eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
64.4هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
24.1هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_87579424.mp3
4.01M
🎧 نوای شهدایی یا فاطمه (س) من از تو میخوام تنها یه حاجت اذن رهایی💔 رزق 🕊 یازهرا تا روزی که بیاد خورشید از راه💫 روشنه راهمون با نور ماه✨ یاور و یار رهبر میمونم🌹 تا جمعه‌ی ظهور ان‌شاءلله.... ذکر لب ما با شور و نوا ای جان جهان یا مهدی بیا...😭 بسیار زیبا👌😭 @Modafeaneharaam ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 انتشار نخستین‌بار 📹 ببینید | سپهبد سلیمانی، خطاب به مادران شهدا: وقتی شما مادرها نبودید و بچه‌هایتان در خون دست و پا میزدند، حضرت زهرا (س) را دیدم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عظیم‌ترین کار امیرالمؤمنین اگر از من بپرسند، بزرگترین کار امیرالمؤمنین چه بود؟ نمیگویم کندن درب قلعه خیبر نمیگویم کشتن پهلوان قریش عمروبن عبدود نمی‌گویم یک‌تنه جنگیدن در جنگ احد و صدها مورد عظیم در زندگی امیرالمؤمنین بنظر بنده بزرگترین کار امیرالمؤمنین این بود که بعد از به شهادت رساندن همسرش که بزرگترین مصیبت برای امیرالمؤمنین(ع) بود، حضرت از جامعه قهر نکرد. ازجامعه فاصله نگرفت امیرالمؤمنین دو رکن در زندگی داشت، یکی پیامبر(ص) و دیگری حضرت زهرا(س)، بعد از شهادت حضرت زهرا فرمود: با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم؟ با این وجود امیرالمؤمنین باجامعه قهر نکرد، حتی به خاطر اسلام به حکومت مشاوره هم می‌داد، تاجایی که خلیفه دوم چندین بار در طول عمر خود اذعان داشت که "لَولاعَلی لَهَلَکَ عمر"، اگر علی نبود عمر هلاک می‌شد. این جمله در منابع بسیاری از کتب اهل سنت آمده است ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
روی مزار اولین جمله زیبایی که نوشته شده کلمه است🖤 کلمه ای که خودش سفارش کرده بود. اون عاشق بود و نحوه شهادتش هم همچون حضرت زهرا بود🥀 حراحتی بر پهلو و بازو و ترکش هایی مانند تازیانه بر کمر وی💔 و حالا مزار او محل زیارت همه کسانی است که عاشق شهدا و شهادتند و به حالشان غبطه می‌خورند. محل زیارت کسانی است که دلشان از دنیا گرفته و هیچ گوش شنوایی هم جز همین شهدای بی ادعا پیدا نکرده اند.👌 🔰یکی از بچه‌های مسجد گفت: هر وقت بیاییم سر مزارش شلوغ است. خیلی از مردم در گرفتاری‌ها و مشکلاتشان به سراغ این شهید می‌آیند. خدا را به حق این شهید قسم می‌دهند و برای او نذر می‌کنند، قرآن می‌خوانند و خیرات می‌دهند.✨ 🌹شهدایی که قبل از ایشون به شهادت رسیدند وصیت می‌کردند شهید تورجی‌زاده برایشان دعای کمیل بخواند 🌹 مداحی و نوحه سرایی اون به گونه ای بود که بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می‌شدند و در وصیت نامه‌های خود تقاضا داشتند در مراسم هفته آنها محمدرضا دعای کمیل را بخواند. 🌹شهید تورجی‌زاده به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می‌داد و قرآن کریم را بسیار تلاوت می‌کرد؛ و سفارش زیادی به نماز شب داشت... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
شهید-تورجی-1-زنگ-گوشی.mp3
2.69M
روضه‌خوانی شهید تورجی زاده🎤 بین اون دیوارودر زهرا صدا میزد پدر💔 دنبال حیدر میدوید از پهلویش خون می‌چکید😭 روضه 🥀 @Modafeaneharaam ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب عجیب رهبر در مورد ظهور امام‌زمان(ارواحنا فداه) 🎥تا آخر ببینید لطفا 🎤حجت الاسلام عالی ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
🍃دغدغه حجاب داشت... می گفت یک چادر از (س) به خانم ها ارث رسیده است؛ چرا بعضی ها لیاقتِ داشتن این ارثیه دختر پیامبر (ص) را ندارند.😔 🏴 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
روح‌الله ارادت ویژه و خاصی به (س) داشت.🖤 همیشه به من می‌گفت: نذار خاکی بشه! چادر خاکی منو یاد مادرمون حضرت زهرا(س) و وقایع آن کوچه میندازه!💔 بهم می‌ریزم...😔 به نقل از: همسر شهید در روضه‌های بی بی دوعالم به یاد شهدا به ویژه شهید روح‌الله قربانی باشیم...✨ التماس دعا @Modafeaneharaam ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
یک خلقت استثنائی
1_48990328.mp3
1.6M
🎙 محبت شیرین! ▪️با این نیت باید رفت مجلس روضه 🔴 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
🔴 خاطره جالب 💠 در خاطره ای جالب که خود مطرح کرده بودند وی گفته بود: یک بار از ماموریتی بر می‌گشتم و منتظر نماندم تا ماشین برایم بفرستند پس از یکی از راننده‌های تاکسی فرودگاه خواستم من را به جایی که می‌خواهم ببرد. سوار تاکسی شدم در میان راه راننده جوان گهگاهی به من نگاه می‌کرد اما ساکت بود اما انگار می‌خواست چیزی بگوید آن وقت من از راننده سوال کردم آیا من شبیه یکی از آشنایان شما هستم؟ راننده برای بار دوم به من نگاه کرد و از من پرسید آیا شما یکی از نزدیکان هستی؟ آیا رابطه یا نسبتی مثلا برادر یا پسر خاله اش هستی؟ به او گفتم من سردار سلیمانی هستم. راننده جوان خندید و گفت با من شوخی می‌کنی؟ سردار سلیمانی خندید و گفت: نه شوخی نمی‌کنم من خودم سردار سلیمانی هستم. راننده گفت: به خدا  قسم بخور و من قسم خوردم که؛ به خدا من سردار سلیمانی هستم. راننده ساکت شد و چیزی به من نمی‌گفت پس از او سوال کردم چرا ساکتی؟ دوباره چیزی به من نگفت. از او سوال کردم با سختی و گرانی زندگی و مشکلات دیگر چطور سر می‌کنی؟ راننده جوان به من نگاه کرد طوری که در نگاهش حرف و کلامی بود و به من گفت اگر تو خود سردار سلیمانی هستی پس من هیچ مشکلی ندارم. این قصه را مطرح کرده بود و گفته بود؛ اگر مسئولین به درد و رنج مردم توجه کنند و اهتمام بورزند مردم هم با آنها همکاری می‌کنند و ملت ما بهترین سرشت و ذات را دارند و فهیم هستند و  مسائل و امور را به خوبی درک می کنند. 🌐 خبرگزاری رسمی حوزه ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
داستان دختر مذهبی که خیلی مقید و پایبند به نماز اول وقته ،.. بعد از چندبارکه ناخواسته با وجود مراقبت زیاد نمازهاش به تاخیر می افته تصمیم میگیره علت این سلب توفیقو تحقیق کنه سر دربیاره ... داستان فوق العاده آموزنده و در عین حال عجیب و باور نکردنیه که داستان اکثر ماست😔 دوست داری بدونی چطور توفیقاتت کم میشه👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
98.11.4.mp3
10.21M
🔴 سخنرانی آیت الله به مناسبت شهادت مادر سادات حضرت زهرا (س) 📌با موضوع: 📍فاصله ج.ا.ا با جامعه فاطمی 📆 ۴ بهمن ۱۳۹۸ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
56.mp3
840.8K
🔖راه گرفتن حاجات سنگین حدیث کساء ❇️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ خاطره جالب و شنیدنی سیاستمدار عرب از ملاقات با فرمانده سپاه در مشهد 🔸«رشید بن عیسی» سیاستمدار برجسته الجزایری و کارشناس یونسکو، در گفتگو با شبکه لندنی "الحوار" خاطره ای شنیدنی از ملاقات با فرمانده سپاه در حرم امام رضا علیه السلام بیان کرد. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ یک گزارش که رنگ و بوی داره یکی از متفاوت ترین انتخابات های غرب آسیا، در ایران برگزار شد.. ☝️🏻 رای امام خمینی در شهر قم 📸 تصاویر واقعی از علی صادقی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
هدایت شده از میثم تمار.مدافعان فرهنگی
🔰 داستان راستان 🔰 ✅ مکاشفات شهید برونسی پشت میدان های مین «کوشک» با (س) و عبور از میدان مین 🔸صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. حول و حوش ده دقیقه گذشت . بالاخره عبدالحسین به حرف آمد گفت: سید کاظم! خوب گوش کن ببین چی می گم.گفت: خودت برو جلو. خودت می ری سر ستون، یعنی نفر اول.سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر می گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری. مات و مبهوت، فقط نگاهش می کردم. گفت: بیست و پنج قدم که شمردی و تموم شد، همون جا یک علامت بگذار، بعدش بر گرد و بچه ها رو پشت سرخودت ببر اون جا. وقتی به اون علامت که سر بیست و پنج قدم گذاشته بودی، رسیدی؛ این دفعه رو به عمق دشمن، چهل متر می ری جلو. اون جا دیگه خودم می گم به بچه ها چه کار کنن ... با تأکید گفت: دقیق بشماری ها. 🔸... کارها انجا شد در انتها عبدالحسین آمد و گفت: به مجردی که من گفتم الله اکبر، شما ردّ انگشت من رو می گیری و شلیک می کنی به همون طرف پیرمرد انگار ماتش برده بود. آهسته و با حیرت گفت: ما که چیزی نمی بینیم حاج آقا ! کجا رو بزنیم؟ 🔸... و بالاخره دشمن قبل از اینکه به خودش بیاید، تار و مار شد از خوشحالی کم مانده بود بال در بیاورم 🔸... فردا بی مقدمه پرسیدم جریان دیشب چی بود؟ طفره رفت. قرص و محکم گفتم: تا نگی، از جام تکون نمی خورم،کم کم اصرار من کار خودش را کرد. یک دفعه چشم هاش خیس اشک شد. به ناله گفت: باشه، برات می گم. موقعی که عملیات لو رفت و توی آن شرایط گیر افتادیم، حسابی قطع امید کردم . شما هم که گفتی برگردیم، ناامیدی ام بیشتر شد و واقعاً عقلم به جایی نرسید. مثل همیشه، تنها راه امیدی که باقی مانده بود، توسل به واسطه های فیض الهی بود. توی همان حال و هوا، صورتم را گذاشتم روی خاک های نرم اون منطقه و متوسل شدم به وجود مقدس خانم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها). چشم هام را بستم و چند دقیقه ای با حضرت راز و نیاز کردم. حقیقتاً حال خودم را نمی فهمیدم. حس می کردم که اشک هام تند و تند دارند می ریزند. با تمام وجود می خواستم که راهی پیش پای ما بگذارند و از این مخمصه و مخمصه های بعدی، که در نتیجه شکست در این عملیات دامنمان را می گرفت، نجاتمان بدهند. 🔸در همان اوضاع، یک دفعه صدای خانمی به گوشم رسید؛ صدایی ملکوتی که هزار جان تازه به آدم می بخشید. به من فرمودند: فرمانده! یعنی آن خانم، به همین لفظ فرمانده صدام زدند و فرمودند: این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید، ما هم از شما دستگیری می کنیم، ناراحت نباش. ادامه داد: چیزهایی را که دیشب به تو گفتم که برو سمت راست و برو کجا، همه اش از طرف همان خانم بود. بعد من با التماس گفتم: یا فاطمه زهرا (س)، اگر شما هستید، پس چرا خودتان را نشان نمی دهید؟! 🔸فرمودند: الان وقت این حرف ها نیست، واجب تر این است که بروی وظیفه ات را انجام بدهی... 🔷🔸 @ammarhaa
📕 این خداست نه پسرخاله‌ات! 📚 خاطره ای از جبهه و نماز خواندن خاص یک رفیق 💠 در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده می‌رفت، در خودش جمع می‌شد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب می‌شد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار می‌داد و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد. این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را می‌خواند با لحن خیلی کشیده و خاصی می‌گفت: «سُبان رَبّیَ العَلی». 💠 البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم می‌خواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» می‌گفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» می‌گفت «سُبان». 💠با خودم کلنجار می‌رفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟ بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم. به او گفتم: ـ چرا موقع سجده، این‌جوری در خودت جمع می‌شدی؟ چرا آن‌جوری ناله می‌زدی؟ ناله‌ات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود. ـ من این‌جوری بیشتر با خدا حال می‌کنم! ـ اشتباه می‌کنی که می‌خواهی با خدا حال کنی! خدا اگر می‌خواست، بلد بود احکام نماز را ساده‌تر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم. آیا خدا عقلش به این حرف‌ها نمی‌رسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟! استاد ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
4_5875347752908491002.mp3
5.36M
از هر دست بدی از همون دست می گیری صبحتون بخیر🥰💖 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
4_5875072393965209730.mp3
7M
‍ داستان توبه یکی از لات های معروف تهران به نام مصطفی پادگان یا مصطفی دیوونه که صحبت «آسیدمهدی قوام» مسیر زندگیش را عوض می کند و به جایی می رسد که آخر عمر، اربابمان امام حسین (ع) به بالینش می آید. این حکایت شنیدنی را از زبان حجت الاسلام عالی بشنوید ... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
✅ تمرین از علامه طباطبایی برای تمرکز ذهن،قبلش یه داستان کوتاهی بگم: 🔹 یه نفر از مرتاض های هندی اومده بود پیش علامه. از اون کسانی که مثلا آدم ها رو میذاشت روی یه سینی و از سطح زمین بلند میکرد. یه بنده خدایی میگفت که من با چشم خودم دیدم اون رو. 👳 اون مرتاض اومده بود قم و بعضی طلبه ها گفتن ببریمش پیش علامه 🔸 اومدن پیش علامه و گفتند یه کسی هست قدرت‌هایی داره و اینا... یه بار بیاریمش پیش شما؟ استاد گفت: نه برای چی آخه!😒 🔶 خلاصه اینا هم انقدر اصرار کرده بودن تا بالاخره علامه اجازه دادن. اما آخرش علامه گفته بود که شما اون مرتاض رو خواستید بیارید ولی من کاری بهش ندارم و باید به کارای نوشتن بپردازم. 🔹 بعد اون آقا رو آوردن پیش علامه و بهش گفته بودند ببین یکی از آدم‌های قوی ما ایشونه. اون مرتاضه گفته بود حالا ببینید من چیکارش میکنم!😏 بعد اومد و نشست یه کناری، حضرت علامه هم کنار میز کوچکی می‌نوشت....📝 یه سلام و علیکی کردن... بعد این مرتاضه هی نگاه می‌کرد به علامه و... 🔹 ما که نمی‌دونستیم چی می‌گذره، چه امواجی داره رد و بدل میشه...😐😁 بعد علامه هر چند وقت یکبار سرش رو بلند می‌کرد و یه نگاه می‌کرد به این مرتاضه، اینم آه، و فریاد می‌کشید و پرت میشد یه طرف و یه کارهایی می‌کرد!!! 💢 بعد از دو سه مرتبه که اینجوری شد، گفت: بابا این کیه من رو آوردید پیشش؟این کیه آخه؟😤😁 من تمام قدرت‌هام رو برای منصرف کردن فکر این و ازبین بردن تمرکز و توّجه‌ش به‌کار می‌برم، اما یه نگاه به من می‌کنه تمام زحمات من رو به هدر میده.🤕 🌹✔️ 🏅 این قدرتی هست که یه مومن میتونه در اثر ایمان و تمرکز زیاد به دست بیاره. حالا بریم سراغ تمرینی که علامه طباطبایی رحمه الله علیه دادن برای تمرکز. در رسالة الولایة،علامه طباطبایی می‌فرماید: ✅ مکان خلوتی را انتخاب کن که هیچ مشغول‌کننده‌ای از قبیل نور،صدا، و غیره در آنجا نباشد، سپس طوری بنشین که مشغول به کاری نشوی و حواست پرت نشود و چشمانت را بسته نگه دار. 🔵 آنگاه صورتی را مثلاً صورت «الف» یا یکی از اسماءالله را در خیال خود مجسّم کن که کاملاً توّجه‌ت به آن معطوف شود و هوشیار باش که هیچ صورت خیالی واردمحوطه صورت«الف» نشود،👌 🔶 در این هنگام که ابتدای کار است درمی‌یابی که صورت‌های خیالی دیگر مزاحم تو شده و ذهن تو را می‌خواهند تاریک و مشوّش نمایند، صورت‌هایی که بسیاری از آنها قابل تشخیص و شناسایی از یکدیگر نیست.👥👤👥 🔵 صورت‌هایی که افکار روزانه و شبانه و مقاصد و خواسته‌های توست. 🔶 حتّی این افکار چه بسا درباره‌ی این باشد که یک ساعت بعد با کي ملاقات داری، یا فلان شخص را ملاقات خواهی کرد یا فلان عمل را انجام خواهی داد، 👈 این در حالی است که تو در خیال خود فقط به صورت «الف» نظر داری و به آن توّجه می‌کنی و این تشویش مدّتی با تو خواهد بود و تداوم خواهد داشت. 🔵پس اگر چند روزی به تخلیه و پاکسازی این خیالات مزاحم اقدام نمایی، (یعنی میاد بزنش کنار... میاد بزنش کنار...) ✅ بعد از مدتی مشاهده می‌کنی آن خیالات و خواطر رو به کاهش گذاشته و هر روز کم می‌شود، و خیال نیز نورانی می‌شود،✨🌺💕 👆 هر روز این کار رو حدود 10 دقیقه انجام بده و تمرین هم کن. انقدر تمرین کن تا بعد از چند روز به طور کامل بتونی خیال و ذهن خودت رو پاک کنی. ⭕️ منتظر نشین که یه معجزه ای اتفاق بیفته 👌 تلاش کن... وقت بذار. تمرین کن 🌹 ان شالله به زودی به قدرت تمرکز بالایی خواهی رسید... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
🌺🍃 🤩 و احکام 💋 ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﺁقاش ﻣﯿﮕﻪ ﺯﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭن ﺑﭽﺮﺧﯿﻢ😍😍 ﺑﮕﻪ : وایستا آرایشمو پاک کنم بعد بریم . . . . . 😌 <((> _/ ). بر گرفته از کتاب دو زار بده آش به همین خیال باش☺️☺️☺️ : بر زنان واجب است به غیر از صورت و کف دست و پا بقیه بدن را از نامحرم بپوشانند.☺️ اگر شوهر تقاضای بی حجاب بودن کند اطاعت از او گناه است📛 ✋️🌺🌸✋️ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆