موقعیت🦦 ظرفا‌ مرا فریاد میزنند و وی بی توجهی میکند🦥 ولی انگار فایده هم نداره هرچی بشکن هم میزنم هیچ اتفاقی نمیوفته😂 بچها ی مشکلی واسه اکانتم پیش اومده نمیتونم پی ویاتونو تا فردا بازکنم گفتم بگم بهتون که حواسم هست سراغمو میگیرید😍 ولی نمیتونم جواب بدم🤦‍♀ #روزمرگی

وِ‌خُدایےڪہ‌ِقَشَنگ‌تَرین‌تِڪرارِ‌هَر‌روزِه‌مَنهِ🦋♥️ نماز اول وقت از هرکاری واجب تره🤲💚 ظرفا شسته میشه..‌ خونه تمیز میشه.. غذاپخته میشه... ولی هیچی نماز اول وقت نمیشه💚 کارارو ول کردم اول نمازمو خوندم الان میرم سراغ کارای خونه🧼🧽🪣🧺 #نماز

گفت‌آسان‌گيربرخود،ڪارها🌱 ڪَزرو؁طبع‌سخت‌میگیردجھان برمردُمان‌سختڪوش🌪 ظرفا شسته شد🧽 لباسشویی روشن شد🧺 ناهارم‌گذاشتم😅 دلم نمیاد ک😁 الانم میخوام برم پایِ کارِ سفارشاتون😁 شما در چه حالی؟🙃 راستی چندشبه ی چی تو ذهنمه گفتم از شمام بپرسم اگه موافقین انجامش بدیم😁 نظرته ی گروهم بزنیم هرکی خواست بیاد گپ بزنیم؟🙃 اگه موافقی دستا بالا✋ لینکم توی پی‌وی براتون میفرستم اینجا نمیزارم😬 @leyla_salemi77 #روزمرگی

آیا حاضری بفهمی که همه‌ی فرداها همان دیروز لعنتی است؟! هۍمنتظرفرداییم وقتۍهم‌میرسہ‌بۍتفاوت‌هدرش‌میدیم 🐨 دوپینگ تایم😁 خارجیِ کی بودم من😂 وای بچها میدونستم انقد دوس دارین گروه بزنم زودتر میزدم بخدااا😍😍 بزارین یکم خودمو جمعو جور کنم میزنم امروز حتما😁 پی وی ترکید به معنای واقعی😁❤️ #روزمرگی

وقتی گشنگی فشار بیاره😂 بدغذا باشی و فقط برنجِ خالی و غذا بدونی عاقبتت میشه نون و ماست خوری😂 اصلا ی گوشه نشستم نون و ماستمو میخورمو باکسی کارندارم و از رو لیام ساختن😆 ی جوری میخوره ادم هوس میکنه😂 فیلم برا چند روز پیشه گفتم شاد شید❤️ کافیه دو دقیقه در خونه باز باشه🪰 حمله میکنن دیگه😒 #لیام_من

【زِندِگےسَخت‌هَم‌اَگَر‌هَست🤸🏻‍♀ توُ‌اَزدِلخوُشےها‌غافِل‌نَشوُ💚】 درسته رفتم و دیر اومدم ولیییییییی ولیییییییی دستِ پر اومدم🤌 ببین مامان خانوم چ‌کرده🤤 پاناکوتا شکلاتی😋 و دسر عربی😋 چ خبر خانوم گلی؟😁 خوشگل خانومی که به جَمعمون اومدی😍 باید بگم خیلیییییی خوش اومدی و مرسی که هستی🥰 #شب_مَرِگی

دو،سه ساعتی میشه لیامو خوابوندم که امشب بدخلقی نکنه🙃 سیناهم سرکارِ.. منم تو تاریکی نشستم از گشنگی دارم چایی و نون خرمایی میخورم😂 بعدش برم ی دوش بگیرم و کم کم شیتان پیتان کنم😌 جایی نریااااا بمون پیشم امشب میخوام ببرمت خونه جاری😁 #شب_مَرِگی

بدلیل تذکرات شما جیگرا عکس و اسماتونو سانسور میکنم😁 اصلا سلطان سانسور منم😂 چشم بچها همین الان لینکو برای اونایی که خواستن میفرستم😁 کلی هم پیاماتون باگ خورده حواسم هست😘 شمااونور مشغول شید تا من بیام😜 #شب_مَرِگی

انگشت 👍 دیگه مال من نیست حسش نمیکنم😂❤️

صدای منو از خونه جاری میشنوید😁 سعی کردم از سفره هم عکس بگیرم ولی مقدور نبود😁 چشما همه به هم دیگه بود😂 خلاصه که خودتون تصور کنید موقعیت منو😂 ولی لیام به پسرعموش رسیده و خوشحاله😄 #شب_مَرِگی

این لباس سینارو یادتونه😂 صاحب شده بودم😄 نداد بهم ک😒 بیاین بهم بگین بمن بیشتر میاد😁 والااااا #من

اگہ‌جایۍخیلۍتاریڪ‌شد‌ نِگران‌نَشو‌بیشتر‌بّدرخش🌟🌚♥️ امشب چهارمین سالگرد فوتِ پدرشوهرمه... یکی از آدمایِ خوبی که تو زندگیم دیده بودم پدرشوهرم بود... حیف و صد حیف ک مریضی اونو از ما گرفت... یادمه من لیام و ۵ ماهه باردار بود و اون موقع تهران زندگی میکردیم... ساعت ۷ صبح سینا از سرکار نرفته برگشت و فقط گفت آماده شو بریم... منم باردار بودم سینا طفلک خیلی خوددار بود و توی خودش میریخت...بخاطر من...که من حالم بدنشه.. بچه‌چیزیش نشه... یادمه پدرشوهرم وقتی فهمیده بود بچمون پسره خیلی خوشحال شده بود...🥺 جاش میون این جمع حسابی خالیه... امشب هم‌بمناسبت سالگردش جمع شدیم که ی غذایی پخته شد و پخش هم شد انشالا برسه به دستش🤲 میشه براش ی فاتحه بفرستین لطفا🙏 دوستون دارم❤️ مرسی که هستین🥰 تافردا و‌شروعی نو💚 شبتون بخیر🌱