eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
65.1هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
23.9هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طوطی‌مردگی چند مرحله از موش‌مردگی بالاتره منتها اسم موش بد در رفته 😂 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
تصمیم بگیرید که در زندگی موفق باشید در آن صورت شادی راهش را به طرف شما پیدا می‌کند و اتفاقات خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد… سلام صبح زیبایتان بخیر و شادی☘️ شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالشو خریدارم 😍😍🤣🤣🤣 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال ایشونم خریدارم 😂 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
طنز😁 دیروزداشتم با خانمم دور فلکه با موتور دور میزدم برگشت گفت وااااای عزیزم چه بوی کبابی میاد...😍 منم لوتی بازیم گل کرد گفتم گور بابای بنزین یه دور دیگه چرخیدم😁😜 💠💠💠💠💠💠💠💠 داستان طلایی😍👏 ✨﷽✨ 💕داستان عاشقانه ی زیبا و قشنگ مرا بغل کن ✍زنی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد، براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت:مرا بغل کن. زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند. شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.» شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است. عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید. شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجوری باید صدای خروپف و انداخت یاد بگیرید از یه ذره بچه😂 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 تلنگر✅ ✨﷽✨ 🔴داستان کوتاه ✍زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت. و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیرمرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! 💥از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود. قدر هر کسی رو بدونیم تا یه روزی پشیمون نشیم... 📚 مجموعه شهرحکایات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
🌷We should ask God for the Promised Savior, the Promised Mahdi.Right on this very Earth,Which has been dark by oppression.Someone is still waiting to save us.Waiting for us to want him and ask for him 🌹ما باید از خداوند نجات دهنده موعود (مهدی موعود) را بخواهیم. در همین زمین ، که ظلم و ستم تاریک شده است. هنوز هم کسی منتظر است تا ما را نجات دهد. 🌹 هر شب ساعت ده تا یازده در صفحات اشخاص مطرح اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید جواد هاشمی پشت پرده حقوق‌های مدافعان حرم را نشان داد! اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY
هدایت شده از آشپزی ونکات اسلامی
پنجشنبه و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ ‍✨💫هــــو الـــباقی✨💫 🌷 خیرات برای اموات 🌷 🌕آیت الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی (قده) فرمودند‌: شخصی از دنیا رفت.کسی در عالم خواب از او پرسید: «آیا خیراتی که برایت می فرستیم به تو می رسد؟» 🔅او در پاسخ با تاکید،گفته بود:«بله،خیرات شما به ما می رسد؛ اما چون نمی‌توانم چگونگی آن را توضیح دهم. ✅ مثالی می‌زنم: کسی را فرض کنید که در حمامی است که فضای آن را بخار آب گرفته و بخار زیاد موجب تنگی نفسش شده است؛ اما روزنه‌ی کوچکی از بیرون نمایان می‌شود و هوای تازه وارد حمام می‌شود او نفس عمیقی می‌کشد. 🔅خیرات شما هم وقتی به ما می رسد،این‌گونه باعث گشایش و رفع تنگی روح ما می شود.» 🍔🍧🍎🍰🍗 @menoeslami
شادی و نکات مومنانه
پنجشنبه و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِم
طنـــ😁ــــــز نکــــ✨ـــــته طلایی دیشب داییم اومد به خوابم گفت من جام خوبه چرا دیگه برام نون خامه ای خیرات نمیدی؟😢 ادم چی بگه به اموات؟ بگه پول ندارم؟😕 نکته طلایی 🔻🔺🔻 🔰🔰 چطوری امواتمون در اون دنیا از ما ناراضی میشن⁉️ و باعث میشه عاق اونا بشیم😔 ↘️ پاسخ: 1- انجام ندادن وصیت شرعی آنان📊 2- مردم آزاری کردن و رعایت نکردن حق الناس که باعث نفرین و لعنت مردم بشه⚠️ 3- بی تفاوت بودن نسبت به آنان و خیرات نفرستادن💰 ☑️☑️ شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
هدایت شده از دوتا کافی نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌پیشنهاد جالب استاد رحیم پور ازغدی به مسئولین قانون گذار در زمینه ازدواج جوانان و مسائل جنسی ... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان مورچه و سلیمان 🔰 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 🆔 @menbare_shad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالشو اعتماد بنفسشو با هم خریدارم😄 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشی دست بچه دادن با خودته پس گرفتنش با خدا😂😄😁 ‌ شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماسک زدن درد داره؟ تست اینجوری دادن چطور؟؟؟ اونایی که تست دادن از درد زیاد ، تجربه سخت و حس خیلی بد میگن !!! شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
البته خیلی جاها ما اَلَکی ماسک میزنیم، مثلا وقتی تو ماشین تنهاییم، یا مثلا توی خونه خودمون، یا هرجایی که کسی نیست. زیادی ماسک زدن هم برای بدن خیلی ضرر داره و اکسیژن خون رو کم میکنه. باید هم درست ماسک بزنیم هم به‌موقع. افراط و تفریط هم نباید بکنیم زدن ماسک تو ادارات لازم شده. خیلی هم با جدیت هرکس وارد میشه بهش تذکر میدن، امروز موقع ورد به محل کارم دیدم حراست داره به چند نفر تذکر میده باید ماسک بزنید، بعد ماسک خودش رو چونه‌ش بود، من ماسک داشتم بهش گفتم آقا ماسک خودت هم که جلوی دهنت نیست؟ درست ماسک بزن بعدش گفتن تو اتاقتون هم باید ماسک بزنید، گفتم آقا ما که مراجعه‌کننده نداریم، تو اتاقمونم که تنهاییم، ماسک زدن معنی نداره. یاد این دختربچه‌های مدرسه‌ای افتادم که طفلیا تو مدرسه دخترونه، بدون نامحرم، باید مقنعه سرشون کنن، بعضیاشونم هنوز به سن تکلیف نرسیدن. نمیفهمم دلیلش چیه. درسته بچه‌هارو باید از بچگی حجاب رو از راه صحیح آموزش داد، ولی حجاب در مقابل نامحرم رو، نه حجاب جلوی محارم. خودمون با دستای خودمون بچه‌ها رو از کودکی نسبت به پوشش و حجاب متنفر میکنیم با سختی دادن‌های بی‌مورد آقا تو ماسک‌زدن، الکی به خودتون سختی ندید، جاهایی که با دیگران درارتباط هستید، ماسک بزنید، درست ماسک بزنید، در جاهای غیرضرور هم کشف ماسک کنید😁 من در اداره به نشانه اعتراض میخوام یه چوب بیارم، ماسکمو بزنم سرش و برم روی میزم وایسم و بگم من مخالف ماسک اجباری در اتاق خالی هستم 😂 ✍ شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
رفیــق شهید .mp3
2.38M
چطوری دوست شهید پیدا کنیم⁉️ لطفا هرکس #رفیق_شهید نداره گوش بده 🌸 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️پویش خانم محترمی که دوست نداری ، همکار شوهرت یه خانم بدحجاب باشه و میترسی ذهن شوهرت منحرف بشه، لطفا به خودت هم نگاه کن و حجابت رو کامل حفظ کن... چطور ما حاضر نیستیم تو فضای واقعی، این بلا سرمون بیاد،اما تو فضای مجازی عضو فلان کانال یا صفحه ی مستهجن هستیم؟!! عضویت زن و مرد متاهل و همچنین افراد مجرد در صفحات مروج فساد، نوعی خیانت به خود و خانوادست.. با دست خودمون با لایکامون جامعه رو به هلاکت نبریم.. 📣نشر واجب در اینستاگرام اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عذرخواهی از خاطرات ایت الله کشمیری روزی از نـجف سوار اتوبوس شدم تا به زیارت کربلا بروم . دو جوان که در صندلی نـزدیـک مـن نـشـسـتـه بـودنـد با هم صحبت می کردند. یکی از آنها گفت : آخوندها انگلیسی هـسـتـنـد! رفتم در گوش یکی از آن دو جوان و یکی از کارهای خراب و بد او را متذکر شدم (کـه چـطـور مـا را نسبت به انگلیس می دهید اما کار زشت خود را فراموش می کنی ) آن جوان سـاکـت شـد و دیـگر چیزی نمی گفت . در کربلا وقتی از اتوبوس پیاده شدم آن جوان با حـال غم و پریشانی نزدم آمد و عذرخواهی کرد و گفت : چکار کنم از این کار بد دست بکشم ؟ گفتم : این حرم سیدالشهدا است . برو حرم توبه کن شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای جووووونم حالتو قربوووون 😍😁  ‌ شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
دلم میخاد همه جا جار بزنم ک عاشق شدن فقط ی دل پاک میخاد اگه داشته باشی چ بهتر اما اگه نداشته باشیم اشکال نداره اما دوتا گوش شنوا میخاد ک به ندای دلت گوش کنی آخه دل جز به پاکی و طهارت حکم نمیده چون خاک و گل آدمی با مایه خمیر آدم خوبای خدا شکل گرفته میخام براتون ی قصه قشنگ بگم اما چون زیاده هرباری ک میتونم نصفشو براتون میفرستم آخه از شما چ پنهون عاشقی من تا آخر عمرم ادامه داره. بــــله فک کردین مثه عاشق شدنای ی روزه ی شماست؟ ن عزیز همچین ک تو فکر میکنی نیست اونایی ک گاهی وقتا دلشون بی بهونه میگیره اونایی ک هیشکیو ندارن باهاش دو کلام حرف حساب بزنن اونایی ک دلشون میخاد ی دل گیر بیارن تا هم باهاش دردودل کنن هم بشن همدرد هم پا به پای من بیان دست همت به زانو بزن و با پای پاک دلت با من بیا.... ی روز ی دختر تنها ک عین شماها هیشکیو نداشت یعنی داشت اما کسی نبود که اونو مرحم دلش بدونه همیشه خوب و خوش بنظر میرسید همه فکر میکردن خیلــــے سرخوشه به قول بعضی علی بی غمه از قهقه های اون خنده رو لب بقیه نقش میبست، هیشکیو نداشت ک باهاش دردودل کنه اما سنگ صبور همه بود آخه دلش نمیخاست ی وقت خدایی نکرده بغض دوست و رفیقاش جلو نامرد شکسته بشه و بشه دلیل ی بی بندوباری ... توی مدرسه از همکلاسیاش گرفته تا بقیه بچه ها چ کوچیکتر بودن یا بزرگ تر همه تا ی مشکل داشتن میومدن پیش دختر قصه ی ما پیش مشاوره هم نمیرفتن آخه مشاوره مون بدجنس بود هروقت عقلش یارای دستش رو نمیداد خونواده طرف رو از درد دخترشون باخبر میکرد رازدار مدرسه شده بود دختری که خودش دربه در دنبال ی سنگ صبور میگشت اما دلش نمیخاست کسی باخبر بشه چی تو دلش میگذره، دلش نمیخاست کسی رو ناراحت کنه حتی ی قطره اشک بخاطر اون رو گونه ی دوستاش بریزه خلاصه بگم هرکاری از دستش برمیومد برا بقیه انجام میداد فرقیم بحالش نمیکرد ک دوست باشه یا غریبه، حتی کسی باشه که تقلباشو، آب بازی کردناشو و...رو به معاون لو داده باشه همه کدورتا رو کنار میذاشت و با عقل و دلش کمک میکرد تا ی دردی از درداشون کم بشه بیشتر دخترا یا بهتره بگم همه شون سرشتشون پاک بود اما ی کم کک و مک تو دلشون بوجود اومده بود ک قابل درمان بود ولی چون به زیبایی درونشون اهمیت نمیدادن کک و مکای قلبشون شد پیسی و خوره بجونشون انداخت... اینارو هیشکی نتونست کاری براشون بکنه چون متاسفانه خودکرده را تدبیر نیست 🌺👇🌸👇🌸👇🌺
دل دختر هربار باشنیدن حرف هم نوعاش میلرزید اما ی چیزی نمیزاشت دختر پاشو کج بزاره، شاید خدا بود شایدم دعای شب تا صبح پدری بود که تنها توی بیابون نگهبانی میداد ک مبادا ی خشت از کارخونه ی اربابش کم بشه از هرکدوم ِ امامامون ی صفحه بلد بودم که کی بودنو چیکار کردن و... قد ی امتحان تاریخ ک مشخصاتشون رو بنویسمو 20 بیارم برا هرکدومشونم ی احترام خاصی قائل بودم و هستم و خواهم بود تا وقتیکه آخرین نفسم همراهیم میکنه دنبال چرای این علاقه نگردید چون خودتون بیشتر میدونید شیعه جماعت خصوصا ایرانیش جونشو واسه این اهل دلا میده حتی اونایی ک یکم خرده شیشه دارن تمام قد مخلص مرام این دارو دسته اند از ی روزی به بعد دلم بدجور لرزید دست و دلم دراختیار خودم نبود آخه عاشق شدم عاشق ی آقا ک بدجور خاطرمو میخاست و الانم مطمئنم میخاد، ی دل ن صد دل درگیرش شدم اسم آقای من رضاست، با ی نگاه اسیر مهر و محبت و اقاییش شدم ی روز خسته و بریده از عالم و آدم اومدم خونه، تلویزیون رو روشن کردم تا سختیامو یادم بره کانالا رو یکی یکی داشتم عوض میکردم که دلم با دیدن ی منظره ای آروم گرفت دقیق شدم ک گنبد و گلدسته های آقا دلمو برد با خودم گفتم عه راستی این آقا هم میتونه سنگ صبور من باشه از اون وقت بود که دل به دل مولای مهربانی ها آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام سپردم و ایشون شدند دارو ندار من تموم دردامو بهش گفتم بعد ی دل سیر پای صحن و سراش نشستمو گریه کردم تا حالا پیشش نرفته بودم اما باخودم و خودش و خدا عهد بستم که هر روز صبح و شب ساعت 8 ک مختص خود آقاست رو کنم طرف مشهد و صلوات خاصه شون رو بخونم تا بلطف حضرت منم مشهدی بشم آره.... از اون روز به بعد خودمو به خودش سپردم و ازش خاستم اگه قدم بد برداشتم پامو قلم کنه باور کنین خیلی خوبه، پشتت به جای امن گرمه ن کسی میتونه بهت دست درازی کنه ن دلتو بشکونن ن حرفات گوشه ی گلوت گیر میکنه و بغض میشن برات حتما امتحان کنید والله ارزششو داره 🌺👇🌸👇🌸👇🌺
شادی و نکات مومنانه
#داستان_تحول #من_و_شهدا #فدایی_امام_رضا_ع #قسمت_دوم دل دختر هربار باشنیدن حرف هم نوعاش میلرزید ا
-تحول و شهدا امام رضا سوم ی روز 5 شنبه حسابی خسته و کوفته خونه بودم مامانم و بابام رفتن گلستان شهدا منم ی لحظه هوای اموات زد بسرم پاشدم و لباس پوشیدم به اجیمم گفتم دارم میرم گلستان.گفت چ خبره؟ گفتم منم میرم باخبر بشم(آخه تا حالا سابقه نداشت ی سر برم گلستان) راه افتادم،تا رسیدم ی راست رفتم پیش شهدا دور تا دورشون چرخیدم یکی یکی براشون فاتحه خوندم و نگاه قبر مقدسشون میکردم تا اینکه چشمم به جمال یکی از شهدا روشن شد چادرمو جمع کردمو نشستم بالا سرش ی دستی رو مزار مطهرش کشیدم ، گرد و غبار روی قبرشون رو پاک کردم و به صورتم کشیدم تا اونیکه شهیدم میخاد رو ببینم و چشمام هرگز به بدیا بینا نشه... خنده هاش خنده رو رو لبام نشوند دلم لرزید نگاش کردم ی جورایی عاشقش شدم و باهاش قرار گزاشتم دردامو بهش بگم حرفامو بزارم گوشه قلبم بمونه تا هر 5شنبه برم پیشش و عقده هامو براش باز کنم هرچی دلم میخاست از خدا میخاستم موسی واسطه بشه و ارزوهام برآورده باورتون نمیشه هیچ آرزویی برام آرزو نموند هیچ خواسته ای نداشتم ک هنوز رو دلم مونده باشه هر چی میخاستم یا همون میشد یا بهتر از اون ی دل ن صد دل عاشقش شدم،شهید موسی کاظمی دره بیدی شد تموم دنیام شد واسطه ی منو خدای خوبم اولا 5 شنبه ها قرار بی قراریمون بود اما کم کم اضافه تر شد و هروقت دلم میگرفت میرفتم کنارش تا مینشستم بالا سر داداش موسام دلم آروم میگرفت، تا درسم دبیرستان تموم شد کنکور دادم و دانشگاه....قبول شدم اما نرفتم بخاطر مخالفتای خانواده از داداشم خاستم ی راه جلوم بزاره و بهم راهو نشون بده یکی از 5 شنبه های هفته بود که وقتی پیش داداشم نشسته بودم دیدم ی کاغذ رو زمین افتاده ک روش نوشته بود؛ ثبت نام حوزه علمیه حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها یزدانشهر .... تصمیم گرفتم برم ثبت نام کنم و مصاحبه بدم هرچه باداباد، خداروشکر قبول شدم و پام به خونه ی مادر مهربون مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف باز شد راستی یادم رفت بگم من فقط ی آرزو گوشه دلم داشتم ک هرگز برآورده نشد اونم مشهدی شدنم بود از موسای ماهم خواستم بفرستم مشهد، اما هربار ی اتفاق می افتاد و نمیشد تا اینکه دیگه ناامید شدم همه بچه های دبیرستان میدونستن ارزوم دیدن صحن و سرای آقا علی بن موسی الرضاست بچه ها هربار تابستون تو کوچه و بازار میدیدنم بهم تیکه مینداختن، میگفتن مشهد رفتی؟ منم میگفتم ن، اوناهم میگفتن خب دیگه هم نمیری😂 منم از ته دل اهی میکشیدم ک دل سنگ به لرزه در میومد ی روز معلم ریاضیمون بهم زنگ زد و گفت هنوزم دوست داری بری مشهد؟ منم گفتم از خدامه، به خانواده ک گفتم قبول نکردن و بعد مدتها گریه و زاری و نذر ونیاز راضی شدن ک با مامانم برم مشهد ی سال از مشهد اولم گذشت دوباره سال بعد آقا دعوتم کرد اینم شد خداروشکر ی قرار هرسال دهه کرامت من تولد اقام کنارش بودم شده بودم نظر کرده موسی و امام رضا، سه سال پشت سر هم تو سرنوشتم مشهد نوشته شد و سال چهارم به لطف آقا کربلایی هم شدم بعد دوباره برای تشکر خدمت آقا رسیدم و ازشون قدردانی ناچیزی کردم درخور مرام و معرفتش نبود اما چیزی بود که ازم برمیومد خاسته هامو یکی یکی تو گوش موسام میگفتم و اونم همه رو باهم براورده میکرد بعد مشهدی و کربلایی شدنم ازش ی زندگی مطمئن و وخوشبختی خواستم ک بازم بهم داد دم موسای من ،و تموم داداشای شهیدم گرم، شادی داداش ادریس، غلامرضا،سید نبی( شهدای هم جوار و دیوار به دیوار داداش موسام و محسنم تموم شهدا صلوات) من تموم خاسته هامو از خدا خواستم داداش موسام واسطه بود که بهتر و زودتر بهشون برسم و صدقه سر مبارک ایشون بود ک من الان همه چی دارم و بخاطر ایشون بودند که خدا هم برام سنگ تموم گذاشت❤️