد یه روز هندوانه به ظاهر هست ولی در باطن فقط پوست هندوانه با نایلون روش، کسی هم گردن نمیگیره😌😌😌😌.یعنی با قاشق همچین تمیز شده مثل اینکه از اول پوست هندوانه تو یخچال گذاشته بودی🤣🤣🤣 ارسالی از امید 😂@khandehgaaneh😂

#خاطره ۱- پسرم سال سوم ابتدایی بودامتحان علوم داشت داشتم درس ازش میپرسیدم چیزی نخونده بودویادنداشت منم درحال عصبانیت بودم که پرسیدم ماده چیست پسرم درحال ناراحتی و گریه گفت به مادرحیوانات ماده میگویند🙄 من 😂😂😂پسرم😳😳 ۲-برگه نمونه سوال فارسی داشت حل میکرد ازمن پرسید این سوال یعنی چه؟! گفتم بایدجای خالی رو باکلمه مناسب پر کنی بعد ازحل کردن برگه رو دادگفت مامان درسته!؟ نگاه کردم دیدم تمام جاهای خالی رو نوشته کلمه مناسب😂😂 ارسالی از کاظمی🙏 😝😝@khandehgaaneh😝😝

#خاطره سلام خسته نباشید ما با دوستام میرفتیم کلاس قرآن ی حاج آقایی کلاس میذاشت روز دوم به من گفت خانم قائدی فامیلیتون چیه (میخواست بگه خانم قائدی اسمتون چیه گفت فامیلیتون چیه) قیافه من🤣🤐 قیافه حاج آقا 😵😳 قیافه دوستام 😐😂😂 😝😝@khandehgaaneh😝😝

#خاطره سلام داستان واقعی: من الان هم فراموشی دارم یعنی از اول اینجوری بودم، پدربزرگم سال۷۳فوت کرد، باپدرم نزدیکترین قبرستان به خاک سپردیم، بعد از ۲ماه سنگ قبری درست کردیم پدرم گفت ببر روی قبر بزار، بعد از ۸سال که فامیل سرخاک میرفتند،یکروز تمام فامیل باپدرم رفتیم سرخاک پدربزرگ، چه روزی بود تمام فامیل،به سمت راست رفتن و پدرم سمت چپ قبرستان ،یهو پدرم گفت کجا میرید،گفتیم سرخاک پدرتان، پدرم نگاهی به من کرد و گفت سنگ قبر رو روی قبر کدوم بدبخت گذاشتی، خلاصه ۸سال فاتحه و اخلاص روی قبری خواندیم صاحب نداشت😳😳😂😂 پدرم بیل و کلنگ آورد و سنگ رو جابجا کردیم😂😂 ارسالی از سید رضا🙏 😝😝@khandehgaaneh😝😝

#خاطره این داستان واقعی است ما تو کلاس سوم یه بچه داشتیم بنام حسین دشتی تو علوم معلم از پرسید پرنده از چه پوشیده شده گفت از پولک، میفهمی از پولک کل کلاس😂 معلم😢 ارسالی از سعید🙏 😝😝@khandehgaaneh😝😝

#خاطره یکی از خاطرات دوران مدرسه ی من، انضباط تجدید آوردم... بعد تو شهریور اومدم ساکت نشستم قبول شدم...😂😂 ارسالی از سعید🙏 😝😝@khandehgaaneh😝😝