eitaa logo
خانه آرام من(موسسه بصیر)
326 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
270 ویدیو
18 فایل
کانالی ویژه بانوان عزیز آموزش مهارت های همسرداری تربیت فرزند (کودک و نوجوان) هنری سرگرمی ایده های زناشویی و... راه ارتباط با ادمین کانال https://eitaa.com/banoo_basir
مشاهده در ایتا
دانلود
#همسرانه 💠 یکی از کارهایی که بسیار در یادگیری #مهارتهای زندگی و نیز تقویت روابط زن و شوهر اثر دارد #مطالعه کتابهای مربوط به تفاوتهای روانشناسی زن و مرد است. 💠 دلیل بسیاری از #بگومگوها و مشاجرات لفظی همسران عدم شناخت این تفاوتهاست. 💠 با شناخت #تفاوتهای یکدیگر و یادگیری مهارتهای رفتار با همسر، لذت زندگی را بچشیم! #معرفی کتاب; رازهای تسخیر قلب همسر از مسلم داودی نژاد
💑 خانمها بدانند دلائل ازدواج مجدد آقایون👇 ۱_توجه بیشتر زن به خانواده پدری خود ۲_بی توجهی زن به رابطه زناشویی و جنسی(عدم رضایت جنسی) ۳_ رفتار سلطه گری زن با شوهر(کنترل کردن و رفتار های مادرانه داشتن) ۴_ تمرکز بیش از حد زن بر روی فرزندان و یا دوستان ۵_ سرزنش کردن و غر زدن مرد توسط زن ۶_وقتی زن؛ دائما مرد را متهم به خیانت می کند ۷_زنانی که به کار و مادیات بیشتر اهمیت می دهند ۸_مردانی که تنوع طلب هستند. داشتن اختلالات ، مشکلات روانشناختی و شخصیتی ۹_ازدواج اجباری https://eitaa.com/khaneAram_Basir
✍دیواری که اجازه ی حتی یک تنه برخورد به خانومهای حفاظت شده اش را نداد.. دیواری از سربازانِ غیرت.. آنهم غیرتی حسینی کاروان گوشه ایی ایستاد و بعد از تشکرو دعایی جانانه ، عزم جدا شدن کرد حسام با دوستانش خداحافظی کرد و مرا به گوشه ایی از سرایِ حسین برد کنارِ یکدیگر رو به گنبد چسبیده به زمین نشستیم. حالت خوبه بانو؟ اذیت نشدی؟ اونجا همه ی حواسم پی تو بود که یه وقت مشکلی پیش نیاد مگر میشد، کربلا باشدحسین باشد اربعین باشد و حالِ کسی بد باشد؟ حسام بازم میاریم کربلا؟ لبخند زد نه اینکه این دفعه من آوردمت آقا بطلبه دنیا هم نمیتونه جلودار بشه.. همونطور که بنده تمام زورمو زدم تا دانیال برتگردونه و شما افتخار هم صحبتی ندادی.. حالا بیا یه زیارت عاشورا بخوونیم.. شمام یه دعایی بکنی واسه ما.. بلکه حاجت روا شیم.. حسام زیارت عاشورایی بین هر دویمان گرفت و با صدایی بلند شروع به خواندن کرد. هر چند که نوایش در آن همهمه ی جمعیت به وضوح شنیده نمیشد ، اما صوتش دل میبرد و اسیرترم میکرد. و من سرا پا گوش، جان سپردم به شنیدنش موجِ آوازش پر بغض بود و گریه.. حسام چه آرزویی داشت که این گونه پتک میشد بر سرم.. پا به پایِ گریه هایِ قورت داده اش اشک شدم و زار زدم.. چقدر این مرد هوایش ملیح بود. زیارت که تمام شد دستانش را رو به گنبد، بالا برد و با چشمانی بسته چیزی را زیر لب نجوا کرد. پر از حزن صدایم زدم سارا خانوم.. شما پیش آقا خیلی عزیزی.. پس حاجتمو ازش بگیر.. با صدایی که از فرط ناله، بم شده بود پرسیدم من؟ چجوری آخه؟ اشکِ روان شده از کنار صورتش را دیدم سخت نیست.. فقط یه آمین از ته ته دلت بگو.. پلک روی هم گذاشتم، و با تمام وجودم “آمین” گفتمو دعا کردم بهره برآورده شدنِ آرزوی این مرد.. مردی که عشق آرامش.. زندگی وآسایش را با دو دستش هدیه ام کرد. چشم که باز کردم با لبخندی مهربان ، خیره ی صورتم شده بود شک ندارم که گرفتیش.. اشک پس زدم نمیخوای بگی چه چیزی از امام حسین میخوای.. سرش را پایین انداخت و با انگشتر عقیقی دستش مشغولِ بازی شد بانو میدونی چقدر دوستت دارم؟ ساکت ماندم.. اولین بار بود که این جمله را از دهانش میشنیدم.. نگاه فراری اش به صورتم انداخت اونقدر زیاد که گاهی میترسم.. اونوقدر عمیق که وقت دعا و خواستن از خدا، آمینِ آرزمو با صدایِ لرزون و کم جوون میگم.. اما مُهر خلوصِ امشبِ شما، کارمو راه انداخت پر از سوال شدم و ترس در جانم دوید مگه چی میخوای از خدا.. آرزوت چیه حسام؟لبخند زد.. مکث کرد چشم به چشمانم دوخت شهید شم.. زبانم خشک شد. نفسم یکی در میان بالا میآمد.. من دعایِ شهادتِ معشوقم را آمین گفته بودم؟این بچه سید چه به روزم آورده بود؟ من دعا کردم.. با ذره ذره ی وجودم آمین گفتم با آه به آهِ قلبِ شکسته ام کاش زمان میایستاد.. دوست داشتم تا توان در دست دارم، حسام را زیرِ بادِ سیلی بگیرم و جیغ زنان تا خودِ خدا بِدَوَم.. که غلط کردم.. که نکند برآورده شود دعایِ شهادتش.. که او برود، من هم میروم.. ادامه دارد... https://eitaa.com/khaneAram_Basir
امیرالمؤمنینن علیه السلام: آبروی تو چون یخی جامد است که "درخواست" آن را قطره قطره آب می کند، پس بنگر آن را نزد چه کسی فرو می ریزی مَاءُ وَجْهِكَ جَامِدٌ، يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ؛ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ نهج البلاغه حکمت ۳۴۶
صبح آمده برخیز که خورشید تویی در عالم ناامیدی امید تویی در جشن طلوع صبح در باغ وجود آن گل که به روی صبح خندید تویی... صبح بخیر زندگی ❤️
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🔴 آیا شخص در هر سن و سال، از نظر اسلام دارای شرایط ازدواج است؟ 🔹در فقه اسلامی محرز و مسلّم است که برای ازدواج، تنها عقل و بلوغ کافی نیست؛ یعنی یک پسر به صرف آنکه عاقل و بالغ است نمی‌تواند با دختری ازدواج کند، همچنانکه برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سنّ بلوغ، دلیل کافی برای ازدواج نیست. علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، «رشد» لازم است. عقل غیر از رشد است و مسأله دیگری است. 🔸«رشد» در اصطلاح فقهی مربوط به اندام نیست، بلکه یک نوع کمال روحی است. مثلًا در مورد ازدواج، پسری که می‌خواهد ازدواج کند باید معنی و هدف و ارزش نتایج ازدواج را درک کند و قدرت تشخیص و انتخاب و اراده داشته باشد؛ به صرف تلقین این و آن، شخصی را به عنوان همسر انتخاب نکرده باشد؛ همچنانکه دختر نیز برای انتخاب همسر باید «رشد» داشته باشد. 🔹اگر بخواهیم کلمه «رشد» را به مفهوم عامّ خودش که شامل همه انواع رشدها در همه موارد بشود تعریف کنیم باید بگوییم: رشد یعنی «اینکه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره‌برداری یکی از سرمایه‌ها و امکانات مادّی و یا معنوی که به او سپرده می‌شود داشته باشد». 📗استاد مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص ۳-۱۰۲، با تلخیص 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
#کودک https://eitaa.com/khaneAram_Basir
در دیدوبازدیدها حواستان به بچه ها باشد را در فضایی دور از خودتان برای مدت طولانی تنها نگذارید . کدام از والدین یا دیگر اقوام مثل خاله .عمه ,به آنها سربزند تا بدانند حواس شما به آنها هست . رفتن به مهمانی وبه بهانه اذیت کردن بچه آنها را مدام خونه مادر بزرگ ها نگذارید چون مهمانی وجمع های مختلف به هوش هیجانی کودک کمک میکند . https://eitaa.com/khaneAram_Basir
✨﷽✨ ✍حضرت علي علیه السلام نوجوانی را از سه جهت حساس معرفی کرده اند: 1️⃣ اوّل اينكه قلب نوجوان مانند زمين، خالي و مساعد است كه هرچه در آن بكاري همان را درو ميكني: «انّما قلب الحدث كالأرض الخالية مهما اُلقي فيها من كلّ شيء قبلته» 2️⃣ دوم اينكه دوران نوجواني را زودگذر ميدانند و گوشزد ميفرمايند سريعاً آن را دريابيد: «بادر شبابك قبل هرمك و صحتك قبل سقمك» 3️⃣ سوم اينكه شيطان در اين زمان به نوجوان زياد روي مياورد و لازم است براي آن پناهگاه خوبي در نظر گرفت كه بهترين پناهگاه، قرآن كريم، ائمه عليهم السلام و ادعيه ميباشد. 📚نهج البلاغه https://eitaa.com/khaneAram_Basir
میلاد امام جواد (ع) بر تمام شیعیان جهان مبارک باد.🌺 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
میلاد امام جواد (ع) بر تمام شیعیان جهان مبارک باد.🌺 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 «ابویحیای صنعانی» می گوید: روزی در محضر امام رضا علیه السلام بودم، فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود آوردند: حضرت فرمود: «هذَا الْمَوْلُودُ الَّذی لَمْ یُولَدْ مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَرَکَةً عَلی شیعَتِنا مِنْه»ُ¹ «این مولودی است که با برکت تر از او برای شیعیان ما زاده نشده است» ••• چرا امام جواد علیه السلام مولودی بابرکت برای شیعیان است؟ «علی ابن ابی حمزه بطائنی» از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهما السلام بود. بطائنی مورد تأیید امام کاظم علیه السلام و یکی از نمایندگان مالی وی بود. و به دلیل دربند بودن امام کاظم علیه السلام و دسترسی نداشتن شیعیان به امام، اموال زیادی از شیعیان در دست وی بود. بعد از شهادت امام کاظم علیه السلام ، نمایندگان مالی منکر وفات امام شدند و گفتند ایشان آخرین امام است و غیبت کرده است درنتیجه وجوهات را به امام بعدی تقدیم نکردند و در امام کاظم علیه السلام وقف کردند. محققان بطائنی را رئیس واقفیه و پایه گذار وقف می دانند که به دلیل مال اندوزی این نظریه را مطرح کرد. در روایات هست که امام رضا علیه السلام مناظراتی با بطائنی داشته و عده ای توبه کردند و امامت امام رضا علیه السلام را پذیرفتند، اما عده ای به امام گفتند: در روایات است که دوازده امام داریم، شما فرزندی ندارید، اگر شما امام هستید پس فرزندتان کو؟ با این سؤال دوباره جامعه متشنج شد و عده ای در امامت امام رضا علیه السلام به شک افتادند. با به دنیا آمدن امام جواد علیه السلام و تأیید نسب شناسان که این مولود، فرزند امام رضا علیه السلام است، عده بسیاری از شیعیان برگشتند و توبه کردند. ••• این تولد مبارک است چون شیعه را دوباره زنده کرده است. ¹ اصول کافی، ج۱، ص۳۲۱؛ الارشاد، شیخ مفید، ص۳۱۹؛ اعلام الوری، طبرسی، ص۳۴۷؛ کشف الغمه، اربلی، ج۳، ص۱۴۳ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
✍آن نیمه شبِ پر هیاهو، من فقط اشک ریختم و حسام زبان بازی کرد محضِ آرام شدنم و دانست که گفته اش آتش زده بر وجودم و به این آسانی ها خاموش نمیشوم وقتی الله اکبرِ اذان صبح، همه را ساکت کرد، چشم بستم و با ذره ذره ی وجودم بی صدا فریاد زدم که دعایم را پس میگیرم و عهد بستم با فقیرنوازِ کربلا ، که اگر امیرمهدیم به سلامت راهی ایران شود بیخیالِ جوانه هایِ یکی در میانِ موهایم، بزم عروسی بپا کنم و رخت سفیدش را به تن. حس گول خورده ایی را داشتم که تمامِ زندگی اش را باخته و آنقدر زار زدم که حسام، پشیمان از آمینی که خواسته بود پا به پایم اشک ریخت و طلب بخشش کرد اما من به حکمِ کودکی که بادبادکش را نسیم برده باشد، لجبازانه به رسم دلخوری و قهر، مُهر بر دهان زدمو بی جواب گذاشتم کرور کرور عاشقانه هایش را.. بعد از نماز صبح مرا به هتل رساند. خواستم بی توجه به حضورش راه رفتن به داخل را بگیرم که دستم را کشید سارا خانوم.. میدونم دلخوری.. قهری اما فقط یه دقیقه صبر کن ، بعد برو.. دست در جیب شلوار نظامی اش کرد و جعبه ایی کوچک درآورد پام که رسید به زمین کربلا براتون خریدم.. یه انگشتره.. همه جا تبرکش کردم.. چرا من هیچ وقت به او هدیه نداده بود؟ انگشتر را از جعبه خارج کرد.. یک نگین سبز و خوش رنگ روی آن میدرخشید.. دستم را بلند کرد و انگشتر را روی انگشتم نشاند وقتی فهمید م دارین میاین کربلا، دادم اسممو پشتِ نگینش بکنن.. تا همین جا بهتون بدم.. یادگاری منو شب اربعین.. دستم را میانِ پنجه اش فشرد و سر به زیر انداخت حلالم کن بانو.. جملاتش سینه ام را سنگین میکرد و نفسم را سنگین تر.. نمیتوانستم پاسخ بدهم.. خشمی پر از دوست داشتن وجودم را میسوزاند.. دانیال آمد و من عصبی از تنها مردِ نا تمامِ روزهایِ عاشقیم به سردی خداحافظی کردم و از او جدا شدم.. وقت رفتن، چشمانش غم داشت و با حبابی پر از آه نگاهم میکرد.. اما نه.. حقش بود که تنبیه شود.. باید یاد میگرفت، هرگز با عاشقانه هایِ یک زن بازی نکند. رویِ پله های ورودی هتل ایستادم، سر چرخاندم تا یکبار دیگر ببینمش. ⏪ ... https://eitaa.com/khaneAram_Basir